#یادی_از_شهدا
🌷🌷🌷 اسفند عجب ماهى است! 😔😔
ماه پرواز بزرگ مردانی از جنس فرشتگان زمینی؛
#شهید_سید_حمید_طباطبایی_مهر (مدافع حرم): 4اسفند
#شهید_حمید_باکری : 6 اسفند
#شهید_حسین_خرازی :8 اسفند
#شهید_امیر_حاج_امینی : 10 اسفند
#شهید_ابراهیم_همت : 17 اسفند
#شهید_حجت_الله_رحیمی : 18 اسفند
#شهید_عبدالحسین_برونسی : 23 اسفند
#شهید_عباس_کریمی : 24 اسفند
#شهید_مهدی_باکری : 25 اسفند
سالگرد شهادت همگى گرامى باد.
شادی روح همه شهدا و علیالخصوص شهدای گمنام صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌷🌷🌷
👇👇👇
🆔 @TebyanOnline
#کلام_از_شهدا
✍بعضی ها می گویند « لایُکَلِّفُ اللهُ [نفسا] إلّا وُسعُها » و « ما مکلف به تکلیفیم تا جایی که در توان
داریم» متأسفانه این را درست معنا نمی کنند.به نظر حقیر در مورد ما پاسدارها توان
این نیست که یک روز از صبح تا شب کار کنیم، عملیات انجام دهیم و بعد خسته شویم
و به این آیه پناه آوریم. بلکه معنی توان این است که پاسدار باید آنقدر کار کند که از
بی خوابی و خستگی چرت بزند، ... برای دلخوشی خودمان قرآن را ترجمه به مطلوب
نکنیم. یعنی چه که از صبح تا شب کار کنیم بعد بگویی که من در حد توان خود کار
کردم ... مگر با این وضع می شود به درجه سربازی امام زمان رسید؟ مگر می شود
اینطور منتظر بود و دعای فرج خواند ...
#شهيد_مهدي_باكري
📚منبع:اسك دين
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🕊🌷
🌷
#کلام_از_شهدا
✍دنیا مثل شیشهای میماند که یکدفعه میبینی از دستت افتاد و شکست.
#شهید_مهدی_باکری
📚منبع کلام شهدا:اسك دين
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔸بعد از عملیات بهش گفتن بریم جنازه حمید رو بیاریم؟
گفت همه اونایی که جنازهشون اونجا مونده برای من حمید هستن. اگه اونارو آوردید، حمید منم بیارید.
🔹قبل انتخابات بهش گفتن داداشت تخلف کرده،
گفت دست به داداشم بزنید، انتخابات رو برگزار نمیکنم...
⭕️مسئولینی از جنس باکریها انتخاب کنید.
🗓۲۵ اسفند، سالروز شهادت مهندس #شهید_مهدی_باکری
@Afsaran_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
توصیفی زیبا از شهید مفقودالاثر مهدی باکری فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا از زبان سردار
#شهید_مهدی_باکری
#سرلشكر _قاسم_سلیمانی
#دعا_ی_هر_روز
#اللّهُمَّ_اجْعَلْ_عَواقِبَ_امُورِنا_خَیْراً
✨#خداوندا...
💠#آخر_و_عاقبت ما را #ختم_به_خیر کن
#پیام_معنوی_شاکری
#باران_معنوی_شاکری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
دوستان و همسنگرانش نقل میکنند:
به همان میزان که به انجام فرایض دینی مقید بود نسبت به #مستحبات هم تقید داشت. نیمههای شب از خواب بیدار میشد، با خدای خود خلوت می کرد و #نماز_شب را با سوز و گداز و گریه میخواند. #خواندن_قرآن از کارهای واجب روزمرهاش بود و دیگران را نیز به این کار سفارش مینمود....
#شهید_مهدی_باکری
#شهدا #دفاع_مقدس #عکس
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⭕️چند روز مانده بود تا عملیات بدر. جایی که بودیم از همه جلوتر بود. هیچ کس جلوتر از ما نبود، جز عراقیها.
توی سنگر کمین، پشت پدافند تک لول، نشسته بودم و دیدهبانی میکردم. دیدم یک قایق به طرفم میآید. نشانه گرفتم و خواستم بزنم.
جلوتر آمد، دیدم آقا مهدی است. نمیدانم چه شد، زدم زیر گریه. از قایق که پیاده شد، دیدم هیچ چیزی همراهش نیست. نه اسلحهای نه غذایی. نه قمقمهای؛ فقط یک دوربین داشت و یک خودکار.
از شناسایی میآمد. پرسیدم "چند روز جلو بودی؟"
گفت: "گمونم چهار – پنج روز..."
#شهید_مهدی_باکری
#درس_اخلاق
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔅رهبر انقلاب اسلامی
«دفاع مقدّس وسیلهای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسانها، به شکل عجیبی بُروز کند. …مثلاً شهید باکری؛ ایشان در آغاز جنگ یک جوان دانشجو است که تازه فارغالتحصیل شده؛ حالا چند ماه یا یک مدتی هم در پادگانها گذرانده، بعد هم به دستور امام که [گفتند] از پادگانها بیایید بیرون، آمده بیرون؛ مثلا مهر ماه سال ۵۹ شهید باکری یک چنین حالتی دارد. بعد شما نگاه کنید در عملیات بیتالمقدس، در عملیات خیبر، قبل آن در عملیات فتحالمبین، این جوان یک فرماندهی زبدهی نظامی است که میتواند یک لشکر را، در بعضی جاها یک قرارگاه را حرکت بدهد و هدایت کند و کار کند. این عجیب نیست؟ این معجزه نیست؟ اینها معجزهی انقلاب است.»
۱۳۹۲/۹/۲۵
#شهید_مهدی_باکری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#خاطره_از_شهدا
✍صبح زود از خواب بلند شدم تا استكانها و ظرفها را بشویم. تانكر آب نزدیك دستشویی های صحرایی بود.
مشغول شستن استكانها بودم كه متوجه شدم در یكی از دستشویی ها باز و یك نفر با سطل از آن خارج شد و به طرف تانكر آب آمد. كنار تانكر كه رسید، سلام كرد و حالم را پرسید. سطل را پركرد و دوباره به سوی دستشویی ها رفت.
از پشت سر نگاهش كردم. مهارت خاصی داشت، آب را میریخت و بعد داخل دستشویی را با جارویی كه داشت، میشست و سپس به دستشویی دیگری میرفت.
مشغول تماشایش بودم كه عبد الحسین محمدزاده - كه در بدر به شهادت رسید - مرا به خود آورد: رسول! تمام نشد؟
گفتم: چرا...
پرسید: اون كیه؟
گفتم: لابد یكی از نیروهای خدماتی لشكر است.
گفت: رسول! این مرد، خیلی آشنا به نظر میآید.
پرسیدم: مگر او را میشناسی؟
گفت: تو آقا مهدی باكری را تا به حال دیده ای؟
گفتم: نه.
💢گفت: به خدا مثل اینكه آقا مهدی است!
گفتم: تو هم ما را دست انداختی ها! فرمانده لشكر اینجا چه كار میكند! او یك سر دارد و هزار سودا... مگر كارش تمام شده كه بیاید توالت بشوید!
مرد سطل به دست به طرف تانكر آمد تا دوباره آن را پر كند. محمد زاده بلند شد و به طرفش رفت. من مطمئن شدم او فرمانده لشكر است؛
💐ولی هنوز نمیتوانستم باور كنم. از كنار تانكر بلند شدم و سلام كردم. بعد هرچه من و عبد الحسین اصرار كردیم كه سطل را از دستشان بگیریم و كار را ادامه دهیم، قبول نكرد. كار نظافت دستشویی ها كه پایان یافت، به طرف چادر فرماندهی برگشت. غیر از من و عبد الحسین كسی
شاهد آن لحظات نبود.
🍀آقای كبیری میگفت: آقا مهدی را بارها در حال تمیز كردن توالتها دیده است. حتی به ما#توصیه میكرد كه این كارها را انجام دهیم تا بچهها به این كارها#ارزش بدهند.
#شهید_مهدي_باكري
📚منبع : راوی: رسول اولاد ذابح، ر. ك: خداحافظ سردار، صص 23 - 25
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#درسی_از_شهدا
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر
#مثل_سه_کارگر
#عکس_نوشته
✍یه روز،انباردار به مسئولش گفت:میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی،چون مثل سه تا کارگر کار می کنه؟
🔻طرف می گه رفتم جلو،دیدم فرمانده لشکر،مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگو.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷 #شهدا
🍃 #عکسنوشته
❤️ #شهید_مهدی_باکری
📱 سایز پروفایل
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨
#کلام_شهید
«خداوند از مومن ادای تكليف را می خواهد، نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را، فقط اخلاص، و با دید
تكليفي به وظیفه توجه کردن»
#شهید_مهدی_باکری
#قاسم_بن_الحسن
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست از طلب مدار که دارد طریق عشق
از پا فتادنی که به منزل برابر ست!
#شهید_مهدی_باکری🕊🌷
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
گاهی قصه ها را باید از چشمها
خواند ، همان چشمهایی که
جز عشق چیزی ندیدند...
#شهید_مهدی_باکری🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱بهمان گفت « من تند تر می رم، شما پشت سرم بیاین .»
تعجب کرده بودیم سابقه نداشت بیش تر از صد کیلومتر سرعت بگیرد.غروب نشده ، رسیدیم گیلان غرب.
جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش.
نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم .
گفت «کجا با این عجله؟ میخواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.»
#شهید_مهدی_باکری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢گام برداشتن در جاده عشق
هزینه میخواهد...
هزینه هایی که انسان را عاشق...
و بعد شهــــــید میکند...
#استوری
#شهید_مهدی_باکری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•°🌻°•°
بخشی از وصیتنامه:
خدایا چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی
هستی! هیهات که نفهمیدم. یا اباعبدالله
شفاعت! آه چقدر لذتبخش است انـــسان
آماده باشد برای دیـــــدار ربش، و چه کنم
که تهیدستم،خدایا تو قبولم کن.🤲😭
#شهید_مهدی_باکری🌷
#سیدالشهداء_لشگر_عاشورا🕊
.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
برادران!
فرماندهی اصلی ما ؛
خدا و امام زمان (عج) است
اصل آنها هستند و ما موقت هستیم
وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس
و اطاعت از فرماندهی است...
#شهید_مهدی_باکری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥#روایتگری_شهدا
📹 مهدی؛ احمد؛ بهشت...
🔺 روایت حضرت آیتالله خامنهای از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بیسیم او با شهید کاظمی، به همراه انتشار صوت آخرین مکالمه بیسیم شهید باکری و شهید کاظمی
#شهید_مهدی_باکری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
آب باران رفته بود زیر گونی های برنج انبار. وقتی به آقا مهدی باکری خبر دادیم، نشست و شروع به گریه کرد. ازش پرسیدیم: اتفاقی افتاده؟ ایشان هم جواب داد: اگر من نیروی خوبی برای نگهبانی از انبار انتخاب کرده بودم، این اتفاق برای بیت المال نمی افتاد. الآن من مسئول این خسارت هستم و احساس گناه می کنم...
#شهید_مهدی_باکری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔹️ محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود.
در چادر بودم که آقا مهدی درجلو چادر تدارکات بهداری مرا صدا کرد.
یک گونی را با یک دست گرفته بود و تکه نانی از داخل آن برداشت، تا آخر قضیه را خواندم.
سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را ا به من نشان داد و گفت: برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟!
گفتم: بله، آقا مهدی می شود.
دوباره تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد و گفت: این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟
من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟
آقا مهدی ادامه داد و گفت: الله بنده سی... پس چرا کفران نعمت می کنید؟
آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟
هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟
بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت.
◇منبع: کتاب «خداحافظ سردار»
#شهید_مهدی_باکری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯