#القصه
#میخواهم_مثل_تو_باشم
🍀راه شهید
🔹جنازهاش پس از شانزده سال، از عراق سالم به وطن برگشته بود. #سرهنگ_عراقی هنگام تحویل جنازه به بچههای تفحص، گریه میکرد و میگفت: مدت زیادی جنازه را زیر آفتاب گذاشتیم و پودر مخرب جسد روی آن ریختیم؛ ولی فقط کبود شد و باز هم سالم ماند.
سالم ماندن بدن انسان پس از شانزده سال، ما را به گذشتهي محمدرضا کشاند.
مادرش میگفت: از چهار، پنجسالگی نمازش را کامل میخواند. چهاردهساله بود که برای رفتن به جبهه خيلي تلاش میکرد؛ اما به خاطر سن کمش، مسئولین ثبتنامش نمیکردند.
روز آخر ثبتنام، دست توی
🔸شناسنامهاش برد تا سنوسالش بیشتر نشون بده و هزار تا صلوات هم نذر امام زمانش کرد تا مولایش سربازیاش را بپذیرد. محمدرضا حاجتش رو از امام زمانش گرفت و رفت. حاج حسین کاجی، هنگام خاکسپاری شهید، ترک نشدن نماز شب، دائمالوضو بودن، مداومت بر غسل جمعه، نخوردن آب از روز جمعه و نگه داشتن آن برای غسل، و مالیدن اشکهای زیارت عاشورا بر بدنش را از علتهای جاودانگی جسم شهید دانست.
#شـهید_محمدرضا_شفیعی
📚«مجلهي اشراق اندیشه»، قسمت خاکریز
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊