#خاطره
بهمون گفته بود رضایت نامه والدین ببریم برای سفر عتبات،سوریه و دمشق ولی مادرم اصلا راضی نمیشد...
خیلی ناراحت و گرفته بودم...
رفته بودم حوزه پیش #علی...
داشتم دردودل میکردم که بین حرفام به #مادرم یه حرف ناجور زدم(چون خیلی ناراحت بودم)
زد تو گوشم...!
هیچ وقت یادم نمیره
گفت مامانت هرچی هم باشه،هیچ وقت بهش بی احترامی و بی ادبی نکن...
یکمی که گذشت علی اومد پیشم،کلی معذرت خواهی میکرد که توروخدا ببخشید و سعی میکرد منو بخندونه تا یه جوری از دلم در بیاره...
کاش الانم بودی یه #چک میزدی تو گوشم و میگفتی بیدار شو
همش دروغه
هم خواب بود
کاش...
#شهید_علی_خلیلی
#یادشباصلوات
نقل از:محسن عابدی
@shahidalikhalili_ir