eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
222 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری گفت: چه دوست داری بنویسند از وصف تو؟ گفتم یک ڪلام: شهــــید....💔 @shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ‌🌿|… « مَعاشِرَ النّاسِ، ألا و اِنّے رَسولٌ وَ عَلے الإِمامُ وَالوَصے مِن بعدۍ، و الأَئِمَهُ مِن بَعدِهِ وُلدُهُ. ألا وَ إنّے والِدُهُم وَ هُم یَخرُجونَ مِن صُلبِهِ. » + برشے‌از‌ ..📍✨ 😍🍃 |🌿|•°°•‌| @shahidhojajjy | ‌°•[ ✨ هرکه مولایش حسین‌بن‌علے ست بر جہان فریاد مےزند😍🌿]•°
طلبه های جوان آمده بودند برای از جبهه ۳۰نفری بودند. که خوابیده😴 بودیم دوسه نفر بیدارم کردند و شروع کردن به پرسیدن سوال های مسخره و الکی! مثلا میگفتند: چه رنگیه برادر؟! شده بودم. گفتند: بابا بی خیال! تو که بیدار شدی نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم! دیدم بد هم نمیگویند خلاصه همین طوری سی نفر رو بیدار کردیم. حالا نصف شبی جماعتی بیدار شدیم و همه مان به دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه قرارگاه کنند! فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و گرفتیم تحت هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیم روی بچه ها و راه افتادیم و زاری! یکی میگفت: ممد رضا! نامرد چرا رفتیییی؟ یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: دیگه چی میگی! مگه تو جبهه نمرده! یکی میکشید یکی میکرد در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه میکردند😭 و شیون را می‌انداختند! گفتیم برویم سمت را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند جدیه رفتند و وضو گرفتند و نشستند به قرآن خواندن بالای سر در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم برو خودت رو روی محمد رضا بینداز و یک نیشگون محکم بگیر رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاو گفت: منم میخوام باهات بیااام بعد نیشگونی محکم گرفت که محمد رضا از جا پرید و چنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه میخندیدیم!! ..... خلاصه آن شب با آنکه 👊 سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم😂😂 @shahidhojajjy
♥️ هر وقت برای مرخصی می‌اومد، همین که می‌رسید دم در خونه و منو می‌دید، با خنده می‌گفت: سلام پدرِ شهید!😍 خوبی پدرِ شهید؟! با خنده دنبالش میکردم که نگو این حرف رو پسر!😄 اما حالا که همه بهم میگن: سلام پدرِ شهید... دیگه یوسفی نیست که بخوام دنبالش کنم!😞💔 🕊 ♥️ @shahidhojajjy
👤چه چهره‌ی آشنایی! او را کجا دیده بودم؟ اکثر مردم این سوال ها را از خودشان می‌پرسند،وقتی چهره‌ی مبارک امام زمان را پس از ظهور می‌بینند. 🤔اما واقعا او را کجا دیده بودی؟ شاید زمانی در کوچه‌ای راه می‌رفتی، او هم در همان کوچه بوده و به تو نگاه کرده. شاید دوست داشته که تو را پدرانه در آغوش بکشد، اما نتوانسته. شاید هنگامی که دستِ نیازمندی را گرفتی،نگاهت کرده و به داشتنت افتخار کرده. قطعا اگر از نظر ها غائب بود،خوشحال اش را می‌دیدی. ✨مولای من! می‌دانم که سخت است که فرزند داشته باشی‌ اما فقط از دور تماشایش کنی. این برای یک پدر معمولی هم سخت است، چه برسد به پدر مهربانی همچون شما. 🔻همیشه از خودم می‌پرسم چرا فرزندانت برایت کاری نمیکنند؟ حالِ شما را نمی‌دانند یا نمیخواهند کاری بکنند؟ ♥️ @shahidhojajjy
از زیر و رو شدن زندگیتون نترسید... شاید زیر سیب زمینی بود...😄🌿
🌸 هرچہ‌زمٰان‌میگذرد مردم‌افسرده‌ترمی‌شوندند این‌خاصیت‌دل‌بستن‌به‌زمانه‌است! خوشابحال‌آن‌که‌به‌جای‌زمان‌به [صاحب‌الزمـان] دل‌می‌بندد... :) +العجل‌العجل‌العجل..🌱 💓|• @shahidhojajjy •°
من احساس عشق را تجربه نکرده‌ام . . !🌱 اما گاهے حسرت آن دستے را میخورم که حسین(ع) بر سروصورت حُر ‌و جون کشید💔:)) 🌸|• @shahidhojajjy •°
#تلنگر خجالت میکشم اسمم را گذاشـــــــــــته‌ایم: مــــــنتظر اما زمانے که دفتر انتظارم را ورق می‌زنے مےبینے؛ فضای مجازی را بیشتر از امامم میشناسم ! حتی،گاهی صبح آفتاب نزده آنها را چک میکنم... اما عهدم را نه.... 🕊در قنوت نمازهایمان براے مهدے فاطمه دعا کنیم🕊 #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج ♥️ @shahidhojajjy