توبه حر .mp3
1.81M
🏴…🏴…🏴
#فایل_صوتی
🎙حجت الاسلام # دارستانی
◾️توبه حُر بن یزید ریاحی
🍃مردم فکر نکنید اگه گناه کارید نباید بیاید در خونه امام حسین!!
#بسیار_شنیدنی👆👆
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻مدافـــــع وطـــــن🔻
#شهید_خلیـــــل_عسکـــــری🌷
《سالروز شهـــــادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#چھارشنبـــــہ
☀️ ۱۳ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۴ محـــرم ۱۴۴۰
🌲 4 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #یاحَـــــےّیـاقَیـّــــوُمـ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امام ڪاظم (ع)
▫️امام رضــــا (ع)
▫️امام جــواد (ع)
▫️امام هــادی (ع)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#سلام_بر_محرم
#چهارم_محرم
#حر_بن_یزید_ریاحی
◾️شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهیدان سربلند کربلا یعنی حربن یزید ریاحی دارد؛ البته این شب را به فرزندان حضرت زینب نیز منسوب کردهاند.
◾️حر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین(ع) چنین جایگاه وارستهای نداشت و به گفته خودش مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد.
◾️حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد. حر، جذاب ترین الگوی توبه برای خطاکاران است.
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🌸…🏴
°•{سردار
#شهید_یدالله_کلهر🕊🌹}•°
#فرازی_از_وصیتنامه
◾️خدایا شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی دنیا بریدم تا بیشتر به تو نزدیک شوم و به تو بپیوندم.
◾️خدایا من خواهان شهادتم، نه به این معنی که از زندگی کردن در این دنیا خسته شدهام و یا خواسته باشم خود را از دست این سختیها و نابسامانیهای دنیوی خلاص سازم، بلکه میخواهم گناهان زیادی را که انجام دادهام به وسیله رنج کشیدن در راه تو و دادن چند قطره خون ناقابلم به خاطر تو پاک گردد.
◾️میخواهم شهید شوم تا اگر زندهام، موجودی نباشم که جلوگیری از رشد دیگران شوم تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران نماید و نهال کوچکی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند.
◾️میخواهم شهید شوم تا خونم به سرور شهیدان حسین(ع) گواهی دهد که من مانند مردم کوفه نیستم و رهرو راهش بودهام.
🔻علمدار رشيد لشكر ۱۰ سيدالشهدا(ع)
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
✨﷽✨
#داستان_مذهبی
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع
════════ ✾💙✾💙✾
#قسمت_سیوسوم
کنار قبرها نشستیم فاتحہ خوندیم
چند دیقہ بینموݧ سکوت بود😐
علے سکوت و شکست و بدوݧ هیچ مقدمہاے گفت:
پیکر مصطفے رو نتونستݧ بیارݧ عقب، افتاده دست داعش😔
چشماش پر از اشک شد و سرش رو تکیہ داد بہ دیوار
دو هفتہ بعد از عقدش دوباره رفت...
دلم خیلے هوایے شده بود
اکثرا تو مراسم تشییع پیکر شهداے🌷 مدافع حرم شرکت میکردم.
حالم خیلے خراب میشد یاد مصطفي میافتادم
مطمعن بودم کہ شهید میشہ خودمو تو مراسم تشییعش تصور میکردم😔
اما بخودم میگفتم مصطفے بدوݧ مݧ نمیپره بهم قول داده هواے منو هم داشتہ باشہ
ایـݧ سرے ۷۵ روز اونجا موند.
_وقتے کہ برگشت رفتم پیشش و پا پیچش شدم کہ باید هر جورے شده سرے بعد مݧ هم باخودش ببره
اما اوݧ برام توضیح میداد کہ ایراݧ خیلے سخت نیروهاشو میفرستہ اونجا و منو ظاهرا متقاعد میکرد اما فقط ظاهرا
قلبم آروم نمیشد. هر چقدر هم کہ میگذشت مشتاقتر میشدم کہ برم🍃
_همش از اونجا اتفاقاتے کہ میوفتاد کاراهایے کہ میکردݧ و میپرسیدم
خیلے مقاومت میکرد کہ نگہ اما اونقد پاپیچش میشدم کہ بالاخره یچیزایے میگفت😁
اسماء نمیدونے کہ اونجا چہ مظلومانہ بچہها بہ شهادت🌷 میرسـݧ ...
علے آهے کشید و ادامہ داد...
مصطفے میگفت بچہها کہ شهید میشدݧ تا درگیرے تموم شہ دشمـݧ پیشروے میکرد و توے شرایطے قرار میگرفتیم کہ دسترسے بہ جنازهها امکاݧ پذیر نبود😔
بدݧ بچہها چند روز زیر آفتاب میموند
بچہها هر طور شده میخواستݧ جنازهها رو برگردونݧ عقب، خیلےها هم تو ایݧ قضیہ شهید🌷 میشدن.
بعد از کلے درگیرے و عملیات کہ بہ جنازه میرسیدیم بدناشوݧ تقریبا متلاشی شده بود از هر طرفے کہ میخواستیم برشوݧ داریم اعضا بدنشوݧ جدا میشد😭😭
بعضی موقعها هم کہ جنازه شهدا🌷 میوفتاد دست دشمن
چشماش پر از اشک شد😭 و رفت تو فکر میدونستم یاد مصطفے و جنازش کہ برنگشتہ افتاده
مݧ هم حال خوبے نداشتم اصلا تاحالا ایݧ چیزایے و کہ میگفت و نشنیده بودم
چادرم رو کشیدم رو سرم و چند قطره اشک از چشمام جارے شد😭
دیدݧ علے تو اون شرایط چیزایے کہ میگفت، نبود اردلاݧ و میلش براے رفتݧ نگران و داغونم کرده بود😔
چادر و از رو صورتم کنار زدم و نگاهش کرد صورتش خیس خیس بود😭
با چادرم اشکاشو پاک کردم
نگاهم نمیکرد تو حال هواے خودش بود و بہ رو برو خیره شده بود😐
دلم گرفت از نگاه نکردنش ولے باید درکش میکردم
دستش رو گرفتم و بہ بقیہے حرفاش گوش دادم
۶ماه طول کشید تا براے بار سوم بره تو ایݧ مدت دنبال کارهاے عروسیش💞 بود یک ماه بعد از عروسیش باز هم رفت
دیگہ طاقت نیوردم دم رفتن رو کردم بهش و گفتم: مصطفے دفعہے بعد اگہ منو بردے کہ هیچے نوکرتم هستم اما اگہ نبردے رفاقتموݧ تعطیل❌
دوتا دستش و گذاشت رو شونہهام و محکم بغلم کرد و در گوشم👂 طورے کہ همسرش نشنوه گفت:
علے دیر گفتے ایشالا ایندفعہ دیگہ میپرم🕊 بعد هم خیلے آروم پلاکشو گذاشت تو جیبمو گفت: اما داداش بامعرفتم میسپرم بیارنت پیش خودم ایݧ پلاک هم باشہ دستت بہ عنواݧ یادگارے
آخریـݧ بارے بود کہ دیدمش😔
آخریـݧ بارے بود داداشمو بغل کردم
اسماء آخرم مثل امام حسیݧ روز عاشورا شهید🌷 شد
بچہها میگفتݧ سرش از بدنش جدا شد و جنازش سہ روز رو زمیݧ موند آخر هم تو مرز تدمر افتاد دست داعش کہ هیچ جوره برنمیگرده😭
_حالا مݧ بودم کہ اشکام ناخودآگاه رو گونہهام میریخت و صورتمو خیس کرده بود
علے دیگہ اشک نمیریخت
میبینے اسماء رفیقم رفت و منو تنها گذاشت😔
از جاش بلند شد رفت بیروݧ
بعد از چند دیقہ مݧ هم رفتم
کهف شلوغ شده بود
علے و پیدا نمیکردم
_گوشے و برداشتم و بهش زنگ زدم📱
چند تا بوق خورد با صداے گرفتہ جواب داد
الو❓
الو کجایے تو علے❓
اومدم بالاے کوه⛰ اونجا شلوغ بود
باشہ مݧ هم الاݧ میام پیشت
اسماء جاݧ برو تو ماشیݧ🚙 الان میام
إ علے میخوام بیام پیشت
خوب پس وایسا بیام دنبالت
باشہ پس بدو.
_گوشے رو قطع کرد.
۵ دیقہ بعد اومد
دستم و گرفت از کوه⛰ رفتیم بالا خیلے تاریک بود چراغ قوهے گوشیو روشݧ کرد
یکمے ترسیدم، خودمو بهش نزدیک کردم و دستشو محکم تر گرفتم
یکمے رفتیم بالا روے صخره نشستیم
هیپچکسے اونجا نبود
تمام تهراݧ از اونجا معلوم بود
سرمو بہ شونہے علے تکیہ دادم هوا سرد بود 🌬
دستش رو انداخت رو شونم
آهے کشید و ایݧ بیت و خوند
"مانند شهر تهران شدهام...
باران زدهای ک همچنان الودست..
به هوای حرمت محتاجم..."
بعد هم آهےکشید و گفت انشااللہ اربعیݧ باهم میریم کربلا...🍃✨
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
════════ ✾💙✾💙✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
🏴…🌸…🏴
°•{مدافع حرم
#شهید_قدیر_ســـــرلک🕊🌹}•°
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️کاش صحبتهای حاجاحمد کاظمی سر لوحهی کار امثال بنده که خادمی مجموعهای را عهدهدار شدیم قرار گیرد.
◽️کاش وصیت شهدا که قاب اتاقهای ما را اشغال کرده، دلمون و اشغال میکرد.
◽️کاش صحبتهای ولی امر مسلمین که سر لوحهی روزمرمون شده سر لوحهی اعمالمون میشد.
◽️کاش دل حضرت زهرا (سلام الله علیها) با اعمال ما خون نمیشد.
◽️کاش مهدیِ فاطمه (عجل الله تعالی فرجه شریف) با اعمال ما ظهورش به تأخیر نمیافتاد.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#سلام_بر_محرم
#چهارم_محرم
#طفلان_زینب_کبری
◾️شب و روز چهارم محرمالحرام متعلق به بزرگانی چون فرزندان حضرت زینب علیهاالسلام نیز میباشد.
◾️ #محمد و #عون نیز دو شهید روز عاشورا هستند که آنها فرزندان حضرت زینب کبری(س) و عبدالله بن جعفرطیار (ع) بودند.
◾️در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید، فرزندان حضرت زینب (س) نیز همانند دیگر اصحاب اباعبدالله (ع) خود را آماده نبرد کردند.
◾️حضرت زینب (س) در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی میدان جنگ میکرد، حالتی دگرگون داشتند. علیرغم مخالفتهای سیدالشهدا (ع) در نهایت اجازه نبرد به آن دو داده میشود. آن دو بزرگوار پیاده به میدان نبرد رهسپار میشوند. ابن سعد آنها را شناخته و با صدای برخاسته از شگفتی میگوید: (عَجَبا لِلرَحِمِ) یعنی شگفت از این پیوستگی خواهر و برادری بین حسین و زینب (علیهما السلام).
#السلام_علیك_على_قلب_زينب_الصبور
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🌸…🏴
°•{سردار
ملقب به "جعفرخان"
#شهید_محمد_جعفرخانی🕊🌹}•°
#برگی_از_خاطرات
🔴 #مژده_شهادت
◽️گفت: بچهها میخوام بهتون مژده بدم! گفتیم: مژده!؟
◽️گفت: آره، بعد نگاهی به چهره تک تک بچهها کرد و ادامه داد: انشاءالله توی این عملیات که میخوایم بریم ۱۲ نفر از ما رفتنی شدند! باتعجب گفتیم: یعنی چی، چی شده!؟
◽️گفت: خواب دیدم که ۱۲ نفر از جمع ما شهید میشن!! بچه ها میگفتن یعنی حاجی میشه ما هم به آرزومون برسیم؟
◽️جعفرخان گفت: چرا نمیشه، فقط بیشتر تلاش کنید، خودسازی کنید؛ اما دیگه چیزی از ماجرای دوازده شهید نگفت.
◽️بعدها از یکی از نزدیکان فرمانده شنیدم که جعفرخان، در عالم رویا #امام_حسین(ع) را دیده بودند؛ او مژده شهادت را از مولایش شنیده بود و دوازده یار خود را هم در کنار سیدالشهداء(ع) دیده بود.
◽️جعفرخان حتی نحوه شهادت بچهها را میدانست، شنیدم که به برخی از شهدا گفته بود که چگونه شهید خواهند شد؟! برخی را هم گفته بود شما مجروح میشوی و ..
🔻فرمانده یگان ویژه صابرین
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🌸…🏴
🔴 #شهدای_امنیت_و_اقتدار
◽️صابرین یعنی مردان مجاهدی که دارای سه بعد ایمان، توان علمی و تخصصی و توان جسمی بالا هستند.
◽️۱۳ شهریور سال ۱۳۹۰، سالروز پیروزی مقتدرانه ایران در نبرد با عناصر پژاک و برقراری امنیت در ارتفاعات جاسوسان شمالغرب و همچنین سالروز شهادت گروه صابرین گرامی باد.
🔻گروه یگان ویژه صابرین
#سردار_شهید_محمد_جعفرخانی
#شهید_علی_بریهی
#شهید_محمد_غفاری
#شهید_یوسف_فدایینژاد
#شهید_حسین_رضایی
#شهید_صمد_امیدپور
#شهید_محمد_محرابیپناه
#شهید_مصطفی_کمیل_صفریتبار
#شهید_مسلم_احمدیپناه
#شهید_مجتبی_باباییزاده
#شهید_محمد_منتظرقائم
#شهید_سیدمحمود_موسوی
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
هدایت زهیر به دست امام حسین .mp3
2.37M
🏴…🏴…🏴
#فایل_صوتی
🏴 #شب_پنجم_محرم۹۸
🎙حجت الاسلام # دارستانی
◾️هدایت زهیر به دست امام حسین(ع)
#بسیار_شنیدنی👆👆
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻جهادگـــــر🔻
#شهید_امین_آقابابا_شیـــــرازی🌷
《سالروز ولادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#پنجشنبـــــہ
☀️ ۱۴ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۵ محـــرم ۱۴۴۱
🌲 5 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
《 #لااِلهَاِلااللّهُالْمَلِكُالْحَـــقّالْمُبیـــنْ 》
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️امام حســن عسڪری (ع)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#سلام_بر_محرم
#پنجم_محرم
#حضرت_زهیر_و...
◾️این شب مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است. شب پنجم به حبیب بن مظاهر و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت سالة امام مجتبی(ع) نیز منسوب است. عبدالله(ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید.
◾️زهیر، الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش، از دیدار حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. بارقه نگاه حسین(ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا و خانمان گسست. او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#سلام_بر_محرم
#پنجم_محرم
#عبداللهبنحسن
#بزرگمردکوچک
◾️عبداللّه بن حسن كه در آن زمان یازده سال بیشتر نداشت عموى خود را نگریست كه دشمن او را از هر سوى در میان گرفته است، یاراى دیدن بیشتر این منظره را نداشت بى اختیار به سوى عمو دوان شد.
◾️عمّهاش زینب خواست عبدالله را بگیرد، امّا او از چنگ عمّه گریخت و خود را به عمو رساند؛ در این هنگام بحربن كعب شمشیر را بلند كرد تا بر حسین فرود آورد. عبداللّه فریاد زد: اى ناپاك، آیا مىخواهى عمویم را بكشى؟
◾️بحر ضربه خود را فرود آورد و عبداللّه دست خویش سپر كرد. شمشیر دست عبداللّه را برید و دست به پوست آویزان ماند.
◾️یادگار امام مجتبى علیه السلام فریاد زد: یا عمّاه. آنگاه خود را در دامن عمو انداخت. عمو او را به خود فشرد و فرمود: پسر برادر، بر آنچه بر تو نازل شده است صبر كن و اجر خود را از خداوند بخواه، كه خداوند تو را به پدران پاكت ملحق كند.
◾️در همین حال كه عبدالله بر دامن عمو بود حرملة بن كاهل تیر به سوى او افكند و او را به شهادت رساند.
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
°•{سردار
#شهید_سیدمحمد_صنیعخانی🕊🌹}•°
#فرازی_از_وصیتنامه
◽️مطمئن باشيد كه انقلاب و حكومت به رهبری امام خامنهای تحويل آقا امام زمان(عج) خواهد شد.
◽️به امت شهيد پرور توصيه مینمايم رهبر عزيزمان، علی زمان را تنها نگذارند و تا ظهور آقا امام زمان(عج) پشتيبان ولايت و رهبری باشند.
🔻فرمانده ترابری سنگین سپاه
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
✨﷽✨
#داستان_مذهبی
#رمان_عاشقانه_دو_مدافع
════════ ✾💙✾💙✾
#قسمت_سیوچهارم
تاحالا کربلا نرفتہ بودم....چیزے نمونده بود تا اربعیݧ تقریبا یک ماه...
با خوشحالے نگاهش کردم و گفتم:جان اسماء راست میگی⁉️
_لبخندے زد و سرشو بہ نشونہے تایید تکوݧ داد😊
دوستم یہ کاروانے داره اسم دوتامونو بهش دادم البتہ برات سخت نیست پیاده اسماء❓
پریدم وسط حرفشو گفتم:مݧ از خدامہ اولیݧ دفعہ پیاده اونم با همسرجاݧ برم زیارت آقا.
آهے کشیدو گفت:انشااللہ ما کہ لیاقت خدمت بہ خواهر آقا رو نداریم حداقل بریم زیارت خودشوݧ😔
_از جاش بلند شد و دو سہ قدم رفت جلو،دستش و گذاشت تو جیبشو وهمونطور کہ با چشماش تموم شهر رو برانداز میکرد دوباره آهے کشید
هوا سرد🌬 شده بود و نفسهاموݧ تو هوا بہ بخار تبدیل میشد
کت علے دستم بود.
احساس کردم سردش شده گوشاش و صورتش از سرما قرمز شده بودݧ😐
کت و انداختم رو شونشو گفتم
بریم علے هوا سرده....🌬
_سوار ماشین شدیم ایندفعہ خودش نشست پشت فرمون. حالش بهتر شده بود اما هنوز هم تو خودش بود...
علے؟
جانم
بہ خوانوادهے مصطفے سر زدے
آره صب خونشوݧ بودم
خوب چطوره اوضاعشون❓
اسماء پدر مصطفے خودش زماݧ جنگ رزمنده بوده.امروز میگفت خیلے خوشحالہ کہ مصطفے بالاخره بہ آرزوش رسیده اصلا یہ قطره اشک😢 هم نریخت بس کہ ایݧ مرد صبوره مثل بابارضا دوسش دارم😍
_اما مادرش خیلے بہ مصطفے وابستہ بود.خیلے گریہ میکرد با حرفاش اشک هممونو درآورد😭
میگفت علے تو برادر مصطفے بودے دیدے داداشت رفت، دیدے جنازشو نیاوردن
حالا مݧ چیکار کنم❓
آرزو داشتم نوههامو بزرگ کنم،بعدشم انقد گریہ کرد از حال رفت...😭
علے طورے تعریف میکرد کہ انگار داشت درمورد پدر مادر خودش حرف میزد
آهے کشیدم و گفتم؛زنش چے علے
زنش مثل خودش بود از بچگے میشناسمش خیلے آرومہ🍃
آروم بے سروصدا اشک میریخت😭
اسماء مصطفے عاشق زنش بود فکر میکردم بعد ازدواجش دیگہ نمیره اما رفت خودش میگفت خانومش مخالفتے نداره؛ اخمهام رفت تو هم و گفتم:خدا صبرشون بده
سرمو بہ شیشہ ماشیݧ تکیہ دادم و رفتم تو فکر🤔
_اگہ علے هم بخواد بره مݧ چیکار کنم؟
مݧ مثل زهرا قوے نیستم
نمیتونم شوهرمو با لبخند راهے کنم من اصلا بدوݧ علے نمیتونم...😔
قطره هاے اشک رو صورتم جارے شد😭 و سعے میکردم از علے پنهانشو کنم
عجب شبے بود ...
بہ علے نگاه کردم احساس کردم داره میلرزه دستم گذاشتم رو صورتش خیلے داغ بود...🤒
علے،خوبے، بزن کنار
خوبم اسماء
میگم بزن کنار
دارے میسوزے از تب🤒
با اصرارهاے من زد کنار سریع جامونو عوض کردیم صندلے و براش خوابوندم و سریع حرکت کردم
لرزش علے بیشتر شده بود و اسم مصطفے رو زیر لب تکرار میکردو هزیوݧ میگفت
ترسیده بودم.😱اولین بیمارستاݧ نگہ داشتم
هر چقدر علے رو صدا میکردم جواب نمیداد
سریع رفتم داخل وگفتم یہ تخت بیارݧ
علے و گذاشتݧ رو تخت و بردن داخل
حالم خیلے بد بود دست و پام میلرزید و گریہ میکردم😭 نمیدونستم باید چیکار کنم. علے خوب بود چرا یکدفعہ اینطورے شد❓
براے دکتر وضعیت علے و توضیح دادم
دکتر گفت:سرما خوردگے شدید همراه با شوک عصبے خفیفہ
فشار علے رو گرفتݧ خیلے پاییـݧ بود براے همیـݧ از حال رفتہ بود
بهش سرم وصل کردݧ💉
ساعت۱۱بود.گوشے علے📱 زنگ خورد فاطمہ بود جواب دادم
الو داداش
_سلام فاطمہ جاݧ
إ زنداداش شمایے، داداش خوبہ❓
آره عزیرم
واسه شام نمیاید❓
بہ مامانینا بگو بیرو بودیم. علے هم شب میاد خونہ ما نگراݧ نباشݧ
نمیخواستم نگرانشو کنم و چیزے بهشون نگفتم
سرم علے تموم شد
بادرآوردݧ سوزݧ چشماشو باز کرد😶
میخواست بلند شہ کہ مانعش شدم
لباش خشک شده بود و آب میخواست
براش یکمے آب ریختم و دادم بهش
تبش اومده پاییݧ
لبخندے بهش زدم و گفتم🙂
خوبے،با زور از جاش بلند شدو گفت:خوبم
مݧ اینجا چیکار میکنم اسماء ساعت چنده❓
هیچے سرما خوردے آوردمت بیمارستاݧ🏥
خوب چرا بیمارستاݧ میبردیم درمانگاه
ترسیده بودم علے
_خوب باشہ مݧ خوبم بریم
کجا❓
خونہ دیگہ
ساعت ۳نصف شبہ استراحت کݧ صبح میریم
خوبم بریم
هر چقدر اصرار کردم قبول نکرد کہ بمونہ و رفتیم خونہ ما.....🍃
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ خانم علیآبـــــادی
════════ ✾💙✾💙✾
#ارسال_انٺقاداٺ_و_پیشنهاداٺ_به
#آیدی_خادم_کانال👇👇
🆔 @Zahrahp
http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
🏴…🏴…🏴
#فرازی_از_وصیتنامه
#شهید_احمدعلی_ازگلی🕊🌹
◽️شهید با خون خود جامعه را به حرکت در میآورد و با خون خود جامعه ظلمانی و بیروح را چون روز، روشن و نورانی میکند و راه را بر دیگر بندههای خداوند باز و جاودانه میسازد.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
°•{مدافع حرم
#شهید_امیر_کاظمزاده🕊🌹}•°
#خصوصیات_اخلاقی_شهید
◽️شهید کاظمزاده تک فرزند پسر خانواده و از همون کودکی در غیاب پدر با توجه به شرایط کاریشون به عنوان مرد خونه شناخته میشد.
◽️بسیار خویشتندار و بخشنده بودند و بسیاری از کمکهای خیری که انجام داده بودند بعد از شهادتشون از طرف دوستان اعلام میشد، کم حرف بود، رازدار مادر و غمخوار خانواده بود. تقریبا همه روی امیر تو خانواده حساب ویژهای باز میکردند. با وجود داشتن چهار تا خواهر، همه کاره و انیس مادر بود.
🔺《جاویدالاثر》
🔻 #نحوه_شهادت⇦انفجار مهیب تانک که چیزی از پیکر مطهر باقی نماند...
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
°•{مدافع حرم
#شهید_ایوب_رحیمپور🕊🌹}•°
◽️موقع رفتن گفتم: ایوب جان وصیت نامه ننوشتی، گفت: "نمازت را اول وقت بخوان همه چیز خود به خود حل میشود، فقط من را ببخش که نتوانستم مهریهات را کامل بدهم"
◽️عکسهای حضرت آقا و سیدحسن نصرالله را قبل از رفتن خرید و گفت: اینها تمام سرمایه من هستند، وقتی نگاه به عکس آقا میکنم انرژی میگیرم، و همه آن عکسها را با خودش به سوریه برد.
°•{ نشــــربمنــــاسبتــــــــ
#ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
رجزخوانی حضرت قاسم .mp3
13.94M
🏴…🏴…🏴
#فایل_صوتی
🏴 #شب_ششم_محرم۹۸
🎙حجت الاسلام #دارستانی
◾️رجز شنیدنی حضرت قاسم
#بسیار_شنیدنی👆👆
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان..
👈میخوانیـــــم
#دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩
🔻دادستان کل انقلاباسلامی🔻
#شهید_آیتالله_علی_قدوســـــی🌷
《سالروز شهـــــادت》
#الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨
#شبتـــــان_بخیـــــر
#عاقبتتان_شهدایی
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽
#حدیـــــث_روز ⇧⇧
#جمعـــــہ
☀️ ۱۵ شهریور ۱۳۹۸
🌙 ۶ محـــرم ۱۴۴۱
🌲 6 سپتامبر 2019
ذڪــــــر روز ⇩⇩
#اَللَّهُـمَّصَلِّعَلیمُحَمَّـدٍﷺوَآلِمُحَمـَّدﷺ
✨روز زیارتی ⇩⇩
▫️حضرت بقیةالله الاعظم (عجلالله تعالی فرجه الشریف)
#اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِالْحُسَیْنْ
#السلامعلیکیااباصالحالمهــدی
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــالْفَـــــــرَج
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
#سلام_بر_محرم
#ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#اولینروزمحاصرهآب
◾️شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع).
◾️وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه میبینی؟
◾️قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم(ع) و پافشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد.
#ســــــلامــ
#صبحتون_حسینـی
#رزقتـــــون_کربلایــــی
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🏴…🏴…🏴
°•{مدافع حرم
فرمانده لشکر زینبیون
#شهید_اکبـــــر_نظـــــری🕊🌹}•°
◽️شهید اکبر نظری از معدود ایرانیهای لشکر زینبیون بود که به عنوان یک فرمانده، رزمندههای مدافع حرم پاکستانی را در جبهه مقاومت اسلامی همراهی کرد.
◽️میگفت: زینبیون نعره حیدری دارند. وقتی تیپ زینبیون میخواست عملیات کند، هیچ چیز جلودار آنها نمیشد، آنقدر با شجاعت میجنگیدند که همه حیرت میکردیم.
◽️درباره ایمانشان صحبت میکرد و میگفت: نماز خواندن ما در مقابل نماز آنها هیچ نبود. میگفت: من وقتی عبادت آنها را میدیدم از خودم خجالت میکشیدم.
◽️بچههای زینبیون را خیلی دوست داشت، وقتی همسرم مجروح میشود خود بچههای پاکستانی داوطلب میشوند تا بروند و پیکر مجروح او را بیاورند و حتی هنگام انتقال او، دو نفر از بچههای پاکستانی شهید میشوند.
°•{نــشــــربمنــــــاسبتــــــــ
#ســالــــروزشھــــادتــــــــــــــ💔}•°
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @shahidane1
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯