🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_569
🌹 آیات 97تا99 سوره نساء - بخش2
🌸 إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِى أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنْتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِى الْأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيَها فَأُولَِئكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَآءَتْ مَصِيرا (97) إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً (98) فَأُوْلَِئكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوَّاً غَفُورا (99)
🌸 در جلسه قبلی به ترجمه آیات ، واژه ها و شأن نزول آیات پرداختیم و در این جلسه به شرح #آیات می پردازیم. در آيه 97 سوره نساء اشاره به سرنوشت شوم كسانى مى شود كه دم از #اسلام مى زدند ولى برنامه مهمّ اسلامى يعنى «هجرت» را عملى نساختند. قرآن مى فرمايد:《إِنَّ الَّذِينَ تَوَفّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ: قطعاً کسانی که فرشتگان، جان آنها را می گیرند، در حالی که بر خودشان ستم کرده اند، از آنان می پرسند: شما در چه وضعی بودید》از جمله فوق استفاده مى شود كه گرفتن #ارواح به دست يک فرشته معيّن نيست زیرا گفته فرشتگان جانشان را می گیرند و جمع است و اگر مى بينيم كه در بعضى آيات اين موضوع به #ملک_الموت که همان فرشته مرگ نسبت داده شده از اين نظر است كه او بزرگ فرشتگان مأمور قبض #ارواح است.
🌸 چرا #قرآن به افرادی که همراه پیامبر مهاجرت نکردند می فرماید به خودشان ظلم کرده اند؟ زیرا به خانه و اموال خود علاقه شدیدی داشتند به این خاطر در محیط #شرک و #کفر ماندند و آلوده شدند و علاوه بر آن با بت پرستان همراه شدند و به جنگ بر علیه مسلمانان آمدند. #فرشتگان در هنگام مرگ به اینها گویند: در چه وضعی بودید؟ یعنی با خودتان چه کردید چه بلایی به سر خودتان آوردید شما که می توانستید #رستگار و عاقبت به خیر شوید. آنها پاسخ دهند:《قالُوا كُنّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ: گویند ما در زمین مستضعف بودیم.》 یعنی تحت فشار بودیم و مجبور شدیم با بت پرستان همراه شویم.《قالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها: فرشتگان به آنها می گویند: آیا زمین خداوند وسیع نبود تا در آن هجرت کنید؟》
🌸 #زمین خداوند پهناور است آنها می توانستند در مکه نمانند و به همراه پیامبر به مدینه هجرت کنند. اين گونه اشخاص كه با بهانه جویی ها و مصلحت انديشى هاى شخصى شانه از زير بار #هجرت خالى كردند و زندگى در محيط آلوده را ترجیح دهند سرنوشت بسیار شومی در انتظار آنهاست《فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيراً: پس آنان، جایگاهشان #جهنم است و بد سرانجامی دارند.》اما افرادی هستند که واقعا #مستضعف هستند و چاره ای ندارند و توانایی هجرت ندارند و ناتوان هستند که آیه 98 سوره نساء مى فرمايد:《إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلاً: مگر مردان و زنان و کودکان مستضعف که چاره ای ندارند و راهی (برای هجرت) نمی یابند.》
🔴 #مستضعفین چه کسانی هستند؟
- از بررسى آيات #قرآن و روايات استفاده مىشود افرادى كه از نظر فكرى يا بدنى يا اقتصادى آن چنان ضعيف باشند كه قادر به شناسايى #حقّ از #باطل نشوند، و يا اين كه با تشخيص عقيده صحيح بر اثر ناتوانى جسمى يا ضعف مالى و يا محدوديّت هايى كه محيط بر آنها تحميل كرده قادر به انجام وظايف خود بطور كامل نباشند و نتوانند مهاجرت كنند آنها را #مستضعف مى گويند. اینگونه افراد امید است که مشمول عفو خداوند شوند. که در آیه 99 سوره نساء مى فرمايد:《فَأُولئِكَ عَسَى اللّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُوراً: پس آنانند که امید است خداوند آنان را مورد عفو قرار دهد و خداوند همواره بخشاینده و بسیار آمرزنده است.》
⬅️ پیام های آیات در جلسه بعدی...
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
آتش زدی به جانِ جهانی
چه کردهای؟!
با آن نگاه نافذِ آتش به اختیار؟!
#ماه_محرم_نزدیک است و نبودنت.....
سلام ✋
#روز_و_عاقبتمان_شه🌹دایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
نماز سکوی پرواز 09.mp3
4.04M
#نماز 9
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
❣وضو می گیری،میری سر سجاده ات...
درست همون جا
روبروی چشمان تو،
خدا وهمه اهل آسمون،با اشتیاق منتظرت ایستادند.
❤️با اشتیاق، سر قرار حاضر شو.
استادشجاعی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#تربیتی
#نگرانی
✅برای تحقق مهارت «کوچک کردن سختی ها» چند روش وجود دارد:
1⃣ یادآوری سختیهای بزرگتر:
💫فشار زیاد یک حادثه را می توان از راه مقایسه نمودن آن با سختی های بزرگ تر، کاهش داد.
توجّه به سختی ها و مصیبت های بزرگ تر، اندازه سختی وارد شده را کوچک می کند و همین امر، موجب کاهش تنیدگی و فشار روانی می گردد.
❇️امام صادق(ع) میفرماید: «هر گاه به مصیبتی گرفتار شدی مصیبت فقدان پیامبر خدا(ص) را به یاد آور که مردم به مصیبتی همانند آن دچار نشدهاند و به مصیبتی همانند آن دچار نخواهند شد».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙حجت الاسلام رفیعی
💢فقط ۲ روز دیگه زنده ای!!
چیکار میکنی؟؟
🔸کوتاه و شنیدنی👌
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
47.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ ویژه | پیشواز #محرم۱۴۰۲
👤 شاهکار #حاج_محمود_کریمی
◾️ رفته رفته نالهی مظلوم دارد میرسد
◾️ مادری با کودکمعصوم دارد میرسد
🏴 سَردَر این خانهها با ما و پرچم با خودت
◾️ دستهی سینهزنی با ما ولی دم با خودت
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🇮🇷🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت پنجاه و یکم
فصل چهارم
نبرد تا آزادی خرمشهر(۱۱)
چپیده بودیم توی هم، با اسلحه و مهمات و یک دل پر امید برای شکستن خط دشمن و رسیدن به خرمشهر.
جای زخمم به دلیل فشار و تراکم بچهها در نفربر میسوخت.
چارهای نبود. باید تحمل میکردم.
رسیدیم به پشت خاکریز بلندی که جلوی آسفالت شلمچه به بصره بود.
آنجا هم کارستانی بود دیدنیتر از حماسه درگیری با تانکها در گرمدشت.
چند گردان مسیر را به اندازه عبور دو سه گردان باز کرده بودند.
عراقیها در سمت راست مقاومت میکردند.
در روبرو یعنی همان نهر و روستای "خین"، میان نخلستانها پناه گرفته بودند.
سریع از نفربرها ریختیم بیرون
به اشاره بلدچیها رفتیم به سمت کانون درگیری در جلوی جاده و سمت نخلستانها.
میتوانستم همانجا حداقل ۲۸۰ تانک عراقی را بشمارم که در چپ و راست جاده تا نخلستانها و تا نهر خین پراکنده بودند.
ساعت ۱۰ صبح درگیری به اوج رسید.
عدهای از بچهها با تیر مستقیم تانکها به شهادت رسیدند.
باید مثل دو تجربهی درگیری قبلی با تانکها، خودمان را به آنها میچسباندیم.
رفتیم نخلستان را دور زدیم و از پشت قاطی نخلها شدیم.
تانکها گیج و سردرگم بودند و ما از همین فرصت استفاده کردیم و با نارنجک افتادیم به جانشان.
در این دو ساعت درگیری تعداد شهدا و مجروحان ما زیاد بود.
دشت پر بود از شهید و مجروح و تانکهای آتش گرفته عراقی.
ارتشیها جانانه میجنگیدند.
مسئول گروهان ما هم یک ارتشی بود.
با او رسیدیم به خاکریزی جلوی روستای خین.
نیروها پشت خاکریز آرایش گرفتند و چند نفر شدیم برای پاکسازی رفتیم داخل روستا.
مدرسهای داشت سه کلاسه و خشتی که رنگ و بوی عراقی گرفته بود.
این از شعارهایی که روی تابلوی سردر مدرسه نوشته شده بود و از و هم از نقشههایی که روی دیوار مدرسه نصب شده بود معلوم بود.
نقشههای عراقی که خوزستان را با نامهای عراقی ضمیمه استان بصره کرده بودند.
اسم خرمشهر را گذاشته بودند محمره
سوسنگرد را خفاجیه
آبادان را عبادان
و اهواز را الأحواز
آنقدر غرق نقشه شدم که مسئول گروهان سرم داد کشید:
"مگر آمدهای اینجا درس بخوانی!؟"
توجهی به حرفش نکردم اما از کلاس زدم بیرون.
خمپارهای سوتی کشید و روی دیوار خشتی مدرسه نشست.
من صاف ایستادم.
فرمانده گروهان دوباره عصبانی شد:
"چرا نمیخوابی!؟"
خواستم بگویم پهلویم زخمیست، حاضر جوابی کردم:
"دوست ندارم بخوابم"
بلند شد و یک سیلی روی صورتم خواباند.
شاید احساس وظیفه میکرد اما به من خیلی برخورد.
آنقدر صورتم داغ شد که یقهاش را گرفتم و گفتم:
"اصلا به تو چه!؟"
معاون گروهان میانجی شد و ما را جدا کرد.
فرمانده گروهان که هنوز عصبی بود گفت:
"تو که اینقدر ادعا داری بیفت جلو!"
گفتم: "به خاطر همین کار اینجا آمدهام."
جلو رفتم.
اما راه نیفتاده بودیم که خمپارهی دیگری آمد و انگار بین ما سه نفر منفجر شد...
◀️ ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷