eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
327 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
«اِلهی اِنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهُول...» -خدایا، کاری کن منو با تو بشناسن هر کسی با رفیقش شناخته میشه! 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
-شهدا دربازگشت ازمشهد مقدس تصمیم گرفتم به زیارت فرزندم در گلزار شهدا به امامزاده بروم به آنجا که رسیدم خانمی بطرفم آمد واشک ریزان مرا درآغوش گرفت علت را که پرسیدم گفت: اهل شیراز هستم و قصد داشتم دراین شهر با پخت شیرینی امرار معاش کنم ولی موفق نشدم تا این که به شهید شما متوسل شدم واو درخواب مرا به لطف خدا امیدوارکرد و در حال حاضر گارگاهی دارم که باچند نفرمشغولیم خدا را شکرازکارم راضی هستم. راوی مادر شهید قبل از شهادت پسرم خواب دیدم یک آقای عربی که شال سبزبه کمر داشت به اصرارمی خواست کفنی که نزدم بود رابگیرد ولی من موافقت نمی کردم بالاخره تقاضاکرد پارچه سبزی را که یکی از دوستان از سوریه برای سفره عید غدیربرایم آورده بود را به او بدهم و با گرفتن آن بمن گفت پسرت سید شد. فردای آن روز قبل ازاذان مغرب که محمدرضا از سوریه زنگ زد خواب رابرایش تعریف کردم واو از ته دل خندید وگفت به آرزویم خواهم رسید و روز بعد خبر شهادت او را به ما دادند. راوی مادر شهید : شهید به خوابم آمده بود باشهید شیبانی دردل وگلایه کردم که تورفتی ومن ماندم.الان که جنگ در سوریه تمام شده دیگه راه شهادت بسته شده است چکار کنم ایشان جواب دادند:چند کار را انجام بده هرکجا باشی شهادت به دنبالت می آید شما بهترین دوستان من بودید اگر صبر کنید خداوند اجر دوشهید که به ما داده به شما اجربیشتری خواهد داد من‌خوشحال شدم وگفتم داری شکسته نفسی می کنی محمدرضا ماکجا وشما کجا بعد گفتم چکار کنم ، شهید گفت اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد دوم: نماز اول وقت ترک نشود سوم: به نامحرم نگاه نکنید چهارم: به کودکان با مهربانی رفتارکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای حاشیه‌نشینان کار می‌کرد، اما خدا او را به متن جامعه آورد. این سنت خداست. راه در رو ندارد. کجا فرار می‌کنی ای شیخ؟! بایست! خدا را با تو کاری‌ست که خلق باید بدانند. چیزی بین تو و اوست که بین تو و او نمی‌ماند. اخلاص، شاید قایم‌باشک‌بازی نیت‌ها با مردم باشد، اما کار خدای مردم افشاگری‌ مخلصان است. اگر خدا برای عاصیان ستارالعیوب است، برای خالصان رازدار نیست. و برای انتخاب شهید، خدا گل یا پوچ بازی نمی‌کند. مرگ تصادفی در کار و بار او نیست و شهادت، پادشاه مرگ‌هاست که از سلسله‌ی اولیای الهی به عزیز دردانه‌های خدا به ارث می‌رسد. و ماه صیام، اتوبان چهاربانده‌ی بندگان زرنگ خداست که در آن می‌تازند و از روزه به روزی می‌رسند. و حرم امام معصوم، نسخه‌ی اورجینالی‌ست که بهشت را از روی آن کپی کرده‌اند. و زیارت، فرصت سر از آب برآوردن و نفس‌چاق‌کردن شناگری‌ست که باید عرض دنیا را شنا کند و دامن به آب نیالاید. بایست ای شیخ مخلصِ روزه‌دارِ زائرِ شهید! خدا را با تو کاری هست... ✍‌‌
🔸بچه های زینبیون میگفتند: پدر ماست! راست میگفتند؛ وقتی برای خانواده شهدا و جانبازان مشکلی پیش می آمد، این حیدر بود که وسط می آمد. 🔹آنها میگفتند: هیچ فرمانده ای به خوبی حیدر با آنها برخورد نکرد او در کنار یک سفره با انها هم غذا میشد و مراقب خانواده هایشان بود. 🔸استعداد بالایی در فرماندهی نیروها داشت و به خاطر اخلاق حسنه‌اش، افراد زیادی را جذب خود کرده بود و از محبوبیت بالایی میان نیروهایش برخوردار بود. 🔹بسیار متواضع بود و تا زمان شهادت نزدیکانش هم نمی‌دانستند که فرمانده گروه‌های مقاومت را بر عهده داشته است. محمد جنتی در حماه سوریه منطقه تل ترابی به شهادت رسید و همچون حضرت عباس(ع) سر و دستش را فدا کرد.. 🔸سردار سلیمانی درباره این فرمانده شهید گفته بود: «حیدر یکی از بهترین‌هایم بود.» 📎فرماندهٔ تیپ زینبیون 🌷 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوووری 👈👈👈چاقو با طراحی جدید برای ورود به حرم ها که از دید مسئولان بازرسی پنهان می‌شود 😱 قابل توجه همگی مسئولین گیت های بازرسی ، در تمامی گروه ها اطلاع و انتشار دهید ...
Tahdir joze4.mp3
4.12M
🎤 جزء ۴ 📖 تند خوانی 🎙معتز آقایی
جعفر جهروتی مرحله دوم عملیات رمضان که شد، ما نبودیم. یعنی تیپ در سوریه و لبنان بود. وقتی برگشتیم، شهید همت مسوولیت تیم را برعهده گرفت. من در مرحلة پنجم عملیات مسوولیت مهندسی رزمی را بر عهده داشتم و مسوولیت گردان تخریب هم به عهده من بود. ماموریت ما جوری بود که روز و شب باید کار می‌کردیم.گردان تخریب باید جلوی گردان‌های عمل‌کننده راه می‌افتاد و معبر باز می‌کرد و برای مهندسی هم باید 17کیلومتر خاکریز می‌زدیم تا کاری کنیم که دشمن از پهلو نتواند سمت ما بیاید و مجبور شود نیرو‌ها را دور بزند. روبه‌روی ما مثلثی‌ها و کانال پرورش ماهی قرار داشت و سمت راست ما خالی بود. ما در این عملیات با حاج همت مشورت کردیم که بیاییم با وجود طولانی بودن خاکریز، شب قبل از عملیات یک مقدار از خاکریز را به سمت خاکریز دشمن بزنیم. این کار را شروع کردیم و همین باعث شد دشمن از عملیات ما مطلع شود. ولی چاره دیگری نداشتیم. این خاکریز باید بین خط ما و خط عراقی‌ها زده می‌شد؛ یعنی میان مرز و کانال پرورش ماهی و مثلثی‌ها. شب قبل از آن مقداری خاکریز زده بودیم و آن شب باید برای ادامه خاکریز قبلی، خاکریز عراقی‌ها را رد می‌کردیم و می‌رفتیم سمت مثلثی سوم. آن شب من خودم جلوی بولدوزرها راه افتادم. تصور کنید دشمن از عملیات ما کاملا مطلع بود و نمی‌خواست ما به مقصد خودمان برسیم. خاکریز عراق را که رد کردیم، من برای اولین بار در جبهه جنگ، دیدم که هواپیمای عراقی در شب می‌آمد و با ریختن منور تمام منطقه را مثل روز روشن می‌کرد. از آن طرف هم عراق آتش سنگینی می‌ریخت و این آتش آنقدر زیاد بود که وقتی ما به پشت میدان مین رسیدیم، اصلا جرات تکان خوردن نداشتیم. باز همانجا بود که ما برای اولین بار دیدیم دشمن در آن عملیات از گلوله‌های آتش‌زا استفاده می‌کند؛ گلوله‌هایی که وقتی به بچه‌ها می‌خورد، بچه‌ها آتش می‌گرفتند و می‌سوختند. حالا رسیده بودیم به میدان مین. آتش دشمن به قدری زیاد بود که بچه‌های تیپ علی ابن‌ابی‌طالب (ع) نتوانستند از میدان مین رد شوند و چیزی حدود 450 نفر از بچه‌ها آنجا شهید شدند. دیگر از بچه‌های تخریب هم خبری نبود. همه‌شان یا شهید شده بودند یا مجروح. همه چیز آنجا حسابی به هم ریخته بود. من راه افتادم وسط میدان مین. چون هیچ کسی آنجا نبود. باید سیم تله‌ها را برای خنثی کردن مین‌ها قطع می‌کردم، اما سیم‌چین همراهم نبود. مجبور شدم با دندان سیم تله‌ها را باز کنم و هر طور که شده مین‌ها را خنثی کنم. هوا دیگر داشت روشن می‌شد. ما یکدفعه دیدیم از پشت سر چند گلولة تانک به سمت خاکریز آمد. فهمیدیم که پشت سرمان نا امن است. آنجا حدود 30 لودر و بولدوزر داشتیم که دو تا از بولدوزرهایمان از بین رفته بود و یک لودرمان را هم زده بودند. راننده لودرها همه خسته بودند و دیگر توان کار کردن نداشتند. آنجا شهید «محسن حیات‌پور» همراه تیپ بی‌سیم به کمک من آمد. من هم قطب‌نما را به دست او دادم و گفتم او به جای من جلوی بولدوزرها حرکت کند. خودم هم چند گونی کمپوت از ماشین تیپ بی‌سیم برداشتم و یکی یکی باز می‌کردم و به راننده‌های بولدوزر می‌دادم تا بخورند و به کارشان ادامه بدهند.راننده ها خسته شده بودند.در میان همه آنها یک جوان 16، 17 ساله بسیجی که راننده لودر بود ایستاد و گفت من حاضرم خاکریز را ادامه بدهم. این در حالی بود که لودرها را چون زیاد بالا می‌آمدند عراقی‌ها می‌زدند و باید قبل از لودر، بولدوزر منطقه را دپو می‌کرد . اما این جوان که اصفهانی هم بود مصرانه می‌خواست کار کند و سرسختی او غیرت بقیه راننده‌ها را هم تحریک کرد و همه بعد از او آماده شدند تا کار کنند. تا دو کیلومتر خاکریز دوجداره را ادامه دادیم که یک‌دفعه لودر نوجوان 16 ساله را زدند و او همانجا شهید شد 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
| ۳۵ خبر پیدا شدن پیکر هادی درست زمانی پخش شد که قرار بود شب جمعه، یعنی شب اول ایام فاطمیه در مسجد موسی ابن جعفر (ع) تهران برای او مراسم برگزار شود. همزمان با مراسم اعلام شد که امروز پنجشنبه، برای شهید هادی ذوالفقاری چهار مراسم تشییع برگزار شده! هادی وصیت کرده بود پیکرش را در سامرا، کاظمین، کربلا و نجف طواف دهند. این وصیت بعید بود اجرا شود؛ زیرا عراقیها شهدای خود را بود. چنین جمعیتی حتی در تشییع علما و فرماندهان دیده نشده بود. مرحوم آیت الله آصفی (نماینده مقام معظم رهبری هم در نجف بر پیکر هادی نماز خواند. در آخر هم همه جمعیتی که برای تشییع پیکر هادی آمده بودند برای تدفین به سمت وادی السلام رفتند. می گویند عراقیها در نجف برای شهدای خودشان تشییع خوبی در حرمها راه می اندازند، ولی بعد از آنکه می خواهند شهید را دفن کنند، همه می روند و فقط چند نفر می مانند. ولی در تشییع پیکر هادی همه چیز فرق کرد. صدها نفر وارد وادی السلام شدند. خود عراقیها هم از شرکت چنین جمعیتی در مراسم تدفین شهید تعجب کرده بودند و می گفتند این شهید استثنایی است. اما نکته دیگر اینکه قطعه شهدای عراق در نجف از حرم حضرت امیر (ع) فاصله بسیاری دارد اما مزار هادی به حرم حضرت علی (ع) بسیار نزدیک است. این قبر متعلق به یکی از دوستان هادی بود که او هم قبر را برای مادرش در نظر داشت، اما هادی قبل از اعزام با او صحبت کرد. او هم مادرش را راضی نمود تا مزار را برای هادی قرار دهد. یکی از دوستانش می گفت: هادی در این روزهای آخر، بیشتر شبها و سحرها بر سر مزاری که برای خودش در نظر گرفته بود.
حاضر می شد و دعا و نماز می خواند. دست آخر درست در شب جمعه و شب اول فاطمیه، در همان مزار کمی جلوتر از قبر علامه سید علی قاضی به خاک سپرده شد. شهید ذوالفقاری وصیتهای عجیبی برای تدفین داشت که عمل کردنش مشکل بود، اما به خواست خدا همه اش تحقق یافت. او وصیت کرده بود قبر مرا سیاهی بزنید و بعد مرا در آن دفن کنید! اما امکانش نبود، قبرهای نجف به شکلی است که ماسه های سستی دارد. ممکن است خیلی ساده فرو بریزد. هادی در معرکه شهید شد و غسل نداشت. خودش قبلا پرچم سیاهی تهیه کرده بود که خیلی ناگهانی پیکرش را در میان آن پرچم پیچیدند و در قبر قرار دادند! ناخواسته كل قبرش سیاه و وصیت شهید عملی به گفته دوستانش یک شال «یا فاطم الزهرا (س)» هم بود که آن را روی صورتش گذاشتند و به خواست خودش بالای سنگ لحد شهید نوشتند: یا زهرا (س) اما همه دوستان و آشنایان بر این باورند که شاید علت این مفقودیت ارادت ویژه شهید به حضرت زهرا (س) بوده. چون وقتی پیکر او با این تأخیر چندروزه پیدا شد، آغاز ایام فاطمیه بود. شبی که او به خاک سپرده شد شب اول فاطمیه بود. دوستانش می گویند بعد از شهادت هادی وقتی به خانه اش رفتیم دیدیم حتی سجاده اش پهن بوده است. انگار که او بعد از نماز برای رفتن و جنگیدن به قدر سجاده جمع کردنی هم درنگ نکرده است. گرامی با ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌐جزییاتی از هویت ضارب ۳ روحانی در حرم رضوی(ع)؛ضارب افغانستانی نبود 🔹روز گذشته فردی مسلح به سلاح سرد (چاقو) با حمله به سه روحانی در صحن پیامبر اعظم(ص) حرم مطهر رضوی(ع) یکی از آنها را به شهادت رساند و دو روحانی دیگر را زخمی کرد که حال یکی از آنها تا کنون وخیم است. 🔹 ضارب، فردی ۲۱ ساله، به نام «عبداللطیف مرادی» ازبک تبار است که یکسال پیش به صورت غیرقانونی از مرز پاکستان وارد ایران شده و سپس در مشهد مقدس اقامت گزیده است. 🔹او به همراه برادرش در یک باربری در مشهد کار می‌کردند و در منطقه مهرآباد مشهد سکونت داشته‌اند. 🔹«عبداللطیف مرادی» برخلاف مسلمانان اهل سنت، دارای تفکرات تکفیری است که شیعیان را رافضی و مجوس می‌داند و معتقد است باید خون آنان ریخته شود. 🔹وی ساعت ۱۳ روز گذشته با همراه داشتن یک چاقوی نسبتاً بزرگ وارد حرم رضوی(ع) می‌شود و در صحن پیامبر اعظم(ص) منتظر می‌ماند تا به افرادی که در لباس روحانیت هستند حمله کند. 🔹بدین ترتیب او ساعت ۱۴ و ۱۶ دقیقه به سمت سه روحانی حمله کرده و با ضربات چاقو آنها را مورد ضربه قرار می‌دهد. 🔹 او فقط به یکی از این روحانیون ۲۰ ضربه چاقو زده است که احتمالاً همان طلبه‌ای است که به شهادت نائل شد. 🔹۶ متهم به همکاری با او، از جمله دو برادر «عبداللطیف مرادی» نیز توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده‌اند و تحقیقات از آنها ادامه دارد./تسنیم 🆘 @Roshangari_ir
🔰 🔻امام خامنه‌ای: شما جوانانی که برادرانتان شهید شدند، پدرانتان در جبهه‌ نبرد حق با باطل جان دادند، باید جلوتر از دیگران باشید.
‌ ‌‌🍃 روز اول عید امسال بهش زنگ زدم گفتم برای اسکان زائرها مسجد می‌خوایم. گفت اومدم راهیان نور؛ ولی از فاصله ۲ هزار کیلومتری چند دَه مسجد رو برا اسکان زائرای علی‌بن‌موسی الرضا هماهنگ کرد. 💬 حسن افکار 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📸افطار غریبانه امّ‌الاسرای فلسطین 🔹تصویر امّ‌ناصر، مادر پنج اسیر فلسطینی بر سر سفره افطار
: 🔸انسانی که به برکت ماه رمضان، قدرتِ مبارزه با هوای نفس پیدا کرده، دستاورد بزرگی را به‌دست آورده است که باید آن را حفظ کند. انسانی که از عادت به هوسرانی و عادت زشت پاسخگویی مثبت به هوسها و شهوات رنج می‌برد، در ماه رمضان می‌تواند بر این عادت فائق آید؛ باید این را برای خود حفظ کند. همه بدبختی‌های بشر بر اثر پیروی از هوای نفس است. همه ظلم‌ها، همه تزویرها، همه نامردمی‌ها و بی‌عدالتی‌ها، همه جنگ‌های ظالمانه، همه حکومت‌های فاسد، همه تسلیم شدن و ظلم‌پذیری در میان ملت‌ها، ناشی از همین پیروی از هواهای نفسانی و تسلیم شدن در مقابل خواهش نفس است... ۱۳۷۸/۱۰/۱۸ 🔺
03 حجت الاسلام ضیایی.mp3
17.69M
و حجت‌الاسلام و المسلمین ۱۶ فروردین ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
04 فرحزاد.mp3
9.66M
حجت‌الاسلام و المسلمین چهارم ماه مبارک رمضان 🔻... 👇 🌷〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰🌷