eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
6.4هزار دنبال‌کننده
20.4هزار عکس
7.2هزار ویدیو
43 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khoday_man8 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان زیبای قسمت شصت و ششم اخم کرد و داد زد: _خیلی پررویی بابا.فکر کردی کی هستی؟زنگ بزن پلیس بیاد. با تمسخر گفتم: _اگه گوشیمو نشکسته بودی تا الان پلیس اینجا بود. عصبانی تر شد. رفت پیش ماشینش.اون چند نفری که باهاش صحبت کرده بودن و آروم شده بود،اومدن پیش من.گفتن: _اونکه قبول کرده مقصره.شما دیگه کوتاه بیا.میگی خسارت هم که نمیخوای،پس برو دیگه. گفتم: _مقصر باید عذرخواهی کنه. یکیشون که داغ کرده بود گفت: _اصلا میدونی اون کی هست؟اون پسر.. اسم یکی رو آورد که من نمیشناختمش.گفتم: _پس برای همین نمیخواد پلیس بیاد. گفتن: _آبروش میره.صحبت آبروی مؤمنه. -من با آبروی باباش کاری ندارم.مثل بچه ی آدم قبول کنه مقصره و عذرخواهی کنه. وقتی دیدن من کوتاه نمیام دوباره رفتن سراغ پسره.ترافیک سنگینی شد.مردم هم غرغر میکردن. بعد مدتی پسره دوباره اومد پیش من،خیلی مؤدبانه گفت: _سرکار خانم،من مقصرم و عذرخواهی میکنم. سریع روشو کرد اونور که بره.بهش گفتم: _همون چیزی که بخاطرش مغرور بودی،باعث شد الان غرور تو بذاری زیر پات. ایستاد و بااخم به من نگاه کرد.خیلی خونسرد رفتم سوار ماشین شدم و حرکت کردم. شب به باباومامان گفتم تصادف کردم و طرف مقصر بوده ولی چون عذرخواهی کرد ازش خسارت نگرفتم... مامان به محمد گفت ماشین منو ببره صافکاری. چند وقت بعد یه روز مریم باهام تماس گرفت که بریم هیئت. قبل از ازدواج من و امین،گاهی با محمد و مریم میرفتم هیئت.چندبار هم با امین رفتم.یه مداحی داشت که گاهی مداحی میکرد ولی وقتی روضه میخوند مجلس پر از گریه و ناله میشد. حتی مداحی سینه زنی هم که میخوند،خیلی ها اشک میریختن.سوز عجیبی داشت. سریع قبول کردم.اومدن دنبالم... اون شب هم همون مداح بود.مجلس خیلی شور و ناله داشت. وقتی تموم شد،من و مریم و بچه ها تو ماشین نشسته بودیم.منتظر محمد بودیم.مریم گفت: _امشب دوست محمد هست.ممکنه طول بکشه تا محمد بیاد. گفتم: _پس من و ضحی میریم مغازه خوراکی بخریم. با ضحی از مغازه اومدیم بیرون. آقایی ضحی رو صدا کرد.ضحی بدو رفت پیشش. بهش میگفت عمو.اون آقا خم شد و با ضحی صحبت میکرد.آقا رو نشناختم.رفتم نزدیکتر و ضحی رو صدا کردم.آقا ایستاد و سلام کرد.بدون اینکه نگاهش کنم خیلی رسمی جواب دادم.رو به ضحی گفتم: _بریم. ضحی به اون آقا نگاهی کرد و از خوراکی که داشت بهش تعارف کرد.آقا هم بامهربانی یه کم برداشت و از ضحی تشکر کرد. همون موقع محمد از پشت سرم اومد.رضوان بغلش بود.به من گفت: _اشکالی نداره نیم ساعت دیگه بریم؟ گفتم:نه. -پس برو پیش مریم،نیم ساعت دیگه میام که بریم. -ضحی؟ -با منه. -باشه. سوار ماشین شدم.به مریم گفتم: _اون آقا که ضحی رفت پیشش دوست محمد بود؟ -آره.عاشق بچه هاست.الان محمد بچه ها رو برد پیشش....امشب ایشون مداحی کرد. -خوش بحال محمد که با همچین مداحی دوسته. -البته کارش این نیست.همکار محمده و گاهی مداحی میکنه. با مریم صحبت میکردیم که محمد اومد.تو راه مریم به محمد گفت: _نگفته بودی آقا وحید هست. -نمیدونستم،یعنی نبود.گفت تازه رسیده،اومده مجلس روضه گوش بده،یکی شناختش و به همه گفت.اونا هم فرستادنش پشت میکروفن. باتعجب گفتم: _یعنی بدون آمادگی اینقدر خوب خوندن؟؟!! -آره.البته وحید همیشه برای خودش روضه میخونه، اونم تمرینه براش. -چه جالب! خوش بحال خانومش. مریم گفت: _از کجا فهمیدی متأهله؟ -نمیدونم،حدس زدم...اصلا به من چه. نسیم خنکی می وزید.بوی گل نرگس پیچید. همیشه برای امین گل نرگس میاوردم،دوست داشت.با امین درد دل میکردم.از وقتی شهید شده راحت حرف دلمو بهش میگم.وقتی بود مراعات میکردم چیزی که ناراحتش میکنه نگم. تحمل دلتنگی و جای خالی امین تو زندگیم برام خیلی سخت بود.برام عادی نمیشد. دو هفته ی دیگه یک سال از نبودن امین میگذشت، ولی من مثل روزهای اول غم داشتم. ولی پیش دیگران به روی خودم نمیاوردم.هیچ وقت.... نویسنده بانو
بســـم الله الرحــمن الـــرحـــیم💗
- صبحم بھ طلوعِ - دوستت‌ دارم توست˘˘! - ˼♥️˹ ــــ ـ بِھ‌نٰامَت‌ یا قاضی الحاجات 🌸 ۱۰۰ صلوات روزانه هدیه به امام زمان عج ❤️ @shahidanbabak_mostafa🕊
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«یا مَولایَ بِذِكرِکَ عاشَ قَلبی» قلبم با یاد تو زنده است :)❤️
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
«یا مَولایَ بِذِكرِکَ عاشَ قَلبی» قلبم با یاد تو زنده است :)❤️
سعۍ‌کنید‌روزۍ‌حداقل‌دو‌ رکعت‌نمازباعشق‌،‌ براۍ‌آقاامام‌الزمان‌بخونید زندگیتون‌بوۍ‌مهدویت‌میگیره ..💗
امروز بشین گناهانی رو که برات عادت شده و بنویس✍🏻 از ریـز تا درشـــــت بعــــد روی گنـــاهات کلیـــک کــن و از بیـــن ببرشون کــم کــم یـــواش یـــواش پـــس قبـــل از اینـــکه شیطـــان روی گنـــــاهات کلیــک کن و بزرگترشـــون کــــنهـ تو کلیــــک کن و کــوچک ترشــون کــــن ✨اللهــم عجــل لولیـــک الــفرج✨ @shahidanbabak_mostafa🕊
واقعا به تمام معنا خالصانه هر کاری رو میکرد برای رضای خدا بود. به حضرت زهرا(س) خیلی علاقه داشتن ..🌸 @shahidanbabak_mostafa🕊
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
#مکتب_شهدا واقعا به تمام معنا خالصانه هر کاری رو میکرد برای رضای خدا بود. به حضرت زهرا(س) خیلی عل
برخے از اخلاق و خصوصیات شهید مدافع حࢪم ﴿محمد هادێ ذوالفقارے﴾ وی بہ مادرِ خود علاقہ ی زیادے داشت و خیلے بہ مادࢪش احترام مێ گزاشت خیل؁ خالص بودند و خیلے عجیب بہ اهل بیت‌{؏} محبت داشتݩ و همچنین بہ حضرت زهرا{ڛ} خیلے علاقہ داشتݩ حق الناݭ براشوݩ مهم بود @shahidanbabak_mostafa🕊
برادرشهید : خاطره ای که از بابک همیشه تو ذهن خانوادمون نشسته ، متعصب بودنش بود، تعصب به خانواده اش ،تعصب به کشورش . نسبت به اتفاقاتی که درپیرامونش در کشورش رخ میداد بی نظر و بی توجه نبود ،دوست داشت دراون اتفاقات نقش داشته باشه.دوست داشت کمک کنه به مملکتش. یه روز صحبت شهدای مدافعان حرم که شد ، بابک گفت : "وظیفه ی ماست که بریم دراین مسیر قدم برداریم ، اگر من نرم ، تو نری، کی باید جلوی داعش رو بگیره؟؟ اگر مسیر داعش به این مملکت کج بشه ، اونموقع ما باید چیکارکنیم؟؟وظیفمونه دشمن رو تو نطفه خفه کنیم.نزاریم دشمن مسیرش به این سمت کج بشه ." بچه خیلی متعصبی بود ! ♥️ @shahidanbabak_mostafa🕊
زندگی جدّیت در انجام کار‌های فرهنگی و تربیتی برای نوجوانان، ارادت به شهدا بخصوص شهدای گمنام و همچنین اصرار در تهیه و استفاده از رزق حلال است. تا حدی که باعث ‌شد شهید علیرغم دانشجو بودن به کار گاوداری بپردازد.اصرارش برای حضور در صحنه نبرد با داعش و دفاع از حریم اسلام بود. مصطفی سربازی نرفت و اجازۀ خروج از کشور را نداشت دو مرحله با رفتن به عراق سعی کرد از آن طریق خود را به سوریه برساند که موفق نشد، لذا تصمیم گرفت به عنوان افغانی و همراه با تیپ فاطمیون عازم سوریه شود که نهایتاً با سعی و تلاش پیگیر موفق شد در سوریه به لحاظ نبوغ و شجاعتی که از خودش بروز‌داد مسئولیت تعدادی از رزمندگان افغانی را به عهده گرفت و موفق به آزادسازی مناطق مهم و استراتژیکی از خاک سوریه شد که ضمن مورد تقدیر و تمجید قرار گرفتن از طرف سردار قاسم سلیمانی😍، تا سطح فرمانده تیپ فاطمیون رشد کرد 💗
همسر ایشان تعریف میکرد که یکی از همکارای حمید آقا به تازگی بچه دار شده بودن که به خانه آنها میرن وقتی خانم حمید آقا بچه رو بغل میکنه شیر برمیگردونه روی چادرش، خانم دوستش چادر خودش رو میده که برگردن فرداش که حمید آقا میخواد بره سرکار خانمش میگه چادر رو هم با خودت ببر بده به همکارت، ولی حمید آقا عجله ای برای رفتن نداشته بهش میگه سرویس میره جا می مونی . بعد حمید آقا میگه چادر بردن یه کار شخصیه من دارم با ماشین دولتی میرم سرکار ،به خاطر همین اون روز با سرویس نرفت سرکار چون میدونست حق الناسه و باید روزی جواب بده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°○|❤💚|○° معنویتشون،صداشون..... تازه بعد از رفتن بلند میشه نطق شهدا بعد از شهید شدن باز میشه با مردم حرف میزنن، مهم اینکه ما بشنویم این صدارو ....💕 @shahidanbabak_mostafa🕊
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
°○|❤💚|○° معنویتشون،صداشون..... تازه بعد از رفتن بلند میشه نطق شهدا بعد از شهید شدن باز میشه با مردم
📌خاطره ای از شهیدنویدصفری: شهیدنوید قبل از شهادت، از پدر شهید رسول خلیلی پرسیده بود" آقارسول چکار کرده که انقدر همه رو جذب میکنه و حس و حال مزارش متفاوته. میگفت پدرش گفته: « اخلاص رسول به اینجا رسوندتش که حتی ما هم در زمان بودنش در دنیا نشناختیمش.. "🌱 شهادت مزد تلاش خالصانه همه کسانی ست که تلاش میکنند بین همه نگاه ها و تشویق ها به چشم خدا بیایند و به غیر تحسین و جلب رضایت او راضی نمی شوند. ❤️ @shahidanbabak_mostafa🕊
۱ . بعضی زندگی ها واقعا یک درس هست برای انسان . و انسان باید مسیر درست رو انتخاب کنه تا قشنگ بشه ۲ . سلام چشم إن شاء الله میزاریم از رهبر عزیزمون ممنون از لطفتون 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوونا ، یہ‌جوری‌درس‌بخونید ؛ کہ‌وقتی‌آقا‌اومد‌برین‌ کنارش‌وایسین ، بگین‌آقا‌کدوم‌کارت‌رو‌زمینہ ؟ ما‌همه‌چی‌بلدیم ! ما‌بلدیم‌انجامش‌بدیم . @shahidanbabak_mostafa🕊
خبرپیچیده‌درعالم‌که‌درّناب‌آمد نگین‌پنجم‌آل‌کسا‌ارباب‌آمد♥️🥺 :) @shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام رفقا خوبید ان شاالله؟🌸 به مناسبت میلاد آقا امام حسین (ع) نیت کردیم که همگی با هم ۳۱۳ زیارت عاشورا بخونیم و هدیه کنیم محضر ارباب(ع)😍! جهت ظهور و سلامتی آقاجانمون (عج) و حاجت روایی❤️! هر کس هر تعداد که می‌تونه بخونه رو توی پی وی بنده ارسال کنه!🌱 آیدی من:🕊 @Khodayman313