eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
یعنی خیلی لطف کردین . خیلی خوشحالم کردین . دونفر از خادم ها فقط نظراتشون و گفتن علاوه بر این یک نفر کم شد . مچکرم ....
#تنهاتر_از_مسیح @shahidhojajjy
#کلام_شهـدا 🌻🌱 . . مے‌نویسم... هر آنڪس کہ میخوانـد یا میشنود بدانـد...°°~ شرمنـده ام ازینـکه یک جـٰان بیشتر ندارم تا در راه #ولے‌عصر(عج) و نائب بر حقش امام #خامنـہ‌اے(مدظله) فدا کنـم :))👑... . . #شهـید_حمید_سیاهکالی_مرادی♥️ بخشے از #وصیت_نامه ی شهید ✨ شبتــون شهدایی🙃 @shahidhojajjy
دنیا بوی بی‌کسی میدهد.... [ أین صاحبُنا؟! ]
#پرو‌فــ خوشملـــ 😍😋 #رفیق‌جــان 👌❣ @shahidhojajjy 💕
همســرانهــ |🍂💞 محبــوبــمــ|😍| مــرا ببخشــید کــهـ ایــن همــهـ شمــا را دوستــدارمــ|🙈| #دست‌خودم‌نیس‌خب 🤷‍♀😌 #کپــی‌نکــن‌مومــن 🚫 @shahidhojajjy ❣
🌿🥀🌿🥀🌿🥀 حاج میرزا اسماعیل دولابی: همه فکر می‌کنند چون گرفتارند به خدا نمی‌رسند؛ اما چون به خدا نمی‌رسند گرفتارند ....! 📿 🚫 🌿🥀🌿🥀🌿🥀
°•°•°•°•°•° + می گفت : آدم اگه هنر داشته باشه میتونه از امامزاده محلشون هم کربلا بگیره ....^^ ♥️🌿 🚫 °•°•°•°•°•°
کاش میشد وسط دست رساندن به ضریح مثل حجاجِ منا در حرمت می مردیم ....! #💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عبادتِ بدونِ عشق، شیطان درست میکند ...
🌿 شهید بہشتی: طاغوٺ، طاغوت اسٺ؛ مےخواهد تاج بہ سر باشد یا عمامہ بہ سر!
بـایـد بـروم بـرای دلـت که از مـا گـرفته نمـاز آیـات بخـوانـم ...
چقد خوبه وقتی داری نزدیک به یه گناه میشی....خوده خدا نجاتت میدهــــ🙃💔
رمان بچه مثبت . متین: پس سه تا شکلات داغ و سه تا پای سیب . گارسون رفت ... ریحان: زیر چشمی به مائده نگاه میکردم . حالت چهرش جوری بود که آرامش خاصی و به ادم منتقل میکرد و خیلی زیبا . البته من خودم فرشتم. مبایل مائده زنگ خورد و او با هیجان جواب داد: _وای. سلام مامان *...... _خوبید؟ *.... ممنون *..... _نه دیگه میرم خونه *..... _اره با متینم *...... _چشم گرسنه نمی مونم.از من خداحافظ . بعد گوشی و داد به متین و گفت: مامانه . متین: سلام مامان ریحان: خاک به سرم دیدی نامزدن . چرا خاک بر سر من ؟ خاک بر سر بچه ها که من و مجبور به این شرط بندی کردن. مائده با لبخنده خاصش پرید وسط افکارم . شما همیشه انقدر آرومید؟؟ _من؟نه بابا تنها چیزی که نیستم اروم..... ✍ادامه دارد✍ نویسنده : الف ستاری . @shahidhojajjy
رمان بچه مثبت . خندید و گفت : بهت میاد خیلی شیطون باشی. ریحان: لطف داری عزیزم. افکار ریحان:(دارم میمیرم از فضولی) ریحان: اخ راستی نامزدی تون هم تبریک میگم . آقا متین چیزی بروز ندادن. افکار ریحان: اخه یکی نیست که بگه متین مگه باهات حرف میزنه که بخواد بروز بده. ای بمیرید با این شرط بندی. خواست جواب بده که گارسون اومد . سفارش ها را روی میز چید و متینم مکالمش تمام شد. مائده گفت: نه عزیزم من و متین خواهر برادر رضایی هستیم. افکار ریحان: هان؟ چیشد؟ نفهمیدم . فکر کنم از نگاهم فهمید و شروع به توضیح دادن کرد . مامانش هنگام به دنیا اومدنش از دست داده . عمش یعنی مادر متین بهش شیر داده . برای همینم الان متین و مائده به همدیگر محرمند... ریحان: ... ✍ادامه دارد✍ نویسنده:الف ستاری . @shahidhojajjy