eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
333 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
پانزده سال پیش بود. یک روز که پیاده از مدرسه به خانه می‌آمدم، از دور سربازی را دیدم قدبلند و لاغر که دم در خانۀ لیلاخانم ایستاده بود. عماد، پسر لیلاخانم هم بغلش بود. نشناختمش! خانۀ ما در شهر ادیمی بود، از توابع شهرستان زابل. ادیمی شهرک کوچکی بود و تقریباً همه همدیگر را می‌شناختند. چادر سیاهم را جلوتر کشیدم. کیفم را روی شانه جابه‌جا کردم. نزدیک‌تر که شدم، دیدم پسرعمویم، شوهر لیلاخانم، آن‌طرف در ایستاده است. سلام کردم. یک لحظه نگاهم روی صورت سرباز جوان ثابت ماند. چهرۀ نورانی، ریش بلند و چشم‌های نجیبی داشت. یک ماه قبل، از طرف بسیج رفته بودم مشهد. خیلی از فضای معنوی مشهد خوشم آمده بود. دوست داشتم ساکن مشهد بشوم. از آقا امام‌رضا"ع" خواستم پسری مؤمن، متدین و ولایت‌مدار که ساکن مشهد هم باشد نصیبم کند. آن موقع شانزده سال بیشتر نداشتم. از همان روزی که دعا کرده بودم چنان به آقا اعتقاد داشتم که هر لحظه منتظر بودم. با خودم گفتم نکند این مرد جوان را آقا برای من فرستاده است! سرم را انداختم پایین و با قدم‌های بلند، خودم را به خانه رساندم. در حیاط بسته بود. از روی پرچین‌ها وارد باغ شدم. . پدرم دورتادور خانه‌مان را درخت کاشته بود. زیر سایۀ درختی نشستم. نمی‌توانستم دربارۀ جوانی که دیده بودم با کسی حرف بزنم. انگار او همان شاهزادۀ رؤیاهایم بود.....ـ ⬅️ ادامه دارد ...... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷