eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #چھارشنبـــــہ ☀️ ۲۰ آذر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۴ ربیع‌الثانی ۱۴۴۱ 🌲 11 دسامبــــر 2019 📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #یاحَـــــےّیـاقَیـّــــوُمـ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام ڪاظم (ع) ▫️امام رضــــا (ع) ▫️امام جــواد ‌(ع) ▫️امام هــادی ‌‌(ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا وجودتـان را ، با عشــق سرشته بودنـد ؛ و سرنوشت‌تان را، بـا شهـادت ... و چه سرنوشـــــت زیبــــــایی ... #ســــــلامــ #صبحتون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #شهید_غلامعلی_پیچک #سردار #ولادت : ۱۳۳۸/۷/۸ #محل_تولد : تهران #شهادت : ۱۳۶۰/۹/۲۰ #محل_شهادت : گیلان غرب - عملیات مطلع الفجر  🔺فرمانده عملیات غرب کشور 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 #فرازی_از_وصیتنامه ◽️جنازه مرا بر روی مینها بیاندازید، تا منافقین فکر نکنند، ما در راه خدا از جنازه‌مان دریغ داریم، به دامادیِِ دو ماهه من نگریید، دامادیِ بزرگی در پیش داریم. ◽️خدا کند که حکومت سرنگون گردد، اما منحرف نگردد، چون انحراف، خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت علی (ع) بود به نام خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی نمی‌هراسیم بلکه از انحراف می‌ترسیم. ◽️مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی، که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد. ما از سرنگونی نمی‌ترسیم، از انحراف می‌ترسیم. #سالروز_شھادت #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #شهید_حسینقلی_حسن‌پور #نوجوان_15_ساله #ولادت : ۱۳۴۵/۲/۶ #محل_تولد : تبریز #شهادت : ۱۳۶۰/۹/۲۰ #محل_شهادت : سرپل ذهاب 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 #فرازی_از_وصیتنامه ◽️همیشه بعد از فاتحه سه مرتبه شعار "مرگ بر آمریکا" را سر دهید تا آمریکا و نوکرانش بدانند که صدای ملت هیچ گاه قطع نمی‌شود و همیشه برای نابودی آمریکا دعا خواهند کرد. #سالروز_شھادت #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_عشق_که_در_نمیزند 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ #قسمت_شانزدهم روز بیستم رسید و نه من و ن
💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ ( ادامه داستان از زبان نازنین) - ابجی ابجی چت شد تو؟ یا حسین خودت به خیر بگذرون.😱😱 با احسان به سرعت باد خودمون و رسوندیم خونشون. در رو شکستیم با دیدن نرجس جیغ زدم. امیرطاها بالای سر نرجس نشسته بود و گریه میکرد😭😭 نرجس بیهوش رو‌ زمین افتاده بود. احسان سریع به آمبولانس🚑 زنگ زد. ...... دکتر اومد بیرون و گفت : حال مادر و بچه اصلا خوب نیست، ما فقط میتونیم جون یکیشون و رو‌ نجات بدیم. بگید همسرشون رضایت عمل رو بدن. همون جور که اشک میریختم گفتم: نیستن - کجان⁉️ - سوریه مدافع حرم حضرت زینب - باشه پس بگید پدرشون رضایت بدن. مامان حالش اصلا خوب نبود. بابا رضایت عمل رو‌ داد. مادر پدر علی اومدن خودمو انداختم تو بغل مریم جون و گریه میکردم😭 که گفت: - علی زنگ زد خونه همه چشم به دهن مادر علی دوخته بودیم که گفت: خواستم چیزی نگم ولی.... 😔 وقتی فهمید گفت من زنگ زده بودم که برگشتم ایران می‌خواستم نرجس رو‌سوپرایز کنم که... مامان که خیلی ناراحت بود: گفت چه فایده حالا که دخترم داره از دست میره؟! - ااا مامان زبونت و گاز بگیر ان‌شاءالله که حال هر دو‌ خوب میشه🍃. ....... ۳ ساعت گذشته بود هنوز از اتاق عمل بیرون نیومده بودن. علی‌ام اومده بود. حالش اصلا خوب نبود و رنگ به رو نداشت. یه جا رو صندلی نشسته بود سرشو با دست گرفته و اروم اروم اشک😭 میریخت. بالاخره دکتر از اتاق عمل اومد بیرون علی سریع رفت جلو دکتر و گفت: حال خانومم چطوره دکتر؟! دکتر سرشو پایین انداخت و گفت: متاسفم واسه مادر نتونستیم کاری کنیم ولی بچه سالمه😔 حرف دکتر همین و بیهوش شدن مامان همین. علی به دیوار تکیه داده و اشک میریخت. احسان بغلش کرد و گفت: تسلیت میگم غم اخرت باشه داداش😢😢😢 علی احسان و بغل کرد گریه😭😭 میکرد. پرستار بچه رو دستش بود و گفت همراه مرحوم محمدی بیان نوزادشون و بگیرن. هیچکی طرف بچه نمیرفت. با چشمای خیسم بچه رو برداشتم. اخه ابجی تو که نیستی این بچه بی تو....😔😔 ...... بچه نرجس رو دستم و سر خاکش نشسته بودم خیلی شلوغ شده بودن کی باورش میشد نرجس از بین ما رفته باشه تو این هفت روز علی اندازه ۷ سال پیر شده بود. موهاش سفید شده بود و لاغر. اصلا کسی دیگه بود نمیشناختش. دختر خاله‌ی علی بچه رو ازم گرفت و رفت همه رفته بودن من موندم و ابجیم. همون جور که گریه میکردم گفتم: کجایی ابجی بیا ببین امیرطاهات سه روز بی حال، تو رختخوابه ، ببین شوهرت برگشته مگه منتظرش نبودی. پاشو ابجی پاشو ببین دخترت و بیا واسش اسم انتخاب کن مگه نگفتی علی بیاد بهش میگی اسمش و زهرا بزارید ابجیییی آبجیییی پاشو تو رو خدا پاشو دنیامون و جهنم نکن 😔😔😭 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو shiva_f@ 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 #شهید_مهدی_شرع‌پسند #سردار #ولادت : ۱۳۳۳/۹/۲۰ #محل_تولد : کرج #شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۲ #محل_شهادت : منطقه چنگوله - چغاعسگر 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 #دستنوشته ◽️ما در مقطعی از تاریخ واقع شده‌ایم که آیات الهی به روشنی و صراحت ما را به هدایت می‌خوانند. کدام آیه بزرگتر از شهیدی است که آگاهانه و خالصانه بدون کوچکترین چشم داشتی به دنیا و غیر خدا، با شوق و اشتیاق به استقبال پروردگارش می‌شتابد؟ ◽️کدام چراغ هدایت فروزنده تر از جوان ۱۸ ساله‌ای است که نماز شب می‌خواند و آرزوی لقاء پروردگار خویش می‌نماید و جانش در قالب جسم پست دنیوی بیقراری می‌کند؟ ◽️اگر ما فقط یکی از شهدایمان را شاهد اعمال خود بدانیم هیهات که کوچکترین سهو و خطائی از ما سر زند. #سالروز_ولادت #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #شهيد_هادی_محبی #شهید_امربه‌معروف‌_و_نهی‌ازمنکر #ولادت : ۱۳۵۴/۱/۲۳ #محل_تولد : تهران #شهادت : ۱۳۷۸/۹/۲۰ #محل_شهادت : تهران 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 #فرازی_از_وصیتنامه ◽️برادران بدانید که امام عصر (عج) ناظر بر اعمال ماست، از آن بالاتر خداوند ناظر بر اعمال ماست و این اعمال در لوح محفوظ ثبت است. ◽️مراقب دشمن که درون پوست میش شده است باشید که این گرگ اینبار با دندان تیز و با توپ و تفنگ به جنگ با این انقلاب نیامده است. او این بار با این تبلیغات مسموم خود پای در راه ابتذال این فرهنگ و انقلاب گذارده است. ◽️نگذارید که با بوجود آوردن بی بند و باری در بین جوانان این مملکت امام زمان، جوانان پاک ما را آلوده کنند. ◽️بدانید که شما وارث خون شهدایید و در روز قیامت پاسخگوی این امانتید. #سالروز_شھادت #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•|🌿🌹 #کلیپ 🎞 نماهنگ بسیار زیبای مدافعــــان حــــــرم 🎧 با صدای ماندگار #شهید_مدافع_حرم #عباسعلی_علیزاده 🔸جاده و اسب محیاست بیا تا برویم... 🔹ڪربــــلا منتظر ماست بیا تا برویم... 👈 #پیشنهاد_ویژه_دانلود💯 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. 👈میخوانیـــــم #دعــاےفرج را به نیابت از ⇩⇩ 🔻سومین شهید محراب🔻 🔺امام جمعه شیراز و نمایندهٔ استان فارس در مجلس خبرگان قانون اساسی🔺 #شهید_سیدعبدالحسین_دستغیب🌷 [سالروز شهادت] #الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَــرَج🍃✨ #شبتـــــان_بخیـــــر #عاقبتتان_شهدایی ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #کلام_نور 🌸ألَا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ ۗ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ ۚ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ 🍃آگاه باشید! هرکه در آسمان ها و زمین است در سیطرۀ مالکیت و فرمانروایی خداست، آنان که به جای خداوند، بُت ها[ی جاندار و بی جان] را می پرستند [از علمِ یقینی پیروی نمی کنند،] آنان فقط پیروِ گمانند، و جز به دروغ سازی مشغول نیستند. #قرآن_کریم #سوره_یونس_آیه_66 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #پنج‌شنبـــــہ ☀️ ۲۱ آذر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۵ ربیع‌الثانی ۱۴۴۱ 🌲 12 دسامبــــر 2019 📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩ 《 #لااِله‌َاِلا‌اللّه‌ُالْمَلِكُ‌الْحَـــقّ‌الْمُبیـــنْ 》 ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️امام حســن عسڪری (ع) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا خنـده‌هاے دلنشینش نشان از آرامـش دل دارد وقتے دلت با خـــدا باشد لبانت همیشه مےخنـــدد ... #مدافع_حرم #شهید_مهدی_یاغی #ســــــلامــ #صبحتون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #شهید_عبدالکریم_پرهیزگار #مدافع_حرم #ولادت : ۱۳۶۵/۵/۲۲ #محل_تولد : روستای کراده از توابع بخش خفر شهرستان جهرم #شهادت : ۱۳۹۶/۹/۲۱ #محل_شهادت : بوکمال - سوریه 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 #سیره_شهدا ◽️نمی‌دانم چرا فرزندم وصیت‌نامه ندارد؛ در حالی‌که تمام فعالیت‌های روزانه خود را داخل دفترچه می‌نوشت. شاید بیم آن داشته که به وسیله وصیت‌نامه، آوازه پیدا کند. ◽️او به شدت از دیده شدن حذر می‌کرد و تمام اعمالش را در گمنامی انجام می‌داد. شبانه کمک‌های مالی خود را به نیازمندان می‌رساند، تا هیچ‌کس متوجه او نشود. ◽️فرزندم همان‌طور که پیش از شهادت به یاری مردم می‌شتافت، اکنون نیز مشکل‌گشایی می‌کند و دست همگان را می‌گیرد. #سالروز_شھادت #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 🔴 عکس زینت بخش دیوار اتاق رهبری است ◽️آقا در بین صحبتهایش فرمود: «تصویر شهیدی در اتاق من هست که بسیار زیباست و خیلی به آن علاقه دارم» ◽️وقتی پرسیدم متعلق به کدام شهید است؟ ایشان فرمود که نامش را نمیدانم سپس به آقا میثم، فرزندش گفت که برود و آن عکس را بیاورد. ◽️دقایقی بعد که صحبتها درباره عظمت شهدا گل انداخته بود، آقا گفت: «حتما باید شما اون عکس رو ببینید.» ◽️سپس رو به میثم کرد و مجددا گفت: «شما برو اون عکس شهید رو از اتاق من بیار» که آقا میثم رفت و سرانجام عکس را آورد. ◽️کارت پستال کوچکی بود از شهیدی با بادگیر آبی، که بر زمین تفتیده شلمچه آرام گرفته بود. ◽️عکس را که آورد، آقا با احترام و ادب خاصی آن را به دست گرفت و رو به ما نشان داد، همان طور که آن را جلوی چشم ما گرفته بود، فرمود: ◽️«شما به چهره این شهید نگاه کنید، چقدر معصوم و زیباست ... الله اکبر ... من این را در اتاق خودم گذاشته‌ام و به آن خیلی علاقه دارم» ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_عشق_که_در_نمیزند 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ #قسمت_هفدهم ( ادامه داستان از زبان نازنین
💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ ( ادامه داستان از زبان علی) دو تا بچه‌ها رو برداشتم و به هیچ کسی اجازه نمیدادم بیاد خونه، فقط هر از گاهی مادرم میومد و زهرای ۴۰ روزه رو حمام میبرد.🛁 ۴۰ روز از رفتنت میگذره نرجس کجا رفتی ببین با رفتنت زندگیمون شده جهنم😔 کار شب تا روز امیرطاها شده بهونه گرفتنت، زهراام که مادرشو میخواد کجایی ببینی زهرا شده کپی تو مگه نمیگفتی دوست دارم یه روز دختردار بشم👧 و مثل خودم بشه مگه نمی‌خواستی لباسهای گل گلی کوتاه تنش کنی.... پس چیشد کجا رفتی یعنی من اینقدر بد بودم که انقدر زود رفتی....😭😭 تقه‌ای به در خورد فهمیدم مادره چندبار صدام کرد - علی علی مادر کجایی؟ این بچه غش کرد از گریه😭 معلومه حواست کجاست؟! بلند شدم رفتم سمت حال، مادر راست میگفت زهرا یه ریز گریه میکرد.امیر طاهاام که صبحی خالش با خودش بردش خونشون.... - مامان‌ - چه عجب بالاخره حرف زدی! جون مامان ساکم و انداختم جلوش و و گفتم : - دارم میرم - کجا مادر⁉️ - همون جایی که تاحالا بودم این خونه بدون نرجس واسه من معنی نداره😢😢😢 -معلومه داری چی میگی؟ پس بچه‌هات چی؟ - امانت پیش شما باشن.... همه چی رو برداشته بودم واسه آخرین بار آلبوم عروسیمون و برداشتم که متوجه نامه‌ای✉️ شدم نامه رو برداشتم. ساکمو رو دوشم انداختم و گفتم من دارم میرم، مادر جون تو و این بچه‌هام و بعد خدا به شما میسپارمشون.🍃 از خونه رفتم بیرون اول رفتم سر خاک نرجس اونجا نامه رو باز کردم و خوندم نوشته بود.: به نام کسی که دوری رو آفرید تا قدر باهم بودن رو بدونیم. سلام عزیزم نمیدونم این حرفا آخرین حرفای من به تو هست یا نه ولی بزار بگم حرفامو. علی امروز سه روزه حتی صدات و نشنیدم گفته بودمت بدون تو طاقت نمیارم علی گفته بودم اگه یه تار مو از سرت کم بشه من نابود میشم. امروز امیرطاها میگه : ماما بابام کو ؟ کی میاد؟ جوابی نداشتم قانعش کنم! تو که میدونستی پسرت خیلی وابستته چرا رفتی. علی دوست دارم دخترمون که دنیا اومد فقط تو راه بی بی فاطمه زهرا ( س) بزرگش کنم دوست دارم خانوم بارش بیارم. دخترم باید عاشق اقا اباعبداا... باشه. علی امروز یه لباس صورتی خشگل واسش گرفتم پس کجایی تو بیای لباسهای بچتو ببینی علی؟ علی اگه من یه روزی نبودم مراقب بچه‌هامون باش هم واسشون مادر باش و هم پدر. علی جات خیلی خالیه تو خونه کاش بتونم یبار دیگه ببینم... یادت نره یه چیزیا!!! که من عاشقتم عاشق تو و زندگیم. ان‌شاءالله سالم برگردی🌼 اشک چشمام💧 نامه ملکه‌ام رو خیس کرده بود. کجایی ملکه من بیا ببین برگشتم بیا لباس‌های خشکل دخترت و تنش کن... دیگه بدون تو موندنم فایده ندارد نرجسی منو ببخش ولی زندگی‌ام بدون تو معنی نداره اومدم باهات خداحافظی کنم. دارم میرم سوریه نمی‌خوای مثل همیشه آب پشت سرم بریزی⁉️ بلند شو بزار یبار دیگه ببینمت من دارم میرم و دیگه بر نمیگردم. اخه به ذوق دیدن کی برگردم اگه تاحالا برمیگشتم به ذوق دیدن تو بوده. حالا که نیستی منم برنمی‌گردم منو ببخش میخوام برم و شهید🌷 بشم. طاقت دوری تو رو ندارم میخوام زودتر اون دنیا ببینمت. یه بوسه رو سنگ قبرش زدم و راه افتادم....🍃🍃 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ بانو shiva_f@ 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 #پنج‌شنبه‌های_دلتنگی ◽️پرنده‌ها در بهشت زهرا پایین می‌آیند روی سنگها و قابها می‌نشینند و آرام شروع می‌کنند به فاتحه و ذکر ... ◽️اما امان از لحظه‌ای که لنز دوربین را حس کنند، حالا هر دوربینی... به آنی همه‌شان بلند می‌شوند و فرار می‌کنند ◽️پرنده‌ها اهل ریا نیستند!!! #یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سیره_شهدا #شهید_مهدی_زین‌الدین ◽️خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود، من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد. لباسها را که دید، گفت «تو این شرایط جنگی وابسته‌ام میکنین به دنیا!!» گفتم«آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماهام سربزنی؟» ◽️بالاخره لباسها را پوشید، وقتی آمد، دوباره همان لباسهای کهنه تنش بود. چیزی نپرسیدم. خودش گفت «یکی از بچه‌های سپاه مراسم عقدش بود لباس درست و حسابی نداشت» #یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #کلام_نور 🌹وأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ 🌿از آنچه به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!» #قرآن_کریم #سوره_المنافقون_آیه_10 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
﷽ #حدیث_روز ⇧⇧ #جمعـــــہ ☀️ ۲۲ آذر ۱۳۹۸ 🌙 ۱۶ ربیع‌الثانی ۱۴۴۱ 🌲 13 دسامبــــر 2019 📿 ذڪــــــر روز ⇩⇩ #اَللَّهُـمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّـدٍﷺوَآلِ‌مُحَمـَّدﷺ ✨روز زیارتی ⇩⇩ ▫️حضرت بقیة‌الله الاعظم (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) #اَلسَّلامُ‌عَلَیْکَ‌یااَباعَبْدِاللَّه‌ِالْحُسَیْنْ #السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌‌المهــدی #الّلهُــمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــ‌الْفَـــــــرَج ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #سلام_بر_شهدا دل به صاحبِ دل سپردن کارِ مردان خداست ... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانه #ســــــلامــ #صبحتون_بخیـــــر #دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 #شهید_ناصر_اربابیان #ولادت : ۱۳۴۱/۹/۲۲ #محل_تولد : تهران #شهادت : ۱۳۶۷/۴/۲۲ #محل_شهادت : فکه 🔺جانشین فرمانده گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 #برگی_از_خاطرات ◽️این نقل #شهید_همت رو برای اولین بار از زبان سردار شهید تخریب حاج ناصر اربابیان شنیدم که از قول این شهید می‌گفت: "اگر ۱۰۰ تومان به من بدهند و بگویند خرج عملیات کن، من ۹۰ تومان اون رو خرج آموزش می‌کنم و ۱۰ تومان خرج خود عملیات". ◽️شاید در نگاه اول این جمله ساده و پیش پا افتاده باشد اما اگر کمی دقت کنیم به درایت و دور اندیشی صاحب این کلام باید آفرین گفت. #مربی_همیشه_خندان_گردان‌تخریب #سالروز_ولادت #یادش_با_ذکر_صلوات #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
°•|🌿🌹 💢 #تلنگر ◽️تا رمز عملیات رو گفتم، دیدم داره آب قمقمه‌اش رو خالی میکنه روی خاک! ◽️با تعجب گفتم: پانزده کیلومتر راهه...! چرا آب رو میریزی...؟! ◽️گفت: مگه نگفتی رمز عملیات "یا ابوالفضل العباس"... من شرم میکنم با اسم آقا برم عملیات و با خودم آب ببرم...!!! #السلام_علیک_یا_قمر_بنی‌هاشم #السلام_علیک_یا_ابالفضل ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_عشق_که_در_نمیزند 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ #قسمت_هجدهم ( ادامه داستان از زبان علی) د
💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ (بقیه داستان از زبان مادر علی) هیچ کدوم نتونستیم مانع رفتن علی بشیم. من مونده بودم و دو تا امانتهای علی و نرجس. دو ماه بیشتر نگذشته بود. صبح با صدای تلفن☎️ از خواب بیدار شدم - سلام - سلام خانم سلطانی؟! - بله بفرمایید! - شما مادر علی سلطانی هستید درسته؟ - بله خودمم چیزی شده⁉️ - من به شما تسلیت میگم دیشب پسر شما تو عملیات شهید🌷 شدن. - گوشی از دستم افتاد زمین و بی حال نشستم رو زمین. محسن با دیدن من گفت چیشده⁉️ گوشی رو برداشت و اونم فهمید چه خاکی به سرمون شده.... علی‌ام رفت و این دوتا بچه یتیم شدن.😭😭 امیرطاهای دو و نیم ساله که بیدار شده بود اومد پیشم و گفت: مامان جون بابا بود⁉️ چی برام گفت! بغلش کردم و اشک میریختم😭😭نگاهش کردم و گفتم: عزیزم بابات رفته پیش خدا پیش مامانیت - با بغض نگاهم کرد و گفت : یعنی بابا دیگه مثل مامانم نمیاد؟ حرفی نداشتم بزنم و فقط گریه میکردم😭😭😭 ....... دو هفته بعد لباسها و وصیتش به دستمون رسید نوشته بود: سلام مامان بابای عزیزم من دیگه نمیتونم اون روی زیباتون و ببینم امیداورم منو حلال کرده باشید ازتون خواهش میکنم هیچ وقت بچه‌های من و نرجس رو تنها نذارید آخرین نامه‌ی✉️ نرجسم گذاشتم براتون. به خواست خودش دخترش رو مثل بی بی فاطمه زهرا تربیت کنید. امیدوارم من رو بخشیده باشید یا علی👋 .......... کتاب خاطرات مادرم و بستم و گذاشتم کنار مزار مامان. اشکام😢 رو پاک کردم و گفتم بیست سال گذشته از اون ماجرا من امروز دانشگاه تو بهترین رتبه پزشکی قبول شدم👨‍🎓 مامانی، ببین چقدر بزرگ شدم. پس چرا تو‌ نیستی مامان چرا تو و بابا نیستید که واسه قبولی من جشن بگیرید. مامان میدونی دو هفته دیگه عروسی امیرطاهاست داره با یسنا بچه خاله نازی ازدواج میکنه.💞 تو این مدت داداشیم همه جوره پشتم بودن، مامان لحظه‌های شیرینی‌ام داشتیم تو زندگی. همیشه یه حسرت تو دلمون مونده اونم بودن مامان بابا پیشمونه😔😔. مادر جون بعد شما هیچی واسه ما کم نذاشته دو سالی میشه برگشتیم‌ خونه خودمون. بعد فوت مادر جون که یه سال بعد باباجون فوت کرد ماهم برگشتیم خونه خودمون. زندگیمون میگذشت با خوبیا و بدیاش داداش امیرطاها مثل یه مرد واقعی پشتم بود. مامان کاش بودی خیلی حسرتها تو دل من و امیرطاها مونده کاش بودید...😔😔 برای مامان بابا فاتحه خوندم و گفتم: خدا رحمتتون کنه..🍃 📝 ⇩↯⇩ ✍ بانو shiva_f@ 💜══════ ✾💜 ✾ 💜✾ 👇👇 🆔 @Zahrahp http://eitaa.com/joinchat/2033647630C22e0467286
°•|🌿🌹 : ۱۳۵۲ : خراسان رضوی، خوشاب، روستای شم‌آباد : ۱۳۹۵/۹/۲۲ : تدمر - سوریه 🔺معاون عملیات یگان امنیتی سپاه امام علی بن ابی طالب (ع) 🔹🔹🔷💠🔷🔹🔹 💢 ◽️ما از همان ابتدا با هم عهد بسته بودیم قرار من و همسرم بر این بود که یکدیگر را در کارهای مستحبی شریک کنیم، ایشان هر کار مستجبی انجام میداد ثوابش برای من هم نوشته میشد. ◽️شهید جلالی نسب همان ابتدا به همسرش می‌گوید می‌خواهد همه زندگی‌اش خدمت به اسلام باشد و او هم به پاس این همراهی، در اجر جهادش سهیم خواهد بود. راوی👈همسر شهید ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯