هروقتحاجےازمنطقہ
بہمنزلمےآمدبعدازاینڪہ
بامناحوالپرسےمےکرد
باهمانلباسخاکےبسیجی
بہنمازمےایستاد..
یڪروزبہقصدشوخےگفتم:
تومگرچقدرپیشماهستے
کہبہمحضآمدن،نمازمےخوانی؟!
نگاهےکردوگفت:
هروقتتورامےبینم
احساسمےکنمبایددورڪعت
نمازشُکربخوانم..
#شهیدمحمدابراهیمهمت🪴
معتقد بود میزانِ رفاقت ما با افراد،
بستگی به ارادت آنها به امام دارد..!💕
.
#شهیدمحمدابراهیمهمت
در ڪوله بارم چیزی ندارم
غیر از دلی مستِ شوقِ شهادت..(:♥️
#شهیدمحمدابراهیمهمت🌱
خانومش تعریف میکرد :
بهشگفتم : ابراهیم
آخه چرا چشمات اینقدر خوشگله ؟
گفت : چون تا حالا
با این چشمام گناه نکردم ...!
#شهیدمحمدابراهیمِهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
هروقت میخواست برای جوانان
یادگاری بنویسد، مینوشت:
من کان الله کان الله له
هرکه با خدا باشد، خدا با اوست!
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن.. :)🌿🤍
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
مشغول آشپزی بودم
آشوب عجیبی در دلم افتاد
مهمان داشتم،به مهمانها گفتم:
شما آشپزی کنید من الان برمیگردم
رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم
دعا کردم،گریه کردم که سالم بماند،یک بار دیگر بیاید ببینمش
ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم
رنگش عوض شد و سکوت کرد
گفتم: چه شده مگر؟
گفت: درست در همان لحظه میخواستیم از جادهای رد شویم که مین گذاری شده بود
اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند میدانی چی می شد ژیلا؟
خندیدم...
باخنده گفت: تو نمیگذاری من شهید بشوم تو سدّ راه شهادت من شدهای!بگذر از من!🤍🙃
همسر#شهیدمحمدابراهیمهمت🌱
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از خُدا خواسته بود
مثݪِ مولایَش بِدون سَر
واردِ بِهشت شَود
تَرڪِش خُمپاره سَرش را بُرد..💔
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
مَنعاشِقِچِشمانَشبــــودم
چشــْمهایخیلـــیزیبایٓیداشْت!
لَحظهیِشَهادتَشْخُداچشْمانَشْرا
باقٰابَشْبَرداشْتوبُرد... :)🕊🍃
همسر#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
داشت محوطه رو آب و جارو میکرد
به زحمت جارو رو ازش گرفتم
ناراحت شد و گفت:
بذار خودم جارو کنم
اینجوری بدیهایِ درونم هم جارو
میشن کار هر روز صبحش بود
کار هر روز یه فرمانده لشکر..
#شهیدمحمدابراهیمهمت🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊
هروقت میخواست برای جوانان
یادگاری بنویسد
مینوشت: من کان الله کان الله له
هرکه با خدا باشد،خدا با اوست!
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن.. :)♥🍃
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
#طنز_جبهه
سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش
ماه رمضان آمده بود و او گفته
بود هركس بخواهد روزه بگيرد سحری
بهش میرساند ولي يك هفته نشده خبر
سحری دادنها به گوش سرلشكر ناجی
رسيده بود او هم سرضرب خودش را
رسانده بود و دستور داده بود همهی
سربازها به خط شوند و بعد يكی يك
ليوان آب به خوردشان داده بود كه
«سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار
ساعت بازداشت برگشته بود آشپزخانه
ابراهيم با چند نفر ديگر كف آشپزخانه را
تميز شستند و با روغن موزاييكها را برق
انداختند و منتظر شدند برای اولين بار
خدا خدا میكردند سرلشكر ناجی سر برسد
ناجی در درگاهِ آشپزخانه ايستاد نگاه مشكوكی
به اطراف كرد و وارد شد ولی اولين قدم را كه
گذاشته بود و تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد پای سرلشكر شكسته بود و میبايست چند صباحی توی بيمارستان بماند تا آخر ماه رمضان بچهها با خيال راحت روزه گرفتند☺️😅
#شهیدمحمدابراهیمهمت♥
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
#طنز_جبهه سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه
در کوله بارم چیزی ندارم
غیر از دلی مستِ شوقِ شهادت.. :)♥️
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
بــارها به من مےگفتند:
این چه فرمانده لشڪرے است ڪه
هیچ وقت زخمے نمےشــود؟!
براے خودم هم سـؤال شده بود
از او مےپـرسیدم:
تو چرا هیچ وقت زخمے نمےشـوے؟
مےخندید،حـرف تو حـرف مےآورد
و چیزے نمےگفت...
آخــر،شبِ تولـد مصطفےٰ
رازش را به من گفت:
پیش خــدا ڪنار خانهاش
از او چنـد چیــز خواستم:
اول تــو را،بعد دو پسـر از تو تا
خونــم باقی بمانــد
بعد هم اینڪه اگر قرار است بروم
زخمے یا اسیــر نشوم
آخرش هم اینڪه نباشم توے مملڪتے
ڪه امــامش توش نفــس نڪشد
همیــن هــم شــد♥🕊
همسر#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
ازسرکنجکاویرفتمسراغدفترش
دیدمتعدادینامهونوشتهلابهلای
کاغذهاست
نامهیکبسیجیکهنوشتهبود: حاجهمتمنشماروحلالنمیکنمالانسه
ماهاستکه
درسنگرمنتظردیدنرویِماهشماهستماما
شماروندیدم..
نامهدومهمابرازعلاقهیکبسیجیدیگر
ابراهیمبرگشتداخلاتاقوچشمشبه نامههاافتادگفت:خواندیژیلا؟
اوننامههاکهخصوصیبود
گفتم:چقدردوستتدارنابراهیم!
کنارمهدینشستویکچاییریخت..
درچشمهایشاشکجمعشدوشروعبه
گریهکرد
گفت:اینبچهبسیجیهاخودشانسراسر
نوروپاکیهستندوگرنهمنکسینیستم
فکرکناینبسیجیهای۱۵سالهشبهاقبرمیکنند
وتاصبحاشکمیریزندوالعفمیگویند!
ژیلابخدامنلایقمحبتآنهانیستم..
گفتم:لابدچیزیداریکهآنقدردوستتدارند
دیگر...
گفت:دلهایخودشاناستکهصفادارد♥🙂
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
#محمّدابراهیم از سن ۱۰ سالگی تا لحظه ی شهادت در تمام فراز و نشیب های سیاسی و نظامی، هرگز نمازش ترک نشد.
🌿✨روزی از یک سفر طولانی و خسته کننده به منزل برگشت و پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید.
🌿✨ابراهیم آن شب را با همه ی خستگی هایش تا پاسی از شب ، به نماز و نیایش ایستاد و وقتی مادرش به او گفت:
کمی استراحت کن،
🌿✨ گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمی گرفتی.
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
از طرفِ من به جوانان بگویید:
چشمِ شهیدان و تبلورِ خونشان،
به شما دوخته شده است؛
بپاخیزید و اسلام خود را دریابید..!
#شهیدمحمدابراهیمهمت🌸
هروقت میخواست برای جوانان
یادگاری بنویسد، مینوشت:
من کان الله کان الله له
هرکه با خدا باشد، خدا با اوست!
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن.. :)🌿🤍
#شهیدمحمدابراهیمهمت
@shahidanbabak_mostafa🕊
وقتی مریض میشدیم ، چقدر بالای سرمان
گریه میکرد ، میگفتیم حالا از این مریضۍ
نمیمیرم کھ !
گریه مـےکرد آدم خجالت میکشید زنده بماند؛
از بس مهربان بود..🙂✨
#شهیدمحمدابراهیمهمت | #بهروایتهمسر
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
حزباللّٰھ،ماشاءالله 🇮🇷✌️🏻!'
#شهیدمحمدابراهیمهمت
از طرفِ من بھ جوانان بگویید
چشم شهیدان و تبلور خونشان
بهـ شـما دوختـھ شده است . .
به پا خیزید ؛ اسلام و خود را
دریابید ! نظیر انقلابـ اسلامی ِ
ما در هیچ کجا پیدا نمۍشود !✋🏻
@shahidanbabak_mostafa🕊