eitaa logo
ابراهیم هادی ذوالفقاری🇵🇸
188 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
47 فایل
﷽ ●بِسم ربّ الشُّهــداء●🌱 •مقام‌معظم‌ࢪهبرۍ: امࢪوزھ‌فضیݪت‌‌زندھ‌نگھ‌داشٺن‌شھدا‌ڪمتࢪ‌از‌‌شھادت‌نیست لینک ناشناسمون با گوش جان میشنویم payamenashenas.ir/Amirhosein110
مشاهده در ایتا
دانلود
50.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه امام رضا نبود هنوزم کربلا نرفته بودم 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضّعفا السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرّضا
نباید کسۍ خیال کند که درس نمی‌خوانیم،اما برای دین خدمت می‌کنیم؛ نمی‌شود. بدون درس خواندن نمی‌شود خدمت کرد. حضرت‌آقا [۱۳۶۸/۱۲/۲۲]
۞﴿ ا؎شَهیـد ﴾۞ می‌دانَم‌اَزاینجـاڪھ‌مَن‌نِشستِھ‌ تاآنجـاڪھ‌تُـو‌ایستادِه‌ا؎ فـاصِلھ‌بسیـٰاراَست.. امّـاڪافیست تُـو‌فَقَط‌،دَستَـم‌را‌بگیر؎ دیگـر‌فـاصِلھ‌ا؎نمی‌مـانَد...‌ツ✋🏽
📷‏جریان این عکس: 🔹تو یکی از دفاتر پلیس+۱۰ اهواز، وقتی یکی از متقاضیای گذرنامه میبینه مردم تو ساعت ناهار باید چند ساعت تو صف گذرنامه باشن، میره خونه و غذا درست میکنه و همه رو مهمان سفره امام حسین میکنه.😍👌 🔹حالا خودش مال کجا بوده؟ منطقه مندلی. یکی از محروم ترین مناطق اهواز.
هیئتشو، مداحشو،شعرش مهم‌نیست. خداکنه این مُحرمی یه قطره اشک واقعی ریخته باشیم اباعبدالله بخره ازمون...!🙃💔
شهید سجاد طاهرنیا : یادتان باشد در تمامی مراحل زندگی، فقط توکل کنید به خدا و قناعت کنید و به هر چیزی که خدا به شما داده، راضی باشید. امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
baroon-sedaye-azoon.mp3
5.67M
بارون صدای اذون 🎙کربلایی محمدحسین حدادیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°ب‍‌س‍‌م‌رَب‌ّال‍‌ش‍‌ه‍‌دآوال‍‌ص‍‌دی‍‌ق‍‌ی‍‌ن اسلام علیک یا صاحب زمان ♥️🤚🏻
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
‍ 🖤صلوات بر حضرت سید الشهدا (علیه السلام)🖤 ♥️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ . 🖤پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد. ♥️و صَلِّ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ الرَّشِيدِ. 🖤و درود و رحمت فرست بر حسين مظلوم شهيد شجاع. ♥️قتِيلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ. 🖤كشته اشك چشم خلق و اسير محنتها. ♥️صلاَةً نَامِيَةً زَاكِيَةً مُبَارَكَةً. 🖤رحمت و درودى بر آن حضرت فرست كه دايم ♥️در افزايش و نیکو و با بركت باشد. ♥️يصْعَدُ أَوَّلُهَا وَ لاَ يَنْفَدُ آخِرُهَا أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ 🖤عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ‏ ♥️كه اول آن درود به آسمان صعود كند و انتها نداشته 🖤تا ابد باقى باشد. نيكوترين درود و رحمتى كه ♥️بر يكى از فرزندان پيغمبران مرسلت فرستى 🖤اى پروردگار عالمیان.
806ff48ebd770a368e2fff7b5f6c1ee917032127-144p.m4a
304K
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ🕊 ❀‌✨•••❀‌•••✨❀‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا بعضی از ماها هنوز باور نداریم که اهل بیت در زندگی هامون حاضرن و بهمون نگاه میکنن؟ 🎙از حجت الاسلام شهاب مرادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥باز شدن گره های زندگی ...! ‌🎙 📙(بحار، ج ٧٨، ص ١١٣) 💝الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج💝
و سلام بر او که می گفت: «شما را توصیه می کنم که زیارت عاشورا را زیاد بخوانید و امیدوارم پرودگار عالم از برکتِ وجود امام زمان(عج) به همه ما توفیق انجام خالصانه عبادات را عنایت فرماید و همه ما را به مقام اهل بیت برساند» | شهید بیژن گلشن❣|
•🌱• یک‌بار ازش پرسیدم: این نمازِ دو رکعتۍ که بعد از نماز صبح می‌خوانی، چیه؟ اول از جواب دادن طفره رفت، اصرار کردم و گفت اگر قول بده که تو هم بخوانی، می‌گم. وقتی قول دادم گفت: من هر روز این دو رکعت نماز رو براۍ سلامتی و فرج امام زمان[عج] می‌خوانم. •شهیدسید‌علی‌حسینۍ🌿!' 🌱
❤️هرکس این را بخواند چنانچه پدر و مادر او باشند مورد رحمت_خداوند رحمان و رحیم قرار می گیرند . 🌸چنانچه پدر و مادر کرده باشند نماز در خوانده شود آنان مورد آمرزش_خداوند قرار می گیرند. ❤️این نماز آن چنان موجب شادی_پدر_و_مادر می شود که آرزو می کنند زنده شوند و را ببوسند . ❤️این نماز انسان را از افسردگی_های_بسیار_شدیدی که بر اثر مصیبت_های_سنگین بوجود می آید می بخشد . 🌸شب_جمعه_و_ارواح ❤️نماز براي پدر و مادر ۲ ركعت است : 🌸مانند نماز صبح رکعت است نيت : نماز هدیه به پدر مادر "و همین نماز رو در نظر بگیرید " 👈رکعت اول: بعد از خواندن سوره حمد، ، 10 مرتبه آیه 41 سوره ابراهیم خوانده می شود: 👇 " ربَّنَا اغفِرلی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلمُؤمِنینَ یَومَ یَقُومُ الحِسابُ 👈رکعت دوم: بعد از خواندن سوره حمد، 10 مرتبه آیه 28 سوره نوح خوانده می شود: 👇 " رَبَّ اغفِرلِی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَن دَخَلَ بَیتی مُؤمِناً وَ لِلمُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ " ❤️بارالها! مرا، پدر و مادرم را و هر که با ایمان به خانه ی من داخل شود و همه مردان و زنان با ایمان عالم را ببخش و بیامرز 👈پس از سلام نماز: 🌸بدون تغییر حالت نماز، 10 مرتبه آیه 24 سوره اسرا خوانده می شود: 👇 " رَبَّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانِی صَغیراً " ❤️¤پروردگارا! هم چنان که پدرم و مادرم مرا به مهربانی از کودکی پرورش دادند، تو نیز در حق آن ها مهربانی نموده و رحمت خود را شامل حالشان بفرما. 📔 منبع: مفاتیح الجنان
هدایت شده از مهدویـون|✿³¹³
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان ✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ شاخه گلی بفرستيم برای تموم اونهايی كه در بين ما نيستند و جاشون بين ما خالیه شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات....
🔵امام خمینی(ره): اگر امریکا و اسرائیل «لا اله الّا اللَّه» بگویند،ما قبول نداریم! 🔷بر فرض که امریکا یک طرح صد در صد اسلامی- انسانی بدهد، ما باور نمی‌کنیم که آنها به نفع صلح و منافع ما گامی بردارند. اگر امریکا و اسرائیل «لا اله الّا اللَّه» بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا که آنها می‌خواهند سرِ ما کلاه بگذارند. آنها که صحبت از می کنند، می‌خواهند منطقه را به بکشند. 📚 صحیفۀ امام، ج ۱۵، ص ۳۳۹
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۷) 🌟 ادامه ی کتاب : 3⃣بخش سوم : محبت شهيد به فاميل‌ها و بستگان 🖊مادربزرگ شهید مادري را مي شناسم كه به همراه دخترش در یک خانه استیجاری زندگی می کند و وضع مالی چندان خوبي ندارد و زندگی اش به سختي می گذرد. یک روز آن خانم به خانه ما آمد. بعد از احوالپرسی گفت: خواب نوه شهيد شما را دیده ام. برايم تعريف كرد:«زنگ خانه ما به صدا درآمد. من جلوی در رفتم. دیدم شهيد دانشگر است با دو تا ظرف غذا در دستش. گفت یک غذا برای شما و یک غذا برای دخترت و بعد چند شکلات هم به من داد. دیدم چند متر دورتر یک ماشین است که درآن پر از غذاهاي بسته بندي است. شهيد عباس به سمت ماشین رفت. ناگاه از خواب بیدار شدم.»  
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۸) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍خانم مرتض‍ي نژاد- نمازگزار مسجدالزهراء(سلام‌الله علیها) بيست و پنجم خرداد 1395 مصادف با هشتم ماه مبارک رمضان بود. هوا بسیار گرم بود. دلم می‌خواست در مراسم تشییع پیکر شهيد دانشگر شرکت کنم اما گرمای هوا مانعم ‌شد. بعد از مراسم، وقتی خبر حضور گسترده مردم را شنیدم، حسرت خوردم از این که توفیق حضور در این مراسم را پیدا نکردم. با خودم می‌گفتم کاش گرما را تحمل می‌کردم و می‌رفتم... این حسرت در تمام طول روز با من بود تا این که شب، در خواب دیدم که به امامزاده علي اشرف (ع)، مشرف شده‌ام. حرم امامزاده سراسر نور بود و از مزار عباس، نوری به آسمان می‌رفت. به جای ساختمان حرم و شبستان‌ها، قصری بنا کرده بودند. من، غرق در تماشای این زیبایی‌ها، کنار مزار شهيد عباس نشستم و شروع کردم به خواندن آیه‌الکرسی. دیدم دو نفر با چهره‌های نورانی سمت راست و چپ مزار عباس نشسته‌اند.
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۵۹) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍آقاي مهران مجیدپناه- دوست شهید دو سه روزی از شهادت عباس می‌گذشت که یکی از همکاران، عکسی از شهيد را به اداره آورد؛ عکسی که عباس در آن لبخند می‌زد. یکی از همکاران خواهر، عکس شهيد را که دید، برای لحظاتی به چهره معصومش خیره شد و بدون این که حضور ما او را به پنهان کردن احساسش وادار کند، به شدت منقلب شد و اشک ریخت. چند روزی که گذشت، دیدیم که حجابش کامل‌تر شده. برای همه ما سوال‌برانگیز بود که چه اتفاقی افتاده که روحیات آن خانم همکار، ناگهان تغییر کرده است. وقتی از او سوال كرديم، خوابش را برایمان تعریف کرد: «عباس به خوابم اومد. گفت حالا که شما از غم شهادت من گریه می‌کنی و شهادتم توی روحیه شما تأثیر گذاشته، خودت رو به راه شهدا نزدیک تر کن...»   ادامه دارد ...
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۶۰) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍ خانم زمانی پور- همسایه شهید تصاویری از شهدای مدافع حرم را بین نمازگزاران مسجدالزهراء(ع) پخش می کردند. برگه را که گرفتم، عکس شهید دانشگر را در کنار تصاویر دیگر شهدا دیدم. آن را به خانه آوردم و لای قرآن کریم گذاشتم و هر روز، بعد از قرائت قرآن، به نیت شهید صلواتی می فرستادم. یک روز که برای زیارت مزار عباس به امامزاده علي اشرف(ع) رفته بودم، تصویری از چهره خندان عباس را در رو به روي مزارش دیدم. رو کردم به او و گفتم: «ما را شفاعت کن!». همان شب عباس را در خواب دیدم و همان جمله را که سر مزار گفته بودم تکرار کردم، گفت: «اسامی را بنویس تا شفاعت کنم!» سریع اسم خودم و چند نفر دیگر را نوشتم و به عباس دادم تا لیست را دید گفت: اسم مقام معظم رهبری را ننوشته ای!». بیدار شدم و با خودم فکر کردم که حکمت این خواب چه بود. همان روز وقتی قرآن را برای قرائت باز کردم، دیدم عکس رهبر انقلاب بالای همان برگه ای است که تصاویر شهدا بر آن نقش بسته است. با خودم گفتم: « شاید شهید خواسته بگوید تو که برای همه شهدا صلوات فرستادی، برای سلامتی رهبر انقلاب هم صلوات بفرست !
. 📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۶۱) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍ آقاي سیدصادق امین یزدی- دوست شهید اوایل سال 1393 بود. قرار بود در اردوگاهی در شهرستان بابلسر نشست فعالان فرهنگی برگزار شود. سردار اباذری و عباس دانشگر برای سرکشی به آن مرکز آمده بودند. آنجا بود كه با عباس آشنا شدم. محبتش به دلم نشست. در همان ديدار بود كه عكسي از عباس در حال لبخند گرفتم. آن لحظه هرگز فكر نمي كردم كه روزي آن عكس دل صدها جوان را منقلب مي كند و مسير زندگي شان را تغيير مي دهد. بعد از آن دیدار با هم تماس تلفنی داشتیم. یک بار در قم با هم قراري گذاشتيم و ساعاتی با هم بودیم و گپ و گفتی با هم داشتیم. خردادماه سال 1395 بود که به مدت یک ماه برای کار پژوهشی به عراق رفتم. روز سوم ماه رمضان در كربلا بودم داشتم به سمت بين الحرمين مي رفتم. در حال و هواي زيارت بودم که یکی از رفقای ایرانی عکس عباس را برايم فرستاد. ابتدا متوجه متن زیر عکس نشدم. برای همین نفهمیدم چی شده. بعد از چند لحظه که چشمم افتاد به متن زیر عکس، جا خوردم. نوشته بود: پاسدار عباس دانشگر به درجه شهادت نائل شد. اول تصور كردم دوستم با من شوخی کرده، بعد دیدم خبر به نقل از خبرگزاري فارس است. يك لحظه بهت زده شدم. کنترل خودم را از دست دادم. فقط داشتم می گفتم چرا؟ چرا بی خبر؟ قرارمون این نبود. در حال و هوای خودم داشتم گریه می کردم. ياد چهره هميشه خندان عباس و برخوردهای کریمانه‌اش حسابی من را بهم ریخته بود. به حرم حضرت عباس(علیه‌السلام) رفتم. گفتم آمدم اذن دخول به حرم سیدالشهداء(علیه‌السلام) رو بگیرم و شکایت کنم که چرا عباس رفت ولي کار من برای رفتن به سوریه جور نشد. حدود هفت هشت ساعت توي حرم ماندم. گریه و زاری و دردودل می کردم. بعد به حرم حضرت سیدالشهداء(علیه‌السلام) رفتم. روبروی ضریح نشستم و به نيت عباس، روضه حضرت عباس (علیه‌السلام) خواندم و گريه ‌کردم. حالم دست خودم نبود. اين اولین‌بار بود كه اينجوري به هم ریخته بودم. بعد به بین الحرمین آمدم. قدری حالم بهتر شد. عکس عباس در حال لبخند كه خودم از او عكس‌برداری کرده بودم را در گوشی همراهم پیدا کردم و در فضای مجازی گذاشتم. امروز آن عکس خنده رو و دلنشین عباس در سطح کشور بسیاری از جوانان را به خود جذب کرده است.
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۱۶۲) 🌟 ادامه ی کتاب : 4⃣بخش چهارم : محبت شهيد به دوستان و آشنايان ✍ حجت الاسلام محسن پهلوانی فر ، دوست شهید لحظه شماری می کردم که زودتر به حرم برسم. از دور گنبد حرم مطهر حضرت سیدالشهداء(علیه‌السلام) را می دیدم. شوق زیارت مرا بی تاب کرده بود. کوچه به کوچه می‌رفتم تا به حرم برسم. بین راه، عباس را دیدم که با لباس بسیجی ایستاده است و مثل همیشه لبخند به لب دارد. او را در آغوش گرفتم و بوسیدم. بعد از یک احوالپرسی گرم و صمیمی، گفتم: عباس جان! يه راه میان بری نشونم بده که زودتر به حرم برسم. با دست اشاره کرد و راهی را نشانم داد و گفت: «از این مسیر برو» گفتم: تو هم بیا با هم بریم. گفت: «لازمه که من این جا باشم تا زائران امام حسین(علیه‌السلام) رو راهنمایی کنم». با او خداحافظی کردم و به همان مسیری رفتم که عباس نشانم داده بود. شتابان حرکت می کردم. به نزدیکی حرم که رسیدم، از خواب بیدار شدم.