#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_پنجاه_و_دوم
💚ابراهیم تهرانی❤️
✔️راوی: حاج باقر شیرازی
👈چند روزي بود كه🌷#هادي را نمي ديدم. خبري از او نداشتم. نمي دانستم براي جنگ با⚡#داعش رفته.در🕌#مسجد هندي همه از او تعريف مي كردند؛ از#اخلاق_خوب،#لب_خندان و مهم تر اينكه با#لوله_كشي آب، در#منزل بيشتر مردم، يك#يادگار از خودش گذاشته بود.
🌷@shahidabad313
💢يكي دو بار هم به او زنگ زدم. اما برنداشت. توي گوشي نام او را به عنوان «🌷#ابراهيم_تهراني» ثبت كرده بودم.خودش روز اول گفته بود من را🌷#ابراهيم صدا كنيد. بچه ي#تهران هم بود.براي همين شد#ابراهيم_تهراني.
⚘@pmsh313
💢تا اينكه يك روز به🕌#مسجد آمد. خوشحال شدم و سلام عليك كرديم. گفتم:🌷#ابراهيم_تهروني كجايي نيستي؟ مي دانستم در حوزه ي علميه هم او را اذيت كرده اند. او با#دوچرخه به#حوزه و براي كلاس مي رفت، اما برخي افراد با اين كار مخالفت مي كردند.با اينكه#درس و#بحث او#خوب بود و حسابي مشغول#مطالعه بود، اما چون در كنار#درس مشغول#لوله_كشي بود، بعضي ها مي گفتند يك#طلبه نبايد اين كارها را انجام دهد!
🌷@shahidabad313
💢خلاصه آن روز كمي#صحبت كرديم.من فهميدم كه براي#جهاد به نيروهاي#حشد_الشعبي ملحق شده.آن روز در خلال صحبت ها احساس كردم در حال#وصيت_كردن است. نام دو#سيد_روحاني را برد و گفت: من به دلايلي به اين دو نفر كم محلي كردم. از طرف من از اين دو نفر#حلاليت بطلب.بعد يكي از اساتيد خودش را نام برد و گفت: اگر من برنگشتم، حتماً از فلاني#حلاليت بطلب. نمي خواهم كينه اي از كسي داشته باشم و نمي خواهم كسي از من#ناراحت باشد.
⚘@pmsh313
💢مي دانستم آن#شيخ يك بار به#مقام_معظم_رهبري#توهين كرده بود و...او همين طور#وصيت كرد و بعد هم رفت.يك#پيرمرد_نابينا در محل داشتيم كه🌷#هادي با او#رفيق بود. او را تر و خشك مي كرد. حمام مي برد و...هميشه هم او را با خودش به🕌#مسجد مي آورد.🌷#هادي سراغ او رفت و با هم به🕌#مسجد آمدند.
🌷@shahidabad313
💢بعد از#نماز بود كه ديگر🌷#هادي را نديدم. تا اينكه هفته ي بعد يكي از دوستان به🕌#مسجد آمد و خبر🌷#شهادت او را اعلام كرد.من به اعلاميه ي او#نگاه كردم. تصوير خودش بود اما نوشته بود:🌷#شيخ_هادي_ذوالفقاري. اما من او را به نا🌷#ابراهيم_تهراني مي شناختم.بعدها شنيدم كه يكي از دوستان🌷#شهيد او «🌷#ابراهيم_هادي» نام داشت و🌷#هادي به او بسيار علاقه مند بود.
⚘@pmsh313
💢خبر را در🕌#مسجد اعلام كرديم. همه ناراحت شدند. پيكر🌷#هادي چند روز بعد به🌟#نجف آمد. همه براي#تشييع او جمع شدند.وقتي من در#خانه گفتم كه🌷#هادي🌷#شهيد شده، همه ي خانواده ي ما#ناراحت شدند. همسرم گفت: مي خواهم به جاي مادرش كه در اينجا نيست در#تشييع اين#جوان شركت كنم.
🌷@shahidabad313
💢بسيار#مراسم_تشييع با شكوهي برگزار شد. من چنين#تشييع با شكوهي را كمتر ديده ام.پيكر او در همه ي🌟#حرمين#طواف داده شد و اين گونه با شكوه در ابتداي☀️#وادي_السلام به#خاك سپرده شد.از آن روز تا حالا هيچ روزي نيست كه در#منزل ما براي🌷#شيخ_هادي⭐#فاتحه خوانده نشود،هميشه به ياد او هستيم.#لوله_كشي آب#منزل ما#يادگار اوست.
⚘@pmsh313
📌يادم نمي رود. يك هفته بعد از🌷#شهادت خوابش را ديدم.در#خواب نمي دانستم🌷#هادي🌷#شهيد شده. گفتم: شما كجايي، چي شد، نيستي؟
لبخندي زد و گفت:☀️#الحمد_لله به آرزوم رسيدم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💚پرستاری که
شیفت کاری خود را
به نیابت از
حاج قاسم میدهد...❤️
#پرستاران_انقلابی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🌹 پدر #شهیدان فهمیده🌷 به فرزندان شهیدش پیوست.
🔹️پدر شهیدان والامقام داوود و #محمدحسین_فهمیده، بعد از یک دوره بیماری، امروز به فرزندان شهیدش پیوست.
🔸حاجیه خانم کریمی والده شهیدان فهمیده نیز دوشنبه ۱۲/ اسفند/ ۹۸، آسمانی شد و به فرزندان شهیدش👥 پیوست.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💌 عیدیِ ماندگار
👇خاطره عیدی که امام #خامنهای (حفظه الله) از امام #خمینی رحمهالله علیه گرفتند...
🔆 عید بود و قرار بود از دست امام عیدی بگیرند. اینکه عیدی چه بود و عید، کدام عید بود آن قدرها اهمیتی نداشت؛ مرید آمده بود تا مرادش را ببیند و ساعتی را با او بگذراند.
عکاسِ جمع اما از جمعِ مرید و مراد، از عیدی دادن و عیدی گرفتن شاگرد و استاد، عکس برداشته بود. الحق و الانصاف، عکس زیبایی هم از کار در آمده بود. هر دو لبخند بر لب داشتند و چشمهایشان از برق دوستی و مودت میدرخشید.
📝امام زیر عکس را امضا کرد. دستخط امام روی چشمان سیدعلی آقا جا داشت.
عکس را قاب گرفتند. قاب عکس، هنوز روی دیوار خانه، پیش چشم اهل خانه است.
بعضی عیدیها برای همیشه میمانند.
••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
☀️پیام معنوی
✅ @pmsh313
••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
✨⚘✨⚘✨⚘﷽⚘✨⚘✨⚘✨
باز پنجشنبه و یاد شهدا با ذکر صلواتـــ
پنجشنبه ها
برای من یک روز مثل تمام روزهاست ؛
ولی برای او
یک قرار است
و یک دل تنگ 😔
و بوسه ای که هر هفته مینشاند ،
بجای گونه ی پسر ،
به روی سنگ سرد ...
😔😔😭
⚜بر دامن مادر شهیدان صلوات⚜
#یادش_با #صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راوی کتاب «آب هرگز نمیمیرد» به ياران شهيدش پيوست
«حاج میرزا سلگی»، سرداری بود که با شهادت زندگی کرد.
رهبر انقلاب: واقعا اگر برای من ممکن بود به دیدن این مرد میرفتم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🚨 پیشگویی عجیب #شهید_سلیمانی از شروع جنگ سنگین بعد از پایان جنگ با داعش
🔻 یکی از مدافعان حرم میگوید در پایان جنگ با داعش حاج قاسم سلیمانی به قرارگاه آمد. آمده بود به بچهها خدا قوّت بگوید نشستم کنارش گفتم: حاجی جنگ دیگه تموم شد با اجازتون من برگردم سر درس و زندگیم، بغضم را فرو بردم و گفتم سفره جنگ را جمع کردند ما جا موندیم از قافلهی شهدا برای ما دعا کنید. حاجی دستم را گرفت توی دستش و فشار داد و گفت: فلانی خیلی عجله نکن به زودی یک جنگ سنگینی خواهیم داشت که همه شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم آرزو میکنند کاش بودند و در این جنگ کنار شما میجنگیدند!
📙 کتاب سلیمانی عزیز، ص ۱۹۴
راوی حجت الاسلام محمد #مهدی دیانی
برای سلامتی و تعجیل در فرج #امام_زمان (عج) صلوات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اولین انتشار
🎥وقتی بعد از سه سال مادری با چفیه یادگاری فرزندش که از سوریه رسیده روبرو میشود....
شهید #جاویدالاثر_مدافع_حرم علی جمشیدی که هنوز در بیابانهای خانطومان همراه دیگر شهدا جامانده است...💔
#نشرحداکثری
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#وصیت_شهید
✍خدایا تاریک خانه قلب من محتاج ذره ای نور است.
تو ای خدا ، نور ایمانت را وارد این ظلمتکده بفرما.
ای خدا ، ای آقا و ای مولای من ، تو را به خون شهیدان راهت قسم میدهم که مرا بپذیری و از درگاه خود نرانی.
خدایا نمیخواهم با ستمگران و زورگویان و چپاولگران در یک آتش بسوزم.
خدایا آرزو دارم که در راهت جان دهم ، اما خدایا اگر جان دادم مرا در گروه شهدا خواهی پذیرفت؟
♻️خدایا فرزندان خمینی (ره) تک و تنهایند و تنها روی به سوی تو دارند ، آنها در انتظار امامشان حضرت مهدی (عج) بی تابی میکنند.
آنها را یاری فرما و دشمنانشان را نابود کن و امامشان را به آنها برسان....
#شهیدعلیرضا_طالبی_گنجه_ای
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#خاطرات_شهدا
محمد قبل از آخرین اعزام وقتی به مرخصی آمده بود به ما گفت ،
میخواهم شما را به مشهد ببرم.
ما را به زیارت امام رضا (علیه السلام) برد
یک بار وقتی از حرم بیرون آمدیم ، نگاهش کردم همه محاسنش از شدت گریه و زاری خیس شده بود .
به محمد گفتم من را آوردی زیارت یا آمدهای کار خودت را پیش امام رضا (علیه السلام) راه بیندازی؟!
گفت: شرمندهام جبران میکنم !
انگار وعده شهادت را از امام رضا (علیه السلام) گرفته بود.
به محمد نگاهی کردم و گفتم ، محمد جان کار خودت را کردی دیگر .
در نهایت هم در 8/8/95 با اصابت گلوله به پیشانیاش به آرزویش رسید و نذرش را با ریختن خونش در راه اسلام و یاری دین پیامبر اکرم (صل الله علیه وسلم) ادا کرد....
#شهید_محمد_کیهانی
📕 نیمه پنهان ماه
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
السلام علیک یا صاحب الزمان
تو هر زمان که بیایی ، بهار خواهد بود
مجال شادی ، بی اختیار خواهد بود
خوش آن زمان که بر آید ، به یک کرشمه دوکار
یکی ظهور امام و یکی شروع بهار
#العجل_یابن_الزهرا.....
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💠 به زیارت شهیدی بروید ڪه درخواب، #امام_زمان(عج) به او بشارت دفاع ازحریم اهل بیت رامیدهد
🌹✨حسین کاری را در قم گرفته بود که با يكي از بچه هاي آنجا آشنا مي شود. با هم صحبت مي کنند که در آخر حرف شان به رفتن به سوریه ختم می شود و یک ماه در مسجد جمکران بیتوته می کند.
🌹✨بعد از این بحث، پسرم از قم به تهران می آید تا کارهایش را انجام دهد. سر بحث سوریه وانتش را فروخت. يكي از دوستانش هم همان دوران خواب دید که حضرت رقیه دست حسین و چند نفر دیگر را می گیرد و از صف جدا می کند. این خواب عزم حسین براي رفتن را جزمتر کرد.
🌹✨يك شب براي شام به خانه برادرش رفت. برادرش چند تا کاپشن و دستکش داشته که می خواسته به حسین بدهد، ولي هر کاري کرده قبول نمی کند. خودش وسیله هایش را خریده بود. گفت: اگر برگشتم حتما آنها را بر می دارم. حسین در فکر رفتن به سوریه نبود. يك دفعهاي پیش آمد، آموزش دید و اعزام شد.
🌹✨حسین تا اسمش برای حرکت به سوریه در بیاید بسیار بی تابی می کرد و بالاخره خواب امام زمان (عج) را می بیند که با زبان فصیح عربی به حسین می گویند: "ما اسم تو را در گروه طيار نوشته ایم و تو خواهی آمد. و در عصر همان روز به او اطلاع دادند که در گروه طيار ثبت نام شده است.
🌹✨روزهای آخری بود که حسین در تهران بود و از آنجا که به ما ثابت شده بود که حسین برود سوریه دیگر بر نمیگردد پس تمام سوالاتمان را از او پرسیدیم. و یکی از دغدغه های ذهنی خواهرش این بود که بعد شهادتش دوست دارد کجا به خاک سپرده شود...