eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
25.8هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دختره دیگه!! دلش تنگ می شه شاید دلش خواستهـ پیش بابایی بخوابه حتی اگه بین اونو بابا خاک سرد فاصله بیندازه... 😔 شهید 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
سبحان اللّه ، به هرغمی یار تویی ... و خدایی که قرارِ دلِ ماست! به نام خدای همه 🌱 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حبه نور ✨ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ما انسان را از گِل خشکیده‌ای (همچون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم‌. حجر، آیه٢٦ من، همان كه يک روز "از گِلِ خشكيده‌ی بدبويی" خلق شدم، امروز، محتاج نگاه و عطای توأم... كه يک بار ديگر خلق بشوم از وجودی، شايد لجن آلودتر و بد بوتر از ابتدا حتی... من، امروز، يک طوری محتاجِ نگاهِ "غفارانه"ی توأم؛ كه هيچ وقت نبوده‌ام... "فَإنّا مُحتاجونَ إلى نَيلِكَ ياغَفَّارُ"* * 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
•°🌱 سردار سر بريده ی دنيا، °【 سلام عشق 】° عاليجناب حضرت دريا، سلام عشق شمس و قمر به گنبدتان بوسه ميزنند♡ خورشيد کربلای معلی ، سلام عشق ♥️ 🤚 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
العزیز مراقبم که مبادا تُهی شوم از تو... یا مولای 🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
4_5963190408321173145.mp3
3.4M
شخصی که در روز غدیر ولایت حضرت علی (ع) را نپذیرفت! 🎙 حجت الاسلام استاد عالی 🌸 رسانه غدیر باشیم🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز سه شنبه روز زیارتی 🌸امام زین العابدین علیه السلام 🌸امام محمدباقر علیه السلام 🌸امام جعفرصادق علیه السلام دعا 🤲 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
صبح شد ... آی نمی‌باید خفت چشم بگشای که خورشید شکفت باز کن پنجره را با دمِ صبح باید از خانه‌ی دل گَرد پریشانی رُفت ... سلام 🌷 صبح آدینتون پر خیر وبرکت 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
پیام غدیر - @Ostad_Shojae.mp3
8.42M
🌓 تا واقعه‌ی غدیر، به بلوغ نهایی‌اَش نرسد؛ بشــر در تاریکی‌ درونی‌اَش محبوس خواهد ماند! 🌖 سیرِ بلوغ غدیر، و رسیدنش به میوه‌ی نهایی، چگونه است؟ و چگونه بشر به آرامش و روشنیِ این نقطه می‌رسد؟ 💫 ویژه 🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 🎥 | نماز قضاشده‌ی محسن ♨️ روی نماز صبح‌هایش خیلی حساس بود 🔰 مجموعه کلیپ‌های برش‌هایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🦋 • . فقط آنھایۍ کربلایۍ شدند کھ؛ بھ درک صحیح از غدیر رسیدھ بودند! 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کلام شهید اگر دو چیزرا رعایت بکنی، خدا شهادت را نصیبت میکند: یکی پرتلاش باش دوم مخلص این دو تا را درست انجام بدی خدا شهادت راهم نصیبت میکند. شهید حسن باقری شادی ارواح طیبه شهداء صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
رفاقت با شما را با دنیایے عوض نمےکنم... رفیقتان مےشوم تا شبیہ تان شوم شبیہ تان ڪہ شدم "شهیــد" مے شوم... چقدر زیبا..🌷🌷 ان شاءالله " 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_بیست_و_یکم _پیرزن اونجا افتاده بود... _با زهرا دوییدیم سمتش،هر چقدر ص
￿ _چاره اے نبود باید میرفتم... _اوایل مهر بود کلاس هاے دانشگاه تازه شروع شده بود _ما ترم اولے ها مثل ایـݧ دانشگاه ندیده هاروز اول رفتیم تنها کلاسے کہ تو دانشگاه برگزار شد،کلاس ترم اولے ها بود دانشگاه خیلے خلوت بود. _تو کلاس کہ نشستہ بود احساس خوبے داشتم خوشحال بودم کہ قراره خانم مهندس بشم براے خودم😂. _تغییرو تو خودم احساس میکردم هیجاݧو شلوغے گذشتمم داشت برمیگشت هموݧ روز اول با مریم آشنا شدم دختر خوبے بود. _اولیـݧ روز دانشگاه پنج شنبہ بود. از بعد از اوݧ قضییہ تو بهشت زهرا هر پنجشنبہ میرفتم اونجا و بہ شهدا سر میزدم شهداے گمنامو بیشتر از همہ دوست داشتم هم بخاطر خوابے کہ دیدم هم بخاطر محمد جعفرے پسر هموݧ پیرزݧ نمیدونم چرا فکر میکردم جزو یکے از شهداے گمنانہ. _اوݧ روز بعد از دانشگاه هم رفتم بهشت زهرا قطعہ ے شهداے بی پلاک. _زیاد بودݧ دلم میخواست یکیشونو انتخاب کنم کہ فقط واسہ خودم باشہ اونروز شلوغ بود سر قبر بیشتر شهداے گمنام نشستہ بود. چشمامو چرخوندم کہ یہ قبر پیدا کنم کہ کسے کنارش نباشہ بالاخره پیدا کردم سریع دوییدم سمتش نشستم کنارش و فاتحہ اے براش بفرستادم سرمو گذاشتم رو قبر احساس آرامش میکردم یہ پسر بچہ صدام کرد:خالہ❓خالہ❓گل نمیخواے سرمو آوردم بالا یہ پسر بچہ ے ۵ سالہ در حال فروختـݧ گل یاس بود . عطر گلا فضا رو پر کرده بود برام جالب بود تاحالا ندیده بودم گل یاس بفروشـݧ آخہ گروݧ بود ازش پرسیدم:عزیزم همش چقدر میشہ❓ گفت:۱۵تومـݧ ۱۵تومــݧ بهش دادم و گلهارو ازش گرفتم چند تاشاخہ ببشتر نبود. بطرے آب و از کیفم درآوردمو روقبر و شستم بوے خاک و گل یاس باهم قاطے شده بود لذت میبردم از ایـݧ بو گلها رو گذاشتم روقبر دلم میخواست با اوݧ شهید حرف بزنم اما نمیتونستم میخواستم باهاش درد و دل کنم اما روم نمیشد از گذشتم چیزے بگم براے همیـݧ بہ یہ فاتحہ اکتفا کردم. یہ شاخہ گل یاس و هم با خودم بردم خونہ و گذاشتم تو گلدوݧ اتاقم هموݧ گلدونے کہ اولیـݧ دستہ گلے کہ رامیـݧ برام آورد بود و گذاشتہ بودم توش بهم ریختم ولے با پیچیدݧ بوے گل یاس تو فضاي اتاقم همه چیز و فراموش کردم و خاطرات خوب مثل چادرے شدنم اومد تو ذهنم. _همہ ے کلاس هاے دانشگاه تقریبا دیگہ برگزار میشد چندتا از کلاس ها روکہ بین رشتہ ها،عمومے بود و با ترم هاے بالاتر داشتیم سجادے هم تو اوݧ کلاس ها بود. _مـݧ پنج شنبہ ها اکثرا کلاس داشتم و بعد دانشگاه میرفتم بهشت زهرا پیش شهید منتخبم سرے دوم کہ رفتم تصمیم گرفتم تو نامہ همہ چیو براش از گذشتم بنویسم و بهش بگم چی ازش میخوام _نامرو بردم خندم گرفتہ بود از کارم اصلا باید کجا میذاشتمش بالاخره تمام سعے خودمو کردم و باهاش حرف زدم وقتے از گذشتم میگفتم حال بدے داشتم و اشک میریختم و موقع رفتـݧ یادم رفت نامہ رو از اونجا بر دارم. با صداے سجادے از خاطراتم اومدم بیرو... منتظرم باشید متن بازدید نخوره نمیفرستم با بد کسی در افتادید بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 ای برادر کجا می روی؟!!!!!! کمی درنگ کن!!!!!!! آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من ، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟؟!!! ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
سلام الله ۲۱ مهر ۶۱ عقد کردیم...💖 خیلی خوشحال بودم... روز بعد مراسم عقد با هم رفتیم ... اونجا بهم گفت: وقتی اومدم خواستگاریت تو سینه ام بـار سنگینی رو حـس میکردم...ولی وقتی که فهمیدم اسمت زهراست آروم شدم... ...؟ ... وقتی که با ازدواج با من موافقت کردی... همه درهای بسته به روم وا شدن..." شب عروسی... فامیل دوره اش کردن که لباس نو بپوش و عروسیتو تو باشگاه بگیر قبول نکرد و گفت: از خونواده ی شهدا خجالت میکشم... با همون لباس سبز سپاه رفت پای سفره ی عقد...💕 سور و سات عروسی که جمع شد... کوله شو برداشت و راهی جنوب شد... بچه اولمون که میخواست دنیا بیاد طول مسیر از مردم نشونی بیمارستانو میپرسید که بهش گفتن: ته خیابون یه بیمارستانه بنام حضرت زهرا(س)... تا این اسمو شنید چنان گفت: یازهرا سلام الله... که فکر کردم اتفاقی افتاده... پرسیدم: چی شده...؟! گفت: … یا زهرا سلام الله رمز زندگی ماست... پرسیدم : چطور…؟! جواب داد: من تو عملیات فتح المبین مجروح شدم که شروعش با رمز یازهـرا سلام الله بود... با زنی ازدواج کردم که اسمش زهراست...❤ حالا هم تولد بچه مون تو بیمارستان حضرت زهرا سلام الله ولی یه چیزو نگفته بود... اونم بود که تو عملیات بدر با رمز یـا زهرا(س) آسمونی شد...🕊 و من به واقع متوجه این رمز شدم... 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
23_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
13.44M
🦋 عجایب وادی حق‌الناس. 🦋 "آن‌سوی مرگ" جلسه بیست وسه 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
1.mp3
5.78M
🌺نادعلی یاد علی 🌼دستم و امداد علی 🎤حاج سیدمجید_بنی فاطمه 👏 🎊 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
الہی صبح را با زمزمہ یاد تو آغاز می ڪنم ڪہ تنہا تویی معبد آرزوهای دست نیافتنی من به نام خدای همه🍀 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi