eitaa logo
امام زادگان عشق
97 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
324 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در روز یکشنبه السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ، وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ، الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالْإِمَامَةِ، وَعَلىٰ ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ . السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَالْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، هَذاَ يَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَجارُكَ، فَأَضِفْنِى يَا مَوْلاىَ وَأَجِرْنِى، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيافَةَ، وَمَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ، وَرَجَوْتُهُ مِنْكَ، بِمَنْزِلَتِكَ وَآلِ بَيْتِكَ عِنْدَاللّٰهِ، وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ، وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ‌اللّٰهِ صَلَّى‌اللّٰهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ. ✨✨✨✨✨✨ زیارتنامه فاطمه ثانی «س» السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ ✨✨✨✨✨✨✨  🌟 یکشنبه را با سلام به حضرت فاطمه معصومه ، (س) منور و متبرک کنیم. ... شبتان پر از خیر و برکت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
KayhanNews759797104121495652135407.pdf
12.37M
تمام صفحات امروز یکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚🎧« کـــــــتاب صــوتی» 🌳🍇🍋🍒🍑🍎: -حـــــاج عـــــــلی😄 📝: "انتشارات مـرز وبـوم 🟢:نــویسنــده نـــــــوید نوروزی .¸¸.•°˚˚°❃◍⃟🇮🇷◍❃°˚˚°•.¸¸. 🟣: قسمـــت :5 🎧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 من پاسدارم و پاسدار بودنم محدود به جمهوری‌اسلامی‌ ایران نیست و در هر کجای دنیا مظلوم و مستضعفی باشد که به او ظلــم می‌شود حاضــرم این جـان ناقابل خـود را تقـدیم ڪنم و در دفـاع از مظلـوم و فرمـان امامم فدایـی شوم و خونم پای دین، فرامین الهی و فرمان امام سیدعلی خامنه‌ای حفظ الله ریخته شـود. باشد که مسیری گـردد برای آینـدگان. 🌷
در جنگ غزه چه بوده است؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 🇮🇷 ✒قسمت صد و بیست و یکم ✳️ فصل دهم نبرد فاو ۱۲ به فاو برگشتیم داخل ساختمان شدیم حسن ترک و بچه‌های طرح و عملیات آنجا بودند نه پتویی برای استراحت داشتیم و نه غذایی برای خوردن اطراف ساختمان پر بود از جنازه کم‌کم از دیدن این همه جنازه حالم به هم می‌خورد زخم‌معده هم داشتم اما دریغ از یک تکه نان خشک یک ماشین‌تویوتا رسید ظاهراً اولین خودرو از لشکر ما بود که توانسته بود با قایق به این طرف بیاید اما آن هم ماشین غذا نبود تویوتای گردان محسن ترکاشوند بود علی‌آقا تا ترکاشوند را دید، گفت: "حاجی ماشینت را بده بچه‌ها بروند یک ماموریت مهم!؟" ترکاشوند از طرفی قبلاً نیروی اطلاعات عملیات بود و برای علی‌آقا حرمت خاصی قائل بود. از طرفی هم با آن خودرو تمام امور گردانش را رتق و فتق می‌کرد. گفت: "می‌دهم! ولی با راننده!" علی‌آقا قبول کرد به من و سه نفر دیگر گفت: "امشب بروید شناسایی!" پرسیدم: "شناسایی با ماشین!؟" گفت: "آره! تا آن نقطه‌ای که نشان کرده‌ایم!" منظورش آنجایی بود که سلاح‌های عراقی را زیر خاک گذاشته بودیم. باید راننده را هم به شکلی دست به سر می‌کردیم‌. به سمت جاده بصره راه افتادیم من توی دل راننده را خالی کردم گفتم: "جایی که ما می‌رویم راه برگشت ندارد! خودت می‌دانی! می‌خواهی با ما بیا و گرنه ماشینت را بده و خودت همین‌جا بمان! اگر ما زنده برگشتیم که ماشین را به تو بر می‌گردانیم!" راننده که حسابی ترسیده بود، گفت: "جواب آقای ترکاشوند را چه بدهم!؟" یکی از بچه‌ها گفت: "اگر با ما بیایی شهید می‌شوی! آن وقت جواب دادن اصلا معنا ندارد!؟" راننده درمانده شد تویوتا را تحویل داد توی راه کلی خندیدیم اما دروغ هم نگفته بودیم به یک سه‌راهی رسیدیم کسی با موتور تریل ایستاده بود ظاهراً ترکش به لاستیک‌ موتور خورده بود پشت موتور هم یدکی بسته شده بود و روی آن چند کوله پشتی قرار داشت از تخریبچی‌های لشکر امام حسین بود گفت: "دوستانش مهمات و خرج‌های انفجاری را برای برش دادن جاده آسفالت به جلو برده‌اند اما موتور او ترکش خورده و باید آن کوله پشتی‌های پر از فیتیله و چاشنی را به خط برساند." اول به حرفش اعتنایی نکردیم اما من حس انجام وظیفه تخریب‌چی را فهمیدم او هم زیرک بود اول التماس کرد و بعد گریه تخریب‌چی را با یدک و موتورش پشت تویوتا نشاندیم به سمت محل درگیری رفتیم هوا تاریک بود هر چه جلوتر می‌رفتیم صدای انفجارها و فرود خمپاره‌ها بیشتر می‌شد تا جایی که رد سرخ تیربارهای سنگین نیز آسمان بالای سرمان را می‌شکافت منتظر بودیم تخریب‌چی بگوید همین‌جا بایست و پیاده شود ناگهان یک منور بالای جاده منفجر شد باورکردنی نبود دوشکاچی عراقی از روی تانک به سمت ما تیراندازی می‌کرد تیرهای رسام از دور و برمان رد می‌شد تخریب‌چی زرنگ و البته بی‌انصاف ما را درست تا جایی برده بود که دوستانش منتظرش بودند آنها دقیقا همان جا را باید برش میدادند قاسم که پشت فرمان بود دور زد و پشت به دوشکای عراقی‌ها شد منتظر بودیم گلوله تانک مغزمان را به اتاقک ماشین بریزد اما منور خاموش شد ماشین داخل یک چاله در شانه جاده افتاد با عجله و داد و فریاد تخریب‌چی، موتور و مهماتش را پیاده کردیم نزدیک محل چاله مهمات رسیدیم جایی را نمی‌دیدیم با حدس و تخمین جلو می‌رفتیم ماشین چند بار بالا و پایین رفت انگار از روی سرعت گیر رد می‌شود پیاده شدیم من چراغ‌قوه انداختم متوجه شدم بی اینکه بفهمیم از روی چند جنازه رد شده‌ایم بالاخره نور چراغ قوه روی یک تابلوی چوبی روی کپه خاک بود افتاد خاک‌ها را کنار زدیم آرپی‌جی‌ها، بی‌سیم‌ها و تیر بار پلامین را برداشتیم و برگشتیم 🔗 ادامه دارد ... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کلام حق تعالی
حدیث روز