وقتی مرز ما #عشق است
مهم نیست که از کدام تیر و طایفه باشی،
عاشق شدن کافیست
برای گذشتن و رسیدن و #فداشدن...
سلام✋
#عاقبتتان_شه🌹دایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🏴 #اینفوگرافی | نگاهی به شخصیت حضرت زهرا(س) از منظر بزرگان
📌او زن معمولی نیست او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است…
13 دسامبر، 15.59.aac
25.27M
صوت حاج آقای ملکوتی نژاد در طرح چهارشنبه ها در جوار شهدای گمنام با ختم #صلوات و قرائت #زیارت_عاشورا
⬛️ #اطلاعیه | مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🔹 از پنجشنبه ۲۳ لغایت ۲۶ آذرماه
ساعت ۲۰:۳۰ الی ۲۲
🔸 حسینیه ۱۴شهید گمنام کوه خضرنبی(ع)
«برادران و خواهران»
میهمان سفره شهدا خواهیم بود.
🔻 همراه با برپایی ایستگاه صلواتی و غرفه های فرهنگی و پرسش و پاسخ.
با ما همراه باشید👇
قرارگاه فرهنگی شهدای گمنام کوه خضر(ع)
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 852.mp3
10.65M
💡#روضه_خانگی
🎙اینک من و گدایی زهرا که روز حشر...
🔻روضه #حضرت_زهرا(س)
⏱ #بیش_از_ده_دقیقه | 13:22
👤استاد #میرزامحمدی
💔#التماس_دعا
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
"زیارت اهل قبور"
🌷بسم اللهالرحمنالرحیم
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّد رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ اللهِ:🌷
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
برای شادی روح درگذشتگان از جمله بد وارث وبی وارث ،شهدا و اموات اعضای کانال ،فاتحه مع الصلوات
🌷 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌷
✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨
انسان شناسی 027.mp3
12.17M
#انسان_شناسی ۲۷
#استاد_شجاعی
#استاد_مؤمنی
💢 چرا خدا بعضی چیزها رو حرام اعلام کرده؟
• چرا اینهمه رعایت احکامِ شرعی، سخت و پیچیدهاند؟
• چرا اینهمه قانون و چهارچوب برای ما وضع کرده؟
چـــرا ... چـــرا ... چــــــرا؟
💢 ریشهی اینهمه چــرا، برای پذیرش دستورات خدا، یک ریشهی مشترک و بسیار ساده است، که براحتی نیز درمان میشود!
#شبهات_دینی
#خودشناسی
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
May 11
دکل ۱۷.mp3
6.18M
🎙 #قسمت_هفدهم از کتاب #دکل
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🕒 مدت: ۱۲ دقیقه و ۵۲ ثانیه
💾 حجم: ۳ مگابایت
اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب
به قلم: روح الله ولی ابرقوئی
ناشر: انتشارات شهید کاظمی
7⃣1⃣#قسمت_هفدهم
🚩#هیئت_بانوان_پیشکسوت_زینبی_س
👇👇
〰💠〰🌸〰💠
@Heiat1400_p_zeinaby
〰💠〰🌸〰💠
🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷
◀️ قسمت ۱۴۸م
📒 فصل یازدهم
🔶🔸فرار از هیاهوی نام و عنوان ۸.
دنیا را به من دادند
بعد از ملاقات ماجرا را فهمیدند
تا همدان با آنها همراه شدم
شب بود و دیر وقت اما زنگ خانه را زدم
مادرم مثل همیشه زودتر از بقیه از خانه بیرون آمد
تا آن زمان هر وقت از جبهه برمیگشتم؛ مرا با لباس خاکی جبهه میدید
اما ایندفعه بدجوری قیافه غلطاندازی داشتم
یک دست کتوشلوار که به تنم گریه میکرد و کلاهی که به جای سرم دستم را پوشانده بود
پرسید: "کتوشلوار را از کجا آوردهای!؟ دستت چی شده؟!"
همینجوری یه چیزی گفتم:
"چکش خورده! زخم شده."
دیگر ادامه ندادم
خستگی را بهانه کردم و رفتم یک گوشه و با همان کتوشلوار و کلاه؛ پتو را تا روی سرم کشیدم
فردایش به مسجد محل رفتم
بهرام عطاییان هم از جبهه با حاجی مختاران برگشته بود تا کارهای رضایت را هماهنگ کند و به کمک حاجی مختاران پولی برای آن خانواده عرب تهیه کند
اما کارهایش را رها کرد و شد پرستار من
حالا نوبت نیش و کنایه او شده بود:
"خدا جای حق نشسته. یادت هست به من میگفتی چلاق!؟ حالا دستت را کوتاه کرده تا آدم بشوی!"
جالب بود قبلا من برای پای بهرام او را به بیمارستان میبردم و حالا او به خاطر انگشتان قطع شده دستم، مرا به بیمارستان میبرد
بیمارستان هم هیچ مدرک بالینی و سابقه بستری از من نداشت
وقتی پرسیدند: "آقا دستت چی شده؟!"
بهرام حاضرجوابی میکرد
هم خودش میخندید و هم پرستاران
میگفت: "پشه لگد زده خانم! البته قرار بوده الاغ بزندش که در رفته!"
بعد از یک هفته با دست وبال گردن همراه بهرام به پادگان شهید مدنی دزفول برگشتیم
پادگان بوی عملیات میداد
حاج صادق آهنگران هم همان شب آمد و در جمع بسیجیان شور حماسی بهپا شد
قبل از حرکت به سمت منطقه پیش فرمانده لشکر رفتم و گفتم:
"پدرم با ماشین چپ کرده و حال خوبی ندارد. برادر بزرگم هم سال گذشته از دنیا رفته، و حالا شما باید تکلیف کنید که برادر کوچکم جعفر به همدان برگردد."
آقای کیانی وقتی اصرار مرا دید به فرمانده گردان تخریب "حمید درویشی" ابلاغ کرد
درویشی هم به جعفر گفته بود که باید به همدان برگردی
جعفر ماجرا از زبان حمید درویشی که شنید سراغم آمد
داشتم به سمت "ابوشانک" حرکت میکردم.
پرسید: "داداش! چرا این کار را کردی!؟"
گفتم: "مامان تنهاست تو باید برگردی عقب"
احترام مرا داشت ولی حال کسی را گرفته بود که از بهشت رانده میشود
معصومانه پرسید: "چرا من!؟"
گفتم: "چون من تشخیص میدهم"
این را که گفتم به گریه افتاد
خداحافظی هم نکرد و رفت
دلم خیلی برایش سوخت
اما فکر میکردم که چارهای جز این ندارم
شب؛ بعد از نماز مغرب همه گردانها در سوله گردان ما جمع شدند
حاج مهدی کیانی سخنرانی گرم و حرکتآفرینی کرد
🔗 ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از قرارگاه خادمیاران مهدوی
🍃🌸🇮🇷🌸🍃
🏴🏴 عالم هوای روضه مادرگرفته است 🏴🏴
دارد زمان آمدنت دیر میشود
دارد جوان سینهزنت پیر میشود
تقصیرگریههای غریبانهی شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود
هیئت
جوانان خادمیار مهدوی
سخنران: حجةالاسلام سیدجواد میرصادقی
مداح: برادر طلبه محمد سراقی
جمعهها ساعت ۱۹
شهرک شهید زینالدین. خ شهیدان همتی پلاک ۲۷
🔸🌺🔸--------------
@khademyaran_mahdavi