eitaa logo
روایتگری شهدا
23.1هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 هدیه امام حسین(ع)به خانواده همت.... 💐مے‌خواستم برم زيارت (ع) . 🌿همسرم سه ماهه حاملـہ بود. التماس و كه منوهم ببر، مشكلـے پيش نمی آيد.هر جوری بود كرد. با خودم بردمش. 💐اما سختـے سفر به شـدّت مريضش ڪرد. وقتی رسيديم ، اول بردمش .    🌿دكتر گفت: احتمالا جنين . اگر هم هنوز باشه، اميدی نيست. چون علايم نداره. 😔   💐وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نمي‌خورم! بريم .😍 🌿هرجوري كه ميتوانی منو برسون به .💔 💐زير بلغ‌هاش رو گرفتم و بردمش كنار .تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشه‌ای واسه .    🌿با حال شروع كرد به . بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در .💞 💐صبح كه براي بيدارش كردم. با خوشحالے بلند شُـد و گفـٺ: چه شيرينی بود. الان ديگہ مريضی ندارم. 🌿بعد هم گفت: توی خواب (حضرت زهرا"س") رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، يه زيبا رو گـذاشت توی .😍   💐بردمش پيش همون پزشك. 20 دقيقه‌ای معاينه كرد. آخرش هم با تعجب گفت: يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه بود. ولی امروز كاملا و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو كرده؟ باور كردنے نيست، امكان نداره!؟ 😳   🌿خانم كه جريان رو براش تعريف كرد، شد و رفت توے فڪـر.    💐وقتے به دنيا اومد، اسمش رو گذاشتيم.محمد ابراهيم. « » 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
زندگی نامه شهید عبدالله نوریان.pdf
1.13M
👆👆 📕 کتاب "زندگی نامه شهید عبدالله نوریان" 👌فرمانده تخریب لشکر ده سیدالشهدا(ع) ✅۲۱۱ صفحه 🍀🍀🍀🍀🍀 ✅چهار خصلت #امام_حسین علیه السلام ❤️حْمَدُ بْنُ فَهْدٍ فِی عُدَّةِ الدَّاعِی قَالَ رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ عَوَّضَ الْحُسَیْنَ ع مِنْ قَتْلِهِ أَرْبَعَ خِصَالٍ جَعَلَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ وَ أَنْ لَا تُعَدَّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ مِنْ أَعْمَارِهِمْ 🌷روایت شده که: همانا #خداوند در عوض کشته شدن امام حسین علیه السلام چهار خصلت به ایشان عطا کرد، 1⃣ #شفا را در #تربت او، 2⃣ اجابت #دعا را زیر #گنبد او 3⃣و امامان را از ذریه او قرار داد 4⃣ و اینکه روزهای #زائران او از #عمر آنها #حساب نمی شود. 🔰وسائل الشیعه | ج 14 | ص 537 #همراه_با_شهدا #تلنگر #اربعین #کربلا #حدیث #همراه_با_اهلبیت #اعتقادی 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⭐️🌙 خواب سید محمد فرزند شهید مدافع حرم #سید_رضا_طاهر 🌙⭐️ قصد داشتم برای #اربعین به کربلا برم. پیاده روی نجف تا #کربلا، به نیابت از شهیدم و همه شهدا...🌷 همه بهم میگفتن سید محمدو تنها نذار و نرو؛ اون بچه تو این موقعیت به حضورت نیاز داره🍼 ولی با اطمینان میگفتم: سید محمد مشکلی نداره، اونو می سپرم به باباش☝️. حتما باباش مراقبش هست که این سفرو برام جور کرده. دلم پر میزد برای رفتن💔 سید محمدو گذاشتم پیش مامانم و رفتم. مامانم باجون ودل مراقبش بود🌺 یه شب که همه خواب بودن، مامانم با صدای بلند خنده های سید محمد از خواب بیدار میشه. میبینه که اون بلند بلند و از ته دل میخنده.😄 بعد چند لحظه بیدار میشه و میگه: «مادر جون، باباجونم اومد پیشم😍. بالا بود، پیش سقف. کلی باهام بازی کرد. برام غذا آورد. بهم گفت:سیدمحمد از چیزی نترس من همیشه پیشتم❤️ بله شهدا زنده اند 🌹🕊 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹روایت شهیدی که به واسطه او خیلی ها راهی #کربلا شدن رفقا #اربعین نزدیکه ،از شهید بخواید واسطتتون بشه😭 😍داستان واقعی یکی از کسانی که به عنایت #شهید کربلایی شد... ✅حتماا بخونیـــــــــد 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
ایام عید نوروز برای دیدار اقوام به اصفهان رفتیم . روز آخر تعطیلات به گلزار شهدا و سر مزار رفتم وسط هفته بود و کسی در آن حوالی نبود با گریه😭 از خدا خواستم تا ما هم مثل شهدا راهی شویم. توی حال خودم بودم. برای خودم شعرمیخواندم.از همان شعرهایی که شهدا زمزمه میکردند: این دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد ای خدا ما را کربلایی کن بعد از آن با ما هرچه خواهی کن😔 هنوز به مزارش نرسیده بودم. یک دفعه سنگ قبر یک توجهم را جلب کرد✋🏼با چشمانی گرد شده بار دیگر متن روی سنگ را خواندم. آنجا مزار شهید نوجوانی بود به نام بود🌹 اوعاشق زیارت بوده، و درآخرین دیدار به مادرش چنین گفته: میروم و تا راه باز نگردد باز نمیگردم!! در روزی هم که اولین کاروان به طور رسمی راهی کربلا میشود پیکر مطهرش به میهن باز میگردد🕊 این را از ابیاتی که روی سنگ مزارش نوشته بود فهمیدم. حسابی گیج شده بودمد😔انگار گمشده ای را پیدا کردم. همان جا نشستم .حسابی عقده دلم را خالی کردم💔 با خودم میگفتم :این ها در چه عالمی بودند و ما کجائیم❓ این ها مهمان خاص بودند. ولی ما هنوز لیاقت زیارت کربلا را هم پیدا نکرده ایم😭 بار دیگر ابیات روی قبر را خواندم: گفته بودی تا نگردد باز، راه راهیان کربلا عهد کردی برنگردی سرباز مهدی پیش ما و…. با علیرضا خیلی صحبت کردم.از او خواستم سفر کربلای مرا هم مهیا کند💔🕌 درحالی که یاد آن شهید و چهره ی معصومانه اش از ذهنم دور نمیشد. روز بعد راهی تهران شدیم.آماده رفتن به محل کار بودم. یک دفعه شماره تلفن کاروان کربلای روی طاقچه ، نظرم را جلب کرد. گوشی تلفن را برداشتم. شماره گرفتم. آقایی گوشی را برداشتـ. سلام کردم و گفتم: ببخشید، من قبل عید مراجعه کردم برای ثبت نام کربلا، میخوام ببینم برای کی جا هست؟ یک دفعه آن آقا پرید تو حرفم و گفت: ما داریم فردا حرکت می کنیم. 😳دو تا از مسافرامون همین الان کنسل کردن،اگه میتونی همین الان بیا✋🏼 نفهمیدم چطوری ظرف نیم ساعت از شرق تهران رسیدم به غرب. اما رسیدم . مسئول شرکت زیارتی را دیدم و صحبت کردیم. گفت:فردا هفت دستگاه اتوبوس از اینجا حرکت می کنه. قراره فردا بعد از یک ماه،مرز باز بشه و برای کربلا باشیم. گفتم:باشه اما من گذرنامه ندارم. کمی فکر کرد و گفت:مشکل نداره،عکس برای شناسنامه خودت و خانمت رو تحویل بده. بعد ادامه دادم: یه مشکل دیگه هم هست،من مبلغ پولی که گفتید رو نمی تونم الان جور کنم.😞 نگاهی تو صورتم انداخت. بعداز کمی مکث گفت: مشکلی نیست، شناسنامه هاتون اینجا میمونه هروقت ردیف شد بیار. با تعجب به مسئول آژانس نگاه میکردم😳💔انگار کار دست کس دیگه ای بود. هیچ چیز هماهنگ نبود. اما احساس میکردم ما شدیم🕊 از صحبت من با آن آقا ده روز گذشت. صبح امروز از مرز مهران عبور کردیم، وارد خاک ایران شدیم❗️حوادث این مدت برای من بیشتر شبیه خواب بود تا بیداری. هشت روز قبل،با ورود کربلا ، ابتدا به حرم قمر بنی هاشم رفتیم .در ورودی حرم، برای لحظاتی حضور علیرضا ، همان ،را حس کردم. ناخودآگاه به یادش افتادم. انگار یک لحظه او را در . بعد از آن هرجا که می رفتم به یادش بودم. نجف،کاظمین ،سامرا و..😍💔 سفر کربلای ما خودش یک ماجرای طولانی بود. اما عجیبتر این که دست عنایت خدا و حضور در همه جا می دیدم. زیارتی بود باور نکردنی. هرجا هم می رفتیم ابتدا به نیابت امام زمان(عج) و بعد به یاد علیرضا زیارت می کردیم..این مدت عجیب ترین روزهای زندگی من بود. پس از بازگشت بلافاصله راهی اصفهان شدم. عصر پنج شنبه برای عرض تشکر به سر رفتم . هنوز چند کلامی صحبت نکرده بودم که آقای محترمی آمدند. فهمیدم و شاعر ابیات روی سنگ قبر است. داستان آشنایی خودم را تعریف کردم. ماجراهای عجیبی را هم در آنجا از زبان ایشان شنیدم. عجیب تر این که این نوجوان شهید در پایان آخرین نامه اش نوشته بود: به امید دیدار در برادر شما✨ علیرضا با همه ما در کربلا وعده کرده بود❤️🕌 😔 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌷 بِسـْــمِ رَبِّـــــ الشُهـَــــدا 🌷 غروب پنجشنبه که ميشود... قلبــ‌های بی قرار در تپش قرارهاييست از جنس باران #شــهادتـــــ تا بر جسم سرد زمينی‌شان تراووش کند و بزمي از جنس #کربلا را در قاب نگاه هاي منتظرشان هديه دهند... شهـــداي گمنام یادتـــــاڹ آرام باشد... 🍃🌸🍃 🌷شادی روح شهدا #صلوات 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سر تو رو بردن ...دیر رسیدم من😭😭 خاطره ای از #شهید سیدمیلادمصطفوی ♻️سال ۹۴ برای #تکمیل_آموزش نظامی اعزام به سوریه یک دوره یک هفته ای رفتیم #تهران اونجا اتفاقاتی افتاد و برنامه هایی پیش اومد که باعث شد بین من و سیدمیلاد مختصر #ناراحتی پیش اومد ⚜هرچند در #مسیر_برگشت به همدان #سید بدون معطلی #پیش_قدم شد و رفع کدورت کرد ، ولی بعد از یک هفته تماس گرفت و با یکی از رفقاش اومد #ملایر و با اصرار سید ناهار رفتیم #رستوران و هرچه اصرار کردم چون شما مهمون من هستید من باید حساب کنم اجازه نداد من حساب کنم و بعدش هم کلی از محل کار من و شرایطی که قرار داشتم #تعریف و تمجید کرد و گفت حسرت میخورم ای کاش من هم میتونستم چنین کار #فرهنگی انجام بدم (در حالیکه اصلا برای کار فرهنگی کم نمیگذاشت) میگفت شما دارید آدم #تربیت میکنید و ... آخرش هم طلب #حلالیت کرد و رفت بعد از اینکه سید رفت خیلی فکر کردم به‌ اینکه برای چی بلند شد اومد فقط به این نتیجه رسیدم #دلش_آروم نگرفته بود اومد تا مطمئن بشه هیچ #ناراحتی بینمون نمونده باشه در حالیکه من اصلا از سید ناراحت نبودم (این آخرین دیدارمون بود 😭😭😭) راوی؛دوست بزرگوار شهید #ارسالی_دوست_شهید #شهیدسیدمیلادمصطفوی #اربعین #الحسین_یجمعنا #کربلا #شهیدی_که_کربلانرفت #ولی_خیلیها_راکربلایی_کرد 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍برای هر صندلی ، مدیران ‌جمهورى ‌اسلامى ، ٧٣ داده ایم ! به عبارتی ؛ هــر مدیر ، یک ! مسئولین ؛ مراقب ‌باشید ، خون ‌ ، گلو گیرتان ‌نشود !!..... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
این روزها یادی کنیم از 🔻شهیدی که داعش را از #کربلا و شهر حله به عقب راند تا #امنیت مسیر پیاده روی #اربعین تامین گردد.👌✨ اربعینی‌ها حتما به نیابت این شهید قدم بردارید...🏴 شهید مدافع حرم سید حمید تقوی فر 🌺 مدیون شهداییم... 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥پیرزنی ۹۹ساله که ۱۸سال است از استان دیاله تا #کربلا در مراسم پیاده روی #اربعین شرکت می‌کند! 🍃قدم استوار یا زینب 🍃عزّت و افتخار یا زینب 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 ☀️پیام معنوی ✅ @pmsh313 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین نقطه ای که چشم «زائران پیاده» به حرم می افته...💠 #اربعین #کربلا
🔅محشری به پا شده است، مردم به گونه ای دارند به #کربلا می روند، که گویی «بازگشت همه به سوی اوست». "یدخلون فی دین الله افواجا" که قرآن میگوید همین روزها است. #حب_الحسین_یجمعنا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نقاشی شن زیبای فاطمه عبادی از قافله امام #حسین علیه السلام در #کربلا👆
💠شهید آوینی : 🍃🌸 و آنسوی تر ، ، در انتظار طلیعه داران هستند، هم آنانکه راهگشای تاریخ بسوی عدالت خواهند بود، آیا تو نیز به خیل آنان پیوسته ای .؟؟؟؟ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍به خواندن بسیار تأکید مى کرد ، میگفت ، اگرنمیتوانید هر صبح زیارت عاشورا را بخوانید ، بعد از رو به قبله بایستید و به امام (ع) سلام دهید ، 💠در مقرّ تاکتیکى خود ، همیشه پابرهنه بود میگفت ، چون این جا نزدیک به است ، مجاز نیست که با کفش باشم ، پوشیدن کفش در این جا بی احترامى به . 💠 زمانى که مجروح شده بود و براى ملاقات او به بیمارستان رفتم ، به وی گفتم ، شما جایى در بدن ندارید که سالم باشد ، گفت ، حاضرم صدپاره گردد پیکرم ، سایه ى رهبر بماند برسرم.... 📚ستارگان خاکی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی #مشاور سردار حاج قاسم سلیمانی 🌹 🍂نوروز سال قبل در سفر عتبات بودم. روزی که به #کربلا رسیدم، به نیابت از #ابراهیم زیارت و دعا📿 کردم. همان شب در عالم رویا مشاهده کردم که در #بین‌الحرمین جمعیت زیادی👥 نشسته‌اند. مانند جلسات هیئت!! 🍂من هم وارد شدم و گوشه‌ای نشستم. یکباره دیدم که #ابراهیم، با همان چهره ملکوتی🌟 روبروی من نشسته. خواستم به طرفش بروم اما #خجالت کشیدم. 🍂از آقایی که چای☕️ پخش می‌کرد پرسیدم: ایشون #ابراهیم_هادی است؟گفت:‌بله. گفتم: اینجا در عراق چه می‌کند⁉️ به آرامی گفت: ایشان #مشاور حاج قاسم سلیمانی است... 🍂و ما مشاهده کردیم که درست در همان ایام، رزمندگان عراقی شهر #تکریت که دژ محکم داعش محسوب می‌شد را به ‌راحتی و با کمترین👌 تلفات آزاد کردند. آن هم با #توسل به مادر سادات حضرت زهرا (س)♥️ 📚کتاب سلام بر ابراهیم۲ #شهید_ابراهیم_هادی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#جواز_کربلا خیلے دوست داشتم #اربعین کربلا باشم،اما پدرم موافق نبود. اما باز هربار که حرف از رفتن میشد باز پدرم راضے نمیشد.. چند روز بیشتر به #اربعین نمانده بود. دلم شکست وبا همان حال به دانشگاه رفتم، در گوشه اے با خودم خلوت کردم. عکس #محمدرضا را روبرویم گرفتم و شروع به درد و دل کردم واز او خواستم دست مرا بگیرد. ظهر که شد، برادرم خبر داد پدر راضے شده. من زائر #کربلا شدم.🌱 گوشه اے از کتاب #ابو_وصال خاطرات شهید❣محمد رضا دهقان امیرے❣ #به_روایت_دوست_شهید 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✍بعد از عملیات ، بین بچه های گردان های اراک و قم اختلاف پیش آمد . بعضی می گفتند ، آقا مهدی قمی است و طرف دار قمی هاست !! ، تا جایی که چند نفر دستور آقا مهدی را اجرا نکردند و در عملیات تخلف کردند . آقا مهدی نامه ای به دادستان نوشت و افراد متخلف را به قرار فرستاد و گفت ، هر حکمی دادند ، اجرا کنید . 💠در میان محکومان یکی بود که نه تنها قمی بود بلکه از نزدیکان آقا مهدی بود ، ولی ایشان حاضر نشد از او طرفداری کند . من شاهد اجرای عدالت آقا مهدی بودم..... 📚امام سجاد و شهدا ، ص49 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔴 💠 دعوتنامه‌ها را خودمان نوشتیم. کارتهای را که توزیع می‌کردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی، امام حسین، حضرت ابوالفضل، امام جواد، امام کاظم، امام هادی و امام عسگری علیهم‌السلام و دعوتنامه‌ها را به عموی آقا مرتضی که راهی بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامه‌ای مخصوص نوشتیم. از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای خواندیم. 💠 چند شب قبل عروسی دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفته‌اند، به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند. خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار شد و گفت: خوشا به حال شما! 🔴 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔴 #کارت_عروسی_برای_اهل_بیت 💠 دعوتنامه‌ها را خودمان نوشتیم. کارتهای #عروسی را که توزیع می‌کردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی، امام حسین، حضرت ابوالفضل، امام جواد، امام کاظم، امام هادی و امام عسگری علیهم‌السلام و دعوتنامه‌ها را به عموی آقا مرتضی که راهی #کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامه‌ای مخصوص نوشتیم. از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در #عروسی ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای #توسل خواندیم. 💠 چند شب قبل عروسی #خواب دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفته‌اند، به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند. خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار #خوشحال شد و گفت: خوشا به حال شما! 🔴 #همسر_شهید_مرتضی_زارع #همسرانه #شهدایی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیرضا پناهیان شب جمعه باید رفت کربلا... #شب_جمعه تمام #انبیاء و #اولیاء الهی و فرشتگان و #شهدا زائر #کربلا هستند، نکنه جا بمونیم #شهید #امام_زمان حتما ببینید و نشر دهید 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#بسم_الله_الرحمن_الرحيم قسمتی از وصیت‌نامه‌ی #شهید_احمد_کشوری : در عزایم ننشینید،‌ نمی گویم #گریه نکنید ولی ... اگر خواستید گریه کنید به یاد #امام_حسین (علیه السّلام) و #کربلا و #پدر و مادرانی که پنج فرزندشان #شهید شده گریه کنید، که اگر گریه های امام حسینی و #تاسوعا و عاشورایی نبود،‌ اکنون یادی از #اسلام نبود. 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
base.apk
4.38M
👆👆 ✅«فرار از گناه» ... ❤️خاطراتی کوتاه از سیره شهدا در ترک #گناه 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 👌 گناه علاقه #انسان به #نماز و #عبادت را بسیار کاهش می دهد و حتی ممکن است سبب نفرت از یاد #خدا گردد. یادم نمی‌رود روزی را که وارد اتاق شدم و دیدم بابا عکس محمدرضا را دست گرفته و با او حرف می‌زند. 👌گفتم: «چی شده بابا؟» گفت: «دلم برای محمدرضا تنگ شده؛ کاش یه خبری ازش می‌آوردند.» سال 1358 بعد از مدت‌ها انتظار خبر شهادت محمدرضا را آوردند. 👌 خبری بدون هیچ اثر و نشانی. معلوم بود که یک خبرِ خشک و خالی نمی‌توانست #پدر و #مادر را از انتظار و نگرانی بیرون بیاورد. آن‌ها دنبال یک نشانه از محمدرضا بودند. حتی به یک قطعه #استخوان هم راضی می‌شدند. تا اینکه محمدرضا خودش به خوابشان آمد و گفت: «مگه من #امانت خدا نبودم؟ خدا امانتش رو گرفت. مگه مادر وهب در #کربلا یادتون رفته؟ مگه مادر وهب سرِ فرزندش رو به طرف #دشمن پرت نکرد و دیگه پس نگرفت؟» همین جمله کافی بود تا دیگر پدر و مادر به دنبال نشانی از محمدرضا نباشند. ------------ ❤️ #مال و فرزندان #آرايش زندگانى اين جهان است، و كارهاى نيك، پايدار به نزد پروردگار تو به پاداش، بهتر و اميدداشتن به آنها نيكوتر است. 📚(سوره کهف، آیه 46) #شهید محمدرضا حسنی‌پور 📚نشریه موعود، ویژه‌نامه چقدر زنده هستی، ص19 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
سنگ مرقد مطهر امام حسین(ع) بر مزار سنگ جدید مزار مطهر حاج قاسم سلیمانی، سنگ سابق مرقد مطهر (ع) است که از به کرمان منتقل و پس از صیقل دادن امروز آماده شد 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍃 (۲)✨ 💚هادی انسان دیگری شد❤️ 🌷 ادامه داد: ببين من برايم نيست. اينكه به من بگن يا اصلا برام نداره. من مي خوام علمي رو به دست بيارم كه لااقل براي اون دنياي من باشه. 🌷@shahidabad313 💢از طرفي ما داريم توي🕌 و فعاليت ميكنيم، هر چقدر ما كامل تر باشه بهتر مي تونيم بچه ها و جوان ها رو كنيم. ⚘@pmsh313 💢مي دانستم که بيشتر اين حرف ها را تحت 🌷 مي زد. زماني که 🌷 بود اين حرف ها را شنيده بودم. 🌷 هم بارها در حوزه ي علميه ي (عج) به ديدن🌷 مي رفت.از وقتي🌷 از رفت،🌷 انسان ديگري شد. به حوزه ي علميه از همان زمان در 🌷 ديده شد. 🌷@shahidabad313 💢حرفي نداشتم بزنم. گفتم:🌷، مي دوني درس هاي به مراتب از سخت تره؟ مي دوني بعدها گرفتاري برات ايجاد مي شه؟ اگه به فكر هستي، از فكر بيا بيرون. 🌷 لبخندي زد و گفت: من همه شغلي رو كردم. هستم و از#لذت مي برم. 💢اگر پيدا كردم، مي رم مي كنم. مي رم يه وا ميكنم! 🌷@shahidabad313 💢خلاصه اون شب احساس كردم كه🌷 تحقيقاتش رو انجام داده و عزمش رو براي ورود به جمع (علیه السلام) كرده. ⚘@pmsh313 💢فردا با هم به سراغ مسئول حوزه ي علميه ي رفتيم. مسئول پذيرش سؤالاتي را پرسيد. 🌷@shahidabad313 🌷 هم گفت: ۲۳ سال دارم. دارم و هم به زودي مي گيرم. 📍بعد از انجام به#🌷هادي گفتند: از در كلاس ها كنيد تا ببينيم$شرايط شما چطور است. 🌷@shahidabad313 🌷 با ناراحتي گفت: من فردا عازم هستم. خواهش مي كنم بدهيد كه... 📍 گفت: قرار نيست از روز اول كنيد.بعد از خواهش و تمناي🌷، با كربلاي او شد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💥روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊