-1029562622_-57113831.mp3
7.03M
🎙 #قسمت_سی_و_نهم از کتاب #دکل
📚 #کتاب_صوتی 🔊
«قبل از خواب کتاب خوب بشنوید»
🕒 مدت: ۱۴ دقیقه و ۳۸ ثانیه
💾 حجم: ۳ مگابایت
اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب
به قلم: روح الله ولی ابرقوئی
ناشر: انتشارات شهید کاظمی
9⃣3⃣#قسمت_سی_و_نهم
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
📚کتاب#از_قفس_تا_پرواز
💢خاطرات#شهید_محمدعلی_برزگر
🍂قسمت پنجاه و یکم
📝 فریــــاد رس ♡
🔸️ پس از شهادت محمّد افراد زیادی به دیدارمان آمدند و در آن روزهای سخت با حضور خود تسلّی بخش خاطرمان شدند.روزی طلبه ای جوان به منزل ما آمد و خود را«نقوی» معرّفی کرد و پس از قرائت فاتحه، خاطرۀ بسیار جالبی را از محمّد برایم نقل فرمود
🌷او در حالی که گریه کلامش را می برید، مدام این جمله را تکرار میکرد والله ، خدا شاهد است که از شنیدن خبر شهادت محمّد به قدری سوختم که باورش برای شما دور از انتظار به نظر می رسد. پسرم؛ حاج هیبت الله با تعجّب پرسید: شما محمّد ما را از کجا می شناسید؟ پاسخ داد: شهید گردنم حقّ زندگی دارد چون او مرا از مرگ نجات داد.
🔸️با کنجکاوی پرسیدم: مایلم بدانم برادرم چه کار خیری در حقّتان روا داشته است؟ او مدام سر تکان میداد و با دو دست بر سر می زد و جریان را برایم تعریف می کرد او چند سالی از من کوچکتر بود ولی آن قدر نسبت به همۀ بچهها محبّت می ورزید که هر کسی در هر سنّ و شرایطی با او راحت بود و مشکل گشای دوستان به حساب می آمد
🌷یک شب در اواسط هفته دل درد شدیدی به من دست داد کمی داروی گیاهی خوردم و خوابیدم. نیمه های شب از شدّت درد بیدار شدم و مثل مارگزیده ها بر خود پیچیدم، گویا همه خواب بودند و صدایم در دل تاریکی به گوش هیچ کسی نمی رسید، مانده بودم چه کنم، باید کسی را در جریان وضعیّتم قرار میدادم که حالم را خوب درک کند و دست ردّ به سینه ام نزند،
🔸️ناگاه محمّد برزگر را به خاطر آوردم و گفتم: اکنون محمّد تنها محرم و مرهمی است که بی درنگ به فریادم می رسد.
🌷یک دست به دیوار و دستی بر شکم ؛افتان و خیزان خود را به حجره محمد رساندم مثل هر شب نور ضعیفی از زیر در اتاقش بیرون می تابید
🔸️با زحمت در زدم که محمد سریعا در را به رویم بازکرد.
سجاده ای درگوشه اتاق پهن بود و شمع کوچکی داخل نعلبکی قطره قطره آب می شد.از چیدمان اتاق دانستم نماز شب می خواند
🌷محمد تا اوضاع مرا دید بدون هیچگونه پرسشی مرا به دوش کشید و تا حیاط برد.
گفتم :ازکجا وسیله جورکنیم؟
با خوشرویی پاسخ داد:"الحمدالله دوچرخه ای هست که همیشه جور مرا می کشد؛این هم نبود با جان و دل شما را کول می کردم و تادرمانگاه می رساندم.
🔸️بی معطلی سوار دوچرخه شدیم و به راه افتادیم
محمد به سرعت رکاب می زد و من سرم را روی شانه اش گذاشته بودم و از دل پیچه می نالیدم تا اینکه به بهداری رسیدیم.
🌷بی رمق کنار حیاط بهداری خزیدم ؛ اصلا توان راه رفتن نداشتم ؛محمد باز هم مرا از جلو درمانگاه تا نزد پزشک کول کرد و پرستار را از وضعیتم آگاه کرد و مرا به اتاق معاینه فرستاد
🔸️پزشک برایم سرم و دارو نوشت و محمد با همان دوچرخه به داروخانه شهر رفت و دواهایم را خرید و فورا خودش را به درمانگاه رساندوتاصبح کنارم نشست
وقتی سرم تمام شد به حجره بازگشتیم
🌷محمد مرا به اتاق خود برد و تا چند روز مثل یک پرستار از بنده مراقبت کرد تا اینکه کاملا بهبود یافتم
و با کمک شهیدبرزگر دوباره به زندگی برگشتم
چند وقت از این ماجرا گذشت
از بچه ها می شنیدم
محمد مدام مرخصی می گیرد و داوطلبانه درجبهه ها شرکت می کند
🔸️نگرانش بودم و دوست داشتم یک بار دیگر روی ماهش را ببینم
تا اینکه بالاخره او را در کتابخانه حوزه ملاقات کردم
گفتم: آقا محمد.....
شهید فورا مرا شناخت و بطرفم آمد
🌷گفت: سلام علیکم، گفتم: پارسال دوست امسال آشنا، کجایی پسر؟
نگفتی دلتنگت می شویم؟
لبخندی زد و گفت: حقّ با شماست،
مرخّصی بودم.
🔸️پرسیدم: چرا این قدردر حوزه غیبت داری؟ شاید داماد شدی و ما را محرم نمیدانی!
گفت: فعلًا که جنگ زندگی را بر کام ملّت تلخ کرده است انشاءالله برای مراسمم حتماً خبرت می کنم. گفتم: آدرس بدهی حتماً با خانواده در مراسم شادیت خدمت میرسیم
شهید با اصرار نشانی اش را داد و در حقیقت قصدم این بود برای جبران محبّت گذشته ها در جشن ازدواجش شرکت کنم،
🌷 چه میدانستم تقدیر مرا به مراسم ترحیمش میکشاند. مدّتی بود که او را دیگر در مدرسه نمی دیدم و سراغش را از طلاب گرفتم،آنها گفتند: محمّد به جبهه رفته است . دلهره داشتم و چیزی که انتظارش را نداشتم سرم آمد...
ادامه دارد ....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام_امام_زمانم ❣
السَّلاَمُ عَلَى الدِّينِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ...
سلام بر مولایی که؛
تنها نشان باقیمانده از دین و حجّتهای خداست.
سلام بر او که گنجینه علم الهی است.
به امید دیدن روز ظهور!
روزی که دین و ایمان جانی تازه میگیرد.
┄┅═✼🌹✼══
گفت: به خدا قسم که من، شما و دوستان شما را دوست دارم.
راستی که چقدر شیعیان شما زیادند!
فرمود:
شیعیان ما چقدرند؟!
گفت:
زیادند. خیلی زیاد!
پرسید:
میتوانی آنها را بشماری؟
گفت:
بیش از آنی هستند که قابل شمارش باشند.
فرمود:
(هیهات!) هر وقت تعداد آنها ۳۱۳ شیعه کامل شود، آنچه میخواهید (ظهور) اتفاق میافتد.
امام صادق علیهالسلام برایش از اوصاف شیعیان واقعی فرمود؛
از اینکه مرد رازداری و تقیهاند.
از اینکه اهل حب و بغضاند.
از اینکه قناعتپیشهاند و از طمع به دورند...
پرسید:
کجا میشود آنها را یافت؟!
شنید:
"در گوشه و کنار زمین...
آنها اگر در جمعی حاضر شوند کسی آنها را نمیشناسد
و اگر غایب شوند کسی سراغشان را نمیگیرد...
در اموالشان با هم مواسات میکنند
و با هم یکدلاند."
📚برگرفته از غیبت نعمانی، باب ۱۲، حدیث۴.
🌅 زیارت امام سجاد , امام باقر , امام
صادق علیهم السلام ( سه شنبه )
☀️ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
🍃🌻 السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا خُزَّانَ عِلْمِ الله ِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا تَراجِمَةَ وَحْيِ الله ِ، السَّلامُ عَليْكُمْ ياأَئِمَّةَ الهُدى ، السَّلامُ عَلَيْكُم ياأَعْلامَ التُّقى، السَّلامُ عَلَيْكُمْ ياأَوْلادَ رَسُولِ اللهِ، أَنا عارِفٌ بِحَقِّكُمْ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ مُعادٍ لاَعْدائِكُمْ مُوالٍ لاَوْلِيائِكُمْ، بِأَبِي أَنْتُم وَاُمِّي، صَلَواتُ الله عَلَيْكُمْ.
🍃🌻اللّهُمَّ إِنِّي أَتَوالى آخِرَهُمْ كَما تَوالَيْتُ أَوَّلَهُمْ وَأَبْرءُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ وَأَكْفُرُ بِالجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللاّتِ وَالعُزَّى، صَلَواتُ الله عَلَيْكُمْ يامَوالِيَّ وَ رَحْمَةُ الله وَ بَرَكاتُهُ.
🍃🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ العابِدِين َ، وَ سُلالَةَ الوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا باقِرَ عِلْمِ النَبِيِّين َ، السَّلامُ عَلَيْكَ ياصادِقا مُصَدَّقا فِي القَوْلِ و َالفِعْلِ، يا مَوالِيَّ هذا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ الثُّلاثاء ِ، وَ أَنا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي و َأَجِيرُونِي بِمَنْزِلَةِ الله عِنْدَكُم ْ، و َآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ .
🌺🍃
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 آیه ۹ سوره أنعام
🌸 وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ
🍀 ترجمه: اگر او را فرشته ای قرار می دادیم، یقیناً وی را به شكل مردی در می آوردیم، و قطعاً حقیقت را همانطور كه آنان بر دیگران مُشتبه میكنند بر خود آنان مُشتبه میساختیم.
🌷 #مَلَك: فرشته
🌷 #رَجُل: مرد
🌷 #لبَسْنَا: پوشاندیم
🌸 این آیه در ادامه آیات قبلی است مشرکان لجوج می گویند: چرا #پیامبر از جنس فرشتگان نیست؟ #قرآن می فرماید: اگر او را فرشته ای قرار می دادیم، یقیناً وی را به شكل مردی در می آوردیم، و قطعاً حقیقت را همانطور كه آنان بر دیگران مُشتبه می كنند به سزای لجاجتشان بر خود آنان مُشتبه می ساختیم، تا بر فرض پیامبر قرار دادن فرشته، باز بگویند: چرا پیامبری از جنس انسان برای ما قرار داده است؟
🔹 پیام های آیه ۹ سوره أنعام 🔹
✅ سنت های الهی #حکیمانه است و با تمایلات و خواسته های دیگران عوض نمی شود.
✅ #پیامبران از میان مردم انتخاب می شوند.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸