eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.3هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
5 از روی ناچاری همراهش رفتم . رفتیم مغازه داداشم. داداش حامد نبود. فروشنده ش رو برداشتیم با خودمون بردیم مغازه برادر محسن، مهدی، قبل رفتنمون فروشنده که یه دختر نوجوون هم بود در حالی که ترسیده بود مضطرب قضیه رو به محسن گفت‌ . اما محسن باور نمی‌کرد و همونطور داد می‌کشید که دروغ می گین می خواین به خانواده من تهمت بزنید. رفتیم مغازه برادرشوهرم مهدی. اولش فروشنده بازم حرفاشو تکرار کرد و گفت که این آقا اومده و آمار از من گرفته منم طبق وظیفه م به صاحب کارم گفتم که بعدا برام دردسر نشه. اما محسن و مهدی مدام بهش بد و بیراه میگفتن که به تو چه ربطی داره! مگه یه فروشنده ساده نیستی! چرا تو مسائل خانوادگی دخالت کردی! بیچاره از ترس لال شده بود خواستم از دختر بیچاره دفاع کنم که محسن سر منم داد کشید که حق دخالت ندارم. ادامه دارد. کپی حرام.
41.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:آل عمران🦋 :102الی104 :الاستاد:شهیدحسن دانش :منا اجراشده:بیت رهبری سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداءوَالصِّدیٖقین🕊 🕊 برشهدا...🌷 ♥️دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم به زیارت "شهــــــداء" مے رویم... ‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🕊 🕊 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌹 ❤️یاحسین ارباب من❤️ 🌹نشودصبح اگرعرض ارادت نکنم 🍀نام زيبای تو راصبح تلاوت نکنم 💐سلام دوستان💐 🍀لحظاتتون پراز عشق به امام حسین(ع) 🌹وسقاى دشت كربلا حضرت ابولفضل(ع) عجب شش گوشه نابت بوسیدن دارد آقا..! 🌹️صلی الله علیک یااباعبدالله 🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْن ِ 🌹 وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْن 🌹 وَعَلى اَوْلادِالْحُسَيْن 🌹 وَعَلى اَصْحاب الحَُسین 🦋🦋🦋
‍ ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ﷽ 🌷" در محضـــر شهیـــــد "🌷 دوستان عزیز،‌تنها راہ رسیدن بہ سعادت، ترڪ محرمــات و انجام واجبات است. راہ قرب بہ خـــدا همین اسـت و بس. دست یڪدیگر را بگیرید و راہ شـــهدا را ڪہ همان راہ رســیدن بہ خــداے متعــال اســــــت ادامــــہ دهــیـــد. از وصیت شهید مصطفی ردانےپور. برگرفته از کتاب مصطفی. 📚اثر گروه شهید هادی _..🍃🌹🍃..____ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
6 بیچاره اون فروشنده که معلوم بود هیچ گناهی نداره و فقط به وظیفه ش عمل کرده. محسن زنگ زد به داداشم حامد هم اومد. فروشنده بیچاره بازم عین اون حرفارو تکرار کرد. اما مهدی نه! هربار یه حرف در می‌آورد ومشخص بود که داره دروغ میبافه. عجیب بود که قسم قرآن هم می‌خورد که اصلا از اون فروشنده همچین سئوالهایی نپرسیده! اونقدر بحث بین برادرم و شوهرم کش پیدا کرد که فروشنده بیچاره از روی ناچاری با گریه گفت من اشتباه کردم و این آقا همچین سئوال هایی نپرسیده! فقط برای اینکه ختم به خیر شه و خداروشکر هم همونجا این بحث تموم شد. داداش حامد هم که می‌دونست فروشنده چاره ای جز این نداشته کاری به کارش نداشت و موضوع رو همونجا تموم کردن. اما دو ماه بعدش مهدی تصادف سختی کرد با اینکه خودش نجات پیدا‌کرد اما ماشینش کلا نابود شد وجواب دروغ ها و قسم های قرآن ناحقش رو پس داد. ادامه دارد. کپی حرام.
‍ ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ﷽ 🌷نشان از فاطمه س🌷 در روز تشییع پیکر شهید فاطمیون محمدتقی حسینی ماجرایی رخ داد. و در امامزاده عقیل اسلامشهر خبرش پخش شد و باعث شد که بسیاری از اهالی محل به این شهید ارادت پیدا کنند: ✅روز تشییع زن و شوهر جوانی وارد امامزاده شدند و حیران به این سو آن سو میرفتند‼️ هنوز ساعاتی مانده بود تا پیکر این شهید را به امامزاده بیاورند و کسی از صاحب قبر خبر نداشت. ✳️دو نفر مشغول آماده کردن مزار شهید بودند. اما کسی نمیدانست قرار است شهید مدافع در این مقبره بیارامد. 💐زن و شوهر جوان پس از اینکه از حرم امامزاده خارج شدند به سوی قبری که در حال آماده شدن بود آمدند و سوال کردند اینجا قبر کیست؟ ♦️مسئول حاضر در امامزاده گفت: شهیدی را به اینجا خواهند آورد. آن ها دوباره سوال کردند: این شهید از کجا آمده؟ گفتند: او جزء مدافعان افغانستانی حرم حضرت زینب س بوده و به شهادت رسیده. با شنیدن این سخن آن ها شروع به بی قراری و گریه نمودند! 💢مسئول گلزار با تعجب علت را جویا شد که برای چه ناراحت شدید؟ 🔴مرد جوان بعد از اینکه اشک هایش را پاک نمود گفت: ما اهل همین منطقه هستیم. دیشب همسرم خوابی دیده و صبح بدون هیچ وقفه ای راهی این امامزاده شدیم. همسرم حضرت زهرا(س) رادر رویا مشاهده نمودند. 🌺حضرت صدیقه فرموند: فردا شهیدی را که برای دفاع از حرم دخترم به شهادت رسیده به امام زاده عقیل خواهند آورد. حتما به استقبالش بروید. 🌷ساعتی بعد.پیکر شهید آمد. مردم هم با شنیدن این خبر آمدند و جمعیت برای استقبال آماده شد. نمی دانید آن روز در امامزاده چه معنویتی ایجاد شد. 📚برگرفته از کتاب فاطمیون. اثر گروه شهید هادی. Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💐 ولادت حضرت زینب سلام الله و روز پرستار است... یادمان همیشه می‌ماند پرستار هایی را که این روز و شب ها در چگونه زینب وار جان‌ فشانی میکنند...💔 🤍
‍ 🍃می گویند خدا را آفرید که گوشه ای از وجود خودش بر روی زمین باشد تا وقتی بنده ای را به زمین و اهلش هدیه کرد، او را به رسم امانت به آغوش مادر بسپارد.اصلا واقعی همان محبت عزلت نشین دل مادرهاست. 🍃مسعود عسگری درآغوش پر مهر مادری بزرگ شد که آرزوهای بسیاری برای پسرش داشت.دوست داشت او را در لباس ببیند و هروقت برق چشمانش خبر از آرزویش داشت، مسعود می گفت: "هروقت زمانش رسید خودم می گویم." 🍃مادر در ندایی از دل پسر برای دیدن دامادی اش و پسرش در انتظار ندایی از اهل برای رسیدن به . 🍃مقدمات را فراهم کرد و راهی سوریه شد. بی قراری مادرش شروع و هر بار با برگشتنش قرار به دل بی قرار برمی گشت. در هر وداع او را امیدوار می کرد به دیدن دوباره اش اما آخرین بار گفت منتظرش نباشد. دل مادر کاسه آبی شد که از چشمانش ریخت و راه پسرش شد. 🍃 قلب مادر در تلاطم دریای نگرانی بی تاب و مسعود قدم به قدم به شهادت نزدیک تر شد. بدن مسعود با برخورد توپ تکه تکه شد. آنطرف حس مادری کار دست مادرش داد و اوهم تکه تکه ترک خورد و شکست.چشم پسر فدا شد و مادر به در خشک شد.دستش قطع شد و مادر دست شست از برگشتنش.پاهای مسعود قطع شد و زانوان مادر لرزید.. 🍃خدا امانتی اش را پس گرفت و صبر را به دل داغدار مادر عطا کرد.خبر شهادت را که شنید محکم ایستاد. در مراسم با دیدن بدن فرزندش به یاد جوان اشک ریخت و با دیدن دست جدا شده مسعود به یاد کربلا ناله زد. 🍃آرزوی دامادی اش بر دل ماند .اما داغ سنگین نشسته بر قلب مادر به بهای عاقبت بخیری فرزندش آرام شد....... 🍃به مناسبت سالروز شهادت 🔷تاریخ تولد: ۸ شهریور ۱۳۶۹ 🔷تاریخ شهادت: ۲۱ آبان ۱۳۹۴ 🔷محل شهادت: حلب_سوریه 🔷مزار شهید: بهشت زهرا
‍ ‍ ‍ ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✍شهیدی که مزارش دارالشفاست 🕊🕊🕊🕊🕊 🌹شهید غلامرضا مصطفوی 🟢مزار این شهید امروز به زیارتگاه و دارالشفا مبدل شده به گونه‌ای که از سراسر کشور زائران و ارادتمندان خود را به زادگاه و قبر منور وی می‌رسانند تا با واسطه قرار دادن شهید حاجات خود را از درگاه احدیت طلب کنند. 🔸یک زوج زنجانی که در حسرت فرزند بود متوسل به شهید مصطفوی شد خداوند به آنها فرزندی عطا کرد و خانواده آن زوج برای شهید جایگاه و بارگاه درست نمودند. 🔹شهیدی که چوپان بود و به دلیل اینکه همیشه در صحرا همراه گوسفندان بود نمی توانست جایی برود. 🟢همیشه آرزو داشت برای یکبار برود مشهد پابوس امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام 🔸زمانی که جنگ شد به جبهه رفت و به برادرش گفت این خداحافظی و وداع آخر است. سال ۶۵ در جبهه سومار شهید شد و پیکرش مفقود شد. همانگونه که آرزوی زیارت امام رضا علیه السلام را داشت پیکرش بعد از تفحص اشتباهی به مشهد رفت. و پس از تشییع در حرم مطهر متوجه شدند که شهید اهل زرند استان کرمان است و پیکرش برای دفن به زادگاهش انتقال داده شد. شهیدی که بیماران به وی متوسل شدند و شفا گرفتند. دختر بچه ای که تومور مغزی داشت تومور روی یک رگ قرار گرفته بود و امکان عمل مساوی با مرگ وی می شد پدر و مادرش متوسل به شهید مصطفوی شدند که برای دخترشان دعا کند بعد از چند وقت تومور جابجا شد و در کمال شگفتی پزشکان متحیر و شگفت زده شدند و عمل را انجام دادند. ✅شهیدی که مشاهده نمودند نوری از قبر شهید به طرف آسمان‌ بلند شده و محوطه را نورانی کرده و وقتی در کنار قبر شهید رفتند بوی عطر عجیبی به مشام رسیده است. مزار: گلزار شهدای تیتوئیه_ زرند شهید غلامرضا مصطفوی Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ سال‌هاست‌دورخودم مي‌چرخم‌ومی‌سوزم "رفتنت" درمن‌شمعی‌روشن کرده‌است‌انگار!🤍 دیگه با اِزِه از همه مشتیاا همگی زیاد بامراامااا Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ۲۴ آبان (۱۵ نوامبر) سالروز کشته شدن مظلومانه ی دکتر (مهدی) است،کسی که با یافتن حقیقت به دنیا و متعلقاتش پشت پا زد. یادش گرامی 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐 امروز ۲۶ مهر ماه سالروز شهادت مدافع حرم"نادر حمید" گرامی باد 📹بوسه دختر شهید نادر حمید بر صورت پدر 💠شیرین‌زبانی اُم‌البنین خانم، فرزند شهید نادر حمید در وصف پدر قهرمانش تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶ - قنیطره🇸🇾 مــزار : گلزار شهدای شهرستان ویس کتاب : «شبیه نادر» 🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اول صبح بود که با سید رفیع برای رفتن به سر کار از منزل بیرون آمدیم و سوار ماشین شدیم. هنوز مسیر کوتاهی نرفته بودیم که سرعت ماشین را کم کرد و گفت: آقا جان، من می‌دانم تو بزرگِ من هستی و عمرت را برای من صرف کردی و موهایت سفید شده و چه زحمت‌هایی که کشیده‌ای. احترام شما بر من واجب است، ولی لطفا از ماشین پیاده شوید تا ماشین برایتان کرایه کنم؛ چون بعد از این مسیرمان یکی نیست و این ماشین بیت‌المال است و من حق ندارم یک قدم مسیرم را کج کنم. من با این جسارت گفتار و امانتداری پسرم و برخورد زیبایش دست‌هایم را به سوی آسمان بلند کردم و خدا را شکر نمودم. در حالی که آب از دیدگانم جاری بود و او را تحسین می‌کردم، رویش را بوسیدم و به خدا سپردمش. 🔥 تل آویو Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
1 مدت ها بود که دل به یکی داده بودم اما خانواده م مخالف بودن. پسر خوبی بود و از هم ولایتی های خودمون بود اما پدرم مخالف بود . می‌گفت طرف وضعیت مالی خوبی نداره. شبی که اومدن خواستگاری تو اتاق بهم حرفایی زد که همونجا عاشقش شدم . پسره با حجب و حیا و خوبی بود. از اون همون شب بهش دل دادم و دیگه نتونستم ازش دل بکنم. پدرم سخت موافق بود و بعددیدن شرایطشون کاملا پشیمون شده بود. من دوستش داشتم و می‌خواستم باهاش ازدواج کنم اما الان حق نداشتم حرفی بزنم. بعد از خواستگاری تلفنی با محمد وارد رابطه شدم من قصدم ازدواج بود و همین مرد زندگی من بود. اما دیگران نمی‌خواستن قبول کنن و هر چقدر که من به مادرم اصرار می‌کردم راضی نشد که با پدرم حرف بزنه تا شاید کوتاه بیاد و به ازدواج ما رضایت بده. ادامه دارد. کپی حرام.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔰 قسمتی از نامه شهید ورامینی خطاب به مادرش؛ ۱۳۶۱/۱۲/۲۱ مـادر! آنقدر باید در آفتاب های سوزان و زیر رگبار مسلسل های کُفار بِدَوم تا آن گوشت هایی را که از غفلت بر بدنم روییده است، آب شود. خدایا! خدایا! تو شاهدی که سراندرپایم را مملو از گناه می دانم و اضطراب این را دارم که اگر تو اینها رو بر من نبخشی ،من در آن دنیا چه بکنم؟ پس مادر عزیزم ،از تو می خواهم که مرا دعا کنی خصوصا" در آنجایی که در برابر خدا دلت می شکند. 💢وصیت نامه شهید عباس ورامینی : میثم جان! بابا رفت به ایران تا شاید بتواند با خون ناقابلش راه را برای تمام دل‌هایی که هوای کربلا دارند باز کند. :۱۳۳۳/۱۱/۵💐 :۱۳۶۲/۸/۲۸ رئیس ستاد لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) 🌷سردار شهید حاج عباس ورامینی🌷 شهادت: ۲۸ آبان ۱۳۶۲، عملیات والفجر ۴ ،پنجوین 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ محمد 🦋🦋🦋
♥️🍃 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ هرگاه ڪه نمازتــ قضا شد و نخواندے دراین فڪر نباش ڪہ وقت نماز خواندن نیافتے بلڪه! فڪر ڪن چہ گناهے را مرتڪب شدے کہ خداوند نخواست در مقابلش بایستے! نماز اول وقت التماس دعا🙏 💠 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... ۲۸ آبان سالروز شهادت سرباز لشکر صاحب الزمان(عج): 💞اولین باری که بعد از عقد بیرون رفتیم، سرمزار شهدا رفتیم، می­‌گفتند ما هر چه داریم از این شهداست، حتی وقتی باردار می‌شدم، من را می­‌برد سر مزار شهدا و اگر شکلاتی روی مزار بود می‌گفت از اینها بردار که تبرک است، بخور که خداوند به ما اولاد بدهد. 💞هنگام زیارت شهدا همراه خود گندم می­‌بردیم، می­‌گفتند این شهدا آنقدر پر روزی هستند که پرندگان به واسطه آن‌ها رزق و روزی می‌خورند و چون دوست داشتند بچه‌ها هم با شهدا ارتباط برقرار کنند، کیسه گندم را به آن‌ها می­‌دادند و می­‌گفتند روی مزار شهدای گمنام بگذارید. 🌺به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ۲۸ آبان ۱۳۶۴ 🔷تاریخ شهادت : ۱۶ آذر ۱۳۹۴‌ 🔷مزارشهید: زیباشهرقرچک،گلزارشهدای‌بی‌ بی زبیده 🔷محل شهادت : خانطومان_سوریه ....🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸 🌷 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌸 زینب(س) اگر نبود کسی فاطمی نبود زینب(س)اگر نبود کسی مرتضی(ع)نداشت زینب(س)اگر نبود حسینی نمی شدیم زینب(س)اگرنبود زمین کربلا نداشت 🌸 ولادت حضرت زینب کبری 🌸 سلام الله علیهم مبارکباد 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید فرشاد رمزی سراوانی متولد 1376/08/21 محل تولد : قزوین تاریخ شهادت : 1396/04/11 محل شهادت : پیرانشهر مذهب : شیعه دین : اسلام درجه : سرباز استان سکونت : قزوین شهر سکونت : آبگرم نوع استخدام : سرباز تعداد فرزندان : 0 تاریخ حادثه : 1396/04/11 استان حادثه : اذربایجان غربی محل دفن : قزوین علت شهادت : درگیری با اشرار عامل شهادت : اشرار شرح علت شهادت : شهید مدافع وطن فرشاد رمزی سراوانی اهل قزوین و سرباز مرزبانی پیرانشهر مورخ 1396/4/11 هنگام تأمین امنیت مرز و در عملیات مبارزه با قاچاقچیان مشروبات الکلی براثر اصابت گلوله اشرار و قاچاقچیان به شهادت رسید. 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... ۲۸ آبان سالروز شهادت سرباز لشکر صاحب الزمان(عج):🕊شهید مدافع حرم علیرضا جیلان 🎥آخرین تصاویر از پاسدار شهید (ذوالفقار) از فرماندهان تیپ که در نبردهای آزادسازی و پاکسازی شهر البوکمال به کاروان شهدای امام حسین (ع)پیوست 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... ‍ اما اینبار این است که خود را به آب و آتش می زند که از تو سخنی به میان آورد انگار سلول های مغزش تمام توانشان را به روی سِن آورده اند که همه ی تو را به تصویر خاطرها برسانند درست است، تو همان شجاعتی هستی که حتی آوازه اش در میان آن همه دلاوری و پهلوانی به گوش رسید شجاعتی که نامش ، میشود گفت، لاله ای از دیار مردمان سلحشور . درست سه سال پیش، ۲۸ ابان۱۳۹۶ علیرضا در هشتمین اعزامش برای دفاع از حرم در شب شهادت بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پهلویش دستان را به گرمی فشرد و به رفقای آسمانیش پیوست 🍃به راستی ما چه خاطره ها با زخم پهلو داریم 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🔷تاریخ تولد : ۲۸ بهمن ۱۳۶۲ 🔷تاریخ شهادت : ۲۸ آبان ۱۳۹۶ 🔷مزار شهید : گلزار شهدای شهر 🔷:ابوکمال سوریه 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ |💔| 🌼 تاریخ تولد:۱۳۳۳/۱۱/۰۵ محل تولد:تهران تاریخ شهادت:۱۳۶۲/۰۸/۲۸ محل شهادت:منطقه‌پنجوین وضعیت تأهل:متأهل_داراے‌یک‌فرزند محل مزار شهید:بهشت‌زهرا(س) 👇🌹🍃 ✍...من چهره آفتاب سوخته آن مردوجوان روستایی که فقط به ندای حسین گونه امام لبیک گفته وعشق به شهادت جوانان پاک حزب الله رادراینجادیده ام که هرکدام گویای حضورمردم درتمام صحنه‌های نبردمیباشد..انقلاب باشتابی سرسام آوربه پیش می‌رودان‌شاءالله تمام کاخ‌های ظلم رادرهم خواهدکوبیدوباعث نجات تمام مستعفین جهان خواهدشدوزمینه آماده میشودبرای ظهورامام زمان(عج). ••🍁مسئول آموزش نظامی دانشجویان،مسئول آموزش تاکتیکی بسیج تهران،فرمانده گروهان۱گردان حبیب،معاون گردان مقداد،رئیس ستادسپاه۱۱قدر،رئیس ستادلشکر۲۷محمدرسول‌الله(ص). ...🕊🕊🌹🌹 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 📝فرازی از وصیتنامه شهید مدافع‌حرم علیرضا_جیلان عزیزانم، همه کسان من! اصل ولایــــت و حمایت از ولایت در رأس همه کارهای شما باشد؛ این سید بزرگوار مظلوم است؛ نه برای ایشان بلکه برای سعادت خودتان به ولایت چنگ بزنید. 🔖 نام : علیرضــــا نام خانوادگی : جیــــلان نام پدر : مصطفی نام جهادی : ذوالفقــــار تاریخ تولد : ۱۳۶۲/۱۱/۲۸ - بروجن🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار مسئولیت : فرمانده تیپ رسول‌اکرم لشکر زینبیّون ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۸ - البوکمال🇸🇾 مزار : گلزار شهدای شهرستان بروجن ....🕊🌸 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
2 مادرم هم حرف خودشو می‌زد و می گفت نه حق با پدرته و اون پسر نمی تونه تورو خوشبخت کنه. مادرم می‌گفت که اون پسره تورو جارو کرده که همچین شدی و گرنه یه خواستگار معمولی بود که پدرت ردش کرد. اما من اصلا مهم نبودم. نظر من و خوشبختیم اصلا مهم نبود. دلم بدجوری گرفته بود از خانواده م ! از همه ! خانواده م که سعی می کردن منو از این ازدواج منصرف کنن. اما من اونقدر عاشق محمد بودم که جز اون کسی رو نمی‌خواستم. احساس می کردم که جز با اون با کسی دیگه خوشبخت نمیشم. رو حرفم مونده بود و مصمم می‌گفتم من جز با محمد با کسی دیگه ازدواج نمی‌کنم‌. خانواده محمد ، پدرش بارها با چند تا از بزرگ های شهرمون اومدن خونه و با پدرم حرف زدن بلکه راضی شه اما پدرم محترمانه همه رو رد کرد و گفت من اصلا دختر شوهر نمی‌دم و کلی بهانه دیگه برای رضایت ندادن به این وصلت. ادامه دارد. کپی حرام.