eitaa logo
امام زادگان عشق
97 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
324 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  امام زادگان عشق
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌🌸دعای_روز_یکشنبه#🌸 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لا أَرْجُو إِلا فَضْلَهُ وَ لا أَخْشَى إِلّا عَدْلَهُ وَ لا أَعْتَمِدُ إِلّا قَوْلَهُ وَ لا أُمْسِكُ إِلّا بِحَبْلِهِ بِكَ أَسْتَجِيرُ يَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوَانِ مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مِنْ غِيَرِ الزَّمَانِ وَ تَوَاتُرِ الْأَحْزَانِ وَ طَوَارِقِ الْحَدَثَانِ وَ مِنِ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّأَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَ إِيَّاكَ أَسْتَرْشِدُ لِمَا فِيهِ الصَّلاحُ وَ الْإِصْلاحُ وَ بِكَ أَسْتَعِينُ فِيمَا يَقْتَرِنُ بِهِ النَّجَاحُ وَ الْإِنْجَاحُ وَ إِيَّاكَ أَرْغَبُ فِي لِبَاسِ الْعَافِيَةِ وَ تَمَامِهَا وَ شُمُولِ السَّلامَةِ وَ دَوَامِهَا وَ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَ أَحْتَرِزُ بِسُلْطَانِكَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطِينِ، ┅┅🍁✿❀🌺❀✿🍁┅┅ فَتَقَبَّلْ مَا كَانَ مِنْ صَلاتِي وَ صَوْمِي وَ اجْعَلْ غَدِي وَ مَا بَعْدَهُ أَفْضَلَ مِنْ سَاعَتِي وَ يَوْمِي وَ أَعِزَّنِي فِي عَشِيرَتِي وَ قَوْمِي وَ احْفَظْنِي فِي يَقَظَتِي وَ نَوْمِي فَأَنْتَ اللَّهُ خَيْرٌ حَافِظا وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ فِي يَوْمِي هَذَا وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْآحَادِ مِنَ الشِّرْكِ وَ الْإِلْحَادِ وَ أُخْلِصُ لَكَ دُعَائِي تَعَرُّضاً لِلْإِجَابَةِ وَ أُقِيمُ عَلَى طَاعَتِكَ رَجَاءً لِلْإِثَابَةِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَيْرِ خَلْقِكَ الدَّاعِي إِلَى حَقِّكَ وَ أَعِزَّنِي بِعِزِّكَ الَّذِي لا يُضَامُ وَ احْفَظْنِي بِعَيْنِكَ الَّتِي لا تَنَامُ وَ اخْتِمْ بِالانْقِطَاعِ إِلَيْكَ أَمْرِي وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
هدایت شده از  امام زادگان عشق
زیارتنامه‌شهدا۩شهیدسلیمانی.mp3
1.25M
🕊🕊🕊 زیارتنامه ی شهدا 🕊🕊🕊 ☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ 🌷السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَه ✋السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَه ❇️السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ الله 🌷السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله ✋السَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنین ❇️السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمین 🌷السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِح ✋السَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ الله ❇️باَبی اَنتُم وَ اُمّی 🌷طبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ✋وفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ❇️فیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹 🎙 با نوای آسمانی شهید سلیمانی 💔
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیه 80 سوره آل عمران 🌸 وَلَا يأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَاباً أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُّسْلِمُونَ‏ 🍀 ترجمه: و به شما فرمان نمى‏ دهد كه فرشتگان و انبیا را ارباب خود قرار دهید، آیا شما را به كفر فرمان دهد پس از آنکه تسلیم خدا شدید؟ 🌷 : جمع رب است رب یعنی تربیت کننده 🔶 در آیه قبل بیان شد که هیچ یک از پیامبران و فرستادگان الهی حق ندارد به بگوید: بندگان من باشید. موضوع این آیه هم در ادامه آیه قبلی می باشد. همانطور که پیامبران مردم را به پرستش خود دعوت نمی کردند، به پرستش و سایر پیامبران هم دعوت نمی کردند. و می فرماید: و لا یأمركم أن تتخذوا الملائكة و النبيين أربابا: و به شما فرمان نمی دهد که فرشتگان و انبیا را خود قرار دهید. این جمله از طرفی پاسخی است به مشرکان عرب که فرشتگان را دختران خدا می پنداشتند و نوعی ربوبیت برای فرشتگان قائل بودند و با این حال خود را پیروان آیین معرفی می کردند. و از طرفی دیگر پاسخی است به صابئین که فرشتگان را تا حد پرستش بالا می بردند. صابئین خود را پیروان حضرت یحیی می دانستند. 🔶 و از طرفی این آیه پاسخی است به یهود که عزیر را فرزند معرفی می کردند و از طرفی دیگر پاسخی است به که حضرت عیسی علیه السلام را فرزند خدا می دانستند و همه این ها شرک است و فقط خداوند هست که باید پرستش شود و خداوند نه فرزندی دارد نه پدر و مادری دارد. فقط یکی است. و در پایان آیه برای تأکید بیشتر می فرماید: أيأمركم بالكفر بعد إذ أنتم مسلمون: آیا شما را به کفر فرمان می دهد پس از آنکه تسلیم خدا شدید. یعنی، هرگز ممکن نیست که پیامبری پیدا شود و نخست مردم را به ایمان و دعوت کند سپس راه شرک را به آنها نشان دهد. یعنی پیامبران هستند و هرگز همچین چیزی اتفاق نمی افتد. 🔹 پيام های آیه80سوره آل عمران 🔹 ✅ هرگونه به شرک از سوى هر كسی كه باشد، ممنوع است. «ولایأمركم ان تتخذوا...» ✅ ، تنها انكار خدا نیست؛ بلكه پذیرش هرگونه ربّ و مستقل دانستن هر مخلوقى، كفر است. «تتّخذوا الملائكة و النبییّن ارباباً أیأمركم بالكفر» 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍂 یاد معلمانی بخیر ؛ که فضای درس و مشق را به کنار توپ و تانک بردند تا سرمشق جهاد را بطور عملی به شاگردان‌شان املا کنند ... سلام ✋ ‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
شھیداحمدمشلب‌می‌گفت؛ اگہ‌‌نگاھ‌بہ‌نامحرم‌روڪنترل‌کنۍ، نگاھ‌ِخداروزیت‌میشہ‌. .'! خیلےقشنگھ‌نہ‌:)؟ نگاه خدا روزیتون 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در حین عملیات محرم در مدرسه دهلران بچه های اطلاعات عملیات مقر داشتند. خیلی افراد آنجا بودند از جمله جبلی، کاظمی،صدرساداتی،عاصی زاده،ستوده،حسینی پور و بنده. حاج احمد کاظمی مرتب می امد به بچه ها سر می زد و از اوضاع و احوال می پرسید. یک روز جمعه همه نیروهای اطلاعات را جمع کرد و برایشان با همان لهجه شیرین نجف آبادی صحبت کرد. خیلی مطالب ارزشمندی گفت از انقلاب از امام از جبهه و جنگ و از فداکاری رزمندگان در عملیات های گذشته خیلی صحبت کرد؛ بعد به بچه ها گفت کی خسته است؟! بچه ها یک صدا فریاد زدند دشمن! حاج احمد گفت اگر حرفی دارید بپرسید یکی از بچه ها پرسید جنگ کی تمام می شود؟ گفت: جنگ ما با استکبار تا انقلاب حضرت مهدی(عج) ادامه دارد. بچه ها صلوات فرستادند؛ بعد رو کرد به عاصی زاده و گفت:آموزش وانتقال تجربه جلسات دینی و قران و توکل را در بین نیروهای اطلاعات عملیات واجب کن چون این ها رمز موفقیت بچه های اطلاعات عملیات می باشد. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سالن مطالعه
KayhanNews759797104121505755154463.pdf
12.75M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ امروز؛ یکشنبه‌ ۲۷ آذر ۱‌۴۰۱ ۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۴ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۲ تمام صفحات پی‌دی‌اف روزنامه‌های ایران، وطن امروز، شرق و اعتماد در "سالن مطالعه" ▪️🌺▪️-------------- 🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
🌸 کرامات شهدا ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگه: توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست. فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه ، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم. اونا رو چک کردم ، دیدم درسته. رفتم جسدش رو ببینم. کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده ، اشتباه شده ، این فرزند من نیست افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه می زنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده. هر چی گفتم باور نکردند.کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد. من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم.به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم. اما وقتی به کربلا رسیدم ، تصمیم گرفتم زحمت ادامه ی راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم. چهره ی آرام و زیبای آن جوان که نمی دانستم کدام خانواده انتظار او را می کشید ، دلم را آتش زد. خونین و پر از زخم ، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحه ای برایش خواندم و رفتم ... سال ها از آن قضیه گذشت.بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است . اسیر شده بود و بعد از مدتی با اسرا آزاد شد. به محض بازگشتش ، ازش پرسیدم: چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟ وقتی داستان مربوط به کارت و پلاکش رو برایم تعریف کرد ، مو به تنم سیخ شد پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی و خوش سیما اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم. حتی حاضر شد بهم پول هم بده. وقتی بهش دادم ، اصرار کرد که راضی باشم. بهش گفتم در صورتی راضی ام که بگی برای چی میخای. اون بسیجی گفت: من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم، قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام دفن بشم، می خوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید... 📚منبع:کتاب حکایت فرزندان فاطمه 1 صفحه 54 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : هشتاد و دوم حسین همزمان با ما به خانه رسید و دید که زهرا دارد گریه میکند مهدی از درد پا مینالد و وهب نای حرف زدن ندارد. مضطرب و نگران پرسید: «چی شده پروانه؟» میدانست که این آشفتگی از بمباران نیست. بمباران بخشی از زندگی ما و بقیه مردم شده بود و به آن عادت .داشتیم بدون سلام با بغضی که داشت خفهام میکرد گفتم «وهب رو دکتر...» و نگاهم به نگاه مظلوم وهب افتاد. نخواستم بگویم دکترجوابش کرده و بغضم ترکید حسین زهرا را بغل کرد، دست روی پیشانی گرگرفته و هب گذاشت و گفت: میبرمش ،همدان پیش دکتر ترابی.» پرسیدم: «کی؟» گفت: «همین الآن.» شبانه سوار ماشین شدیم و به همدان .آمدیم تشخیص دکتر ترابی برخلاف پزشک هندی بود برایش روزی سه بار آمپول پنی سیلین نوشت و گفت اگه آمپولها رو به موقع بزنه، سریه هفته خوب میشه با شنیدن این حرف، جان به تن مرده ام برگشت،سابقه نداشت که حسین یک هفته کامل کنار بچه ها باشد وهب را بر میداشت و روزی سه مرتبه به درمانگاه میبرد. بعد از یک هفته، وهب خیلی ضعیف شد، اما نگران درس و مشقش بود و همین نگرانی نشانه خوب شدن کامل او بود از کرمانشاه به اهواز اسباب کشی کردیم هنوز نیم سال اول تحصیلی به پایان نرسیده بود که وهب کلاس اول ابتدایی را در سه شهر تجربه کرده بود؛ همدان کرمانشاه و اهواز خانه ما در محله کیان پارس اهواز بود عمه هم پیش ما آمد. آنجا برخلاف کرمانشاه با خانواده های رزمندگان همدانی مثل خانواده علی چیت سازیان ماشاء الله بشیری و سعید صداقتی همسایه شدیم. 👇👇👇
همسر علی چیت سازیان - خانم پناهی تازه عروس بود یک تازه عروس مهربان که مثل خواهرم ،افسانه برای هم درد دل میکردیم او قبل از آمدن پیش ما در دزفول زندگی می.کرد دوست همسرش سعید صداقتی او را به خاطر موشک باران شدید دزفول به اهواز آورده بود تازه عروس میگفت که همسرش نمیداند که به اهواز آمده. گاهی وهب و مهدی را میبرد توی حیاط خانهاش و سوار تاب میکرد می:گفتم خانم پناهی دردسر برای خودت درست نکن بچه های من بازیگوشان و بدسابقه تو تاب سواری میگفت این کار رو دوست دارم» پس از مدتی خبر دادند که علی چیت سازیان مجروح شده و خانم پناهی هم به همدان .برگشت وقتی رفت خیلی زود دلتنگش شدم. دور جدید بمبارانها به خاطر عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ شروع شده بود اهواز نزدیکترین شهر به این دو منطقه عملیاتی بود. حسین گفته بود هر وقت هواپیماهای صدام مردم پشت جبهه را بمباران کردند بدانید که توی جبهه مشت محکمی از رزمندگان خورده اند. بمبارانهای اهواز مثل همدان و حتی کرمانشاه نبود روزی چند وعده بمباران میشدیم یک روز بمباران که تمام شد عمه گوهر گفت: «پروانه بیا بریم پرس وجو ،کنیم ببینیم حسین کجاست؟» گفتم عمه جان بریم کجا توی این شهر غریب؟ چی بپرسیم؟ از کی بپرسیم؟» گفت از بیمارستانا بپرسیم اونا میدونن زبانم لال کی شهید شده کی مجروحه و منتظر جواب من .نشد گوشه چادرش را به دندان گرفت و :گفت: «اگه تو هم نیای خودم میرم.» چه میتوانستم بگویم اگر نمیرفتم دلم پیش عمه میماند مادر بود و حالش را میفهمیدم اگر میرفتم میدانستم که این کار بی فایده است با این وجود زهرا را بغل کردم و با وهب و مهدی پشت سر عمه راهی بیمارستان شدم. از جلوی در تا داخل محوطهٔ بیمارستان از ازدحام مجروحین بمباران پر بود مجروحینی که اگر هر کدام را میتکاندی یک دو کیلو از سر و لباسشان خاک میریخت خانوادههایی هم مثل ما بیمارستان را شلوغ تر کرده بودند و شاید دنبال بستگانشان میگشتند صدای ناله مجروحین و صدای گریه ،مردم دلم را میسوزاند .عده ای بیمارستان را گذاشته بودند روی سرشان، از بس که داد و هوار میکردند کف راهروها پهلوبه پهلوی هم مجروح سرم به دست خوابیده بود اتاقها پر بودند . آنها را که زخمشان سطحی تر بود توی راهرو حتی محوطه زیر آفتاب گذاشته بودند. نمیخواستم که بچه ها چشمشان به دیدن مجروحان بیمارستان عادت کند اما اگر با عمه همراهی نمیکردم ناراحت میشد خودم هم تا آن زمان این همه مجروح لت و پار ندیده بودم بادگرمی می وزید و بوی خون را به هر طرف میبرد برخلاف عمه که دوست نداشت حسین را حتی مجروح ببیند من در دلم دعا میکردم که «خدایا اگر قراره اتفاقی برای حسین بیفته اون ،اتفاق، مجروحیت باشه نه شهادت.» و هر لحظه منتظر بودم که خبر این اتفاق برسد اما نه در این بلبشوی بیمارستان عمه هم که هرچقدرچشم چرخاند کسی را در شکل شمایل حسین ندید بعد از ساعتی به برگشتن رضا داد به خانه رسیدیم اما به حدی مجروح دیده و صدای ناله شنیده بودم که هنوز خودم را توی فضای بیمارستان میدیدم .آمبولانسی جلوی خانه ایستاده بود عمه از عمق جانش فریاد زد: «یا اباالفضل» و قلب من تندتر زد. حسین کنار آمبولانس خم شده بود روی دو عصا به همان شکل مجروحیت سه سال پیش چهار پنج نفر دوروبرش بودند. من عمه وهب و مهدی قدمهایمان را تند کردیم. حسین یکی دو گام به طرف ما آمد ولی به قدری آهسته که انگار ایستاده است . وهب با لحنی بغض آلود سلام کرد. لبخندی محو، روی صورت رنگ پریده حسین نشست و به همه سلام کرد. من آرام اشک ریختم و نگاهش کردم و عمه می بوسیدش و قربان صدقه اش میرفت نمیتوانست حتی زهرا را بغل کند خواست که داخل خانه بیاید. برایش صندلی چرخ دار آوردند. عصا را برای روحیه ما در لحظه دیدار زیر بغل گرفته بود وگرنه نمیتوانست روی پایش بایستد. پایش را آتل بندی کرده بودند. اینها نشان میداد که او مدتی تحت درمان بوده و شده که به خانه آمده است. مثلاً بهتر همراهان حسین پاسداران گیلانی بودند تعارف کردیم و برای ساعتی میهمانمان شدند. عمه به حسین گفت: «به دلم برات شده بود که یه اتفاقی برات افتاده نگاه حسین پرمهری به او کرد و گفت «مال اون دل صافته.» ⬅️ ادامه دارد ..... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  امام زادگان عشق
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ✨روز دوشنبه روز زیارتی (علیه السلام) (علیه السلام) بسم الله الرحمن الرحیم 🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَبِیبَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِفْوَةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِینَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صِرَاطَ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَیَانَ حُکْمِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ.🌷 🌷اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌷 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍂 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیات81و82 سوره آل عمران 🌸 وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الْنَّبِيِّينَ لَمَآ ءَاتَيْتُكُمْ مِّنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَآءَكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ قَالَ ءَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى‏ ذَلِكُمْ إِصْرِى قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَ أَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الْشاَّهِدِينَ(81)‏ فَمَنْ تَوَلَّى‏ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ(82)‏ 🍀 ترجمه: و هنگامى كه خداوند از پیامبران پیمان گرفت كه هرگاه به شما كتاب و حكمتى دادم، سپس پیامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصدیق مى‏ كرد، باید به او ایمان آورید واو را یارى كنید. (سپس خداوند) فرمود: آیا به این پیمان اقرار دارید و بار سنگین پیمان مرا مى‏ گیرید؟ (انبیا در جواب) گفتند: (بلى) اقرار داریم، (خداوند) فرمود:خود شاهد باشید ومن هم با شما از جمله گواهانم.(81) پس كسانى كه بعد از این (پیمان محكم،) روى برگردانند، آنان همان فاسقانند. (82) 🌷 : گرفت 🌷 : عهد و پیمان محکم 🌷 : پیامبران 🌷 : به شما عطا کردم 🌷 : تصدیق کننده 🌷 : بايد ايمان آورید 🌷 : او را یاری کنید 🌷 : بار سنگین عهد و پیمان 🌷 : شاهدان، گواهان 🌷 : روی گرداندن 🌸 پیامبران گذشته و همچنین پیروان آنها با خدا پیمان بسته بودند که به پیامبران بعد از خود ایمان آورند و او را يارى کنند. « و إذ أخذ الله ميثاق النبيين لمآ ءاتيتكم من كتاب و حكمة ثم جآءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن و لتنصرنه: و هنگامی که از پیامبران پیمان گرفت که هر گاه به شما کتاب و حکمتی دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می کرد، باید به او ایمان آورید و او را یاری کنید.» در آیات بارها به یکی بودن هدف پیامبران اشاره شده است و این آیه 81سوره آل عمران نمونه ای از آن می باشد. 🌸 البته گرفتن و پیمان از پیامبران، همراه با گرفتن عهد و پیمان از پیروان آنها است. موضوع پیمان این بود که اگر پیامبری بیاید و نشانه های او با آنچه در کتاب آسمانی آنها آمده یکی بوده هم باید به او ایمان آورند و هم او را یاری کنند. سپس برای تأكيد بيشتر می فرمايد: « قال ءأقررتم و أخذتم على ذلكم إصرى قالوا أقررنا قال فاشهدوا و أنا معكم من الشاهدين: فرمود: آيا به این پیمان اقرار دارید و بار سنگین پیمان مرا می گیرید؟ ( انبیا در جواب) گفتند: بلی اقرار داریم، (خداوند) فرمود: خود شاهد باشید و من هم با شما از جمله گواهانم. » 🌸 در آیه 82سوره آل عمران، قرآن پیمان شکنان را مورد مذمت قرار می دهد و می فرماید: «فمن تولی بعد ذلك فأولئك هم الفاسقون: پس کسانی که بعد از این (پیمان محکم) روی برگردانند، آنان همان فاسقانند.» و طبق آیه 80 سوره توبه خداوند را هدایت نمی کند. و کسی که مشمول هدایت الهی نشد، سرنوشتش دوزخ و عذاب شدید الهی است. 🔹 پيام های آیات81و82سوره آل عمران 🔹 ✅ در ، لازمه‏ى سپردن مسئولیّت‏ها، گرفتن عهد و پیمان است. ✅ هر جا كار سخت است، پیمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آیین و سنّت موجود، و ایمان و حمایت از شخص نوظهور، ساده نیست. لذا میثاق مى‏ گیرد. ✅ آمدن خاتم صلى الله علیه وآله قطعى است، لذا از همه‏ى انبیا پیمان گرفته شده است. ✅ جریان ، مایه‏ى وحدت است. ✅ داراى هدفى مشترک هستند. لذا پیامبران قبلى، آمدن انبیاى بعدى را بشارت مى‏ دادند ونسبت به آنان پیمانِ ایمان و نصرت دارند، وپیامبران بعدى، انبیاى قبل را تصدیق مى‏ كردند. ✅ به تنهایى كفایت نمى‏ كند، بلكه حمایت نیز لازم است. ✅ وقتى انبیاى پیشین موظّف به ایمان وحمایت از پیامبر اسلام هستند، پس پیروان آنها نیز باید به او آورده و از او اطاعت كنند. ✅ حمایتى است كه از ایمان سرچشمه گرفته باشد. ✅ پیمان ‏شكن است. 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
شدن دل مےخواهد! دلے کہ♥️ آنقدر قوے باشد و بتواند بریده شود از همہ دلے که آرام، زیر پایت بہ وقت بریدن و رفتن 🌹و شهدا"دلدار بی دل"بودند🌹 سلام✋ ‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا