eitaa logo
امام زادگان عشق
97 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
324 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷 ابروهايت را بالا انداختی، لبت را گزيدي و بعد سرت را پايين انداختی آهسته گفتم: قاسم جان، گریه هم نكنم؟ چشمهايت را بستی و سرت را تكان دادی، باريدم ولي تمام نشده، بقيه اش را قورت دادم. نشستي . سرت همچنان پايین بود، خيلی پايين. انگشتر عقيق دستت بود همان انگشتری که با دست قطع شده ات برایم آورده بودند. انگشتر را که به چشم های نمناکم مالیدم ، یاد حلقه عروسيمان افتادم. چقدر اذيتم كردی . تمام زرگري های شهر را زير پا گذاشتيم؛ آخر هم گفتی : اصلاحلقه برای چی؟ مي خواهم غلام حلقه به گوش شما باشم! و زدي زير خنده. مي دانستم مي خواهی كاری كنی كه حلقه ی طلا نخري. آخرش هم به اصرار من یه انگشتر عقيق را از نقره فروشی برداشتي. با همان دستت روي خاکها نوشتي : "یا حسين شهيد" 📚من هستم ... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
_چی چی رو زشته؟ _اینکه به خدا بگم چون زنم آرایشگاه بود نیومدم مسجد،زشته! و رفتی.خانم ارایشگر باز موهایم را درست کرد .کارم تمام شده بود که از مسجد آمدی و مرا بردی خانه.طبقه اول راخانم ها پر کرده بودند.وقت شام مادرت گفت:((شما برین توی این اتاق باهم شام بخورین.)) قبلا یکی از دوستانم گفته بود:((سمیه،یه هدیه برای آقا مصطفی بخر و همون شب بده بهش.)) _چرا؟ _چون کسی که اولین هدیه رو بده،برای همیشه تو خاطر طرف مقابل میمونه. با سجاد برایت یک ادکلن گرفته بودیم.رنگش آبی آسمانی بود و یک جلد قران کوچک که در جلدی چرمی قرار داشت.هر دورا کادو پیچ کرده و گذاشته بودم داخل کمد اتاق. قبل از اینکه شام بخوریم،ادکلن را آوردم.چشمانت برق زد:((به چه مناسبت؟)) _همین جوری _من باید برای شما هدیه میخریدم! ‌ ⬅️.... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
-1954734336_-1854633878.mp3
5.2M
🎙 از کتاب 📚 🔊 «قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🕒 مدت: ۱۰ دقیقه و ۵۰ ثانیه 💾 حجم: ۳ مگابایت اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم: روح الله ولی ابرقوئی ناشر: انتشارات شهید کاظمی 7⃣3⃣ 🚩 👇👇 〰💠〰🌸〰💠 @Heiat1400_p_zeinaby 〰💠〰🌸〰💠