eitaa logo
امام زادگان عشق
93 دنبال‌کننده
15هزار عکس
4هزار ویدیو
333 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۲ بعد از تعطیلات عید آمدیم مشهد. کاملاً درمان شده بودم و هیچ نشانه‌ای از بیماری با من نبود. آقامصطفی از کارکردن جوادیه انصراف داد و دایی‌اش به جای حق‌الزحمه، تکه زمینی به نامش کرد. پس از آن آقامصطفی در یک نمایندگی تاکسی تلفنی مشغول به کار شد و درآمد نسبتاً خوبی داشت. روزها به‌سرعت از پی هم می‌گذشتند و در آن خانۀ کوچک و شلوغ، زندگی به‌طور چشمگیری جریان داشت. هر روز که می‌گذشت طاها بزرگ‌تر و شیرین‌تر می‌شد. گاهی با خنده‌های دل‌نشینش همه را به ستایش خود وا می‌داشت و گاهی با جیغ‌های بنفشش دیگران را از خود می‌راند. در جشن تولد یک‌سالگی‌اش آن‌قدر بزرگ شده بود که بتواند چند قدم راه برود و چند کلمه صحبت کند. یک عصر گرم تابستان، زیر سایۀ درختان انگور، طاها را روی تاب نشانده بودم و تاب می‌دادم که تلفنم زنگ خورد. برادرم بود. گفت توانسته یک مرکز پلیس‌به‌اضافه ده در زابل راه‌اندازی کند و مایل است که من و آقامصطفی را در آن مرکز استخدام کند. با آقامصطفی صحبت کردم. گفتم: «زابل اجارۀ خونه‌ها کمتره، می‌تونیم با درآمدی که داریم یک خونۀ جمع و جور کرایه کنیم و طعم مستقل‌بودن رو بعد پنج سال بچشیم.» چشم‌انداز آینده در برابرمان کمی رؤیایی بود. تصور اینکه هر دو کار و حقوق خوبی داشته باشیم و سربار دیگران نباشیم لذت‌بخش بود. آقامصطفی از یک طرف نگران خانواده‌اش بود که با این مسئله کنار خواهند آمد یا نه و از طرف دیگر می‌گفت: «شانس فقط یک‌بار در خونۀ آدم رو می‌زنه!» مادر آقامصطفی با شنیدن این خبر گفت: «ما به طاها دل‌بستیم. با رفتن شما جای خالی طاها افسرده‌مون می‌کنه.» گفتم: «ما هم از دوری شما دل‌تنگ می‌شیم، ولی مجبوریم تحمل کنیم. بلکه بتونیم پولی پس‌انداز کنیم برای رهن خونه.» ظاهراً قانع شدند ولی قلباً دل‌گیر بودند. هر چه روز عزیمت‌مان نزدیک‌تر می‌شد افراد خانواده غمگین‌تر و ساکت‌تر می‌شدند. با اینکه می‌کوشیدیم ظاهر عادی خودمان را حفظ کنیم، اما چیره‌شدن بر این اندوه کار آسانی نبود. این سفر با سفرهای قبل فرق داشت. طولانی و نامعلوم بود و همۀ ما را دچار نوعی هراس بی‌دلیل کرده بود. اواسط سال 1386 بود که ساکن زابل شدیم. کنار خانۀ پدرم یک خانه اجاره کردیم با ماهی چهل‌هزارتومان. طاها را گذاشتم مهدکودک. آقامصطفی در مرکز پلیس‌به‌علاوۀ‌ده کار می‌کرد و من قسمت گواهینامه. یکی دو ماهی گذشت. یک روز خبر دادند که پدربزرگ ایست قلبی کرده! مجبور شدیم مرخصی بگیریم و برگردیم مشهد. هر دو خیلی پدربزرگ را دوست داشتیم و از این تفاق به‌شدت متأثر شدیم. پدر آقامصطفی از مرگ پدرشان به‌هم ریخته‌بودند و خواهرهای آقامصطفی مدام زنگ می‌زدند: «بابا داره از دست میره، برگرد.» ازآمدن ما به زابل پنج‌ماه گذشته ‌بود. آقامصطفی قرض‌هایش را داده ‌بود و ما توانسته ‌بودیم پولی پس انداز کنیم که زمزمۀ برگشت آغاز شد. یک شب به آقامصطفی گفتم: «چون هم شما وابسته به خانواده‌ات هستی هم اونا وابسته به شما، بهتره که گاهی اونجا باشی گاهی اینجا. تا من کارم رو ادامه بدم، بلکه بتونیم پولی برای رهن خونه پس‌انداز کنیم.» گفت: «نمیشه زینب، من اگه بخوام مرتب در رفت و آمد باشم نه اینجا می‌تونم برم سرکار نه اون‌جا.» گفتم: «من تازه دارم معنی زندگی رو می‌فهمم، دوست ندارم برگردم.» آقامصطفی می‌دانست برگشتن به خانۀ پدرش و زندگی در یک اتاق، آن هم بدون وسایلی که از خودمان باشد چندان لطفی ندارد، اما اینجا ماندن را هم دوست نداشت. می‌گفت: «اگه مشهد بودم می‌تونستم زمان احتضار پدربزرگ بالای سرش باشم. می‌ترسم دوری، پشیمونی‌های دیگه‌ای به بار بیاره.» گفتم: «اگه بخوایم برگردیم، باید زمین جوادیه رو بفروشیم.» آقامصطفی رفت مشهد که زمین جوادیه را بفروشد. آن روز تازه از سرکار آمده بودم. داشتم غذای طاها را می‌دادم که رفت. وجدانم به من نهیب زد: «به خطرهایی که در این رفت و آمدها تهدیدش می‌کنه فکر کردی؟ به تنهایی‌اش، به مهربونی‌هاش، تو برای رضای خدا با کم و کاستی‌های زندگیت ساختی، بازم بساز. تحمل کن. خسته نشو.» ⬅️ ادامه دارد ..... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
‼️گذاشتن پول عیدی در لای قرآن 🔷س 5337: رسم است که در عید نوروز و مانند آن، پول لای قرآن می گذارند، و عیدی می دهند. آیا این کار اشکال دارد؟ ✅ج: فی نفسه اشکال ندارد. 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
66 محبت خداوند ✅ یکی از راه های راحت تر شدن امتحانات الهی این هست که انسان بره در خونه ی خدا و به ضعف های خودش کنه. همین که انسان به ناتوان بودن خودش اعتراف کنه خداوند متعال امتحاناتش رو آسون میکنه و کمک های مختلفش رو براش میفرسته. 🔸 اگه آدم اهل دقت باشه توی زندگیش کم کم طی اتفاقات ریز و درشت زندگیش کمک های خدا رو میبینه و همین دیدن کمک ها باعث میشه که محبت پروردگار عالم عمیقا توی دل آدم بشینه. 🔵 در واقع اگه خداوند متعال به انسان علاقه پیدا کنه توی امتحانات بهش تقلب میرسونه؛ هم بهش مدام یادآوری میکنه که این امتحانته؛ هم راه عبور از هر امتحانی رو به انسان خواهد گفت.💕 خداوند مهربان به هر کسی علاقه پیدا کنه، امتحان رو یه جوری میگیره که بتونه پیروز بشه... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷 اینجانب البته کارشناس و متخصص این مسائل نیستم و معتقدم به فضل الهی مسئولان سیاسی و نظامی کشور همچنان که در طول دهه های پس از انقلاب توانستند كشتى کشور را از طوفان سهمگين حوادث بزرگ به ساحل امن برسانند و به سلامت عبور دهند، اینبار نیز میتوانند تصمیمی صحیح، دقیق و همه جانبه بگیرند تا هم خون آن سردار شجاع اسلام، انقلاب و میهن پایمال نشود و هم عزت، غرور و منافع ملی تأمین شود. با این وجود با مشاهده ی این رویدادها و تحولات، به ياد مطلب بسيار مهمى افتادم كه چندى پيش به صورت جداگانه از زبان دو شخصيت بزرگ جهان عرب و منطقه شنيدم كه لازم ديدم آن را با خوانندگان محترم در این کتاب به اشتراک بگذارم. البته باید به این نکته ی مهم اشاره کرد که فلسفه ی واکنش و مواجهه ی نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدیدات مختلف، طبیعتا مبتنی بر مردم سالاری دینی واصول عزت، حکمت و مصلحت است با نوع واکنشی که از یک نظام مستبد متصور است، تفاوت دارد و بدون تردید با خون پاک این شهیدان والامقام، درخت مقاومت تنومندتر از گذشته خواهد بود. هر دوى اين شخصيتها كه از ناسيوناليستهاى سرشناس، باتجربه و تأثيرگذار جهان عرب بودند، بیان کردند كه: "جيمز بيكر"در يک اجلاس بين المللی، طارق عزيز، وزير خارجه ی وقت عراق را میبیند و پيام كتبى بوش به صدام را به وی می دهد. طارق عزيز براى كسب تكليف با صدام تماس می گيرد و پاسخ مى‌شنود كه پيام را تحويل نگيرد ولی محتوای آن را جویا شود پيامی كه محتوای آن تسليم يا نابودى بغداد بود. اين پيام صدام را دگرگون كرد و به وحشت انداخت و او را به عقب نشينى واداشت و نتيجه همان بود كه در نهايت، صدام ذلیلانه ازحفره اش بيرون كشيده شد. اين دو نفر اضافه مى‌كنند كه اگرصدام در همان زمان حداقل به لحاظ ظاهری مقاومت می‌كرد، شايد سرنوشتي غير از پنهان شدن در يک حفره می‌يافت؛ اما جمهوری اسلامی نه فقط از تهديد آمريكا نترسيد؛ بلكه عملا با اقداماتى جدی با سياستهای تجاوز كارانه ی آمریکا مقابله كرد. بدون ترديد رمز عقب نشينی دشمنان از كاربرد گزينه ی نظامی عليه ملت ايران، همين مقاومت جمهوری اسلامی بوده است. انعكاس اين قدرت و صلابت در فضای عمومی ملتهاى منطقه از يکسو بسيار اميدبخش است و از سوی ديگر باعث نااميدی دشمنان می شود. امروز اين مدل و الگو براى نظام سلطه تهديدكننده است و آنها نمیخواهند چنين الگويی در جهان اسلام وكشورهاى منطقه پایدار بماند. 📚من هستم ... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠صلوات خاصه هر روز المعظم 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
76.Insan.23-25.mp3
2.23M
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🌺 🌺 🌸 تفسیر قطره ای🌸 💐 💐 استاد گرانقدر حجت الاسلام و المسلمین 🌸- انسان🌸 💐- 23-25💐 💐 💐 🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سردار حاج قاسم سلیمانی و همرزمانش - امام شهداء و اموات🌿 هر روز با تفسیر یکی از سوره های قرآن کریم توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در 👇👇👇👇👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
‍ و چہ احساس قشنگے ستــــ ڪہ در اول صبــ🌤ــح یاد یڪ " " تو را غـرق تمنـــــا سـازد... سلام ✋ 🌸 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سین مثل سفره کرم سین مثل سایه علم سین مثل ..... 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا