eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 کیش و مات 》 🖇دست‌هاش شل و من رو ول کرد … چرخیدم سمتش …صورتش بهم ریخته بود … 🔻چرا اینطوری شدی؟ …سریع به خودش اومد … خندید و با همون شیطنت، پارچ و لیوان رو از دستم گرفت … 🔹ای بابا … از کی تا حالا بزرگ‌تر واسه کوچیک‌تر شربت میاره … شما بشین بانوی من، که من برات شربت بیارم خستگیت در بره … از صبح تا حالا زحمت کشیدی …رفت سمت گاز … 🔸راستی اگه کاری مونده بگو انجام بدم … برنامه ناهار چیه؟… بقیه‌اش با من …دیگه صد در صد مطمئن شدم یه خبری هست … هنوز نمی‌تونست مثل پدرش با زیرکی، موضوع حرف رو عوض کنه … شایدم من خیلی پیر و دنیا دیده شده بودم … 💢خیلی جای بدیه؟ … – کجا؟ … – سومین کشوری که بهت پیشنهاد بورسیه داده … – نه … شایدم … نمی‌دونم …دستش رو گرفتم و چرخوندمش سمت خودم … 🍀توی چشم های من نگاه کن و درست جوابم رو بده … این جواب‌های بریده بریده جواب من نیست …چشم هاش دو دو زد … انگار منتظر یه تکان کوچیک بود که اشکش سرازیر بشه… اصلا نمی‌فهمیدم چه خبره … 🔻زینب؟ … چرا اینطوری شدی؟ … من که …پرید وسط حرفم … دونه‌های درشت اشک از چشمش سرازیر شد … ▫️به اون آقای محترمی که اومده سراغت بگو … همون حرفی که بار اول گفتم … تا برنگردی من هیچ جا نمیرم … نه سومیش، نه چهارمیش … نه اولیش … تا برنگردی من هیچ جا نمیرم …اینو گفت و دستش رو از توی دستم کشید بیرون… اون رفت توی اتاق … من، کیش و مات … وسط آشپزخونه … ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۶ فروردین ۱۳۹۸
✨﷽✨ ‌ 🔴 این عمامه‌ها تبلیغ یک فرد نیست ولی تبلیغ یک مرام و مسلک است! سلبریتی‌ها تبلیغ چهره خود را می‌کنند و طلاب تبلیغ دین خدا را! ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1‌‌
۲۶ فروردین ۱۳۹۸
✨﷽✨ #ڪــلام‌شهـــید 🌷حاج حسین یڪتا می‌گــفت: در عالــم رویا به #شــــهید گفتم چرا برای ما دعــا نمی‌ڪنید ڪه شــهید بشـــیم؟! میگـفت ما دعـا می‌ڪنیم براتون شهـادت میـــنویسن ولی #گـــناه می‌ڪنید پاڪ میشه!! #حاج‌حسیـــــن_یکتـــــا #روایتگر_جبهه‌ها ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1‌‌
۲۶ فروردین ۱۳۹۸
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈سردار‌ مــدافـــع حـــرم🔻 #شهیــد_ماشاءالله_شمســـــه🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۶ فروردین ۱۳۹۸
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ 🍃 هم آنان که همواره خداوند را در حال ایستادن و نشستن و خوابیدن یاد کرده [و قلباً مورد توجه قرار می‌دهند]، و پیوسته در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه می‌کنند، [و از عمق دل می‌گویند پروردگارا! این [جهانِ با عظمت] را بیهوده نیافریدی، تو [از هر عیب و نقصی] پاک و منزّهی، ما را از عذاب آتش نگاه دار ! #سوره_آل‌عمران‌_آیه_۱۹۱ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
✨﷽✨ #اول_هر_سپیده #سلام_امام_زمانم💗 مثل باران بهارے ڪه نمی گوید ڪِی ! بی خبر در بزن و سرزده از راه برس ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
🔆﷽🔆 #سݪام_بر_شھـــــدا 🔆‌صبح؛ هجوم چشم‌های شماست وقتی ناگهان در من شعری می‌شوید به وسعت طلوع یک زندگی صبح را دوست دارم وقتی سرآغازش شما شھیدان باشید. #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
✨﷽✨ #سیره_شهیـــــد 💢 ﻣﺤﺴﻦ ﭘﺴﺮ ﭼﺸﻢﭘﺎﮎ ﻭ ﻧﺠﯿﺒﯽ ﺑﻮﺩ. او ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻟﺴﻮﺯ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ‌ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﯽﺷﻤﺮﺩ. ﻫﺮﮔﺰ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻮﻣﻦ، ﺍﻫﻞ ﺩﻋﺎ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻮﺩ. 🔻ﭘﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ(ﻉ) ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﻼﻗﻪ‌ﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ، محسن می‌ﮔﻔﺖ «ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺣﺮﯾﻢ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) ﺩﻓﺎﻉ ﻧﮑﻨﯿﻢ، ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ؟ 🔺فرزندم ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺒﻮﺩ، ﭘﺴﺮﻡ ﻭﻗﻒ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ (ﻉ) ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﺮﯾﻢ ﻭﻻﯾﺖ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ. راوی 👈 مادر شهید ▫️ مدافـــع حــــرم ▫️ #شهیــد_محســـــن_کمالـــــی🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
✨﷽✨ #سیره_شهیـــــد 🔷 او هیچ گاه از مأموریت‌های سخت کنار نمی‌کشید و همیشه آماده مأموریت بود. 🔹او در ورزش کوهنوردی توان بالایی داشت و همیشه در همه لحظات با لبخند جلو می‌آمد و خاطرات زیبایی برای بچه‌ها به یادگار گذاشته است. راوی 👈 دوست شهید ♿️ جانباز دفاع مقدس ▫️ مدافـــع حــــرم ▫️ #شهید_علیرضا_صفرپور_جاجرمی🌷 《ســــالروزشهــــادتــــ》🕊 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ 🔰 لوح | حرکت امداد به سیل‌زدگان درسِ شهدا به ما است 🔻 رهبرانقلاب: 🔹️ همین حرکتی که شما در امداد به سیل‌زدگان می‌بینید، این آموزش شهدای ما است؛ این یک پدیده‌ی مهمّی است. 🌷 ! اغلب شماها جوانید آن روزها را ندیده‌اید. در دهه‌ی شصت، در دوران دفاع مقدّس همین‌جور جوانها با شوق و ذوق حرکت می‌کردند، می‌رفتند. 🔺️ این است. ۹۸/۱/۲۶ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیست‌وهشت 👈این داستان⇦《 دربست، مردونه 》 ـــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 به من بگو 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎نمی‌دونستم کاری که می‌کنم درسته یا نه ... یا اگه درسته تا چه حد درسته ... اما این تنها فکری بود که به ذهنم می‌رسید ... 🖥⌨سیستم رو خریدم و با سعید رفتیم دنبال ارتقای کارت گرافیک و ... تقریبا کل پولی رو که از ۲ تا شاگرد اولم ... موسسه پیش پیش بهم داده بود ... رفت ... ولی ارزشش رو داشت ... اصلا فکر نمی‌کردم اینقدر خوشحال بشه ... حتی اگر هیچ فایده دیگه‌ای نداشت ... این یه قدم بود ... و اهداف بزرگ ... گاه با قدم‌های ساده و کوچک به نتیجه می‌رسه ...🍃✨ رفیق‌هاش رو می‌آورد ... منم تا جایی که می‌شد چیزی می‌خریدم ... غذا رو هم مهمون خودم ... یا از بیرون چیزی می‌گرفتم ... یا یه چیز ساده دور همی درست می‌کردم ...🍜🍝 🔸سعی می‌کردم تا جایی که بشه ... مال و پول اونها از گلوی سعید پایین نره ... چیزی به روی خودم نمی‌آوردم ... ولی از درون داغون بودم ...😔 🔹نماز مغرب تموم شده بود ... که سعید با عجله اومد توی اتاق مامان ... مهران ... کامران بدجور زرد کرده ... 🔻سرم رو آوردم بالا ... واسه چی؟ ... هیچی ... اون روز برگشت گفت ... باغ، پارتی مختلط داشتن و ... بساطِ ... الان که دید داشتی وضو می‌گرفتی... بد رقم بریده ...😳 💢دوباره سرم رو انداختم پایین ... چشم روی تسبیح و مهرم ... و سعی می‌کردم آرامشم رو حفظ کنم ... 💠خیلی‌ها قپی خیلی چیزها رو میان ... فکر می‌کنن خالی بندی‌ها به ژست و کلاس مردونه‌شون اضافه می‌کنه ... ولی بیشترش الکیه ... چون مد شده این چیزها باکلاس باشه میگن ... ولی طبل تو خیالین ... حتی ممکنه یه کاری رو خودشون نکنن ... ولی بقیه رو تحریک کنن که انجام بدن... خیلی چیزها رو باید نشنیده گرفت ... ▫️سعید از در رفت بیرون ... من با چشم‌های پر اشک😭، سجده... نمی‌دونستم کاری که می‌کنم درسته یا نه ... توی دلم آتشی به پا بود ... که تمام وجودم رو آتش🔥 می‌زد ... 🍃خدایا ... به دادم برس ... احدی رو ندارم که دستم رو بگیره ... کمکم کن ... بهم بگو کارم درسته ... بگو دارم جاده رو درست میرم ...🍃✨ ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
۲۷ فروردین ۱۳۹۸