🌸🌾
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
°•{مدافـــــع حـــــرم
#شهید_عبدالحسین_یوسفیان🍃🌹}•°
🔴 شهیدی که زمزمهاش «شهـــــدا شرمندهایم» بود
◽️همسرم علاقهای خاص به شهدا داشت و همواره زمزمه میکرد که «شهدا شرمندهایم.» هرزمانی هم که به زیارت شهدا میرفتیم از آنها طلب شهادت میکرد.
◽️آنقدر پاک و معصوم بود که به نظرم لباس شهادت سایز او و برازندهاش بود. ◽️خوب به یاد دارم مرداد ماه ۱۳۹۴ که دو غواص شهید را به شهرمان آوردند همسرم از هیچ خدمتی در مراسم این شهدا دریغ نکرد. تمام لحظات از زمان ورود این شهدا به شهر تا روز چهلم شهدا، به عشق رسیدن به قافله شهدا فعالیت داشت و به نظرم عبدالحسین شهادتش را از همین غواصان شهید گرفت.
راوی 👈 همسر شهید
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻ســرداررشیــــــداســلام🔻
#شهید_سیدمحمد_زینالحسینی🌷
《سالــــروز شهـــــادت》
●فرمانده گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهداء
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#یکشنبـــــہ
☀️ ۱۶ تیـــــــــر ۱۳۹۸
🌙 ۴ ذیالقعده ۱۴۴۰
🌲 7 ژوئیــــــه 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #یاذَالْجَـــــلاٰلِوَالاِڪْـــــرٰامْ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امیرالمؤمنین علی (ع)
▫️حضرت فاطمة الزهرا (س)
#السلامعلیکیااباصالحالمهدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
#شهید_حســـــن_فاتحـــــی🍃🌹}•°
▫️بهش میگفتند:《حسن سر طلا》
چون موهای طلائی رنگ و چهرهی زیبائی داشت.
▪️شب عملیات میگفت: «من تیر میخورم، خونم رو بمالید به موهام
زیاد باهاشون پُز دادم»
●بیسیمچی گردان غواصان لشگر امام حسین (ع)
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🌾
°•{ســـــردار
#شهید_حسین_اجاقـــــی🍃🌹}•°
📨 #فــــرازےازوصیتنـــــامہ⇩↯⇩
◽️آری، یاران ما رفتند در حالی که ناراحت آینده بودند و شما آیندگان هوشیار باشید که #شهدا ناظر بر اعمال شما هستند و مبادا کاری کنید که روی این خونها پا بگذارید.
◽️میزی که شما پشت آن نشستهاید بر دریایی از خون شهدا استوار است و شما مسئولیت سنگینی بر عهده دارید!
◽️یا حسینی باشید یا زینبی، در غیر اینصورت یزیدی هستید.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_چهلوپنجم 🔹صالح در تکاپوی اعزام
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_از_سوریه_تا_منا
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾
#قسمت_چهلوششم
🔹به محض اینکه در مدینه مسقر شده بود تماس گرفت.صدایش شاد بود و این مرا خوشحال میکرد.😍شمارهی هتل را داشتم و هر ساعتی که میدانستم زمان استراحتشان است تماس میگرفتم.
🔸صالح هم موبایلش را برده بود و گاهی تماس میگرفت. بساط آش پشت پا را برایش برقرار ڪرده بودم و با سلما و زهرابانو آش خوشمزهاے را تهیه ڪردیم.
🔹پدرجون ساکتتر از قبل بود. انگار تمام فکر و ذهنش درگیر حج بود و حکمت نرفتنش...
🔸علیرضا بیشتر از قبل به ما سر میزد. سلما هم که تنهایمان نمیگذاشت و اکثراً منزل ما بود.
🔹سفر مدینه تمام شده بود و حجاج عازم مکه بودند و رسماً مناسک حج شروع میشد.
☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️
🔸مهدیه جان
ــ جونم حاج آقا😍
ــ هنوز مُحرِم نشدم که...😅
ــانشاءالله حاجی هم میشی
ــانشاءالله😊
خواستم بگم توی مکه چون سرمون شلوغه موبایلم و خاموش میکنم. اما شمارهی هتل رو بهت میدم هر وقت خواستی زنگ بزن. اگه باشم که حرف میزنم اگه نه بعدا دوباره زنگ بزن.
🔹باشه عزیزم😔 حداقل شماره مسئول کاروانتون هم بده.
ــ باشه خانومم حالا چرا صدات اینجوریه؟😕
ــ هیچی... دلتنگت شدم😭
ــ دلتنگی نکن خانوم گلم. نهایتش تا ده روز دیگه بر میگردم انشــاءالله.
🔸منتظرتم. قولت که یادته؟😏
ــ بله که یادمه. مراقب خودم هستم😊
تماس که قطع شد دلم گرفت😔 کاش با هم بودیم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔹روزعرفه فرا رسیده بود و ما طبق هر سال توی حسینیه جمع شده بودیم برای دعا و نیایش☺️ خاطرات سال گذشته برایم تداعی شد و لبخند به لبم نشست😊
🔸چیه؟ چرا لبخند ژکوند میزنید؟😏
یاد پارسال افتادم. صالح با تو کار داشت و منو صدا زد که بهت بگم بری پیشش😁 یادته؟ برای سوریه اعزام داشت.
آره یادش بخیر.
🔹واااای مهدیه چقدر داغون بودم. تو هم که تنهام نذاشتی و هیچوقت محبتت یادم نرفت. وقتی صالح برگشت سر و ته زبونم مهدیه بود😜 خلاصه داداشمو اسیر کردم رفت.😂
حالا دیگه صالح اسیر شده؟😒
نه قربونت برم تو فرشتهی نجاتی😘
#فدایی_خانم_زینـــــب
✍ ادامه دارد ...
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
➣ @MODAFEH14
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
#شهید_سیدمهدی_رضـــــوی🍃🌹
🔻نوجوان ۱۷ سالهای که منافقین به بدترین شکل ممکن شهیدش کردند..
🔸دفعه آخر که به مرخصی آمد دیدم خیلی فرق کرده و حالت معنوی خاصی پیدا کرده. وقتی بغلش کردم با خودم گفتم برای آخرین بار است که میبینمش.
▫️به سیدمهدی گفتم: مادر مگر جنگ تمام نشده و امام قطعنامه را امضا نکردند؟
▪️گفت: مگر امام نفرمودند من جام زهر را نوشیدم، من باید دوباره برگردم.
▫️گفتم: برو و مواظب خودت باش!
▪️با اینکه خودش میدانست برنمیگردد گفت: این دفعه که برگردم تحصیلاتم را ادامه میدهم به خاطر شما!
🔸مادر این شهید، نحوه شهادت فرزندش توسط منافقین در عملیات مرصاد را اینچنین بیان میکند⇩⇩
سید مهدی در گردان مسلم لشکر ۲۷ و در منطقه اسلامآباد غرب بود که به شهادت می رسد.
▫️منافقین سفّاک چشمهایش را در آورده بودند، گوشهایش را بریده بودند و آنقدر به فکش ضربه زده بودند تا فکش خرد شده بود و پوستش را کنده بودند و بدنش را سوزانده بودند.
▫️زمانی که پیکرش را برای ما آوردند اجازه ندادند او را ببینم ولی بعدا فیلم پیکرش را دیدم😭
راوی 👈 مادر شهید
#صبوری_دل_مادران_شهدا_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🍂
°•{مدافـــع حــــرم
#شهید_مهدی_ثامنـــــیراد🍃🌹}•°
💌 #دلنوشته_دختر_شهید_برای_بابا
▫️بابا مهـــدے جان؛ وصیت کرده بودے کہ روے سـینہات ســـر بگذارم، آن شب در معراج خواستم ســـر روے سینہات بگذارم ️اما هرچه گشتم آغوشـــے نبود
▫️ععکسهایت را کنار مامان دیدهام، قد و قامتت، دستهـــایت. همان عکسها کہ مرا در آغوش داشتے پس چرا نیمی از آن قد و قامت هم در تابوت نبود؟
▫️خواستم مثل #رقیـــہ(س) ســـرت را بغل کنم نمیشد دستانم استخوانهایــے را لمس کرد که گفتند بابا مهدے ست باشد
▫️ســهم من از آغوشٺـــــ همین بود😔
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
◽️ساعت یک و دو نصف شب بود. صدای شُرشُر آب میآمد. یکی ظروف رزمندهها رو جمع کرده بود و خیلی آروم، به طوری که کسی بیدار نشود، پای تانکر آب میشست.
◽️آری او کسی نبود جز ابراهیم همت، فرمانده لشکر؛ این خصوصیت مردان بزرگ است.
《انسان بزرگ هر چه بالاتر میرود، خاکیتر میشود》
°•{ســـــردار دلهـــــا
#شهید_محمدابراهیم_همـت🍃🌹}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🍂
#بــــرگــےازخاطــــراتــــــ 📄
#شهید_محسن_حججـــــی🍃🌹
▫️یک روز سرکار خوابآلود بود پرسیدم چی شده محسن؟ دیشب نخوابیدی؟
▪️گفت: حاجعلی دیشب خیلی بیقراری میکرد و نمیخوابید، ساعت دو نیم شب با ماشین رفتیم گلزار شهدا با هم برگشتیم تا خوابش برد.
راوی 👈 همسر شهید
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻مدافـــــع حـــــرم🔻
#شهید_محمــــد_تاجبخـــــش🌷
《ســـــالروز ولادتـــــ》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#دوشنبـــــہ
☀️ ۱۷ تیـــــــــر ۱۳۹۸
🌙 ۵ ذیالقعده ۱۴۴۰
🌲 8 ژوئیــــــه 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #یاقٰاضِـــــےَالْحٰاجٰاٺـــــ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امام حســن (ع)
▫️امام حسین (ع)
#السلامعلیکیااباصالحالمهدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌸🍃
#سݪام_بر_شھـــــدا
•|ڪولہ بارے بر دوش
•|سفرۍ باید رفت
•|سفری بۍ همراه
•|گم شدن تا تہ ِتنهایے محض…
•|یار ِتنهایۍ ِمن گفت به من:
•|هر کجا لرزیدی
•|از سفر ترسیدی
•|تو بگو از تہِ دل
●من خدا را دارم و #خدا اول و آخر با توست..
#ســــــلامــ
#صبحتـــون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے🌷
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🕊
°•{مداح اهلبیت
#شهید_سیدجمال_قریـــــشی🍃🌹}•°
🔴 شهیدی که رهبری از شالش تبرک جست
◽️قبل از یکی از عملیاتها، بچههای گردان علیاکبر(ع) میرن پیش رییس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا هم دیداری داشته باشند و هم روحیهای بگیرن.
◽️تو مراسم هم سیدجمال که هم مسئول تبلیغات گردان بوده و هم مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا میکنه و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی میکنه.
◽️موقع نماز وقتی حضرت آقا میان شروع کنن نماز رو، سیدجمال که قرار بود مکبر هم باشه شال سبزش و میندازه رو دوش آقا و میگه اینو میذارم تا تبرک بشه و بعداً میبرم تا ایشالله تو جبهه به آرزوم برسم و #شهید بشم.
◽️نماز که تموم میشه و میره شال رو بگیره آقا میفرمایند که شما هم ساداتی و اگه مشکلی نداره این به عنوان تبرک پیش من بمونه که سیدجمال قبول میکنه.
◽️بعداً حضرت آقا به برخی از دوستان تو لشگر میسپرن تا بیشتر هوای سیدجمال رو داشته باشن و نذارن بره خط که حضورش برا بقیه رزمندهها هم باعث دلگرمیه و هم قوت قلب.
◽️اتفاقاً تو عملیات هم تقریباً مواظب بودن که خط نره و عقبه بمونه، ولی تو شلوغی درگیریها سید هم جلو میره و به آرزوی دیرینهاش میرسه و #شهید میشه.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌸🌾
#دلنوشتـــــہ
🔹آے شهـــــدا!
من از شـــما
یک آســــمان میخواهم
به وسعـــت نگـــاه مهربانتـــــان
🔹ســــهم من از این دنیــــا
تنــها باید همیـــن آســــمان باشد!
#نگاهشان_زیباست
#شهدا_همیشه_نگاهی
°•{مدافـــع حــــرم
#شهید_بابک_نـــــوریهریس🍃🌹}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_از_سوریه_تا_منا ══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾ #قسمت_چهلوششم 🔹به محض اینکه در مدینه
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_از_سوریه_تا_منا
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾
#قسمت_چهلوهفتم
🔹از صبح درگیر قربانی کردن گوسفندی بودیم که پدرجون و بابا خریده بودند.🐏 آرام و قرار نداشتم و دلتنگ صالح بودم. هرچه با هتل تماس میگرفتم کسی پاسخگو نبود و این مرا دل آشوب کرده بود.😔💔
🔸"مگه میشه حتی یه نفر اونجا نباشه که جواب بده؟!" گوشی صالح هم که خاموش بود. به هر ترتیبی بود ساعت انتظارم را به ظهر رساندم. علیرضا و سلما کباب را درست میکردند و پدرجون و بابا سهم فقرا را بسته بندی میکردند. من هم در حین انجام کارهایم، کنار تلفن مینشستم و مدام شمارهی هتل را میگرفتم.
🔹زهرا بانو کلافه شده بود.
ــ شاید شماره رو اشتباه گرفتی😒
ــ نه زهرا بانو... خودم ده بار با همین شماره با صالح حرف زدم😔 الان کسی جواب نمیده😭
🔸مشغول خوردن ناهار بودیم که با شنیدن خبری از اخبار سراسری ساعت ۱۴، لقمه توی دهانمان خشک و سنگ شد. 😳 توی منا اتفاقاتی افتاده بود که قابل باور نبود و به قول گویندهی خبر، اخبار تکمیلی هول محور این خبر هولناک هنوز به دستشان نرسیده بود.
🔹مثل مرغ سرکنده از روی سفره بلند شدم و دویدم به سمت تلفن... چندین بار شماره را تا نیمه گرفتم، اشتباه میشد و دوباره میگرفتم. سلما لیوان آب را به سمت من گرفت و گوشی را از دستم کشید.
ــ چیکار می کنی مهدیه؟؟؟؟؟ بیا یه کم آب بخور...
🔸با چشمانی خشک و حریص به سلما خیره شدم. سلما صدایش را بالا برد و گفت:
ــ چیه؟ دوباره میخوای فرضیه سازی کنی؟ از کجا معلوم که صالح هم تو اون اتفاق بوده؟ میخوای برای خودت دلشوره ایجاد کنی؟😡
🔹ــ سلما نشنیدی گفت زائرای ایرانی هم بین اون اتفاق بودن؟ اگه کاروان صالح اینا هم رفته باشه اونا هم گیر افتادن. اصلا اینا چرا تلفن رو جواب نمیدن؟ مطمئن باش اتفاقی افتاده نمیخوان جوابگو باشن.😭
🔸ــ تو مگه شمارهی رئیس کاروان رو نداری؟
ــ دارم...
قبل از اینکه سلما حرفش را بزند به اتاق دویدم و موبایلم را آوردم و به صفحهی مخاطبین رفتم. این هم بیفایده بود. یا ارتباط برقرار نمیشد و یا اگر برقرار میشد کسی جواب نمیداد.
🔹عصبی و هراسان بودم و دلم هزار فکر و خیال ناجور داشت. تلویزیون را از شبکهی خبر جدا نمیکردیم. مدام همان خبر را تکرار میکردند.😫 غذاها سرد شده بود و کسی دست به بشقاب غذایش نزده بود و سفره همانطور پهن بود.
🔸بابا گفت:
ــ مهدیه جان با سلما سفره رو جمع کنید گناه داره بیحرمتی میشه.
زهرا بانو بلند شد و گفت:
ــ نمیخواد. خودم جمعش میکنم شما شماره رو مدام بگیرید شاید خبری شد☹️
🔹هر چه بیشتر شمارهها را میگرفتیم بیشتر ناامید میشدیم. صدایی توی ذهنم پیچید" خدایا صالحم رو از گزند حوادث سوریه حفظ کن" "خدایاااااا
این چه دعایی بود که من کردم؟!😭 مگه خطر فقط تو سوریه در کمین صالحم بود؟ ای خدااااا😭"
#فدایی_خانم_زینـــــب
✍ ادامه دارد ...
══💖══════ ✾💖 ✾ 💖✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
➣ @MODAFEH14
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌺🌾
#فرازےازمناجاتنامـــــہ
#شهید_حمیـــــد_سربـــــی🍃🌹
◽️الهی دلم خسته است و بیمناکم که چه به روزم خواهد آمد هر چه میمانم خستهتر میشوم، نگاهی به عملم میکنم، نگاهی به تو، شرمسار میشوم.
▫️جلوهی ملکوتی تو نقابی زیبا بر روی اعمال زشت من کشیده که گویی جزء مقربین درگاهم. نگاهی به تو میکنم، نگاهی به خودم خجالت میکشم از اینکه دیگر بگویم که شهادت را نصیبم میکنی زیرا که نه تنها لیاقت شهادت را در خودم نمیبینم بلکه حتی لیاقت طلب شهادت را هم در خود نمیبینم.
🔻حمید قهرمان مسابقات تیراندازی بود و در سالهای دفاع مقدس مربیگری آموزش اسلحه پادگان امام حسین(ع) را نیز بر عهده داشت.
🔻مسئولیت ادوات گردان حمزه یکی دیگر از مسئولیتهای شهید سربی در جنگ بود.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
💠🔷🔹 🔷 🔹 🔺 #پوستـــــرشهـــــدایی 《مدیریت جهادی به رسم شهدا》 °•{ســـــرلشکر خلبان #شهیـد_عبـــــاس_
💠🔷🔹
🔷
🔹
🔺 #پوستـــــرشهـــــدایی
《مدیریت جهادی به رسم شهدا》
°•{ســـــردار والامقام
#شهیـد_محمـــــود_ڪــــاوه🍃🌹}•°
💠امام خامنهای⇩⇩
《راه را با این ستـــــارهها
مےتوان پیدا ڪرد》
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🍂
#فرازےازوصیتنـــــامہ
#شهید_یعقوب_شرافـــــت🍃🌹
◽️خواهران من!
حجاب را به شما توصیه میکنم مانند عروســـــڪ نباشید؛ این
" #حجابشمابزرگترینسلاحشماست" حتی از بمبهای اتمی و نوترونی هم خطرناکتر است؛ پس حجابتان را حفظ کنید.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌼🌾
#ڪلام_شهیـــــد
🔻《برای بهترین دوستان خود دعای #شهـــــادت کنید》
◽️هر چند که خیلی از افراد میگویند: خدا نکند؛ این چه حرفهایی است که میزنید؟ چرا دعای مردن میکنید برای هم؟
◽️اما آنها غافلند از اینکه شهـــــادت، مردن نیست؛ شهـــــادت زنده ماندن ابدی است، جاودانگیست؛ و چه چیزی بهتر از جاودانه شدن؟
°•{جانباز و مداح اهلبیت
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🍃🌹}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻ســـــردار دفاع مقدس🔻
#شهید_مصطفـــــی_نوایـــــی🌷
《ســـــالروز شهـــــادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#سهشنبـــــہ
☀️ ۱۸ تیـــــــــر ۱۳۹۸
🌙 ۶ ذیالقعده ۱۴۴۰
🌲 9 ژوئیــــــه 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #یااَرْحَـــــمَالرّاحِمیـــــٖنْ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امام سجـاد (ع)
▫️امام باقــــر (ع)
▫️امام صادق (ع)
#السلامعلیکیااباصالحالمهدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯