eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
4.9هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 (۲)✨ 💚هادی انسان دیگری شد❤️ 🌷 ادامه داد: ببين من برايم نيست. اينكه به من بگن يا اصلا برام نداره. من مي خوام علمي رو به دست بيارم كه لااقل براي اون دنياي من باشه. 🌷@shahidabad313 💢از طرفي ما داريم توي🕌 و فعاليت ميكنيم، هر چقدر ما كامل تر باشه بهتر مي تونيم بچه ها و جوان ها رو كنيم. ⚘@pmsh313 💢مي دانستم که بيشتر اين حرف ها را تحت 🌷 مي زد. زماني که 🌷 بود اين حرف ها را شنيده بودم. 🌷 هم بارها در حوزه ي علميه ي (عج) به ديدن🌷 مي رفت.از وقتي🌷 از رفت،🌷 انسان ديگري شد. به حوزه ي علميه از همان زمان در 🌷 ديده شد. 🌷@shahidabad313 💢حرفي نداشتم بزنم. گفتم:🌷، مي دوني درس هاي به مراتب از سخت تره؟ مي دوني بعدها گرفتاري برات ايجاد مي شه؟ اگه به فكر هستي، از فكر بيا بيرون. 🌷 لبخندي زد و گفت: من همه شغلي رو كردم. هستم و از#لذت مي برم. 💢اگر پيدا كردم، مي رم مي كنم. مي رم يه وا ميكنم! 🌷@shahidabad313 💢خلاصه اون شب احساس كردم كه🌷 تحقيقاتش رو انجام داده و عزمش رو براي ورود به جمع (علیه السلام) كرده. ⚘@pmsh313 💢فردا با هم به سراغ مسئول حوزه ي علميه ي رفتيم. مسئول پذيرش سؤالاتي را پرسيد. 🌷@shahidabad313 🌷 هم گفت: ۲۳ سال دارم. دارم و هم به زودي مي گيرم. 📍بعد از انجام به#🌷هادي گفتند: از در كلاس ها كنيد تا ببينيم$شرايط شما چطور است. 🌷@shahidabad313 🌷 با ناراحتي گفت: من فردا عازم هستم. خواهش مي كنم بدهيد كه... 📍 گفت: قرار نيست از روز اول كنيد.بعد از خواهش و تمناي🌷، با كربلاي او شد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍صبح زود از خواب بلند شدم تا استكانها و ظرفها را بشویم. تانكر آب نزدیك دستشویی های صحرایی بود. مشغول شستن استكانها بودم كه متوجه شدم در یكی از دستشویی ها باز و یك نفر با سطل از آن خارج شد و به طرف تانكر آب آمد. كنار تانكر كه رسید، سلام كرد و حالم را پرسید. سطل را پركرد و دوباره به سوی دستشویی ها رفت. از پشت سر نگاهش كردم. مهارت خاصی داشت، آب را می‌ریخت و بعد داخل دستشویی را با جارویی كه داشت، می‌شست و سپس به دستشویی دیگری می‌رفت. مشغول تماشایش بودم كه عبد الحسین محمدزاده - كه در بدر به شهادت رسید - مرا به خود آورد: رسول! تمام نشد؟ گفتم: چرا... پرسید: اون كیه؟ گفتم: لابد یكی از نیروهای خدماتی لشكر است. گفت: رسول! این مرد، خیلی آشنا به نظر می‌آید. پرسیدم: مگر او را می‌شناسی؟ گفت: تو آقا مهدی باكری را تا به حال دیده ای؟ گفتم: نه. 💢گفت: به خدا مثل اینكه آقا مهدی است! گفتم: تو هم ما را دست انداختی ها! فرمانده لشكر اینجا چه كار می‌كند! او یك سر دارد و هزار سودا... مگر كارش تمام شده كه بیاید توالت بشوید! مرد سطل به دست به طرف تانكر آمد تا دوباره آن را پر كند. محمد زاده بلند شد و به طرفش رفت. من مطمئن شدم او فرمانده لشكر است؛ 💐ولی هنوز نمی‌توانستم باور كنم. از كنار تانكر بلند شدم و سلام كردم. بعد هرچه من و عبد الحسین اصرار كردیم كه سطل را از دستشان بگیریم و كار را ادامه دهیم، قبول نكرد. كار نظافت دستشویی ها كه پایان یافت، به طرف چادر فرماندهی برگشت. غیر از من و عبد الحسین كسی شاهد آن لحظات نبود. 🍀آقای كبیری می‌گفت: آقا مهدی را بارها در حال تمیز كردن توالتها دیده است. حتی به ما می‌كرد كه این كارها را انجام دهیم تا بچه‌ها به این كارها بدهند. 📚منبع : راوی: رسول اولاد ذابح، ر. ك: خداحافظ سردار، صص 23 - 25 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
♦️در این حال بود که وقتی حضرت آدم(علیه السلام) به توصیة ابلیس از میوة درخت ممنوعه خورد، حقیقت خود را منحصر در برآوردن نیازهای بدن دید و به دنبال آن هبوط کرد: « وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ» (، گفتيم: با همين وضع كه دشمن يكديگريد پائين رويد كه تا مدتى در زمين قرارگاه و بهره داريد) (بقره/36) البته توجّه به نیازهای بدن باید وجود داشته باشد، اما نباید انتهای نگاه انسان چنین توجهی قرار گیرد. یعنی از آنجا که حقیقت انسان را فقط بدن او تشکیل نداده است و نیازهای معنوی نیز در فطرت او ریشه دارد، اگر فقط به بدن توجّه کرد، فطرت خود را زمین زده و خود را در «بدن» خلاصه نموده است. 💥بنابراین شناختی که انسان از نیازهای «خود» و برطرف‌کنندة نیازهای «خود» دارد، شناخت انسان از «خود» را شکل می‌دهد و و او را تعیین می‌نماید. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✂️ برشی از یک کتاب به احترام خون شهدا خواهرم ، برادرم و دیگر هیچ ! شده است که در کنار ده‌ها هزار تابلو و پوستر و پلاکارد و دیوار نویسی و ... که چنین شعاری را در خود جای داده‌اند ، حتی یک بار ببینید که مخاطبان را برای و به خون شهدا قسم داده باشند ؟ مثل اینکه : به احترام خون شهدا را نکنید . به احترام خون شهدا را دریابید. به احترام خون شهدا در برخورد با این همه نکنید. به احترام خون شهدا مبارزه با و و ﷼تبعیض را به بشناسید. به احترام خون شهدا را لگدکوب و نکنید . به احترام خون شهدا ((سرمایه‌داری + ۱۷ رکعت را معرفی نکنید. به احترام خون شهدا... 📚 شهدا برای چه اُفقی جنگیدند ، وحید جلیلی ، ص ۱۰ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊