✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۰)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل:از محبت خارها گل میشود
♦️این نظر و ایده مقبول واقع شد و من کارمو شروع کردم. یه روز که تنها بود و سرش خلوت بود رفتم پیشش و با لجهه کرمانشاهی باهاش سلام و احوالپرسی کردم و از اینکه یه کُرد ارشد اردوگاهه ابراز خرسندی کردم و گفتم ما از تکریت۱۱ تعدادی هستیم که دوست داریم با شما در ارتباط باشیم و چند نفر از دوستان مثل آقا جوهر محمدیان و آقا رسول و علیحسن قنبری رو به ایشون معرفی کردم و با زبون خیلی ملایم طوری که تملق هم نباشه باهاش#طرح_دوستی ریختم و اونم دید که فقط من نیستم و تعدادی دیگه کُرد همراهمه خوشحال شد و ارتباط دوستانۀ با ما رو قبول کرد و باهاش رفیق شدم.
🔹️چند جلسهای از خاطرات اسارت و ایران و غیره گفتم و در نهایت اونو ابتدا با برخی دوستان اردوگاه ۱۱ آشنا کردم. بعدشم دعوتش به ناهار کردم. راستش اول میترسید مبادا طرح و توطئهای در کار باشه و چیزخور بشه ولی وقتی مطمئن شد، دعوت منو قبول کرد. قبلش من رفتم پیش بچههای اتاق خودمون و کاملا توجیهشون کردم که موقتا گذشتۀ این آقا رو فراموش کنید و با روی گشاده و اخلاق خوش باهاش برخورد کنید. هدفمون جذب ایشونه و اگه خدا خواست و با ما همراه شده به نفع خودمون و نتیجهش آسایش بچههاست. انصافا بچه ها هم به روی خودشون نیاوردن و استقبال گرمی ازش کردن.
📌دهانش از تعجب بازمونده بود و اصلاً تصور نمیکرد بچه حزب اللهی هایی که به خونش تشنه بودن و اونم بشدت از اینا متنفر بود اینجوری با#آغوش_باز ازش استقبال کنن. ناهار رو با هم خوردیم و ایشونم با خوشحالی رفت اتاق خودش. قرار شد همه تو اردوگاه با ایشون همکاری کنن و همین جوری هم شد و ایشون هم قول داد هر کاری از دستش برمیاد کوتاهی نکنه.
⚡این برخورد شایستة بچهها و از همه مهمتر نادیده گرفتن گذشته وی، ایشون رو از درون متحول کرد و فرد دیگهای شد. من دائم باهاش در ارتباط بودم و راهنماییش میکردم...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم: مردم داری
🔸صفحه: ۱۶۰_۱۶۱
🔻قسمت صد و هفتاد و هشتم: امر به معروف
✍حدود دو سال قبل وقتی همراه سردار سلیمانی سوار هواپیما از کرمان به طرف تهران می رفتیم، با یکی از مهمانداران که حجاب درستی نداشت، مواجه شدیم. آهسته آن خانم را صدا زد و چند دقیقه با او صحبت کرد. لحظاتی بعد آن مهماندار را با حجاب مناسبی دیدم، هر چند متوجه جزئیات صحبت های حاجی با او نشده بودم، ولی کاملاً از رفتار سردار و واکنش مهماندار مشخص بود که چگونه با عطوفت از او درخواست کرده تا وضع حجابش را اصلاح کند. ایشان همیشه تاکید داشت که همه دختران حتی آن هایی که حجاب مناسبی ندارند، دختران ما هستند و نباید با شیوه نامناسب سبب طرد آن ها شویم.
🗣️حجت الاسلام عسکری، امام جمعه رفسنجان، نشریه اطلاعات
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
#سلام_امام_زمانم💚
ای صبحدم همیشه جاوید بیا
عطر خوش بوستان توحید بیا...
دلها همه بیتاب شد از غیبت عشق
باران شکوفـه های امیـد بیا...
🌤اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبحتون_مهدوی💚
#عاقبتتون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #شهیدانه
شفاعتت میکنه اون شھیدی که موقع گنـاه، میتونستی گناه کنی ولی به حرمت رفاقت باهاش کنـار گذاشتی ..!(:
#شهدا_شرمندهایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸 ۲۷ بهمن؛ سالروز شهادت شهید محمدحسین یوسفاللهی عزیز بود
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مثل خودش؛ روایتهای سردار دلها از شهید حسین یوسف الهی
🔺بازنشر به مناسبت سالروز شهادت شهید حسین یوسفالهی
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔺نامه جوانان و نوجوانان به شهید حاج قاسم سلیمانی
به نام خدا
سردار دلها تو کجایی، قهرمان کشورم تو کجایی که دلهای ما به یاد تو میتپد، گویا به آغوش امام حسین (ع) رفتهای.
ما همه تو را دوست داریم و هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد. شنیدهام که تو آرزوی شهادت داشتی و به آرزویت رسیدی، شهادتت مبارک باشد.
درست است که تو از پیش ما رفتهای و دیگر باز نخواهی گشت ولی هنوز هزاران سردار سلیمانیها زنده هستند. مردم ایران پرچم قرمز را که نشانهی انتقام بزرگی از آمریکا میباشد به دست گرفتهاند.
سردار دلها تو عزیز ما بودی و هرگز از یاد رفتنی نیستی. تو رفتی و به دیگر عاشقانِ راهِ خدا پیوستی و از هر تکهات در قلب این سرزمین گلهایی می روید که بوی قاسمی تو را میدهد.
✍️ محمدمهدی قربانزاده - کلاس سوم - استان خراسان رضوی - شهرستان درگز
📚 برگی از کتاب «#برسد_به_دست_حاج_قاسم»
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۱)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و یکم:نمازخون شدن علی کُرده
🍂بهش میگفتم: ببین علیآقا دیگه ماههای آخر اسارته و شما هم تو ایران خونواده داری و باید برگردی پیش خونوادهت. این بچهها خیلی زود فراموش می کنن و اگه تو خوب بشی و بهشون خدمت کنی و کسی رو آزار ندی، هم اینجا راحتی و همه دوستت دارن و باهات همکاری می کنن و هم ایران کسی برات مشکل و مزاحمتی پیش نمیاره. بالاخره اینها هموطنهای تو هستن و اون طرف دشمنه. طوری رفتار کن نه دشمن اذیتت کنه و نه هموطنهای خودتو برنجانی که باهات دشمن بشن. بچه ها هم باهات همکاری میکنن که دچار دردِسر نشی.
🔹️خدا روشکر خودش در کلام و سخن من تاثیری گذاشت که واقعا این فرد متحول شد و قول همکاری داد. دیگه نه کاری به کار فعالیتهای فرهنگی داشت و نه مزاحمتی ایجاد میکرد. یه وقتهایی سرکی می کشید توی بعضی جمعها و حرفایی میشنید که تا حالا نشیده بود و براش جالب و نو بود. داشت از اینجور حرفا خوشش میومد.
🔸️یه روز منو صدا زد و گفت آقا رحمان میای اتاق من صحبتی باهات دارم. گفتم علی آقا چرا که نه؟ رفتم تو اتاقش و بعد از کمی خوش و بش گفت: نماز و قرآن یادم میدی؟ گفتم: معلومه که میدم.
💥از همون لحظه شروع شد و نماز و بعد از چند جلسه قرآن رو باهاش کار کردم. یه دفتر و مداد آورده بود و هر چی من میگفتم مینوشت و با علاقه تمرین و تکرار میکرد. بعد از مدتی نماز خوندن رو یاد گرفت و دست و پا شکسته قرآن هم میخوند. عوض شدن این آدم یعنی عوض شدن جوِّ اردوگاه. با تغییر روحیات علی و همکاری و صمیمیتش با بچه ها، دوباره امنیت و آرامش به اردوگاه برگشت و خیالمون از خبرکشی و معرفی افراد و خلاصه آزار و اذیتهای داخلی آسوده شد.
⚡هر وقت بعثیها بهونه میگرفتن، با احترام بلند میشد و با یه زبونی قانعشون میکرد و گاهی هم برای خالی نبون عریضه یه داد و فریادی هم سر بچه ها میکشید که عراقیها بو نبرن که این متحول شده و داره با بچهها همکاری میکنه. بعد از اون نه کسی رو به دشمن معرفی کرد ونه مزاحمتی برای فعالیتهای فرهنگی ایجاد شد...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 نذر جالب یک نوجوان برای حضور در جبهه
🌷 شهید احمد میرقیصری
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
⚡« بِسمِ اللهِ القاصم الجبارین »⚡
📖 روایت «#هزار_و_دوازدهمین_نفر»
🔸٢٠٠ خاطره🔸️از#سردار_سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔘به قلمِ محمدرضا حسنی سعدی و عباس صادقی
🔺فصل نهم : مردم داری
🔸صفحه : 161
🔻قسمت صدوهفتادونهم : همشهری زرتشتی
✍یکی ازدوستان تعریف می کرد:توفرودگاه کرمان بودیم.مسافران سواراتوبوس می شدن تابرن کنارهواپیما.حاج قاسم هم یکی ازاونهابود.آقای سروشیان یکی ازبزرگان زرتشتیان کرمان وقتی می بینه حاج قاسم تواتوبوس نشسته،دستی می زنه روشونه ش ومی گه:حاج آقاماشمارودوست داریم.حاج قاسم اونومی شناسه.بلندمی شه،بغلش می کنه،می بوسه ومی نشونه کنارخودش.بعدمی پرسه،مشکلتون چیه؟
-مشکل قضایی دارم ودارم میرم تهرون.
-شماشماره تلفن خودتونوبدید،می گم یکی ازدوستان کمک کنه تامشکلتون حل بشه.اوهم تلفنش رو می ده.روزبعدازدفترحاج قاسم به سراغش می رن.مدارکش رومی گیرن،به حرفاش گوش می دن،دنبال کارش رومی گیرن وتارسیدن به نتیجه بااوهمکاری می کنن.
ادامه دارد........
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🌷🕊🍃
از حرا آیات رحمان و رحیم آمد پدید
یا نخستین حرف قرآن کریم آمد پدید✨
صوت اقرأ بسم ربک مىرسد بر گوش جان
یا که از کوه حرا خلق عظیم آمد پدید✨
🌺عید سعید مبعث، آغاز راه رستگاری و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت مبارک باد🌺
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید محسن برهانی:
از برادران و خواهران خواهش می کنم به عنوان وصیت یک شهید که برادرتان است خیلی درس بخوانید.
امیدهای این مملکت شمایید. شماها که مسئولیت، دیانت، شریعت و همدردی امت حالی تان است، برای خدا خیلی درس بخوانید و با درس هایتان به خداوند هر چه بیشتر نزدیک شوید که این ها خودش عبادت و اسباب تقرب به حق تعالی است.
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
📸 پیامبر قلبها
✍شهید حاج قاسم سلیمانی: رسول معظّم اسلام(ص) بطور رسمی قریب به ده سال حکومت کردند، اما بیش از هزار سال است که بر دلها جای دارند؛ این قلّه است.
📚 ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵
🌸#عید_مبعث مبارک🌸
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدئویی از حضور حاج قاسم در بین مدافعان حرم - سوریه
🌹اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم
🔺بازنشر به مناسبت عید #مبعث حضرت رسول اکرم(ص)
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✫⇠#خاکریز_اسارت(۲۴۲)
✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی
💢قسمت دویست و چهل و دوم:کارخراب کنی خودسرها
🔹️علیکُرده رفتار خصمانه رو کاملاً کنار گذاشته بود و واقعا ًهمه جوره با بچهها همکاری میکرد و نه تنها در امور فرهنگی و برنامه های آموزشی و معنوی کارشکنی نمیکرد، بلکه همکاری هم میکرد و جوری سرِ بعثیها رو شیره می مالید و فریبشون میداد.
🔸️خلاصه در حالی که کارها داشت به سامان میرسید، ، توی این حال و هوای مطلوب، یهو چند نفر از افراد خودسر در تدارک برنامهای بودن که بخاطر کارهای قبلی علیکُرده ازش انتقام بگیرن و مجازاتش کنن. یکیشون سنگی رو داخل یه پارچه پیچیده بوده و بدون اینکه با کسی از بزرگان مشورت کنن، وقتی که علی از کنارش رد شده بود توی شلوغی از پشت کوبیده بود تو سرش و سرش رو شکست. علی هم که انتظار این برخورد رو نداشت، یهو وحشی شد و با تصور اینکه تموم مهربونی و کارهای ما همش نقشه بوده و به هدف از میون برداشتنش بوده نه از روی دوستی، مثل گرگ زخمی شروع کرد به داد و فریاد و نعره زدن. سریع بعثیها ریختن توی اردوگاه و بچه ها رو به باد کتک گرفتن و میخواست فرد ضارب خودشو معرفی کنه اونم البته مردانگی کرد و خودشو معرفی کرد. بُردنش حسابی انداختنش زیر شکنجه و به این بهانه تعداد زیادی از بچهها هم کتک خوردن.
📌متاسفانه زحمات چند ماهه من و تعدادی دیگه از بچه ها با یه اقدام نابخردانه و نسنجیده و بی موقع خراب شد و تا چند روز بعثیها کل اردوگاه رو در مضیقه و تحت فشار قرار دادن و همه مورد اذیت و آزار قرار گرفتن و اوضاع بشدت متشنج شد.
💥ناگفته نمونه اینها بچه های خوب و سالمی بودن، ولی کلهشق و خودسر که درک درستی از موقعیت نداشتن و تصور میکردن هر چه خودشون فکر میکنن همون درسته و بدون مشورت با دست به اقدامی نسنجیده زدن که دودش توی چشم همه رفت. حتی علی تصمیم داشت من و تعداد دیگهای رو بعنوان همدستِ اونها و بعنوان کسانی که با نقشه قبلی طرح دوستی ریختن و هدفشون کشتن او بوده، به بعثیها معرفی کنه که با مداخله و پادرمیونی تعدادی از همشهریا منصرف شد.
♦️بعد از چند روز من قضیه رو براش توضیح دادم و ازش خواستم صرفنظر کنه و دوباره برگرده به همون رفتار خوب با بچهها. حرفی زد که من جوابی نداشتم. گفت: آقا رحمان من وجدانا توی این مدت با بچه ها بد کردم؟ چرا باید نقشه قتل منو اونم بصورت نامردی و از پشتسر بکشن و بخاطر کارهای قبلیم این کارو با من بکنن؟ مگه من توبه نکردم و رفتارم رو تغییر ندادم؟ مقداری نصیحتش کردم. گر چه دیگه مثل قبل نشد و با بدبینی به مسائل نگاه میکرد، اما باز هم قابل تحمل بود...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@shahidabad313
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯