eitaa logo
امام زادگان عشق
90 دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
352 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺شعبان شد و پیک عشق از راه آمد 🍀عطر نفس بقیة الله آمد 🌺با جلوه سجاد، ابوالفضل و حسین 🍀یك ماه و سه خورشید در این ماه آمد. 🌸 اعیاد شعبانیه مبارک 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم یک صفحه از قرآن کریم . هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
animation.gif
حجم: 131.4K
روز پاسدار ، یادآور عزم غرورآفرین فهمیده های مکتب واندیشه حسین ( ع ) است . ⚘⚘روز پاسـدار مبارک باد⚘⚘ ⚘گرامی میداریم یاد و خاطره تمامی شهدای اسلام و انقلاب اسلامی را با ذکر صلوات بر محمد و آلش ⚘⚘⚘
  حق كرده ظهور تا حسين آمده است آيات جهاد با حسين آمده است فطرس به اميد عفو بر درگه او با ذكر حسين، با حسين آمده است 🌸🌸🌸🌸🌸 میلاد امام حسین علیه السلام و روز پاسدار بر شما بزرگواران مبارک . 🌸🌸🌸🌸  
هدایت شده از خبرهای فوری /مهم🔖 روی عضویت کلیک کنید ✅
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️ لحظاتی از مراسم روضه خانگی رئیس دستگاه قضا 🔴 به کانال بپیوندید👇 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/809893908C41692f55d2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️پخش زنده مراسم میلاد با سعادت انوار کربلا علیهم السلام از حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔸سخنران: حجه الاسلام و المسلمین میرباقری 🔸مدیحه سرایان: آقایان مهدی سلحشور و اسلام میرزایی 🔸امشب ساعت 20 🔻زنده از پرتال جامع آستان 💻 www.amfm.ir/live 🔻و صفحه رسمی اینستاگرام آستان https://instagram.com/astanqom1?igshid=197c6lmbhk37o
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺❤️ بی تو هرگز❤️🌺 🇮🇷قسمت پنجم🇮🇷 ✒میخواهم درس بخوانم اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم ... بی حال افتاده بودم کف خونه ... مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت ... نعره می کشید و من رو می زد ... اصلا یادم نمیاد چی می گفت ... چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت ... اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ... دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه ... مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود ... شرمنده، نظر دخترم عوض شده .. چند روز بعد دوباره زنگ زد ... من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواست علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم ... علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه ... تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ... بالاخره مادرم کم آورد ... اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه عصبانی شد ... - بیخود کردن ... چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ ... بعد هم بلند داد زد ... هانیه ... این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ... ادب؟ احترام؟ ... تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی... این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم ... به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ... - یه شرط دارم ... باید بزاری برگردم مدرسه ... ◀️ادامه دارد... با ما همراه باشید. هر روز با یک قسمت از داستان واقعی و زیبای "بی‌توهرگز" قسمتهای قبلی در: https://eitaa.com/joinchat/4267573291Gf87407caaa