eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا رفقــــــــای‌ شهیــــدم هوایــمان‌ را داشتــه باشید در لحــــظہ‌ھــــاے طوفــــانــــے #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #هادی_دلها #شهيد_ابراهيم_هادی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #برشی_از_کتاب_سلام_بر_ابراهیم ◽️هر زمان ابراهيم در جمع رفقا در هيئت حاضر میشد شور عجيبی برپا می‌كرد. ◽️در سينه زنی و مداحی برای اهل بيت سنگ تمام می‌گذاشت، اما عادات خاصی در هيئت داشت؛ توی مداحی داد نمی‌زد. صدای بلندگو را هم اجازه نمی‌داد زياد كنند. ◽️وقتی‌هنوز هيئت شروع نشده بود، سر بلندگوها را به سمت داخل محل هيئت می‌چرخاند تا همسايه‌ها اذيت نشوند. ◽️اجازه نمی‌داد رفقا‌ جوان، كه شور و حال بيشتری دارند تا دير وقت در هيئت عمومی عزاداری را ادامه دهند. ◽️مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزای اهل بيت اذيت نشوند. به اين مسائل توجه خاص داشت. ◽️همچنين زمانی كه هنوز چراغ روشن نشده بود هيئت را ترك می‌كرد. علت اين كار او را بعدها فهميدم وقتی كه شاهد بودم دوستان هيئتی، بعد از هيئت مشغول شوخی و خنده و ...می‌شدند و به تعبيری بيشتر اندوخته‌ی معنوی خود را از دست می‌دهند. 📚سلام بر ابراهيم ٢، ص ٢٢٩ #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_هشتم راوی👈حسین زینب و فرستادم بالا استر
؟ ══🍃💚🍃══════ از اتاق رقیه به سمت اتاق خودم رفتم گوشی و برداشتم📞 -سلام سید سیدمجتبی: سلام علیکم برادر -خخخ خوشمزه 😁 زنگ زدم بپرسم برنامه هئیت چه مدلیه⁉️ سید: عرض به حضورتون برادر جمالی این مداح هئیت ما مدافع حرم هست صبح تشریف آوردن از سوریه 🍃 -از خونه ما رفتی روی کله قند خوابیدی که شیرین شدی یا رفتی قم تو نمک خوابیدی که بانمک شدی😁 سید؛ هیچ کدام بالام جان انصافا تو نمیدونی چرا، برادر جمالی مداح ماهم هست😊 داعش بهش کارساز نیست -خخخخ گلو له نمکی موندم یه طوری شهید بشم جیگر رفقا بسوزه😔🌹 برو دیگه بچه پرو فعلا یاعلی سید: یاعلی رقیه: داداش من حاضرم😊 -بفرما فدات بشم بزن بریم سوار ماشین🚙 شدیم خب رقیه خانم تعریف کن چه خبر رقیه: عرض به حضورتون که قراره کلاسام شروع بشه پنج شنبه حاجی گفت برم معراج🌹🍃 -إه موفق باشی ساعت ۱۰ تو معراج الشهدا جلسه داشتیم الانم با داداش تو راه معراجیم🌹🍃 وارد معراج الشهدا تو اتاق اصلی معراج که مخصوص همین جلسات است شدیم داداشم عادتش بود جایی که خواهران باشن چندبار یاالله میگه☺️ ساعت ۱۰ بود حاج آقا کریمی وارد شد همه به احترامش بلند شدیم با برادران دست داد حاج آقا : 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 بچه‌ها ببنید قراره همتون جزو بچه‌های جمع‌آوری آثار شهدا بشید دوتا خانم و یه آقا اما تیم اصلیمون فقط یه خانم یه آقا هستن😐 اسامی تک تک خونده میشود حاج آقا کریمی: اما تیم اصلی سیدمجتبی حسینی و رقیه جمالی جزو تیم اصلی هستن😍 به سمت ماشین حرکت کردیم -داداش، حسنا خانم هم داره میاد مزارشهدا🌷 داداش سرش و انداخت پایین و قرمز شد☺️ وا اینجا چه خبره این چرا قرمز شد خدایا 😂😂 بجان خودم یه خبریه اینجا تو راه حسناهم به ما اضافه شد، حسنا و آقای حسینی خواهر _ برادر شیری بودن😊 حسنا با آقای حسینی سلام و علیک کرد رو به حسین با صدایی که خجالت و حیا توش موج میزد گفت سلام آقای جمالی✋ دیگه به یقیین رسیدم اینجا یه خبریه باید به مامان و زینب بگم😍 بالاخره به مزار شهدا رسیدیم استاد رو به ما گفت بچه‌ها اجازه میدید من با رفقام تنها باشم😔 بعدا شما اضافه بشید این سه تا چرا سرخن😳🤔 خدایا اینجا چه خبره -بچه‌ها شما روزه سکوتید عایا حسناخانم و داداش جان😳 یاخدا این دوتا چرا سیب قرمزن😳🍎 شما دوتا که روزه سکوتید استاد که پیش پدرن، من میرم پیش دوست شهیدم🌷 حسین: باشه مراقب خودت باش -باشه داداش جان به سمت مزار دوست شهیدم🌷 راه افتادم شهید ابوالفضل ململی شهیدی که عاشقش بودم😍 دقیقا مثل آقا قمربنی هاشم شهید شده تو عملیات کربلای ۴، منطقه‌ای که آدم توش پرواز میکرد تا صحن بین الحرمین میرفت😔 بعد از یه ربع ما به حاج آقا اضافه شدیم ساعت ۱‌ ظهره، داریم میریم خونه قراره شب بریم دعای کمیل🍃 اما تا شب باید رفتارای حسین و حسنا رو به مامان بگم😉 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
هدایت شده از روزانه
🔸▪️🔸 °•{مدافع حرم 🍃 }•° 🔸معروف به شیر سامرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️همسرش در مورد توصیه‌های شهید نسبت به شرکت در پیاده‌روی اربعین می‌گوید: آقا مهدی همیشه به بنده می‌گفت که سفرزیارتی امام حسین را هیچ وقت وتحت هیچ شرایطی ترک نکن! 🔹حتی اگرشده سالی یک مرتبه آن هم درموقع اربعین شهادت امام‌حسین خود را به کربلا برسان. 🔸حتی اگرشده فرش خانه‌ات بفروش ومقدمات سفر کرببلا را مهیا کن واین سفر را ترک نکن . ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹 #دلنوشته ◽️برایتان این گونه آرزو می‌ڪنم ... آن زمان که در محشر خدا بگوید چه داشتی؟ ◽️حسین سر بلند کند و بگوید: 《حساب شد، مهمان من است...》 #السلام‌علیک‌یا‌اباعبدالله‌الحسین ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #طلبه_مجاهد_و_عارف #شهید_حسین_قاضی‌زاده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #کلام_شهید ◽️اگر آیندگان پرسیدند که چرا به جبهه رفتم و شهید شدم؛ بگویید: من از آموزگاری چون حسین(ع) در سرزمینی چون ڪربلا و در زمانی چون‌ عاشورا، درسِ عشق و شهادت و آزادمردی گرفته‌ام. ◽️و معلمم به من گفت: «انی لا اری الموت الا السعادة و الحیوة مع الضالمین الا...» 《مرگ برای من چیزی جز شهادت و افتخار، و زندگی با ظالمین جز خواری و ذلت نیست》 #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #مدافع_‌حرم #شهید_حسن_علا_نجمه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #شهیدانه ◽️اسير شما شدن خوب است...     اسيـــــر شهـــــ🌷ـــــدا        شـــــــــدن... ◽️خوبی‌اش به اين است كه از اســـــارت دنيـــــا آزاد می‌شوی. ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #شنبـــــہ ☀️ ۲۰ مهــــــر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۳ صفـــــر ۱۴۴۱ 🌲 12 اکتبـــــر 2019 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یار‌َبّ‌َالْعالَمیــــٖـن 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️پیامبـــــر اکرم (ﷺ) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا گمراهی مرا به حساب تو می‌نهند این کسر شأن چشم فریبنده‌ی تو نیست #شهید_سجاد_طاهرنیا #ســــــلامــ #صبحتون_حسینـی #رزقتـــــون_کربلایــــی #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔸▪️🔸 °•{فرمانده مدافع حرم #شهید_مسلم_خیزاب💔🍃}•° 🔹فرمانده دلاور گردان حضرت زهرا سلام الله علیها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🍃رفتی تو و توان پریدن مرا نبود 🍃بایددر این مسابقه فکری دگرکنیم 🍃شرمنده‌ایم که ازتوجدازنده ایم‌هنوز 🍃تقدیر مانبود که باهم سفر کنیم ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ #فرازی_از_وصیتنامه🔻 🔹بر روی سنگ قبرم بنویسید که: 🔴«تشنه نابودی صهیونیست ها بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیستهاست.» ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🔸🏴🔸 °•{مــــدافــع حــرم #شهید_حمید_مختاربند💔🍃}•° (مختــــــــارحــــــــــرم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #بربال_سخن_شهید🔻 🔹( #ولایت مانند ستونی است که همیشه و در همه بحران ها و مسائل پیش رو، باید به او اقتدا کنید و اگر در اقتدا به ولایت شک کردیم ،همان کاری را انجام داده‌ایم که دشمن می‌خواهد و ایجاد شک و شبهه یعنی برانداختن تیرک خیمه جمهوری اسلامی...!!)🔹 ‌°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ #ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•° ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_نهم از اتاق رقیه به سمت اتاق خودم رفتم
؟ ══🍃💚🍃══════ همه بچه‌ها رفتن منو آقای حسینی موندیم حاج آقا: بچه‌ها، شما دوتا خیلی وظیفتون سنگینه همه این لیست، فرمانده هستن ازتون توقع کار عالی دارم👌 نه مصاحبه معمولی منو آقای حسینی اصلا سربلند نکردیم حاج آقا: خوب بچه‌ها من دارم میرم مزارشهدا🌷 اگه میخاید بیاید یاعلی البته حسین آقا میاد سرراهم میریم دنبال دخترم😊 -آخ جون حسنا مییاد با حسین وارد خونه شدیم مامان: بچه‌ها خوش اومدین😊 ‌ -مامان باید باهاتون حرف بزنم مامان: باشه عزیزم بیا -مامان فکرکنم باید برای پسرت آستین بالا بزنی مامان: یعنی چی؟😳😳😳 -مامان امروز منو داداشم و حسنا و آقای حسینی رفتیم مزارشهدا مامان این دوتا سکوت و سرخ😐😊 مامان:‌ تو مطمئنی -۹۹درصد💯 مامان : باشه عزیزم حسین جان پسرم بیا ناهار سر میز ناهار مامان شروع کرد به حرف زدن _حسین جان حسین : بله مادر ما برات یه دختر خوب سراغ داریم 😳 غذا پرید تو گلوی داداش، با دست زدم پشتش برادر من آروم😁 حسین: مادر من فعلا بهش فکر نمیکنم 🤔 آب ریختم دادم دستش داشت آب میخورد گفتم کلا فکر نمیکنی یا به حسنا فکر میکنی😳 باز آب پرید گلوش -مبارک باشه داداش جان😍 مامان : زنگ بزنم خونشون؟ حسین سرش انداخت پایین -مبارکه 👏👏👏👏😍😍😍 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو............ش ══🍃💚🍃══════ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286