﷽
#حدیث_روز ⇧⇧
#پنجشنبـــــہ
☀️ ۲۱ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۱۲ محـــرم ۱۴۴۱
🌲 12 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #لااِلهَاِلااللّهُالْمَلِكُالْحَـــقّالْمُبیـــنْ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امام حســن عسڪری (ع)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
🔺 #دفن_شهدای_كربلا
▪️روز دوازدهم محرم سال ۶۱ هـ.ق. عدهای از قبيلة بنیاسد برای دفن بدن مطهر امام حسين(ع) و اصحابشان به كربلا آمدند. اما از آنجا كه بدنها معمولاً سر نداشتند و بيشتر آنها بر اثر ضربات شمشير پاره پاره شده بود و قابل شناسايی نبودند، بنی اسد متحير شده بودند.
▪️در اين هنگام امام سجاد(ع) به معجزه الهی تشريف آوردند و بدنها را يك به يك به آنان معرفی نمودند و خود آن حضرت نيز بدن مطهر پدر بزرگوارش را در حاليكه به شدت میگريستند به خاك سپردند. سپس روی قبر مطهر چنين نوشتند: «هذا قبر الحسين بن علي بن ابي طالب الذّي قتلوه عطشاناً غريباً».
🔺 #ورودکارواناسرایکربلابهكوفه
▪️در صبح روز دوازدهم محرم سال ۶۱ هـ.ق. كاروان اُسرای اهل بيت(ع) وارد كوفه شدند. سرهای مقدس شهدا را در جلوی محملها حركت میدادند تا اينكه اين كاروان را در تمام كوچه و بازارهای شهر گرداندند.
▪️راوی در بيان گوشهای از اين جريان، چنين میگويد: «ديدم مردم كوفه به كودكان گرسنهای كه در محملها نشسته بودند، نان و خرما میدادند كه در اين اثنا حضرت ام كلثوم(س) با مشاهده اين رفتار، فرياد برآوردند: «ای مردم كوفه! صدقه بر ما خاندان حرام است!» و نان و خرما را از دست كودكان میگرفتند و پس میدادند. صدای شيون و گريه مرد و زن بلند شده بود كه دوباره حضرت ام كلثوم(س) فرمودند: «ای مردم كوفه! مردانتان ما را میكشند و زنانتان به حال ما میگريند؟! ميان ما و شما، خدا در روز قيامت داوری میكند.»
▪️در اين هنگام حضرت زينب(س)، حضرت فاطمه صغری(س)، حضرت امكلثوم(س) و امام زينالعابدين(ع) هر كدام خطبههای جداگانهای ايراد فرمودند كه در اين خطبهها، علاوه بر بيان فضايل اهل بيت(ع)، مظلوميت امام حسين(عليه السلام) و اصحابشان و بیوفایی و بيعت شكنی مردم كوفه را يادآور شده و به افشاگری دستگاه حكومت يزيد پرداخته شده است.
🔺 #شهادت_امام_سجاد(ع)
▪️امام سجاد علیهالسلام در روز عاشورا بر اثر بيماری و تب شديد از جنگ با دشمنان بازماند و به اراده الهی از آن واقعه خونين، جان به در برد، تا به عنوان حجت خدا بر روی زمين و امام امت و جانشين پدرش اباعبدالله الحسين علیهالسلام، سكان كشتی طوفانزده امت را هدايت و رهبری نمايد.
▪️آن حضرت، پس از واقعه عاشورا به همراه ساير بازماندگان قافله حسينی به اسارت دشمن درآمد و در حالی كه از بيماری توانفرسا، رنج میبرد، در غل و زنجير دشمنان قرار گرفت و سختی اسارت اهل بيت علیهمالسلام از كربلا به كوفه و از كوفه به شام را با صبر و بردباری تحمل كرد و تسلی و تسكينی برای ساير اسيران در بند بود و با خطبههای روان و روشنگر خود، دشمنان و جنايتكاران را رسوا و حقانيت امام حسين علیهالسلام را به گوش مسلمانان عالم رسانيد و آنان را از خواب غفلت بيدار كرد و تحول عظيمی در جامعه مسلمانان به وجود آورد و دشمنان اهل بيت علیهمالسلام را به عقب نشينی از مواضع و ديدگاههای شيطانی خود وادار نمود و بالاخره بنابر روایات شیعه، امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسید.
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…💔…🏴
#سید_اهل_قلم
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#بر_بال_اندیشهها
🔹اگر بگوییم #حب_خدا محبتهای دیگر را از بین میبرد درست است،
اما درستتر آن است که محبتهای دیگر در سایهی حب خدا جان میگیرند،
و روح پیدا میکنند و انسان سراسر رحمت و محبت میشود و فاش بگویم،
هیچکس جز آن که دل به خدا سپرده است رسم دوست داشتن نمیداند.
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…💔…🏴
#مدافع_حرم
#ملقب_به_ابوعلی
#شهید_مرتضی_عطایی
🔺فرمانده گردان عمار تیپ فاطمیون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
#شهید_مدافع_حرمی_که_بعد_از_شهادت_گریه_کرد...
◽️هر سه نفر بالای سر آقا مرتضی بودیم. شروع به حرف زدن کردم. گفتم سلام آقا مرتضی دل مان خیلی برایت تنگ شده؟ نفیسه هم گفت بابا جان می گویند شهدا زنده اند، اگر هستی به ما یک نشانه بده...
◽️نفیسه سر به زیر دارد و مادر تصویر همسرش را در گوشی تلفناش نشانمان میدهد و میگوید: حرف نفیسه که تمام شد دیدیم از گوشه چشم چپ آقا مرتضی یک قطره اشک سرازیر شد و بخشی از پارچه کفن خیس شد.
◽️به درد دلهایمان ادامه دادیم که دیدم از گوشه چشم دیگرش هم قطره اشک دیگری سرازیر شد.
راوی 👈 همسر شهید
•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
✨﷽✨
#داستان_مذهبی
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع
════════ ✾💙✾💙✾
#قسمت_سیونهم
چشمکے بہ زهرا زدم رو بہ اردلاݧ گفتم: إ داداش سوغاتے خانومت چے⁉️
دوباره اخمے😖 بهم کرد و گفت: اسماء جاݧ دو ماه نبودم حس کنجکاویت تقویت شدهها ماشالا
چپ چپ نگاهش👀 کردم و گفتم: خوب بگو میخوام تو خونہ بدم بهش چرا بہ مݧ گیر میدے؟؟؟سوالہ دیگہ پیش میاد...
ماماݧ و بابا کہ حواسشوݧ نبود
اما علے و زهرا زدݧ زیر خنده .😂
علے رو بہ اردلاݧ گفت :
اردلاݧ جاݧ مݧ و اسماء انشااللہ آخر هفتہ راهے کربلاییم🍃
اردلاݧ ابروهاشو داد بالا...😳
و گفت:جدے؟؟با چہ کاروانے؟؟
علے سرشو بہ نشونہے تایید تکوݧ داد و گفت :با کارواݧ یکے از دوستام
إ خوب یہ زنگ بزݧ📱 ببیݧ دوتا جاے خالے ندارݧ؟؟؟
براے کے میخواے؟؟
براے خودمو خانومم
زهرا با تعجب بہ اردلاݧ نگاه کرد و لبخند زد 😳😁
باشہ بزار زنگ بزنم .
اردلاݧ زنگ زد اتفاقا چند تا جاے خالے داشتݧ🤔
قرار شد کہ اردلاݧ و زهرا هم با ما بیاݧ
داشتݧ میرفتݧ خونشوݧ کہ در گوشش👂 گفتم :یادت باشہ اردلاݧ نگفتے قضیہ بازو بند و..
خندید😂 و گفت: نترس وقت زیاد هست.
بعد از رفتنشوݧ دست علے و گرفتم و رفتم تو اتاقم
علے بشیݧ اونجا رو تخت🛏
براے چے اسماء ⁉️
تو بشیـݧ
روبروش نشستم چادرو باز کردم یہ جعبہ🎁 داخلش بود
در جعبہ رو باز کردم دو تا انگشتر عقیق توش بود
علے عاشق انگشتر عقیق بود 😍
اسماء ایـݧ چیہ ؟؟؟
اینارو اردلاݧ آورده براموݧ...
یکے از انگشترارو💍 برداشتم و انداختم دست علے
واے چقد قشنگہ علے بدستت میاد
علے هم اوݧ یکے رو برداشت و انداخت تو دستم درست اندازهے دستم بود☺️
دوتاموݧ خوشحال بودیم و بہ هم نگاه میکردیم ...😍
اوݧ هفتہ بہ سرعت گذشت.
ساکهاموݧ دستموݧ بود و میخواستیم سوار اتوبوس🚎 بشیم ...
دیر شده بود واتوبوس میخواست حرکت کنہ.
اردلاݧ و زهرا هنوز نیومده بودݧ
هرچقدر هم بهشوݧ زنگ📱 میزدیم جواب نمیدادݧ
روے صندلے نشستم و دستم و گذاشتم زیر چونم و اخمهام رفتہ بود توهم 😣
نگاهے بہ ساعتم انداختم اے واے چرا نیومدݧ؟؟؟؟
هوا ابرے بود بعد از چند دیقہ باروݧ نم نم شروع کرد بہ باریدݧ 🌧
علے اومد سمتم ساکهارو برداشت و گذاشت داخل اتوبوس🚎
مسئول کارواݧ علے و صدا کرد و گفت کہ دیر شده تا ۵ دیقہ دیگہ حرکت میکنیم
نگراݧ بہ ایݧ طرف و اونطرف نگاه میکردم اما خبرے ازشوݧ نبود😳😔
۵دیقہ هم گذشت اما نیومدݧ
علے اومد سمتم و گفت: نیومدݧ بیا بریم اسماء
إ علے نمیشہ کہ
خوب چیکار کنم خانوم نیومدݧ دیگہ بیا سوار شو خیس شدے
دستم و گرفت و رفتیم بہ سمت اتوبوس🚎
لب و لوچم آویزوݧ بود کہ باصداے اردلاݧ کہ ۲۰متر باهاموݧ فاصلہ داشت برگشتم
بدو بدو با زهرا داشتݧ میومدݧ و داد میزدݧ ما اومدیم 😊
لبخند رو لبم نشست دست علے ول کردم و رفتم سمتشوݧ.
کجایید پس شماهاااا؟؟؟بدویید دیر شد
تو ترافیک گیر کرده بودیم .
سوار اتوبوس شدیم اردلاݧ از بخاطر تاخیري کہ داشت از همه حلالیت طلبید🍃
تو اتوبوس رفتم کنار اردلاݧ نشستم
لبخندے زدمو گفتم :سلام داداش
با تعجب نگاهم کرد😳 و گفت: علیک سلام چرا جاے خانوم مݧ نشستے⁉️
کارت دارم اخہ
اهاݧ هموݧ فوضولے خودموݧ دیگہ خوب بفرمایید
إ داداش فوضولے ݧه کنجکاوے. اردلاݧ هنوز قضیہي بازو بنده رو نگفتیا...
بیخیال اسماء الاݧ وقتش نیست 😳
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
════════ ✾💙✾💙✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
🏴…💔…🏴
#مدافع_حرم
#شهید_محسن_درودی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#وصیت_شهید
◽️یه سربند داده بود به یکی از رفقاش، گفته بود شهید که شدم ببندیدش به سینهام..
◽️جنازهاش که اومد، سر نداشت
سربند رو بستیم به سینهاش..
◽️روی سربند نوشته بود؛
🍃"أنا زائر الحســــــین ع"🍃
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴…🏴…🏴
#کلیپ
🎞 #واقعه_کربلا😭😭
◾️حسین گلدی کربلایه قوناق...
🎙سیدصادق موسوی ترکمانی
(کرکوکی)
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴.💔.🏴
#سردار
#مدافع_حرم
#شهید_حاجاحمد_غلامی
🔺جانشین فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زندگینامه
▫️از فرماندهان خوب عملیات بوده و چندین بار در میدان نبرد جانباز شدند.
▫️زمانیکه مهمات نبود به سنگر عراقیها میرفت و مهمات میآورد..
شبها هنگام استراحت رزمندهها با شهید کاظم رستگار و دیگران به دنبال تهیه غذا و وسایل مورد نیاز میرفتند.
▫️شجاعانه و قاطعانه و به موقع مهمترین تصمیمات را در سختترین شرایط اتخاذ میکرد.
▫️به دلیل تجربههای فراوان در امور رزم و فنون نظامی به عنوان مستشار نظامی به سوریه رفت و فرمانده یگانهای غیر ایرانی بود.
▫️همانند رفیق شهیدش کاظم رستگار از متولدین شهرستان ریبود که بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر به شهادت رسید و به گفته خودش زیر پای رفیق شهیدش حاج کاظم دفن شد.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…💔…🏴
#مدافع_حرم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
◽️اونقدر سینه میزد...
بهش گفتن کم خودت و اذیت کن
میگفت: این سینه نمیسوزه..
موقع شهادت همه جاش ترکش بود
جز سینهاش..
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
روضه جانسوز امام سجاد .mp3
5.26M
#فایل_صوتی
#ویژه_شهادت_امام_سجاد_ع
◾️روضه جانسوز امام زینالعابدین (علیه السلام)😭😭
🏴 #دوازدهم_محرم
🎤حجت الاسلام #دارستانی
🎤حمید #علیمی
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻روحانی مبارز و مجاهد
مشروطه خواه🔻
#شهید_شیخمحمد_خیابانی🌷
《سالروز شهادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_حسینی
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیث_روز ⇧⇧
#جمعـــــہ
☀️ ۲۲ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۱۳ محـــرم ۱۴۴۱
🌲 13 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #اَللَّهُـمَّصَلِّعَلیمُحَمَّـدٍﷺوَآلِمُحَمـَّدﷺ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️حضرت بقیةالله الاعظم (عجلالله تعالی فرجه الشریف)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#مدافع_حرم
#شهید_سیدحسین_رییسی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️اما خطابم به مسئولین امور مملکتی..
شما که فرامین مقام عظمای ولایت را پشت گوش میاندازید و به هر نحوی شده میخواهید تن به ذلت و خواری دهید و رابطه با آمریکا و دیگر غربیها برقرار کنید، در حالیکه رهبر و خون شهدا این رابطه را ننگ و خفتی بیش نمیدانند...
◽️این خون شهداست که شما را به این مقام و منزلت رسانده است....وای بر شما اگر در کار این مردم ذرهای کوتاهی کنید.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
✨﷽✨
#داستان_مذهبی
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع
════════ ✾💙✾💙✾
#قسمت_چهلم
لباسشو کشیدم گفتم بگو دیگه
خیله خب پاره شد لباسم ول کـݧ میگم
اوݧ بازوبند واسہ یکے از رفیقام بود کہ شهید شد.🌷
ازم خواستہ بود کہ اگہ شهید شد اوݧ بازو بند و همراه با حلقهاش💍، برسونم بہ خانومش
وقتے شهید شد بازو بندش و تونستم از رو لباسش بردارم اما حلقش...😔
آهےکشید و گفت انگشتش قطع شده بود پیداش نکردم.😭
بازو بندو دادم بہ خانومش و از اینکہ نتونستم حلقشو بیارم کلے شرمندش شدم😔
همیـݧ دیگہ تموم شد
بے هیچ حرفے بلند شدم و رفتم کنار علے نشستم
سرمو گذاشتم رو شونشو تو دلم گفتم: هیچ وقت نمیزارم برے
چقدر آدم خودخواهے بودم...😔
مݧ نمیتونم مثل زهرا باشم،نمیتونم مثل خانم مصطفے باشم،نمیتونم خودم و بزارم جاے خانوم دوست اردلاݧ،
یہ صدایےتو گوشم👂 میگفت: نمیخواے یا نمیتونے⁉️
آره نمیخوام ،نمیخوام بدݧ علے و تیکہ تیکہ برام بیارݧ نمیخوام بقیہے عمرمو با یه قبر و یہ انگشتر زندگے کنم ،نمیخوااام😔
دوباره اوݧ صدا اومد سراغم: پس بقیہ چطورے میتونݧ⁉️
اوناهم نمیخواݧ اونا هم دوست ندارݧ...
اما...
اماچے؟؟؟
خودت برو دنبالش ...
با تکوݧهاے علے از خواب😴 بیدارشدم
اسماء ؟؟؟اسماء جاݧ رسیدیم پاشو ...
چشامو به،هوا تاریک شده بود از اتوبوس🚎 پیاده شدیم
باد شدیدے میوزید🌬💨 و چادرم و بہ بازے گرفتہ بود
لب مرز خیلے شلوغ بود ..
همہ از اتوبوسها پیاده شده بودݧ و ساک بدست میرفتݧ بہ سمت ایستگاه بازرسے
تا چشم کار میکرد آدم بود ،آدمهایے کہ بہ عشق امام حسیـݧ❤️ با پاے پیاده قصد سفر کرده بودݧ ،اونم چہ سفرے🍃
شلوغے براشوݧ معنایے نداشت حاضر بودݧ تا صبح هم شده وایسـݧ ،آدما مهربوݧ شده بودݧ و باهم خوب بودݧ عشق ابے عبدللہ چہ کرده با دلهاشوݧ❤️
یہ گوشہ وایساده بودم و بہ آدمها و کارهاشوݧ نگا👀 میکردم باد همچناݧ میوزید🌬 و چادرمو بالا و پاییـݧ میبرد
علے کنارم وایسادو آروم دستشو گذاشت رو شونم :بہ چے نگاه میکنے خانومم⁉️
یکمے بهش نزدیک شدم با لبخند😊 گفتم :بہ آدما،چہ عوض شدݧ علے
علے آهے کشید و گفت: صحبت اهل بیت🍃 کہ میاد وسط حاضرے جونتم بدے هییی روزگار ...
اردلاݧ و زهرا هم اومدݧ کنار ما وایسادݧ
اردلاݧ زد بہ شونہے علے و گفت: إهم ببخشید مزاحم خلوتتوݧ میشما، اما حاجے ساکاتون و نمیخواید بردارید⁉️
علے دستشو گذاشت رو کمرشو گفت:دوتا کولہ پشتیہ دیگہ 🎒🎒
خوب مـݧ هم نگفتم دویستاست کہ
نکنہ انتظار دارے مـݧ برات بیارم؟؟
هہ هہ ݧه بابا شوخے کردم حواسم هست الاݧ میرم میارم😁
زدم بہ بازوے اردلاݧ و گفتم :داداش خیلے آقاے مارو اذیت میکنیا...😡
صداشو کلفت کرد و گفت: پس داماد شده براے چے⁉️
دستم وگذاشتم رو کمرم و گفتم :باشہ باشہ منم میتونم خواهر شوهر خوبے باشماااااا 😁
خیلہ خوب حالا تو هم بیاید بریم تو صف
داداش شما برید مـݧ وایمیسم باعلے میام
چند دیقہ بعد علے اومد
از داخل ساک چفیہے مشکیشو درآوردم و بستم دور گردنش
زل زده بود تو چشمامو نگاهم میکرد😳
چیہ علے ؟؟؟چرا زل زدے بہ مـݧ⁉️
اسماء چرا چشمات غم داره ؟؟؟چشماے خوشگل اسماء مـݧ چرا باید اشک😭 داشتہ باشہ؟؟از چے نگرانے؟؟؟
بازهم از چشمام خوند،اصلا نباید در ایـݧ مواقع نگاهش میکردم.😔
بحثو عوض کردم ،یکےاز ساک هارو🎒 برداشتم و گفتم بیا بریم دیر شد.
دستم و گرفت و مانع رفتنم شد
منو نگاه کــݧ اسماء نمیخواے بگے چرا تو خودتے؟؟چرا نگرانے؟
ببیـݧ هیچکے نیست پیشموݧ
بغضم گرفت و اشکام دوباره بہ صورتم هجوم آوردݧ😭
نمیتونستم بهش بگم کہ میترسم یہ روزے از دستش بدم .چوݧ میدونستم یہ روزے میره.با رضایت منم میره.
یقیـݧ داشتم داره میره پیش آقا کہ ازش بخواد لیاقت نوکرے خواهرشو بهش بده.❤️
با چفیش اشکام و پاک کردو گفت :باشہ نگو ،فقط گریہ نکـݧ میدونے کہ اشکات😭 و دوست ندارم
بریم ...
یک ساعت تو صف وایساده بودیم...
پاسپورتهامونو تحویل دادیم و از مرز رد شدیم
دوباره سوار اتوبوس🚎 شدیم
هوا تقریبا روشـݧ شده بود.بہ جایے رسیدیم کہ همہ داشتـݧ پیاده میرفتـݧ
تموم ایـݧ مدت و سکوت کرده بودم و داشتم فکر میکردم🤔😐
ازاتوبوس پیاده شدیم
بہ علے کمک کردم وکولہ پشتے🎒 و انداخت رو دوشش
هوا یکمے سرد بود
چفیہ رو ،رو گردنش سفت کردم و زیپ کاپشنشو کشیدم بالا
لبخندے زدو تشکر کرد بعد هم از جیبش یہ سربند درآوردو داد دستم .🍃
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
════════ ✾💙✾💙✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹
#نوجوان_۱۶_ساله
#شهید_علیرضا_کریمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زندگینامه
🔴 #شهیدی_که_برات_کربلا_میدهد
◽️از کودکی شفا یافته حضرت اباالفضل(ع) بود و ارادت قلبی به ایشان داشت، در جبهه هم مسئول دسته گروهان اباالفضل از لشگر امام حسین(ع) بود.
◽️در آخرین دیدار با خانوادهاش به مادر میگوید #ما_مسافر_کربلائیم راه کربلا که باز شد بر میگردیم، در پایان آخرین نامهای که فرستاد نوشته بود《به امید دیدار در کربلا》
◽️در سال ۱۳۶۱ عملیات والفجر ۱ منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای عراقی قرار می گیرد و در جواب فرماندهاش که میخواهد او را به عقب بیاورد میگوید، شما فرماندهی برو بچهها منتظرت هستند.
◽️علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی میخواست خودش را به سمت تپهها بکشاند، ناگهان یکی از تانکهای عراقی به سرعت به سمت وی رفته و از روی پاهایش رد میشود و در همانجا به شهادت میرسد.
◽️۱۶ سال بعد درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا میشود پیکرش را در منطقه فکه شمالی پیدا کرده و شب تاسوعای حسینی به وطن باز میگردانند.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#شهید_عباس_شهبازی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️امروز صدای "هل من ناصر ینصرنی" حسین هنوز به گوش میرسد و شیفتگان پاک سرخ سر حسین(ع) لبیک گویان و عشاقانه و با خلوص نیت برای نجات این آرمان توحیدی کمر همت بستهاند و منتظرند که هر چه سریعتر یا مرقد آن حضرت را زیات کنند و یا خود آن حضرت را.
◽️ای مردم نگذارید که این دنیای ظاهر فریب شما را به خود طلب کند و شما را از راه خدا خارج کند و کارهای خوب را با خلوص نیست انجام دهید که رستگاری شما به همین است.
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🍃🌸
#ایثار
◽️این ســـــرباز افغـــانستانی به محض شناسایی فرد انتحار کننده طالبانــی، او را در آغوش گرفت تا افراد بیشتری زنده بمانند.
◽️در آغوش گرفت تا ترکشهای انفجار به کســـــی نخورد و با تمام وجود تمام ترکشها را در تنش بلعید...
🔻درود بر عزت و شَرَفَت، مرد بزرگ!
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹
#سردار
#شهید_حسن_قربانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️ای دولت مردان (مسئولین) بدانید این مسئولیتی که به شما رسیده ثمره خون هزاران شهید است، به آن خیانت نکنید...
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻دفاع مقدس🔻
#شهید_هاشم_علیکاهی🌷
《سالروز شهادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_حسینی
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیث_روز ⇧⇧
#شنبـــــہ
☀️ ۲۳ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۱۴ محـــرم ۱۴۴۱
🌲 14 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #یارَبَّالْعالَمیــــٖـن 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️پیامبـــــر اکرم (ﷺ)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯