❣﷽❣
🔴 #فرزندش_را_انکار_کرد
♻️ خیلی دوست داشت جزو مدافعین حرم اعزام شود اما گفته بودند چون سه فرزند دارد نمیشود، او هم شناسنامه را طوری کپی کرد که مشخص نشود سه تا بچه داره.
♦️ببینید چه عشقی است، یکی که فرزندش که همه وجودش است را برای جهاد در راه خدا منکر وجودش میشود.
راوی 👈 همسر شهید
🌿🏵🌿🏵🌿🏵🌿
▒ مدافـــع حــــرم 🔻
#شهیــد_مهـــــدی_قاضیخانی 🌺
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃
#فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩
✍ دستانم را از تابوت بیرون بیاورید که کوردلان نگویند چیزی از این دنیا با خودشان میبرند.
🔻جنگ شهادت دارد، اسارت دارد، ما از خدائیم و آخر هم به خدا ختم میشویم. دعا میکنم، خدایا مرگم را شهادت در راهت قرار دهی و امیدوارم این شهادت در راهت را پذیرفته باشی و ما را با سایر شهدا محشور گردانی.
🔹مستجابالدعوه🔹
#شهیــد_سیدجواد_موســـــوی 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوسوم 👈این داستان⇦《 Breaking time 》 ـــــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوچهارم
👈این داستان⇦《 استوکیومتری 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎حسبنا الله ... نعم الوکیل ... نعم المولی و نعم النصیر ... و لا حول و لا قوه الی بالله العلی العظیم ...✨
🔹نیم ساعت به زمان همیشگی ... بین خواب و بیداری ... این جملات توی گوشم پیچید ...
بلند شدم و نشستم ... قلبم آرام بود ... و این ... آغاز نبرد ما بود ...
🔸با اینکه شاگرد اول بودم ... اما با همه قوا روی شیمی تمرکز کردم ... تمام وقتی رو که از مدرسه برمیگشتم ... حتی توی راه رفت و آمد ... کتاب📖 رو جلوتر میخوندم ...
♦️با مقوای نازک ... کارتهای کوچیک درست کردم ... و توی رفت و آمد، اونها رو میخوندم ...
هر مبحثی رو که میدیدم ... توی کتابهای📚 دیگه هم در موردش مطالعه میکردم ... تا حدی که اطلاعاتم در مورد شیمی فراتر از حد کتاب درسی بود ...🔻
🔶کل جدول مندلیف رو هم با تمام عناصرش ... ردیف و گروهش ... عدد اتمی و جرمی و ... حفظ کردم ...
توی خواب هم اگه ازم میپرسیدی عنصر * ... میتونستم توی ۳۰ ثانیه کل اطلاعاتش رو تکرار کنم ...🤓
💠 هر سوالی که میداد ... در کمترین زمان ممکن اولین دستی که در حلش بلند میشد ... مال من بود ... علیالخصوص استوکیومتریهای چند خطیش رو ...〰
⚪️من مخ ریاضی بودم ... به حدی که همه میگفتن تجربی رفتنم اشتباه بود ... ذهنی ... تمام اون اعداد اعشاری رو در هم ضرب و تقسیم✖️➗ میکردم ...
🔸بعد از نوشتن سوال ... هنوز گچ رو زمین نگذاشته بود ... من، جواب آخرش رو میگفتم... و صدای تشویق بچهها👏👏 بلند میشد ...
کمکم داشت عصبی میشد ... رسما بچهها برای درس شیمی دور من جمع میشدند ... هر چی اون بیشتر سخت میگرفت تا من رو بشکنه ... من به خودم بیشتر سخت میگرفتم ... و گرایش بچهها هم بیشتر میشد...😊👌
بارها از در کلاس که وارد میشد ... من پای تخته ایستاده بودم ... و داشتم برای بچهها ... درس جلسات قبل رو تکرار میکردم ... تمرین حل میکردم و جواب سوالها رو میدادم ...🍃
✨توی اتاق پرورشی بودم ... که فرامرز با مغز اومد توی در ...
🔹- مهران یه چیزی بگم باورت نمیشه ... همین الان سه نفر به نمایندگی از بچههای پایه دوم، دفتر بودن ... خواستن کلاس فوق برنامه و رفع اشکالشون با تو باشه ... گفتن وقتی فضلی درس میده ما بهتر یاد میگیریم ... تازه اونم جلوی چشم👀 خود دبیر شیمی ... قیافهاش دیدنی بود ... داشت چشم هاش از حدقه در می اومد ...👌
خبر به بچههای پایه اول که رسید ... صدای درخواست اونها هم بلند شد ...🗣🗣
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #شهیـــــد_خمپارهاے 🔴 شهیدی که با آمدنش خمپاره هم میآمد 🔻فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ده سیدا
🍃🌹🍃
#شکاف_پهلو_عجب_صفایی_داره!
💢 صبح روز دوم یا سوم عملیات خیبر در پدِ شرقی ضلع جنوبی جزیره مجنون بودیم تعدادی از نیروهای ما در کانال مستقر بودند. درگیری به شدت ادامه داشت. دشمن پاتک کرده بود و منطقه به شدت بمباران می شد که ناگهان یک گلوله خمپاره به کنار کانال خورد.
🍃
▫️ترکش خمپاره پهلوی چپ شهید کُرد را شکافت. هرچه اصرار کردیم که او را به عقب ببریم قبول نکرد.
🍃
▫️مرتب می خندید حدود ۲۰ سانت از پهلویش شکافته بود و شکمش بیرون آمده بود
🍃
▫️می گفت : ولش کن، با یک باند ببندش و برای اینکه به ما روحیه بده
🍃
▫️میگفت : عجب صفایی داره؟!! تازه میفهمم که خانم فاطمه زهرا (س) چی کشید ...
🍃
▫️گفتم باید برگردی عقب زخمت را پانسمان کنند و رویش را ببندند
🍃
▫️اما او گفت : « خدا را شکر میکنم که به آرزویم رسیدم همیشه به خدای خودم میگفتم میشه به من نشان بدی که چه طوری پهلوی خانم زهرا (س) شکسته شد.»
🍃
راوی 👈 سردار محسن سوهانی
✨🍀✨🍀✨🍀✨
🔹سردار والامقام 🔹
#شهیـد_رحمتالله_کـــرد_نیرســـی🌺
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃
#فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩
✍ سعی کنید در راه خدا گام بردارید و خدا را همیشه ناظر در کارهایتان بدانید که اگر روزی خدای ناخواسته از یاد خدا غافل شویم، روز بدبختی مسلمانان و جشن ابرقدرتهاست.
🔹سردار والامقـــــام🔹
#شهیــد_الیـــــاس_حامـــــدی 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃
#فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩
✍ برادرنم! اگر خواستيد به جبهه بياييد، با اخلاص تمام و با بينش و بزرگوارانه باشيد. هيچ وقت برای اينكه در كاروان شما را مردم ببينند، به جبهه نرويد كه يك نوع ريا و خودنمايی میباشد، گر چه میدانم كه شما از اين نوع مردم نيستيد.
💠طلبـــــه شهیـد💠
#شهیـد_محمدمهـــدی_ولــــینژاد 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_بیستویکم
《 یازهرا 》
🖇اول اصلا نشناختمش ... چشمش👁 که بهم افتاد رنگش پرید... لبهاش میلرزید ... چشمهاش پر از اشک😢 شده بود... اما من بی اختیار از خوشحالی گریه میکردم ... از خوشحالی زنده بودن علی ... فقط گریه میکردم ... اما این خوشحالی چندان طول نکشید ...😭😭
🔹اون لحظات و ثانیههای شیرین ... جاش رو به شومترین لحظههای زندگیم داد ... قبل از اینکه حتی بتونیم با هم صحبت کنیم ... شکنجهگرها اومدن تو ... من رو آورده بودن تا جلوی چشمهای علی شکنجه کنن ...😔
🔶 علی هیچ طور حاضر به همکاری نشده بود ... سرسخت و محکم استقامت کرده بود ... و این ترفند جدیدشون بود ...
اونها، من رو جلوی چشمهای علی👀 شکنجه میکردن ... و اون ضجه میزد و فریاد میکشید ... صدای یازهرا گفتنش یه لحظه قطع نمیشد ... 🍃✨
با تمام وجود، خودم رو کنترل میکردم ... میترسیدم ... میترسیدم حتی با گفتن یه آخ کوچیک ... دل علی بلرزه و حرف بزنه ... با چشمهام به علی التماس میکردم ... و ته دلم❤️ خدا خدا میگفتم ... نه برای خودم ... نه برای درد ... نه برای نجاتمون ... به خدا التماس میکردم به علی کمک کنه ... التماس میکردم مبادا به حرف بیاد ... التماس میکردم که ...✨🍃
🔻بوی گوشت سوخته بدن من ... کل اتاق رو پر کرده بود ...💥🔥
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال🔰
👉 @MODAFEH14
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃
#فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩
✍ «چه نیرویی میتواند با این نیرو مقابله کند، آمریکا که نتوانست، پس عراق میتواند؟ به خدا قسم اگر تمام ابرقدرتها با تمام تسلیحات مختلف خود متحد شوند این نیروی منسجم را نخواهد توانست شکست بدهند و پیروزی نهایی از آن رزمندگان اسلام است.»
#شهید_حسن_خدمتی_بیــدگلی 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى ۙ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
🍃 کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند.
#سوره_بقره_۲۶۲
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🌾﷽🌾
#ڪݪام_شهیـــــد
💢 همیشه به من میگفت از من نپرس کجا کار میکنم و در چه سِمتی هستم یا چقدر ثروت دارم، لباس من کفنم است و واقعا هم همینطور بود من هیچ وقت نفهمیدم ایشان فرمانده هستند.
راوی 👈 همسر شهید
🔹🔸🔷🔶
🔻سرلشکــــــر 🔻
#شهیـد_منصـــــور_زهـــــدی 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#برگـــے_از_خاطراٺ
⭕️ پرستار به صورت رنگ پریده و لبهای ترک خورده مجروح حاج احمد نگاه کرد و بعد به پاهای زخمیاش، گفت: «برادر اجازه بدهید داروی بیهوشی تزریق کنم، این طوری کمتر درد میکشید.»
♦️حاجی هم نالهای کرد و گفت: «نه! بیهوشم نکن! دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخمهای عمیقتری دارند.»
📚 کتاب: خدمت از ماست، ص۸۲
#حاج_احمـــد_متوسلیـــــان 🌺
#ما_منتظریم
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوچهارم 👈این داستان⇦《 استوکیومتری 》 ـــــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوپنج
👈این داستان⇦《 عناصر آزاد 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎درگیریش با من علنی شده بود ... فقط بچهها فکر میکردن رقابت شیمیه ... بعضیها هم میگفتن ...
- تدریس تو بهتره ... داره از حسادت بهت میترکه ...😡😠
🔹کار به آوردن سوالهای المپیاد کشیده بود ... سوالها رو که مینوشت ... اکثرا همون اول ... قلمها رو میگذاشتن زمین ... اما اون روز ... با همه روزها فرق داشت ...✨
این سوال سال * المپیاد کشور * ...
با پوزخند خاصی بهم نگاه کرد😏 ...
- جزء سختترین سوالها بوده ... میگن عده کمی تونستن حلش کنن ...
نگاههای بچهها چرخید سمت من ... و نگاه من، بدون اینکه پلک بزنم ... به تخته گره خورده بود ...😐
🍃- خدایا ... این یکی دیگه خیلی سخته ... به دادم برس ...
🔻آقا چرا یه سوالی رو میارید که خودتون هم نمیتونید حل کنید؟ ... گند میزنید به روحیه ما ‼️...
🔸و بچهها باهاش هم صدا شدن ... هر کدوم در تایید حرف قبلی یه چیزی میگفت ... و من همچنان به تخته زل زده بودم ... فرامرز از پشت زد روی شونهام و صداش رو بلند کرد...🗣
🔸- بیخیال شو مهران ... عمرا اگه این سوالش مال سن ما باشه ... المپیاد دانشجوها یا بالاتر بوده ...
بین سر و صدای بچهها ... یهو یه نکته توی سرم جرقه زد...⚡️⚡️
🔻- آقا اصلا غیر از اورانیوم ... عناصر پرتوزا در طبیعت به طور آزاد یافت نمیشن ... عناصر این گروه اصلا وجود خارجی ندارن و فقط به صورت آزمایشگاهی تولید میشن ... مطمئنید عنصرهایی که توی گزینه هاست درسته❓ ...
⭕️میگم احتمالا طراح سوال ... موقع طرح این ... مست بوده عقلش رفته بوده تعطیلات ... آقا یه زبون به برگهاش میزدید ... میدید مزه شراب میده یا نه❓ ...
🔹جملاتی که با حرف اشکان ... شرترین بچه کلاس کامل شد ...
- شایدم اونی که پای تخته نوشته ... دیشب زیادی خورده بوده ...😂
🔸و همه زدن زیر خنده ... برای اولین بار ... سر کلاس ... با حرفهایی که خودش میزد ... و جملاتی که دیگران رو مسخره میکرد ... مسخرهاش کردن ... جذبه و هیبتش شکست ⚡️... کسی که بچهها حتی در نبودش بهش احترام میگذاشتن ...
▫️از اینکه خلق و خوی مسخره کردن بین بچهها شایع شده بود ... و قبح شراب خوردن ریخته بود ... ناراحت بودم ... اما این اولین قدم در شکست اون بود ...👌
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃
#فــــرازےازوصیتنــــامــہ⇩↯⇩
✍ ای مردم مسلمان!
در فراز و نشیبهای این انقلاب اسلامی که همچون سیلی خروشان به پیش میروند، مواظب توطئهها باشید بدانید که بهترین راه خنثی نمودن توطئهها، حضور دائمی در صحنه و اطاعت از ولایت فقیه است.
🔹جانشین گردان حمزه سیدالشهدا(ع)
#شهید_حســــن_قورچبیگـی 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔹﷽🔹
#سیــــــره_شهــــــدا👆
💠 سادگی و بیریایی از ویژگیهای بارز شهید احمد مکیان بود ...
○| چهرهی خیلی معمولی ولی نورانی داشت.
○| لباساش تقریبا کهنه و ساده بود ...
○| خیلی مهربون بود.
○| باطنی سرشار از نورانیت و معنویت داشت.
▒ مدافــع حــــرم ▒
#شهید_احمـــد_مکیـــان 🌺
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#پیام_شهید_به_مسئولین
💢 ای مسؤلینی که بر مسند امور مسلمین بوده و پاسداری از خون شهدا را بر عهده گرفتهاید همیشه (به یاد خدا باشید) و از باند بازیها و اختلافات و سازشکاریها با ضد انقلابیون دست بردارید همانند حضرت علی (علیه السلام) در کارهای خود #عدالت را پیشه خود کنید...!
🔹سردار والامقام🔹
#شهیـد_منصور_کلبادینــــژاد 🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَ
﷽
#رمان_بــدون_تـــو_هرگـــز
#زندگے_نامه
شهید سیدعلی حسینی
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_بیستودوم
《 علی زنده است 》
🖇ثانیهها به اندازه یک روز ... و روزها به اندازه یک قرن طول میکشید ...
🔹ما همدیگه رو میدیدیم ... اما هیچ حرفی بین ما رد و بدل نمیشد ... از یک طرف دیدن علی خوشحالم میکرد ... از طرف دیگه، دیدنش به مفهوم شکنجههای سختتر بود ... هر چند، بیشتر از زجر شکنجه ... درد دیدن علی توی اون شرایط آزارم میداد ... فقط به خدا التماس می کردم ...🍃✨
✨- خدایا ... حتی اگر توی این شرایط بمیرم برام مهم نیست... به علی کمک کن طاقت بیاره ... علی رو نجات بده ...
🔹بالاخره به خاطر فشار تظاهرات و حرکتهای مردم ... شاه مجبور شد یه عده از زندانیهای سیاسی رو آزاد کنه ... منم جزءشون بودم ... 🌺
⛓⛓از زندان، مستقیم من رو بردن بیمارستان ... قدرت اینکه روی پاهام بایستم رو نداشتم ... تمام هیکلم بوی ادرار ساواکیها ... و چرک و خون میداد ...
🔸بعد از 7 ماه، بچههام رو دیدم ... پدر و مادر علی، به هزار زحمت اونها رو آوردن توی بخش ... تا چشمم بهشون افتاد... اینها اولین جملات من بود ... علی زنده است ... من، علی رو دیدم ... علی زنده بود ... ✨😍
بچههام رو بغل کردم ... فقط گریه میکردم ... همهمون گریه میکردیم😭😭 ...
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال🔰
👉 @MODAFEH14
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#تأسیس_مؤسسه_شهدای_گمنام
🔴 بارزترین فعالیت شهید جمشیدی، تاسیس موسسه شهدای گمنام شهرستان نور بود.
🔸به طور کلی هر کاری در خصوص شهدا، خاصه شهدای گمنام در شهرستان نور برگزار میشد به همت این شهید و رفقایش از صفر تا صد کلید میخورد و اجرایی میشد.
▒ مدافـــع حــــرم ▒
#شهیـــد_علی_جمشیدی🌺
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
4_5909060703561450497.mp3
4.52M
#ولادتــــــ_امــــامعلــــــےع🌹⇧🌹
▓حــــاجمجیــــدبنــــــےفاطمــــہ🎤
🔹پیــشنــــهاد دانــــلــود🔹
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#ولادتــــــ_امــــامعلــــــےع🌹⇧🌹 ▓حــــاجمجیــــدبنــــــےفاطمــــہ🎤 🔹پیــشنــــهاد دانـــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا