eitaa logo
امام زادگان عشق
93 دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
345 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 🌷 وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَآجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُون َ 🍀 ترجمه:و هنگامى كه مؤمنان را ملاقات مى كنند، مى گویند: ایمان آوردیم، ولى هنگامى كه بعضى از آنها با بعضى دیگر خلوت مى كنند، مى گویند:چرا آنچه را كه خداوند براى شما گشوده بازگو مى كنید تا در پیشگاه پروردگارتان بر ضدّ شما به آن استدلال كنند؟پس آیا تعقّل نمى كنید؟ 🌸 بعضی از یهودی ها وقتى مسلمانان را مى دیدند، به آنها مى گفتند: چون اوصاف و نشانه هاى محمد صلى الله علیه وآله در تورات ما هست، ما نیز ایمان آورده ایم. ولى بعضى افراد وقتى به آنان مى رسیدند، آنان را مورد سرزنش و مؤاخذه قرار مى دادند كه چرا اوصاف و نشانه هاى محمد صلى الله علیه وآله را براى مسلمانان بازگو مى كنید؟ اگر آنچه در تورات است به آنها خبر دهید، روز قیامت علیه شما به كار مى گیرند. 🔹 پيام های آیه ۷۶سوره بقره 🔹 ✅ وقتى حقیقت را فهمید، باید از آن پیروى كند و نباید با تهدید دیگران و نفوذ مقام این و آن، حقیقت را نادیده بگیرد. «قالوا اتحدثونهم بما ...» ✅ در نظر ، نفاق و كتمان حقیقت براى حفظ موقعیّت و تعصّب نابجا، نشانه ى عقل و عاقلانه عمل كردن است. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
❤️✨❤️﷽ ✋ السلام_علیک_یاسیدالشهدا ✨بہ رسم با ادبان احتـرام اضافہ ڪنیم ✨براے عـرض ارادٺ قیـام اضافہ ڪنیم ✨بہ سمٺ حضرٺ خم شویم همہ ✨بہ ذڪرصبح ڪمےهم اضافہ ڪنیم سلام✋ 🌸 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز جماعت مدافعان حرم زیر باران گلوله به روایت شهید صدر زاده وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـ‌هـداءِ والصِّـدیقیــن💠 ✒️ 🍁خبر دادند ڪه ستونے از خودروهاـے ضد انقلاب از جاده هاـے مرزـے وارد ڪشور شدند. 🍁بالگرد همراه با یڪ بالگرد دیگر بہ پرواز درآمد در میان ارتفاعات متوجہ ستون ضدـانقلاب شد. 🍁 شیرودـے بہ سمت ابتداـے ستون شیرجه رفت و شروع به شلیڪ ڪرد خودرو هاـے ضد انقلاب یڪے یڪے در آتش مےسوخت 🍁بالگرد دوم نیز همین ڪار را انجام داد بعد هم پشت بیسیم بہ شیرودـے اعلام ڪرد: مهمات من تمام شد. 🍁من بر میگردم شیرودـے هم آماده بازگشت شد نگاه دیگرـے به جاده انداخت. همہ ماشین ها در حال سوختن بودند. 🍁یڪ دفعہ دید ڪه فرمانده ضد انقلاب سوار بر یڪ جیپ فرار ڪرد! شیرودـے به سراغ او رفت. اما حتے یڪ گلولہ نداشت 🍁فڪرـے به ذهنش رسید او ڪاری ڪرد ڪه ڪمڪ خلبانش ، هنوز هم از نقل این ماجـرا وحشت دارد! 🍁بالگرد را آن قدر پایین برد ڪه پشت ماشین قرار گرفت. بعد هم با اسڪے هاـے زیر بالگرد به شیشہ عقب ماشین زد و خودرو را از روـے جاده بلند ڪرد ! 🍁روـے دره ڪه قرار گرفت ، سر بالگرد را پایین آورد. لحظاتے بعد در انتهای دره صداـے انفجار آمد حالا مأموریت تمام شده بود شیرودـے آماده بازگشت شد. 📘برگرفتہ از ڪتاب بر فراز آسمـان 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دیگه چه دعاییه؟؟؟😳 الهی نه آمین 😂🤣 ✨¦↫" 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
*⭐ نابغه جنگ ⭐* *نحیف بود و لاغر مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی* *❤️نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی ست.* *او کسی نیست جز غلامحسن افشردی معروف به حسن باقری فرمانده شجاع و کارآمد دوران جنگ* *💠اگر خسته شدیم باید بدانیم؛ کجای کار اشکال دارد. وگرنه، کار برای خدا که خستگی ندارد. لذت بخش است...* *🌷شهید حسن باقری ۹بهمن ماه سالروز شهادت* *به امید شفاعت شهدا🌹* *هدیه کنیم صلواتی به ارواح مطهرهمه شهدا* *الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ* 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌟 امام خامنه ای: ✨ نقش قرآن در تربیت فرزند 🌸اگر زن ها با قرآن مأنوس بشوند ، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد ؛ چون انسان های نسل بعد در دامن زن پرورش پیدا می کند و زن آشنای با قرآن و مأنوس با قرآن و متفاهم با مفاهیم قرآن ، خیلی می توانند در تربیت فرزند تاثیراتی داشته باشند . (کتاب فصل بذرپاشی- سخنرانی امام خامنه ای- ۱۵/ ۱۰/ ۱۳۷۹) 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
| ۱۲۷ در هتل، ساعتی به استراحت گذشت. مادر شهید صابری صدایم کرد: «سمیه خانم بیا خریدام رو ببین!» رفتم و دیدم. دیدن سوغاتی هایی که دیگران خریده بودند یکی از لذت های من بود. بعد فکری به ذهنم رسید: «حاج خانم رفتم و دیدم. دیدن سوغاتی هایی که دیگران خریده بودند یکی از لذت های من بود. بعد فکری به ذهنم رسید: «حاج خانم میشه فاطمه رو پیش شما بگذاریم و بریم خرید؟» چشمانش برق زد: «به شرطی که زود برگردین و خریداتون رو هم اول از همه به من نشون بدین» با خوشحالی قبول کردم. محمدعلی را آماده و تو را که خواب بودی بیدار کردم. فاطمه را پیش مادر شهید صابری گذاشتم و رفتیم، اما این بار پیاده رفتیم. دستهایت را قلاب کرده بودی دور شانه ام. اگر هم محمدعلی را می گرفتی باز دستت را دور شانه ام می انداختی. سر راه روسری خریدیم. گفتم: «چون حضرت زینب (س) تو رو رسما توی این شب به من داده و سالگرد ازدواجمونه، دوست دارم شیرینی بخرم و توی حرم پخش کنم.» روبه روی هتل یک قنادی بود، رفتیم آنجا. نگاهی به شیرینی ها کردی و گفتی: «ما که سلیقه اینا رو نمیدونیم! بهتره پولش رو بدی ایستگاه صلواتی حرم، خودشون هرچی دوست داشتن بخرن!»
در وقت برگشت گفتی: «میخوام برای بچه ها جوراب بخرم، تو جنس جورابا رو خوب میشناسی، بیا جنسی انتخاب کن که پای بچه ها عرق نکنه.» در حال انتخاب جوراب بودم که کسی از پشت زد روی شانه ات. فهمیدم فرماندهات کار داشته و آن سرباز را فرستاده دنبالت، ولی چون دیده دست دور گردنم انداختی خجالت کشیده جلو بیاید. پیغامش این بود که فردا بروی حلب، گفتی: «چشم!» پول جوراب ها را حساب کردی. شماره فرمانده را گرفتی و بعد از صحبت با او گوشی را به من دادی. - فرمانده میخواد با تو صحبت کنه! گوشی را گرفتم و او گفت: «دست شما درد نکنه که دوری رو تحمل میکنین و اجازه میدین سید ابراهیم بیاد اینجا. او یکی از بهترین نیروهای ماست. به سید گفتم سیصد دلار به حساب من براتون خرید کنه.» تشکر کردم. بعد از رفتن سرباز گفتی: خب حالا با این سیصد دلار چی میخری؟ به نظرم بیا یه گوشی بخر!» . نه تو گوشیت رو به من بده، من برات گوشی جدید میخرم. این سیصد دلار رو هم نگه می دارم با پول النگویی که فروختم النگو میخرم. محمدعلی که بغلت بود، شست پایش را به دهان برده و می مکید و تو ذوق کرده بودی. گوشی ات را دادی به من: «فعلا یه عکس از من و محمدعلی بگیر!» عکس گرفتم و برگشتیم هتل خریدهایمان را به مادر شهید صابری نشان دادیم و با فاطمه برگشتیم اتاقمان. ⬅️ .... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷