#خاطره_از_شهدا
✍يكى مى خواست بياد تهران. نمى دانم وزير دفاع آمريكا بود يا نماينده سازمان ملل؟ خبر آوردند كه شاه گفته «هيچ اتفاقى نبايد بيفته».
♨️همين حرف براى محمد كافى بود. گفت «بايد بيفته!»
رفيقى داشت توى اصفهان. اسمش سلمان بود. توى اين جوركارها با هم ديگر بودند. خودش هم كه تهران بود. درست همان وقتى كه قرار بود هيچ اتفاقى نيفتد، يك هلى كوپتر توى اصفهان افتاد پايين، دو تا اتوبوس سفارت آمريكا توى تهران رفت رو هوا.
#شهید_بروجردی
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 یک خطشکنیِ ارزشمند
🎙صحبتهای حاج حسین یکتا بعد از تماشای فیلم #منطقه_پرواز_ممنوع درمورد این فیلم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🌹 #سیره_شهدا
🌹🌹🌹 #تواضع
چند تا سرباز مهمات آوردند و مشغول خالی کردن تریلی بودن.
بسیجی لاغر اندامی می آید طرفشان خسته نباشیدی می گوید و مشغول می شود.
ظهر است و کار تمام شده سربازها دنبال فرمانده اند تا رسید را امضا کند بسیجی عرقش راپاک می کند و رسید را امضا می کند.
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔴حکایتی از شهید #مدرس / به نقل از فرزند شهید مدرس
🔹یک روز وقتی پدرم از مجلس بازگشت، عدهای از مردم به خانه آمدند و با سر و صدای زیاد گفتند آقا این چه لایحهای بود که امروز تصویب شد؟! خلاف مصلحت است.
🔴 آقا فرمود اگر بیست رأس الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند ناهار چه میخورید، چه جواب میدهند؟! همه گفتند جو؛ آقا فرمود: آن یک نفر هم مجبور است سکوت کند، این وکلایی که شما انتخاب کردید، شعورشان همین اندازه است، بروید آدم انتخاب کنید.
دهم آذر#سالروز_شهادت_آیت الله سیدحسن مدرس و روز مجلس گرامی باد
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍دستنوشته #شهید_احمد_پلارک
خدایا عملے ندارم که بخواهم به آن ببالم..
جز معصیت چیزے ندارم
والله اگر تو کمک نمے کردے و تو یاریم نمےکردے به اینجا نمےآمدم و اگر تو ستارالعیوبے را بر مےداشتے میدانم که هیچ کدام از مردم پیش من نمےآمدند.
هیچ بلکه از من فرار مےڪردند حتے پدر و مادرم
خدایا به کرمت و مهربانیت ببخش آن گناهانیکه مانع از رسیدن بنده به تو مےشود.
#شهید_احمد_پلارک
#شهید_عطری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
※₪〰🌷 ✯ 🌷〰₪
•✦ #میخواهم_مثل_تو_باشم ✦•
" ازدواج بہ سبڪ شـــهدا"
❉ رفتیم خرید بازار، به جای لباس عروس و آیینه و شمعدان، اول برای همسرش مقنعه خرید!
❉ خیلی هم در بند تجملات و تشریفات عقد و عروسی نبود، نگذاشت برای عروسی، تالار بگیریم...
❉ گفت: "نیاز نیست، پولی رو ڪه میخواید برای تالار خرج کنید، بریزید به حساب امام."
🌷 #شهید_حسن_آقاسی
به روایت #مادر شهید
📝 #پیام_رفتاری_شهید:
ازدواج آسان_ قانع بودن
※✫※✫※✫※✫※ ※✫※✫※✫※✫※
#امام_خامنه_ای:
✨بعضی خیال میکنند که تشریفات و توی هتل چنین و چنان رفتن، سالن های گران گرفتن، خرج های زیادی کردن، عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر را زیاد میکند!
❉ #نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به #انسانیت و #تقوی و #پاکدامنی و بلند نظری آن هاست نه به این چیزها...
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#برباݪ_سـخن
‼️خدا جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريدارى كرده، آنها در راه خدا جهاد مىكنند كه دشمنان دين را بكشند يا خود كشته شوند. اين وعدهاى است كه در تورات و قرآن آمده است.
‼️بارالها در اشك ديدهام در سوز سينه ام، در تپش قلبم، در نمازهايم، در لحظهلحظهٔ زندگانيم، تنها تو را ميپرستم و از تو كمك میخواهم، پس مرا در راه راست هدايت فرما كه همان راه انبياست؛ و اگر لياقت دارم مرا به سوى خود ببر. «والسلام و من الطيع الهدى»
#شهید_کمالالدین_مولایی🌷
#سالروز_شهادت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های #شهید_صدرزاده_عزیز درباره تهذیب نفس❤️
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت همسر گرامى؛
به شدت در مصائب و سختىهاى زندگى #توكل داشت👌. در زندگى پستى و بلندىهاى زيادى داشتيم و به لحاظ اقتصادى شكستهاى بزرگى را متحمل شده بوديم. اما من خيالم راحت بود كه با توكلى كه آقا مصطفى داشت همه موانع و مشكلات را پشت سر مىگذاريم.🌺
يكبار فاطمه را گذاشت روى اُپن آشپزخانه و به او گفت: «بپر بغل بابا»😍 و فاطمه سريع به آغوش او پريد. بعد به من نگاه كرد و گفت: «ببين فاطمه چهطور به من #اعتماد داشت. او پريد و مىدانست كه من او را مىگيرم، اگر ما اينطور به #خدا اعتماد داشتيم همه مشكلاتمان حل بود😞. #توكل واقعى يعنى همين كه بدانيم در هر شرايطى خدا مواظب ما هست.»☝️
📚برشى از كتاب «سيدابراهيم، مجموعه يك بغل گل سرخ🌹🌹
شهید مصطفی صدرزاده
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
❣مشخصه #شهید_یونس_زنگی_آبادی ❣
🌹متولد: ۱_فروردین ماه_ سال ۱۳۴۰_
روستای زنگی آبادکرمان ✨🌿
🌹سمت: فرمانده تیم امام حسین _
لشکر ۴۱ ثارالله ✨🌿
🌹شهادت : ۲۵ دی ماه_ سال_ ۱۳۶۵✨🌿
🌹 محل شهادت : شلمچه _
عملیات کربلای پنج ✨🌿
🌹 مزار : روستای زنگی آباد کرمان ✨🌿
#شهید_زنگی_آبادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
روایتگری شهدا
💐مــرا عهدےاست با جانان... کہ سوے #یار، بشتابم و آنگاهے کہ #جا ماندم، زِ همراهان.. بخوانم بهرِ جانان
#خاطرات_شهدا 🌷
💠گذرے بر سیره شهید
🔰آقا ابوالفضل نماز هاشو #همیشه اول وقت⌚️ میخوند؛ هر وقت که مسافرت میرفتیم🚙 هر جا موقع #نماز بود ماشینو کنار میزد نمازش رو میخوند📿 همیشه تاکید بر نماز #اول_وقت داشت.
🔰اصلا اهل غیبت📛 نبود اگه در جمعی بود که #غیبت پیش میومد بحث رو عوض می کرد .
از مهربونی💖 هر چی بگم کم گفتم فقط اینو بگم که #بی_توقع کمک میکرد و کمکش رو هیچ جا فاش نمیکرد❌
🔰هیچ وقت در مورد موضوعی قطعی صحبت نمی کرد🚫 ودر جواب سوالات دیگران در مورد موضوعی جواب #ان_شاءالله و اگر خدا بخواد میداد . این اواخر بر #نمازشب مداومت داشت خودم دیدم در قنوت نمازش دعا را با گریه😭 میگفت.
🔰تا ازش #سوال نمی شد حرفی نمیزد🚫
در مورد کارش میگفت: هر چی کمتر بدونی برات بهتره☺️؛ خدایی #هیچ_وقت از کارش سوء استفاده نکرد.چند روز قبل از ماموریتش براش کلیپی🎬 از #شهدای_مدافع_حرم گذاشتم
🔰دیدم #حال_عجیبی شد اشک تو چشماش جمع شد و از اتاق خواب رفت تو هال شروع کرد گریه کردن😭 تا حالا این حالش و ندیده بودم مطمئنم از #شهدا شهادتش🕊 روهمون روز گرفت🌷
راوی : همسرشهید
ولادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲
شهادت: ۱۳۹۵/۱/۱۸
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
کلام از شهدا
✍اكنون بر ماست كه در حفظ #استقلال كشور و زنده نگهداشتن اين #نهضت بكوشيم.
#شهيد_فردين_فتح_الهي
📚منبع:اسک دین
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍قصهي همت، بعضي صفحاتش، مثل قصهي خيليهاي ديگر است و بعضيهاش فقط مال خود او است. او هم قصهي به دنيا آمدنش هرچه بود، مثل همهي ما وقتي آمد گريست. بچگي كرد. تا بزرگ شود، تسبيح تربتها خورد. مدرسه رفت. حتي گاهي از معلمش كتك خورد و گاهي به دوستانش پسگردني زد.
💠بعضي تابستانها كار كرد. دوست داشت #داروسازي بخواند، ولي در كنكور قبول نشد. بعد دانشسرا رفت و معلمي كرد. او هم قهر و عشق، هر دو، را داشت. خنديد و خنداند. زندگي كرد. همراه شد. رفت و گرياند. تنها چيزي كه او را در اين دوْر ماندني كرد، راهي بود كه به دلها باز كرد و عشقي كه آفريد. قصهاش، قصهي دوستي است كه همراه شد، همسري است كه عشق ورزيد، پدري است كه دل كَند. قصهي زندگي او گاه صفحههايي دارد كه به افسانه ميماند، اگر به آسمان راهي نداشته باشي.
#شهید_ابراهیم_همت
📚منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مريم برادران
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰من با شهدای زیادی حشر و نشر داشتم. اما شبیه شخصیت #شهيد_ابراهيم_هادي را در کمتر کسی دیدم.👌
🔰 برخی افراد بودند که بعضی از خصوصیات #ابراهیم را داشتند، اما اینکه کسی مانند #ابراهیم، این قدر جامع الاطراف باشد را ندیدم.
🔰 محبت #ابراهیم شامل حال همه می شد. از اسرای عراقی تا برخی رزمندگان که از نقاط دور دست ایران آمده بودند. این عشق و محبت، ظاهری هم نبود. ابراهیم با عشق وعلاقه به دیگران خدمت می کرد. 🌹👌
🔰اینکه ببیند یک بنده خدا اذیت می شود، برای او بسیار سخت بود. ابراهیم مسئولیت و فرماندهی قبول نمی کرد.❌
🔰 شاید یکی از دلایلش این بود که در زمان مسئولیت، امکان دارد انسان تصمیم درستی نگیرد 🔆و همین باعث رنجش اطرافیان شود.
🔰برای همین همیشه می گفت: یک نفر از دوستان، مسئولیت را قبول کند و ما با تمام توان در کنارش هستیم.💪
🔰 دیگر اینکه قلب رئوف و مهربان #ابراهیم به حیوانات هم محبت داشت.
( اغلب مدافعان حرم #شهید_هادی را الگو و دوست شهید خود میدانستند .
ان شاءالله ما هم راه شهید رو بریم و شهادت نصیبمون بشه )
🌹 راوی : مولف کتاب شهید ابراهیم هادی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
در گرما گرم آتش شدید دشمن در عملیات بدر ، ناگهان صدای اذان به گوش رسید و پس از آن مسعود ، علمدار گردان ، در زیر همان آتش ایستاد و به نماز مشغول شد و نماز اول وقت را با آرامش خواند .
حتی در آن شرایط دست از نماز نکشید.....
#شهیدمسعود_اکبری
📕 امام سجاد و شهدا ، ص55
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
( radio P E L A K ) شهید محمد نصر اصفهانی.mp3
6.28M
🎙 ( شاخه گلی در طلائیه )
🍂 راز خاک گرم #طلائیه و پیکر سالم شهید...
تقدیم به محضر مطهر #شهیدان_محمد_نصر_اصفهانی و #محمدرضا_حقیقی🌹
راوی: استاد مهدوی ارفع
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#شهید_ابراهیم_هادی
✍به کوچکترین چیزهایی که ما توجه نداشتیم دقت می کرد. #اسراف در زندگیش راه نداشت. تا می توانست، در هر شرایطی به مخلوقات #خدا کمک می کرد. از هر لحظه ی عمر خودش بهترین استفاده را می کرد.
💠یادم هست پشت باشگاه صدری، دور هم نشسته بودیم. کنار #ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود.
♨️نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند⁉️نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت.
🔷و همینطور که دور هم نشسته بودیم، شروع به #خُرد کردن #نان نمود.
حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد!
چند دقیقه بعد #کبوتر ها آنجا جمع شدند. پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود.
📚 #سلام_بر_ابراهیم۲/ص۱۴۷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊