eitaa logo
عاشقان فاطمی💕")
185 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
135 فایل
به نام خدای خدایا به نام عاشقان خدایی 🙃❤ 🍃💕 سلام سلام 🤚💛 ب کانال 🍃پُشتِ 'خاکریزه "های عِشق "🌱"🙃❤خوش آمدید امیدوارم از کانالمون لذت ببرید ورود برادران پیگرد الهی دارد😇 کپی:آزاد صلواتی بر محمد آل محمد لف ندید💫🙈🙊
مشاهده در ایتا
دانلود
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} 29فوریہ 2016{10اسفند سال1394} ساعت 3:30دقیقہ بامداد عمہ‌ے تماس گرفت و درحالے ڪہ متعجب از تماسش بودم؛ حال را از من پرسید. با این تماس، من بہ شدت نگران شدم و نمےدانستم چہ اتفاقے افتاده است. تا اینڪہ فردا عده‌اے از اعضاے حزب‌اللّٰہ آمدند و حضور آنہا خبر فراق را براے من بہ ارمغان آورد! خبر شہادت را بہ من دادند. خود را اثبات ڪرد و نوبت بہ من بود ڪہ خود را ثابت ڪنم. اما خیلے سخت است، چطور ڪسے مےتواند حس و حال مادرے را درڪ ڪند ڪہ سال‌ها براے فرزندش زحمت ڪشیده است، بہ او عشق ورزیده است و شاهد بال و پر گرفتن او بوده است، بہ یڪباره خبر دهند ڪہ پسرش دیگر نیست و دنیا را ترڪ ڪرده. این خبر برایم خیلے ناگوار و سخت بود و تنہا چیزے ڪہ قدرے از ناراحتے من ڪم مےڪرد، این بود ڪہ در جایگاه بلند مرتبہ و رفیع شہادت واقع شده است.
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} وقتے پیڪرش را بہ لبنان آوردند، تمام دوستانش خودرو هایشان را تزیین ڪردند و تصاویر بزرگ را روے خودروها نصب ڪردند. پیڪر بےجانش را ڪہ دیدم شہادتش را بہ او تبریڪ گفتم و یاد حضرت زینب{سلام‌اللّٰہ‌عليها} افتادم ڪہ در نیمہ‌ے روز همہ‌ے هستے خود را از دست داد و در آن لحظہ یاد و فڪر حضرت زینب{سلام‌اللّٰہ‌عليها} همراهم بود و آرامم مےڪرد. بہ خود مےبالیدم و افتخار مےڪردم و احساس قلبیم این بود ڪہ دارم یڪ داماد را بہ بہشت مےفرستم. تنہا چیزے ڪہ آن لحظہ آرامش بہ وجودم مےداد تمسک بہ اهل‌بیت{علیہم‌السلام} بود ڪہ مایہ آرامش هستند. ما هرچہ در این راه جان فدا ڪنیم و هرچہ در این راه عزیزانمان را بدهیم ڪم است؛ زیرا ڪہ ما پیروان حضرت مهدے{عج‌اللّٰہ‌تعالےفرجہ‌الشریف} هستیم. خدا او را دوست داشت و آرزویش را برآورده ڪرد. من ڪارے از دستم بر نمےآمد و فقط مےتوانستم از خدا تشڪر ڪنم ڪہ پایان زندگے فرزندم شہادت شد. در تشییع همہ‌ے شہدا حضور داشت و آن روز براے تشییع خودش همہ آمده بودند.
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} من وقتے درباره‌ے شہیدان صحبت مےڪنم، هرگز مبالغہ نمےڪنم.شہدا دعوت شدگان روز عاشورا در عصر خود هستند و این روز را با خون هاے خود زنده ڪردند. شہیدان از آن دستہ افرادے نبودند ڪہ بہ زبان بگویند اے ڪاش ما نیز با شما مےبودیم، ولے در میدان جنگ تماشاچے باشند. آیا مگر مےتوانم نسبت بہ حضرت زینب{سلام‌اللّٰہ‌عليها} ڪہ خود فرزندانش را در ڪربلا تقدیم ڪرد، بخیل باشم و فرزند فداے او نڪنم؟ آیا فردے ڪہ مےخواهد بہ امام مہدے{عج‌اللّٰہ} ڪمڪ ڪند نسبت بہ حضرت زینب{سلام‌اللّٰہ‌عليها} بخل مےورزد و فرزندش را فداے بےبے ڪربلا نمےڪند؟ بہ همین اعتبار افتخار مےڪنم ڪہ فرزندے تقدیم ڪردم ڪہ شہادت برایش بزرگترین آرزو بود، همیشہ براے رسیدن بہ این آرزو دعا مےڪرد و از من و دیگران مےخواست براے شہادتش دعا ڪنیم.
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} در یڪے از پست هایش در فیسبوڪ نوشتہ بود:" اسمم روزے جاودان خواهد شد، ولے دلیلش را نمےگویم چون شما بہ موقع متوجہ مےشوید." در مڪالمہ‌اے در فضاے مجازے بہ دوستش هم گفتہ بود:" وقتے شہید شدم، برایم یڪ پیج در فیسبوڪ بسازید، نمےخواهم وصیت ڪنم، فقط مےخواهم عڪس هاے زیبایے برایم درست ڪنید. الان دارم بہ ادلب مےروم، فقط دوست داشتم این حرف‌ها را بگویم." همہ‌ے این مڪالمات و حرف‌ها نشأت گرفتہ از آروزے قلبے بود ڪہ خود را براے شہادت آماده مےڪرد و دوست داشت زودتر این شہد شیرین را بنوشد. اما شاخص‌ترین مطلبے ڪہ از بہ یادگار مانده است یڪے از پست هاے اوست ڪہ بسیار تأمل برانگیز و جالب است
📚خاطرات راوے: {مادر شھید} مطلب مہم دیگر آن است ڪہ باید بہ خاطر داشتہ باشیم ڪہ بہترین انسان‌ها بہ دنبال رشد، تعالے و تڪامل هستند. شہدا قطعاً جزء همان بہترین انسان‌ها هستند و از آنجا ڪہ زنده‌اند و بہ فرموده‌ے خداوند تبارڪ و تعالے، در پیشگاه حضرت حق روزے مےخورند؛ یعنے شہید یڪ انسان زنده و درحال تڪامل است. او روزے مےخورد و مسیر تڪاملش را ادامہ مےدهد. زیرا تڪامل شہید مانند ما نیست ڪہ با مرگ بہ پایان برسد؛ تڪامل شہید پس از دنیاے مادے نیز ادامہ پیدا مےڪند. وقتے فڪر مےڪنم زنده است، روزے مےخورد و تڪامل او ادامہ دارد براے من ڪافیست. اهمیت نمےدهم ڪہ اے ڪاش ازدواج مےڪرد، هرچند هر مادرے با ازدواج فرزندش خوشحال مےشود. من دوست داشتم پسرم ازدواج مےڪرد و خانواده تشڪیل مےداد.