eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.2هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
6.1هزار ویدیو
98 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃بیاد ساربانان کویر ، کویری که در ژرفای تاروپود آن، خنکای آسمان حس می‌شود، اگر بجوییمش♡ . 🍃همه کوی به کوی در جستجوی حیاتیم و قطره به قطره، عطش جانمان را می‌فرساید. جرعه به جرعه خراش بر می‌زنیم، در پی یافتن زلال آب. . 🍃قدم به قدم، قامت دلربایش بر نیزه های آفتاب چیره میشود و پیش میرود. او ست🙂 . 🍃نمیدانم در میان این مسیر، آفتاب شیفته او شده یا توانش، قاتل گرما. هرچه که هست، گام هایش نمی لغزند. در هر قدمش ، نهفته است😌 . 🍃شنیده بودم خانه ای در این بنا کرده، خالی از . میگفتند هرچه را که رنگ و بوی نمی‌دهد، از خانه اش زدوده است. خانه ای بنا کرده با عطر . . 🍃در این صحرای ، تنها غبطه به اوست که از گلویمان گذر میکند. اویی که آن روز با شکوه اش، به دیدار معشوق می‌شتافت🌹 🍃ذره ذره ی وجودش را، نذر خشنودی سالار شهیدش کرده بود و سنگ مزارش را ، هدیه به . اویی که شتابان می‌رفت و مایی که جا ماندیم😔 . 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🔷تاریخ تولد : ۹ اسفند ۱۳۶۶ 🔷تاریخ شهادت:۱۳۹۶/۸/۲۳دیرالزور سوریه 🔷مزار شهید : بهشت زهرا 🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
جهت مشاوره و ترک شماره تلفن قرار بدهید 👇 @darman_etyad_ir . فرم درخواست مشاوره 👇 https://formafzar.com/form/hddrs
بسمـ رب الشـهدا 🍃حلب، و چه نام آشنای غریبی. نامش را بارها شنیده‌ام، سرزمینی غریب که لاله‌های زیادی در آن آرمیده‌اند، لاله‌هایی که هر کدامشان رنگ و بوی ویژه‌ای از داشتند. ایمان، هم جز این قافله است. متقی‌ای که آخر، آرام جانش را در راه از حریم آل‌الله در میانه‌ی این لاله‌زار پیدا کرد. 🍃آسمان عاشقانه‌ی پاییز ۱۳۹۴، وهب‌گونه برخاست و از نوعروس بیست و چند روزه‌اش دل را پرواز داد، خداحافظی را گرفت و راهی کاروان زمانش شد. 🍃لاله‌ی قصه‌ی ما دنیا را با تمام دلبستگی‌هایش داده بود، سبک‌بال و سبک‌بار رفت تا از نوامیس دفاع کند و اجازه ندهد بار دگر زبانه‌ی آتش پَرِ معجری را بسوزاند و گوشواره‌ای خون‌آلود از دختر بچه‌ای غصب شود. آری ایمان رفت تا بازار شام دیگری رخ ندهد. رفت و را به آموخت... 🍃به وضوح روشن است، ایمان و ایمان‌ها اهل این وادی نبودند. خوشا به حالتان ای لاله‌های ، شهادت مبارکتان باد💜 🌸به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ٣ خرداد ۱٣۶۶ 🔷تاریخ شهادت : ٢٣ آبان ۱٣٩۴ 🔷محل شهادت : سوریه 🔷مزار شهید : جهرم 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 🥀نام را گمنـام‌تر ڪن رو سفیـدت می‌ڪند عاشق زهرا (س) شوی ؛ آخـر شهیـدت می‌ڪنـد ...🕊 📖ڪلام شهید : 🌹اگر پیڪرم برگشت ... دوســت دارم سنگ قبری برایم نگذارند برایم سخـت است سنگ مزار داشته باشم و حضرت زهرا بی‌نشان باشند.🕊 💐ولادت : ۱۳٦٦/۱۲/۰۹ تهران 🌷شهادت: ۱۳۹٦/۰۸/۲۳ دیرالزور سوریه(البوکمال) 🥀 🕊🌹🕊🌹🕊 🔰فرازی از : دوست دارم اگر شهید میشوم؛پیکری نداشته باشم تا وقتی ارباب بی کفن در محشر آن سان حاضر میشوند،شرمنده ایشان نباشم.از ادب به دور است که در پیشگاه ارباب، با بدنی سالم و با کفن محشور شوم. اما اگر پیکرم برگشت، دوست دارم سنگ قبری برایم نگذارند تا لااقل شرمنده مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها نباشم.برایم سخت است که من سنگ مزار داشته باشم و بی بی، بی نشان باشند! 🌷شهید مرتضی عبدالهی🌷 🏴السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🏴 صلوات 🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ سال‌هاست‌دورخودم مي‌چرخم‌ومی‌سوزم "رفتنت" درمن‌شمعی‌روشن کرده‌است‌انگار!🤍 دیگه با اِزِه از همه مشتیاا همگی زیاد بامراامااا Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
5 به اتاقم برگشتم. حرفای بابا و مامان تو گوشم بود. مطمئنم که بابا بد منو نمی‌خواد و اگه علی یه آدم بی عرضه بود خیلی مصمم می گفت نه ! اما حالا که اصرار داره مطمئنم برای خوشبختی من تلاش می‌کنه. شب بعد برای خواستگاری اومدن . بدجوری مضطرب بودم. تا به امروز به علی به چشم شوهر نگاه‌نکرده بودم. مامان هنوز دلخور بود و با بابا حرف نمی‌زد. چند باری هم اومد سراغ خود من و خواست که منصرفم کنه اما بهش گفتم که بابا بد منو نمی‌خواد بهش اطمینان می کنم و با علی ازدواج می کنم. از اتاقم بیرون رفتم. همه اومده بودن. نگاهم به مامان افتاد که قیافه ش خیلی درهم بود. زن عمو با دیدن از جاش بلند شد و خودشو به من رسوند بغلم‌کرد و پیشونیمو بوسيد _ به به عروس گلم چه خوشگل شدی عزیزم. ادامه دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:العنکبوت🦋 :17 :الاستاد:شهیدحسن دانش :منا سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ سلام بر سيدالشهدا........😭 به ياد 🌹شهيد مدافع 🌹شهيد محمد زهره وند (شهيدي با شهادتي حسيني) شرایط سختی بود ، آتش دشمن سنگین بود، موقع عقب اومدن متوجه عدم حضور محمد شدم ،😭 باهاش تماس رادیویی گرفتم ،که پشت بیسیم می گفت : من جفت پاهام تیرخورده ،شما برید کسی برنگرده دارن میان سمتم 😭😭 داشتم گریه می کردم از اینکه نمی تونستم کمکش کنم. (يا زهرا) بعد چند دقیقه که باهاش تماس گرفتم صدایی غیر صدای محمد شنیدم. 😭😭 محمد هم مثل ارباب بی کفن ابا عبدالله عليه السلام 🌹 بدون سر به سوی معشوق پرکشید.😔😭 روحش شاد و یادش گرامیباد :۱۳۹۴/۸/۹ تدفین: ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ محل دفن:گلزارشهدای اراک .....🕊🌸 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ واسہ‌بچہ‌ ،خستگی‌ممنوعہ.. بہ‌قول‌حاج‌احمد متوسلیان هروقت‌پرچم‌قدس‌ رو انتهای‌افق‌گذاشتی‌ بعدش‌استراحت‌کن :)) Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ میگفت: ما‌در قِبال‌تمام‌ڪسانی‌کہ‌ راه‌ڪج‌‌می‌روندمسئــول‌‌هستیم‌‌ وحق‌‌نـداریم‌‌باآنهــا‌بـرخورد‌تندڪنیم ازڪجــامعلوم‌‌ڪه‌ما‌ درانحراف‌اینهــانقش‌‌نداشتہ‌باشیم؟! ⟯ Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💌بسم رب الشهدا......🕊🌸 🔺شهیدهادی‌شجاع🍃🌼 نــام :هادی نـام خـانوادگـی :شجاع نـام پـدر :ناصر تـاریخ تـولـد :۱۳۶۸/۰۸/۲۳ مـحل تـولـد :تهران سـن :۲۶ سـال دیـن و مـذهب :اسلام شیعه وضـعیت تاهل :متاهل شـغل :پاسدار مـلّیـت :ایرانی تـاریخ شـهادت :۱۳۹۴/۰۷/۲۸ کـشور شـهادت :سوریه مـحل شـهادت :سوریه نـحوه شـهادت :توسط تروریست های تکفیری 👇🍃 نوعروس شهید مدافع حرم که ده روز پس از جشن ازدواج فقط چهار روزش را با هم زندگی کردند و عازم سوریه شدند ،از خوابش می گوید؛ چندبار خواب ایشان را دیدم.. یک بار از ایشان پرسیدم شفاعتم را می کنید؟ مهربانانه نگاهم کردند و گفتند: « بله، حتماً شفاعت شما را می کنم.» یک بار دیگر هم در عالم خواب پرسیدم: هنوز هم مرا دوست دارید؟ گفتند: « بله، هنوزم دوستتان دارم و دلتنگ تان می شوم. :۱۳۶۸/۰۸/۲۳ ...🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دنیاے بے حسین(ع) نفسگیر ومبهـم است هـرصبح بے سلام برایم جهـنم است آدم هـمیشہ دربدر شاہ ڪربلاست وقتے حسین(ع) اشرف اولاد آدم است ✋🏻 🌤 ✨ 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ تنها کسانی مردانه می‌میرند که ؛ مردانه زیسته باشند. Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ای‌قبلهٔ‌اول بمانی‌جــاودان.. ✨ 🇵🇸 💥 - Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ▪️شهید مسلم خیزاب: بر روی سنگ‌قبرم بنویسید که «تشنه نابودی صهیونیست‌ها بوده و هستم و بهترین روزم، روز نابودی صهیونیست‌هاست.» 🕊 Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✨نعیش‌بنور‌المقاومة... به نور مقاومت زنده‌ایم... Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
6 ممنونی گفتم و نشستم. به علی نگاه کردم که سر به زیر نشسته بود. چقدر نجیب ترشده بود برای خواستگاری. من علی رو از بچگی می‌شناختم خیلی پسر خوب و با حیایی بود. من خیلی به حرفای بابا فکر کردم کاملا حق با اون بود. مهدی گزینه خوبی بود برای ازدواج .اوایل که حرفش تو خونمون اومد ترسیدم که میتونم به علی تکیه کنم یا نه‌ . اما بعدش با حرفای بابا و ضمانتی که کرد مطمئن شدم که مهدی می‌تونه منو خوشبخت کنه و بقیه ش دیگه با خودمه که بتونم همسر خوب و لایقی براش باشم. اون شب با علی رفتیم تو حیاط و حرفامونو زدیم بهم گفت که خیلی دوستم داره و هرکاری برای خوشتیپ من می‌کنه. روز بعدش به بابا گفتم جوابم مثبته و بعد اینکه مامانم راضی شد بله رو بهشون دادیم. بعد از انجام آزمایش خون و بقیه کارا نامزد کردیم و به مرور متوجه شدم که انتخابم درست بوده و کاملا خوشبختم. پایان . کپی حرام.
1 اشک امونمو بریده بود. بدجوری داغون بودم. حالم اصلا خوب نبود و سر پا ایستادن برام سخت بود‌. روی نیمکتی تو پارک نشستم. به اتفاقات امروز فکر کردم . به مشت و لگد هایی که از شوهرم خوردم. به گوشیم که جلوی چشمم به دیوار کوبدندش. واقعا تحمل یه سری چیزا برام سخته . دفعه قبلی که برگشتم سر خونه زندگیم و به خانواده م گفتم که دیگه دعوا نمی‌کنم با خودم گفتم هر اتفاقی که بیوفته تحمل می‌کنم و دیگه برنمی‌گردم اما الان چی ؟ بازم از اون خونه بیرون زدم. کاش کوتاه می‌اومدم.کاش یه جایی من ادامه نمی‌دادم و جواب نمی‌دادم که همچین بلایی سرم نمی‌اومد و الان آواره نبودم. دستم‌ رو روی شکمم کشیدم . به بچه ای که الان هفت ماهش بود. زیر لب زمزمه کردم _ لعنت بهت که با این اوضاعم آواره م کردی! ادامه دارد. کپی حرام.
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دغدغه‌اش از شهادت ؛ کارِ فرهنگی بود ! به مادرش می‌گفت دعا کنید من موثر باشم . . شهید شدم یا نشدم‌ ؛ مهم نیست ! هروقت هم که بحثِ شهادت میشد ؛ می‌گفت افوض امری الی الله هرچه خدا بخواهد (: Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شهید میده ولی باخت نمیده ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ علییک باامرااماا ؟؟؟ شهدااااییع Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ .. دنبال‌تعلقات‌پَست‌نباشیم همه‌ی‌ِما،راهیه‌به‌یک‌سمت‌هستیم! _حاج‌قاسم‌سلیمانی♥️ ؟ مشتی؟؟ ؟ باامراامم Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
‍ ‍‍‍‍‍🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸 💍 🟣شهید مدافع‌حرم مصطفی زال نژاد 📀راوے: همسر شهید 💜زمینه‌ی آشنایی و ازدواج ما در هیئت محبّین آل‌طه صورت گرفت. من از سال۱۳۷۷ در انجمن اسلامی بسیج دانش‌آموزی و مهدیه آمل فعالیت می‌کردم و با هیئت محبّین آل‌طه هم همکاری داشتم. آنجا با خواهر آقا مصطفی دوست بودم. 🌟با اینکه خواستگاران زیادی از طیف‌های مختلف داشتم، چون آدم کمال‌گرایی بودم، دوست داشتم کسی همسرم شود که مرا به کمال برساند. برای داشتن چنین همسری هم خیلی دعا می‌کردم. 💜یک‌بار در ایام فاطمیّه حال بدی داشتم. چله گرفته بودم تا خدا ازدواج خوبی برایم رقم بزند. همان روزها منزل هیئت داشتیم. آقا مصطفی را دیدم و ایشان هم مرا دیده بود. آن زمان آقا مصطفی هنوز۲۳ سالش نشده بود؛ من هم ۲۱سال داشتم. 🌟وقتی قضیه‌ی خواستگاری پیش آمد، آقا مصطفی گفته بود که من پس‌اندازی ندارم، اما ملاک من و خانواده‌ام این چیزها نبود. خلاصه استخاره کردم و خوب آمد و وصلت‌مان جور شد. 💜در سال۱۳۸۴ به نام سال پیامبر اعظمﷺ عقد کردیم؛ درحالیکه نام من، «خدیجه» و نام ایشان، «مصطفی» بود و در روز مبعث پیامبر اعظمﷺ نیز مراسم عقد و ازدواج‌مان بود و فرزند اولمان را هم به نامِ زهرا علیهاالسلام دختر پیامبر، «فاطمه‌زهرا» گذاشتیم. 🎁 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🦋اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ اول صبح بود که با سید رفیع برای رفتن به سر کار از منزل بیرون آمدیم و سوار ماشین شدیم. هنوز مسیر کوتاهی نرفته بودیم که سرعت ماشین را کم کرد و گفت: آقا جان، من می‌دانم تو بزرگِ من هستی و عمرت را برای من صرف کردی و موهایت سفید شده و چه زحمت‌هایی که کشیده‌ای. احترام شما بر من واجب است، ولی لطفا از ماشین پیاده شوید تا ماشین برایتان کرایه کنم؛ چون بعد از این مسیرمان یکی نیست و این ماشین بیت‌المال است و من حق ندارم یک قدم مسیرم را کج کنم. من با این جسارت گفتار و امانتداری پسرم و برخورد زیبایش دست‌هایم را به سوی آسمان بلند کردم و خدا را شکر نمودم. در حالی که آب از دیدگانم جاری بود و او را تحسین می‌کردم، رویش را بوسیدم و به خدا سپردمش. 🔥 تل آویو Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ را عاشـقانـه بخوان. حتی اگـر خستـه ای یا حـوصله نداری، قبلش فکر کـن چـرا داری نمـاز میخوانی و با چـه کسی قـرارِ ملاقات داری. آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمـامِ عمـر داری تـکرارشـان می کنی. تکـرار هیـچ چیز جز نمـاز در ایـن دنیـا قـشنگ نیست... ‌‌🔥 تل آویو Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋