eitaa logo
امام زادگان عشق
93 دنبال‌کننده
15هزار عکس
4هزار ویدیو
333 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿🌺❀✿ ا ❀✿🌺❀✿ ا 🌺❀✿ ا ❀✿ ا 🌺 🌲 روز پنجشنبه به نام حضرت عسکرى علیه السّلام است🌲 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 🌹 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 🌺 ❀✿ 🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿ 🌺❀✿🌺❀✿ ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه ۱۱۰ سوره مائده - بخش۱ 🌸 إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي ۖ وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي ۖ وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِيٓ إِسْرَآئِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ 🍀 ترجمه: [یاد كنید] وقتی كه خدا فرمود: ای عیسی بن مریم! نعمت هایم را بر خود و مادرت یاد كن، وقتی كه تو را به وسیله روح القدس توانایی بخشیدم، كه با مردم در گهواره و در میان‌ سالی [به وحی‌] سخن گفتی، و آن گاه كه به‌ تو كتاب و حكمت و تورات و انجیل یاد دادم، و هنگامی كه به اجازه من از گِل، مجسّمه ‌ای به شكل پرنده می‌ ساختی، پس در آن می دمیدی و به فرمان من پرنده ‌ای زنده، می‌ شد، و نابینای مادر زاد و شخص مبتلا به بیماری پیسی را با اجازه من شفا می ‌دادی، و زمانی كه مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بیرون می ‌آوردی، و آن گاه كه [شرّ‌] بنی ‌اسرائیل را هنگامی كه برای آنان دلایل و معجزات روشن آوردی از تو بازداشتم، پس كسانی كه از آنان كافر شدند، گفتند: این [دلایل و معجزات‌] جز جادویی آشكار نیست. 🌷 : وقتی که 🌷 : به یاد آور 🌷 : نعمت کلمه مفرد است ولی وقتی که کلمه مفردی به بعد ما خود اضافه می شود معنای جمع می دهد پس نعمتی یعنی نعمت های من 🌷 : بر تو 🌷 : مادرت 🌷 : به تو قدرت بخشیدم 🌷 : روح پاک، منظور جبرئیل، فرشته وحی است 🌷 : فعل مضارع است یعنی سخن می گویی ولی به خاطر اینکه در اینجا إذ ابتدای جمله آمده و قبل از فعل است معنای فعل ماضی(گذشته) می دهد یعنی سخن می گفتی 🌷 : مردم 🌷 : گهواره 🌷 : میانسال، چهل سالگی 🌷 : به تو یاد دادم 🌷 : کتاب آسمانی یهود که بر حضرت موسی علیه السلام نازل شد کتاب تورات که امروزه وجود دارد دچار تحریف شده و با کتاب تورات موسی فرق می کند. تورات به معنای قانون است. 🌷 : کتاب آسمانی مسیحی ها که بر حضرت عیسی علیه السلام نازل شد. کتاب انجیل که امروزه وجود دارد دچار تحریف شده است و با کتاب انجیل عیسی فرق می کند. انجیل به معنای حکمت است. 🌷 : وقتی که می ساختی 🌷 : گِل 🌷 : شکل 🌷 : پرنده 🌷 : اجازه 🌷 : فعل مضارع است ولی چون إذ قبل از آن آمده معنای فعل ماضی می دهد- یعنی می دمیدی، فوت می کردی 🌷 : شفا می دادی 🌷 : نابینای مادر زاد 🌷 : شخصی که مبتلا به بیماری پیسی دارد 🌷 : مردگان 🌷 : بازداشتم 🌷 : برای آنان آوردی 🌷 : دلایل و معجزات روشن 🌷 : جادو 🌷 : آشکار ⬅️ در جلسه بعدی به شرح آیه می پردازیم. ادامه دارد...... 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مثل آب زلال باش... که باشی دریای دلت انقدر صاف می‌شود که پاکی دلت بر همگان اشکار میگردد و همه برای داشتنت خود را در تو غرق خواهند کرد... سلام✋ ‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی 89.mp3
11.63M
۸۹ 🔺من نمیدانم چقدر زنده میمانم، - چکار کنم، که زودتر به قلب سالم و باطن انسانی برسم؟ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠
https://eftekhar1357.ir/ این سایت رو ببینید و نشر دهید. بهترین مطالب در باب جهاد تبیین مد نظر حضرت آقا
📚کتاب 💢خاطرات 🍂قسمت سی و دوم 📝وفات چند باره♡ 🔸️بنده از همان آغاز کودکی با محمد ارتباطی دوستانه داشتم و با هم در دبستان شهدای روستای خودمان درس خواندیم سپس به قصد ادامه تحصیل با هم به حوزۀ محمودیه شهرمان وارد شدیم. 🌷محمد ۲ سال از بنده بزرگتر بود و پس از چند سال تحصیل در حوزه فاروج به حوزه امام خمینی(ره)کاشان هجرت کرد و بنده نیز از ایشان به حوزۀ صاحب الزمان(عح) در شهرستان آشتیان مهاجرت کردم و دوباره با هم تجدید میثاق کردیم و در دیدارهای مکرر دوستیهایمان را محکم تر از پیش بنا کردیم. 🔸️معمولاً آخر هفته ها یا ایشان یا بنده به بهانۀ سیاحت به دیدار هم میرفتم. با اینکه محمد انسان انقلابی و ولایت مداری بود ولی از شوخ طبعی هایش چیزی کاسته نشد. همیشه برایم خاطراتش را نقل می کرد. 🌷روزی برایم این ماجرا را تعریف کرد میگفت :چند وقت پیش بنده از حوزه کاشان مرخصی گرفتم تا برای دیدار خانواده به روستا بروم تا احوالی از مادر و بستگانم بپرسم. به آبادی رسیدم و چندین روز در روستا ماندم نزدیک پایان مرخصی ام بود که کارهای کشاورزی شروع شد. 🔸️از آنجا که پدرم را در کودکی از دست داده بودم و برادرانم؛ هیبت الله و نعمت الله را زیر آفتاب سوزان مشغول به کار میدیدم، دلم نیامد آنها را دست تنها بگذارم و بنابراین تصمیم به همیاری با آنها گرفتم وقتی کار به پایان رسید به کاشان برگشتم. چند روزی از مرخصی ام گذشته بود با اضطراب وارد کلاس شدم، مدرس از بنده پرسید: آقای برزگر شما را چند وقتیست در جلسات نمی بینم علت غیابتان چیست؟ 🌷کمی فکر کردم و با تعلل عرض کردم پدرم وفات کرده است. دیگر رویم نشد ادامه ماجرا را تعریف کنم. بنابراین سکوت کردم، مدرس که فکر میکرد پدرم به تازگی وفات کرده است از تمام بچه ها خواست تا فاتحه ای برای پدر مرحومم بخوانند 🔸️ چند وقت از این جریان گذشت و دوباره به عنوان مرخصی به روستا آمدم و نزدیک به اتمام مرخصی این بار برادرم؛ هیبت الله عازم جبهه شد و خانه و خانواده اش را به بنده سپرد و رفت. 🌷دوباره ماندگار شدم به محض اینکه برادرم از جبهه برگشت به کاشان آمدم همین که پایم را به حوزه گذاشتم مدیر حوزۀ امام خمینی(ره)جلویم ظاهر شد و گفت به به آقای برزگر مشتاق دیدار کجا بودی؟ کمی فکر کردم و گفتم پدرم وفات کرده است. 🔸️تا خواستم بقیه جریان را تعریف کنم مدیر زیر لب خندید و گفت: آقای برزگر مگر پدر شما چند بار به رحمت خدا رفته است؟ دفعه قبل هم دیر آمدی، همین جمله را به مدرست گفتی.؟!!!! 🌷عرض کردم باور کنید، پدرم واقعاً وفات کرده است ولی خب به دلایل مشغله کاری خانواده باید مردی در خانه و کاشانه باشد تا اهل خانه احساس امنیت و آرامش کنند. محمد این خاطره را صادقانه می گفت و می خندیدیم... ادامه دارد ...... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷