eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
332 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ای برادر کجا می روی؟!!!!!! کمی درنگ کن!!!!!!! آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من ، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟؟!!! ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. نثار ارواح طیبه شهداء و امام شهدا و اموات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 باز رسید 🌹 🏴 سینه‌ی ما می‌شود 🌹 🏴 کاش که ترکم شود 🌹 🏴 تا که بگیرم صفا 🌹 🌹 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑جزئیات مراسم های استقبال، وداع و تشییع اولین روحانی شهید مدافع حرم 🔸️پیکر مطهر شهید «محمد مهدی مالامیری» نخستین روحانی شهید مدافع حرم امروز (چهارشنبه) بیستم مرداد با استقبال جمع محدودی از مسئولان حوزوی و فرماندهان نیرو‌های مسلح وارد قم می‌شود و آیین وداع با این شهید والامقام نیز در حرم مطهر حضرت معصومه (س)، مسجد مقدس جمکران و مصلای قدس برگزار خواهد شد. 🔸️همچنین، مراسم تشییع پیکر شهید مالامیری از ساعت ۹ صبح روز پنج‌شنبه ۲۱ مرداد مصادف با سومین روز از ماه محرم، در حرم مطهر حضرت معصومه (س) برگزار و پیکر شهید برای خاکسپاری، به گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) منتقل می‌شود.
یک ماه و نیم از آمدنش گذشته بود. توی این مدت دائم به مراسم‌های مختلف برای سخنرانی دعوت می‌شد. یک روز به دانشگاه تهران رفته بود تا برای دانشجوها صحبت کند. تماس گرفت و گفت شام آنجا مهمان است و دیر به خانه برمی‌گردد. من هم طبق روال هر روز شروع کردم به انجام کارهایم. شب که شد شام خوردم و ظرف‌ها را شستم و آشپزخانه را تمیز کردم. بعد هم در ورودی را قفل کردم و خوابیدم. یادم رفته بود حسین به ایران بازگشته و الان کجاست و قرار است به خانه برگردد. هنوز به آمدنش عادت نکرده بودم. لحظاتی بعد دیدم صدای در می‌آید. کمی ترسیدم. رفتم پشت در و پرسیدم کیه؟ تازه یادم آمد حسین پشت در است و از خجالت نمی‌دانستم چکار کنم. در را که باز کردم خودش هم فهمید. گفت خانم من را یادت رفته بود؟ از آن موقع به بعد هر وقت می‌خواست جایی برود، می‌گفت :
*🔴پیام علامه حسن حسن زاده آملی به تمام حاضران در فضای مجازی :* *☑️دستورالعمل دوازده بندی حضرت علامه حسن زاده آملی به تمام حاضران در دنیای مجازی را مطالعه فرمایید.* *که در گروه دوستان نیز مورد توجه قرار می گیرد* *🔹۱- حق را با یاد کردن و تکرار کردنش زنده کنید.* *🔹۲- باطل را با ترک کردنش نابود کنید.* *🔹۳- از تصاویر حرام و غیرشرعی پرهیز کنید.* *🔹۴- از بحث‌های بیهوده بپرهیزید*. *🔹۵- از جوک‌هایی که دین و عبادات و مقدسات و اشخاص و ملت‌ها و قومیت‌ها را مسخره می‌کند، بپرهیزید.* *🔹۶- مصدر نقل شایعات نباشید و قبل از نقل و انتشار هر حدیث یا روایت یا داستان و خبری از صحت آن مطمئن شوید.* *🔹۷- بگذارید آن کلامی که می‌فرستید به‌نفع شما گواهی دهد نه علیه‌تان.* *🔹۸- خودتان را کلید خیر و قفل شر قرار دهید.* *🔹۹- هر متنی و پیامی که می‌فرستید به‌منزله تأیید و با امضای شما است. نگو که به من رسیده و کپی کرده‌ام.* *🔹۱۰- تمام سعی خودتان را برای استفاده بهینه از این فناوری به کار گیرید و از آن برای دعوت الی اللّه و امر به معروف و نهی از منکر و آموزش مسائل دینی و فرهنگی و علمی و آموزشی استفاده کنید یعنی به‌عنوان یک اصلاحگر به‌تمام معنا، و نیت خودتان را درست و خالصانه کنید.* *🔹۱۱- برای بیان حق مجاملات و رودربایستی را کنار بگذارید، دین و حق بر هر چیز مقدم و شایسته‌تر هستند*. *🔹۱۲- تصویر پروفایل شما و پیام‌هایتان معرف شخصیت شماست.*🌸
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را آلاله ها تکریم کردند ره سرخ تورا ترسیم کردند حریم زینب و خاک وطن هم تو را ما بین خود تقسیم کردند مداحی شهید مهران عزیزانی🎙 مداح اهل بیت خوش اومدی😭
هر اندازه گرمای فزونی می یافت، فضای تیره که بر مرزهای سایه افکنده بود، بیشتر رو به می رفت. تا اینکه معدوم در روز #۲۶_شهریور_۱۳۵۹ طی نطقی در مجلس ، قرارداد ۱۹۷۵_الجزایر بین دو کشور را به طور یک جانبه لغو کرد. او متن را در برابر دوربین تلویزیون و داد که ایران حق در را ندارد و حاکمیت نظامی خود را بر این اعمال خواهد کرد. در پی سخنان ، ارتش در مناطق و و همچنین پاسگاه های ، ، ، ، ، و عملیات 'تجاوز کارانه انجام داد که با واکنش سریع و به موقع جان برکف مواجه شد. هواپیماهای و بمب افکن ارتش با حمله به مواضع نیروهای تا اندازه ای مانع پیشروی آنها شدند. درهمان روز به فرماندهی پایگاه اعلام آمادگی کرد تا در علیه بعثی وارد عمل شود. آنگاه حسین صبح برای آخرین بار از با هسمرش تماس گرفت تا حال را جویا شود و با او کند. هنگام این گفت و گوی تلفنی، سراسر وجود را فراگرفت، و دست چهار ماهه را در درست گرفت و او را داد. و نسبت به سرنوشت او را به شدت نگران کرده بود. هرچه از او خواهش کرد تا با آمدن او به موافقت کند، اما او نپذیرفت که به دزفول برود. آن شب بود و داشت و به همین دلیل چشمان او به خواب نمی رفتند.