💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۱
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#زود_شناختمش
✍...زود شناختمش که اهل #نماز و #روزه مستحبی است. از همان روز #خرید_عروسی.سر ظهر وسط #بازار غیبش زد.
با سینی آب هویج بستنی پیدایش شد.
گفت رفته #نماز_اول_وقت بخواند. هنوز باهاش راحت نبودم. به مادرش گفتم
《چرا آقا محسن برا خودش بستنی نخریده؟》چادرش را کشید توی صورتش و یواشکی در گوشم گفت:
#روزه است. موقع انتخاب حلقه هم گفت من #طلا دست نمی کنم؛ برای مرد #حرومه.اولش که افتاد رو دنده لج که اصلا #حلقه نمی خواهم. بعد که زهرا اصرار کرد به #حلقه_پلاتین رضا داد. همه بازار رو زیر پا گذاشتیم تا ست #طلا و#پلاتین پیدا کنیم.
🍀راوی خانم ارینب حسینی مادر همسر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۱۹
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#عاشقانه_شهدا ❣
♨️روزِ آماده شدن #حلقههای💍 ازدواجمون ،
گفت : « باید کمی منتظر بمونیم
تا آمـاده بشه ‼️»
🌾گفتم : «آمـاده است دیگه ،
منتظر موندن نـداره »
#حلقههـا رو داده بود👌
تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"
🦋اول اسم هردومون
روی هر دو #حلقه حک شد!
خیلی اهل ذوق بود ؛
سپرده بود که به حالت شکسته
حک بشه نه #سـاده ؛
🌷واقعاً از من هم که یه #خانومم
بیشتر ذوق داشت . . .
✍🏻راوی: خانم زهرا حسنوند(همسر شهید)🍃
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_امین_کریمی💞
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊