💐بخنــد جانـا ...
لبخنـدِ پیـــروزی
مگر غیـر از این است
ڪہ در راه خــدا ؛
چہ بکُشی و چہ کشتہ شوی
پیـــــــروزی ...✌️
🌹فرماندهایرانی گردان غلامانعباس
لشڪر سرفـراز فاطمیــــون
شهادت:۹۵/۳/۱۷(اول ماهرمضان)🕊
✍ روایتی از پدر
#شهید_محمد_اسدی
🌾« محمد ، چهار بار به عراق
و بعـد از آن به سـوریـه رفت
من عمل قلب باز انجام داده بودم
و حالم مسـاعد نبود ، گفتم :
شمـا به اندازه خودت رفتی نرو ...
💠می گفت :
« پنج پسر دارید پـدر !
نمی خواهید خمسشان را
در راه حضرت زینب (س) بدهید؟
تا شمـا راضـی نباشیـد ،
بیبی زینب(س) من را طلب نمیکند
عراق شیعه زیاد دارد و دفاع میکنند.
میخواهم برای دفاع از ناموس ائمه (ع)
به ســـــوریه بروم .»
🌷پای من را بوسید و گفت راضی باشید
و از من دل بکنید. من هم قول میدهم
شفایتان را از ائمه (ع) بگیرم ...
رفت و شفــای من را هم گرفت. »
💐ولادت : ۱۳۶۴/۰۶/۳۰
🥀شهادت: ١٣٩۵/۰۳/۱۷
[مصادف با اول رمضانالمبارک]
🕊محل شهادت : جنوب حلب ، سوریه
🌹#شهـید_مدافع_حرم_محمد_اسدی
#فرمانده_ایرانی_گردان_غلامانعباس
#لشڪر_سرفراز_فاطمیون
#سالروز_شهــادت......🕊......🕊🌹
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
💢هدیه حضرت زهرا(س) به رزمنده فاطمیون در اولین روز ماه رمضان
اولین روز از ماه رمضان سال ۱۳۹۵ بود. نیروهای مقاومت در سوریه مشغول مبارزه با گروههای تکفیری بودند. محمد اسدی فرمانده گردان «غلامان عباس» فاطمیون در منطقه خانطومان بود که پیکر چند تن از شهدا را در تیررس دشمن دید و برای بازگرداندن پیکرها اقدام کرد که در کمین دشمن گرفتار شد.
برای رفتن به سوریه ۴۰ روز روزه گرفت و به عبادت پرداخت و مدتی در حرم امام رضا(ع) بیتوته کرد. ارادت او به حضرت زهرا(س) باعث شده بود که در وصیتنامه خود بنویسد «دوست دارم من هم مانند مادرم حضرت زهرا(س) پیکرم مجهول المکان و در نزد بیبی زینب(س) بماند.»
محمد اسدی با ۳۱ سال سن در اولین روز از ماه رمضان در سوریه به شهادت رسید، همانطور که خودش دوست داشت پیکرش مفقودالاثر ماند تا اینکه پس از یک سال به کشور بازگشت و پس از تشییع در زادگاهش شهر مشهد، در پارک خورشید این شهر به خاک سپرده شد.
••┈🌷پنج شنبه است
🌹 #شهدا رویاد کنیم...
🌺با #ذکریک #صلوات و یک #فاتحه...
🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ
وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔘✨در سـوگ جـواد🥀
🕊✨آسمان می گرید
🔘✨در مــــاتــــم آن
🕊✨سرو جوان می گرید
🔘✨ای شـیـعـه ز دیـده
🕊✨اشک خونبار ببار چون
🔘✨حضرت صاحب الزمان میگرید
🕊✨پیشاپیش شهادت مظلومانه 🥀
🔘✨امــام جــواد(ع) تـسـلـیـت بــاد
.
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#خبر_فوری
📸شهادت مستشار نظامی ایران در سوریه
🔹در طی حمله شب گذشته جنگندههای رژیم صهیونیستی به حلب، سعید آبیار از مستشاران سپاه پاسداران در سوریه به شهادت رسید.
❇️دعوتید به معراج شهدای تهران
💐مراسم وداع با پیکر مطهر شهید القدس سعید آبیاری
⏰امروز سه شنبه ۱۵ خرداد از ساعت ۱۵
📍معراج شهدای تهران
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌹#کجایندمردانبیادعا 🌹
قیام پانزده خرداد
🔹امام خمینی(ره) :
من پانزده خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام میکنم.
در پانزده خرداد سال چهلودو مردم ورامین نشان دادند كه در راه حقیقت و دفاع از حقّ و اسلام ایستادهاند؛ حتّی به قیمت جانشان.
ورامینیها در حرم مطهّر حضرت جعفربنموسی سوگند یاد كردند و به سمت تهران راه افتادند و در میانهی راه در مواجههی با شدّت عمل و خشونت رژیم سفّاك پهلوی، خون پاكشان در منطقهی باقرآباد و قرچك بر زمین ریخت و مظلومانه جان دادند.
آن روز هیچكس گمان نمیكرد روزی خواهد رسید كه این شهدای مظلوم و گمنام، مثل ستارههای درخشان، نه فقط در آسمان ورامین، بلكه در آسمان ایران اسلامی خواهند درخشید. آنها در مظلومیت جان دادند و خدا به مظلومیت و غربت آنها بركت داد و مجاهدت آنها در پی خود مجاهدتهای دیگری را بهوجود آورد و حركت حق، هر روز قویتر و ستبرتر شد.
🍃 راهشان پر رهرو باد. 🍃
♡ شادی روح امام و شهدا صلوات ♡
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌱ذکر یاعلی قفل فرج وا می کند
20روز تا عیدبزرگ یوم الله، عیدغدیر🌱
🌴غدیر عهدی است برای ماندن پای امام زمان علیهالسلام🌴
🍀امام حسین علیه السلام راه رسیدن به مهدی علیه السلام است🍀
🌌33روز تاشروع محرم حسینی🌄
فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است 🌴
🌼 اللهم عجل لولیک الفرج به حق بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌼 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌼 ان شاء الله ظهور نزدیک است ان شاء الله
🦋🦋🦋
لبخند زدے وآسمان آبی شد
شبهاےقشنگ بهارمهتابی شد
پروانـه پس ازتـولد زیبـایت
تاآخر عمر غرق بی تابی شد
*به نقل ازيك فرمانده درحلب*
. .
به سید گفت چند تا نیرو زبده بهم بده اونم گفت برو پیش
سیاوشی باهاش صحبت کن نیروی خوبیه , رفت سراغش
گفت بیا کمکمون خیلی نیاز به کمک داریم و دست تنهام,کم
حرف بود وبا حیا ,سینه ستبر , قامت استوار , چهره نورانی ،مبهوتش شده بودم , قند تو دلم آب شده بود ,اگه قبول کنه
و بیاد چی میشه یگان و زیرورو میکنه تو جوابم گفت بزا
فکر کنم جوابش رو با شهادتش داد اون از قبل فکراشو
کرده بود.
تولد ۱۳۶۷/۳/۱۵
#تولدت_مبارڪ_قهرمان🎂
#شهید_امیر_سیاوشی
🦋🦋🦋
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
35.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شاهکارقرائت من سوره:الجمعه
#آیه:9الی11
#القاری:الاستاد:شحات محمدانور
#امیرالنغم
#انیس القرا
#شحات الکبیر
#سال:1373
# حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
شادی روح شهدا صلوات🌷
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
❤️مهدی جان
💙تمام پنجره ها رو بہ آسمان باز اسٺ
💛ببار حضرٺ باران ڪہ فصل اعجاز اسٺ
💜ڪجا قدم زده اے تا ببوسم آنجا را
💗ڪہ بوسہ بر اثر پایٺ عین پرواز است
❣تعجیل در فرج ۵ صلوات
🌸✨اَللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍﷺ
🌸✨وَآلِ مُحَمـَّدﷺ
🌸✨وَ عَجِّـل فَرَجَهُـم
🦋🦋🦋
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💖🌸#حلول ماه پر برکت ذی الحجه
#وسالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد . . .🌸💖
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
📸 اعمال دهه اول ماه ذی الحجه
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌺زیارت نامه شهدا 🌺
بسم الله الرّحمن الرّحیم
💫اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ،💫
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ،🌹
✨اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ،✨
🍀اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ،🍀
💫بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ[ اَنْتُم] الَّتى فيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظيماً،💫
فَيا لَيْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعکم
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌸مادر شهید از #اخرین لحظات دیدن پسرش در عراق میگوید😭😭↘️↘️
#ما را به زیارت بردند و از زیارت که برگشتیم روز آخر سفرمان بود و ما را به کاظمین برد. #همهمان را به بازار برد و خرید حسابی کردیم و برگشتیم. 🍀ما را به مرز ایران تحویل برادرش داد🍀. #خودش میگفت اگر به ایران بیایم مسئولین نمیگذارند به سامرا برگردم🌹. #تکلیف است که به سامرا بروم. #پاسگاه عراق را رد کردیم و به سمت مرز ایران رفتیم. #ناگهان به دلم شور افتاد که فکر نمیکنم این بار مهدی را ببینم😭 دوباره به سمت پاسگاه عراق برگشتم و دیدم مهدی دارد میرود😔. #ایستادم و نگاهاش کردم. #حالتی که داشت و با آن خوشی میرفت مشخص بود که دارد پرواز میکند😭. #حضرت زهرا(س) و ائمه معصومین(ع) همگی برایش عزیز بودند❤️ اینقدر عزیز بودند که دست از همه چیز کشید. #خیلی دلم گرفت و جوانان بنیهاشم را برایش خوندم و بسیار اشک ریختم😭😭، ولی وقتی خبر شهادتاش را شنیدم سجده شکر بهجا آوردم، 🌸چون بزرگترین آرزویاش این بود
#بهیادشهیدمدافعحرممهدینوروزی
#سالروز_ولادت...🌿🌺🌿
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
🌸🍃🌸🍃
زندگينامه_شيطان
قسمت_اول
شیطان که بود و چگونه به محفل فرشتگان و آسمان راه یافت؟
نام اصلی وی حارث (حرث) بوده که به خاطر عبادتهای طولانی مدتش، او را عزازیل یعنی عزیز خدا، میگفتند.
درمورد پیشینه او چنین گفتهاند که :
خداوند متعال قبل از آفرینش آدم، موجودات دیگری خلق نموده بود به نام جن که حارث یکی از آنها بوده و در زمین زندگی میکرد .
تا اینکه این مخلوقات به سرکشی، فساد، قتل و خونریزی دربین خود و قوم نسانس (قوم قبل از وجود انسانها) پرداختند.
وقتى که فتنه و فساد، کشت و کشتار در میان آنان برپا شد
در این هنگام خداوند اراده کرد که آنان را نابود فرماید، بهمین خاطر عده اى از ملائکه را فرستاد تا با شمشیرهاى خود با آنها جنگیدند و همه آنها را کشتند.
در این میان ، شیطان جان سالم به در برد و از مرگ نجات پیدا کرد و به دست ملائکه اسیر شد.
به فرشتگان گفت : من ، از جمله مؤمنان هستم (و در فتنه و فساد شرکت نداشتم .) شما تمام خویشان و هم نوعان مرا کشتید و من تنها ماندم.
مرا با خودتان به آسمان ببرید، تا در آن جا با شما باشم و خداى خود را عبادت کنم .
فرشتگان از خداوند جویاى تکلیف شدند. خداوند به آنها اجازه داد که او را به آسمان ببرند.
زمانى که به آسمان رسید به گردش در آسمان ها و بررسى پرداخت،در آن میان لوحى را دید که چیزهایى بر آن نوشته شده ؛
نوشته بود:
« من پاداش هیچ عمل کننده اى را ضایع نمى کنم ؛ بلى ،
کسى که کارى کند و اراده دنیا نماید، خدا دنیا را به او مى بخشد و کسى که آخرت را بخواهد، خداوند او را به آرزویش مى رساند.
و کسى که پاداش آخرت را بخواهد به او برکت مى دهیم و بر نتیجه اش مى افزاییم و آنها که فقط مال دنیا را مى طلبند، کمى از آن به آنها مى دهیم ، اما در آخرت هیچ نصیبى ندارند»
پیش خود فکر کرد که آخرت نسیه و دنیا نقد است.
تصمیم گرفت دنیا را به وسیله عبادت هاى طولانى به دست آورد. لذا در میان ملائکه آن قدر عبادت کرد تا سرور و رئیس همه فرشتگان شد و طاووس ملائکه نام گرفت !
او اولین کسى بود که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید.
در آسمان اول، مدتی بین ملائکه، خدا را عبادت کرد.
بعد به آسمان دوم و سوم تا بالاخره به آسمان هفتم راه یافت.
او در کنار عرش الهی منبری داشت، بالای آن رفته و ملائکه را اندرز میداد؛ و ملائکه در مقابل او با احترام مى ایستادند..
ادامه_دارد...
حيات_القلوب_ج١_كتاب_ابليس_ص٤
نهج_البلاغه_ج٢ص٤٨
🦋🦋🦋
🌸🍃🌸🍃
زندگينامه_شيطان
قسمت_اول
شیطان که بود و چگونه به محفل فرشتگان و آسمان راه یافت؟
نام اصلی وی حارث (حرث) بوده که به خاطر عبادتهای طولانی مدتش، او را عزازیل یعنی عزیز خدا، میگفتند.
درمورد پیشینه او چنین گفتهاند که :
خداوند متعال قبل از آفرینش آدم، موجودات دیگری خلق نموده بود به نام جن که حارث یکی از آنها بوده و در زمین زندگی میکرد .
تا اینکه این مخلوقات به سرکشی، فساد، قتل و خونریزی دربین خود و قوم نسانس (قوم قبل از وجود انسانها) پرداختند.
وقتى که فتنه و فساد، کشت و کشتار در میان آنان برپا شد
در این هنگام خداوند اراده کرد که آنان را نابود فرماید، بهمین خاطر عده اى از ملائکه را فرستاد تا با شمشیرهاى خود با آنها جنگیدند و همه آنها را کشتند.
در این میان ، شیطان جان سالم به در برد و از مرگ نجات پیدا کرد و به دست ملائکه اسیر شد.
به فرشتگان گفت : من ، از جمله مؤمنان هستم (و در فتنه و فساد شرکت نداشتم .) شما تمام خویشان و هم نوعان مرا کشتید و من تنها ماندم.
مرا با خودتان به آسمان ببرید، تا در آن جا با شما باشم و خداى خود را عبادت کنم .
فرشتگان از خداوند جویاى تکلیف شدند. خداوند به آنها اجازه داد که او را به آسمان ببرند.
زمانى که به آسمان رسید به گردش در آسمان ها و بررسى پرداخت،در آن میان لوحى را دید که چیزهایى بر آن نوشته شده ؛
نوشته بود:
« من پاداش هیچ عمل کننده اى را ضایع نمى کنم ؛ بلى ،
کسى که کارى کند و اراده دنیا نماید، خدا دنیا را به او مى بخشد و کسى که آخرت را بخواهد، خداوند او را به آرزویش مى رساند.
و کسى که پاداش آخرت را بخواهد به او برکت مى دهیم و بر نتیجه اش مى افزاییم و آنها که فقط مال دنیا را مى طلبند، کمى از آن به آنها مى دهیم ، اما در آخرت هیچ نصیبى ندارند»
پیش خود فکر کرد که آخرت نسیه و دنیا نقد است.
تصمیم گرفت دنیا را به وسیله عبادت هاى طولانى به دست آورد. لذا در میان ملائکه آن قدر عبادت کرد تا سرور و رئیس همه فرشتگان شد و طاووس ملائکه نام گرفت !
او اولین کسى بود که نماز خواند و یک رکعت آن چهار هزار سال طول کشید.
در آسمان اول، مدتی بین ملائکه، خدا را عبادت کرد.
بعد به آسمان دوم و سوم تا بالاخره به آسمان هفتم راه یافت.
او در کنار عرش الهی منبری داشت، بالای آن رفته و ملائکه را اندرز میداد؛ و ملائکه در مقابل او با احترام مى ایستادند..
ادامه_دارد...
حيات_القلوب_ج١_كتاب_ابليس_ص٤
نهج_البلاغه_ج٢ص٤٨
🦋🦋🦋
« وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»
"هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند."
🍃اعتقاد عجیبی به این #آیه داشت و مانند نیروی مغناطیسی عظیمی او را به وادی عاشقی کشاند.
🍃معتقد بود بین #مرگ و شهادت فرسخ ها فاصلهاست. شوق #شهادت کاری کرد که از تعلقات دنیوی دل بکند. دو بال از #ملائکه قرض بگیرد و خود را به آسمان برساند.
🍃بعضی آدم ها اهل زمین نیستند بلکه در آسمان، سبک بال و عاشق به سوی ابدیت #پرواز میکنند. علیرضا هم حس کرده بود دیگر زمین جایی برای ماندن نیست، باید هرطور شده برود.
🍃همسرش با صبری که از #حضرت_زینب طلب کرده بود برای شهادت آماده بود. اما دختران بابایی اند و دل کندن برایشان سخت بود. مخصوصا برای زهرای بابا که علاقه خاصی به پدر داشت. او را با توکل به خدا برای حفاظت از #حریم_آل_الله فرستاد.
🍃ایام شعبانیه همه سرمست از عِطر ولادت پسران #علی بودند. اهل محل با شور و شوقی وصف ناشدنی خود را برای ولادت علمدار کربلا آماده کرده بودند.
🍃همان شب بود که علمدار، سربازِ حریمِ عشق را خرید و #علیرضا عیدی خود را با دستی مجروح شده و چشمانی که برای دفاع از حرم فدا شده بود گرفت. حالا در و دیوار این کوچه پر شده از بنر های تسلیت و تبریک شهادت #علیرضا_بابائی.
🍃بسیجیِ همیشه در خط، از دوران هشت سال جنگ تحمیلی تا جبهه مقاومت، بدون وقفه و با عشق جنگید و جهاد کرد. جهاد در راه خدا را توفیقی عظیم میدانست که از طرف خداوند شامل حالش شده بود.
🍃او رفت و هنوز یاد و خاطره اش بین مردم به یادگار مانده است. می گویند مردم دار و همسایه خوبی بود. به #آرزویش رسید.
🍃آرزوی دیرینه همه مردان خدا، شهادت است که سعادت میخواهد و او نیز مثل همه مردان آسمانی این #سعادت نصیبش شد. ای کاش ما هم سعادتمند شویم...
🍃اللهم ارزقنا توفيق الشهاده في سبيلك....
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید #علیرضا_بابایی
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱۳۵۱
📅تاریخ شهادت : ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵. فلوجه عراق
🥀مزار : اراک
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
✅شهـدا با معرفتاند!
حسن قاسمی دانا کار همه رو راه مینداخت. از صبــــح تا شــــب برنامههاش يک چيز بود، آن هم خــــدمت به #رزمندگان. همــــه بچهها میگفتند: «حســــن آخــــرِ #معرفت است» همــــه را میخنداند. همه به یک طریقی عاشقــــش شــــده بودنــــد😇
يک روز که میخواستيم #غذا به دست بچهها برسانيم با #موتور راه افتاديم. وسط راه حسن را گم کردم. يک لحظه خيلى ترسيدم. بعد از مدتی حسن برگشت. من تو اوج ناراحتى برگشتم به حسن گفتم خيلى بىمعرفتى. خيلى ناراحت شد. گفتم من را تنها #رها کردى. گفت نمیدانستم که راه رو بلد نيستى😞
تا شب حرفى نزد، حتى شب شام هم نخورد. وقت #خواب آمد کنارم و گفت ديگه به من #بىمعرفت نگــــو. من تمام وجودم را براى همه شما می گذارم. هرچــــى میخواهى بگى بگو، ولى به من بىمعرفت نگــــــــو!♥️
با این حرف حسن، من گِراى او را پيدا کردم. بعد از شهادتش هر وقت کارش داشتم بهش #متوسل میشدم و میگفتم اگر #جواب من را ندهى، خيلى بىمعرفتى. خيلى جاها به کمکم آمد. خيلى #داداش_حسن رو دوست دارم. با اينکه ٢٢روز بیشتر با هم نبوديم، اما انگار که ٢٢سال با هم بوديم. روحمان به هم نزديک شده بود. هميشه کنارم حسّش مىکنم✨🌸
💙شهید #حسن_قاسمی_دانا
🎙به روایت شهید #مصطفی_صدرزاده
🕊┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄🕊
خودت باهاش دوست بشی؟ نگاه عاقل اندر صفیحی به من انداخت_ تو به این کارها کار نداشته باش فقط به من نشونش بده_ با لحن معترضی گفتم_ چی چی رو به این کارها کار نداشته باش به من بگو چرا داری دنبال این دختره میگردی، تا دلیلش رو نگی بهت نشونش نمیدم. توپید به من_ آره میخوام باهاش دوست شم مگه بده وقتی خودش میخواد چرا من نخوام. کامل چرخیدم سمتش _ چی شد دلش تو رو میخواد؟ مگه اون تو رو دیده. نیش خندی زد_ خنگی دیگه نمیگیری اون دوست داره تو نگاه یکی باشه براشم فرقی نمیکنه کی باشه خوب بزار اون یکی من باشم. از حرفش حرصی شدم و دندوناهام رو به هم فشار دادم در ماشینو باز کردم پباده شدم و در رو محکم بستم_ چند بار صدام زد_ ماهان، ماهان، خ*ر نشو. بیا بهم نشونش بده بعد هر جا خواستی بری برو. به حرفهاش توجهی نکردم و و از پارک اومدم بیرون سرم رو گرفتم رو به آسمون _ ای خدا ای کاش من توی یه خونواده مذهبی به دنیا اومده بودم. چیکار کنم از همه بریدم بابام که اصلاً لامذهبِ نمیدونم چرا نه تو رو قبول داره نه پیغمبر هات رو، مامانمم میدونه کارش بده اما چون میخواد دل بابام رو به دست بیاره اونجوریِ، اینم برای داداشم با من مهربونه منو درک میکنه اما دست به هر گند و کثافت کاریم میزنه از شدت عصبانیت هر سنگ و یا شیئ که جلوی پامِ میبینم شوتش میکنم هوا نفسم رو عمیق میکشیم و پوف میدم بیرون و گاهی رو لبم رو به دندون میگیرم و با تمام وجودم از خدا کمک میخوام که...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢هيچ بچه ايى با بكن و نكن #تربيت نمی شود
🟢بلكه يا لجباز می شود يا از كار مى افتد و یا با دوست خیالی خود دوست می شود.
🔵کودکانی که #تنبیه میشوند در #مقایسه با کودکان دیگر کمخطاترند ولی #مسئولیتپذیری و مهارت خویشتنداری آنها تقویت نشده
🔵و در مقابل وسوسه و فریب مقاومت کمتری نشان میدهند.
🔴پریدن روی سطوح نرم و تشک های قدیمی از دسته بازی هایی هستند که غریزه #پرخاشگری و #خشم را فرو می نشاند
🔴همچنین این کار #شجاعت کودک را تقویت می کند.
🟤به عنوان یک #پدر خوب، فقط وظیفه شناساندن راههای صحیح و غلط به فرزندمان و #مشورت_کردن با او در مورد علاقهمندیهایش را داریم
🟤و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندمان بگذاریم.
⚪️گاهی اوقات خردسال با گفتن <نمی خواهم> یا <نه> می خواهد نشان دهد.
⚪️که از دستورهای شما خسته شده است و استقلال بیشتری می خواهد .
🌺🍃🌸🍃
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🌺🍃🌸🍃
@Solomon110
🌸🍃🌺🍃
🌺🍃🌸
🌸
📚گزیدهای از #کتاب_شهدا
📗«سروها ایستاده میمانند»
🌹شهید مدافعحرم حسن قاسمی دانا
🟣نوموخوااام
شهید مصطفی صدرزاده نقل میکند: حسن قابلیّتهایی خاص داشت، برای همین همهجا همراهم میبُردمش و آنقدر صمیمی شده بودیم که همدیگر را داداش صدا میکردیم♥️
یکبار ماشین تدارکات تصادف کرد و مجبور شدیم با موتور به شهر برویم تا آذوقه و مهمات به قناسهها برسانیم. من موتورسوار خوبی نبودم؛ ولی حسن موتور سوار قهّاری بود🚨🏍
روی ترک موتور تریــــل نشسته بودم و بهســــرعت توی خیابانها پیش میرفتیم. چون خودش قنّاســــهها را چیــــده بود، خیلی خــــوب مسیر را بلــــد بــــود🏅
در حالی که با سرعت میراند، سرش پایین بود و بلندبلند مدح امیرالمؤمنین علیهالسلام را میخواند، مدحی سوزناک و رسا!🗣
با خودم فکر کردم که روی موتور باید حواسش ششدانگ به جلو باشد، با این وضعیتی که حسن پیش گرفته موتور میچرخد یا به یک نفر میزند و تصادف میکنیم🔥🤭
همچنان سرش پایین بود، طوری که دوسه متری خودش را میدید و مداحی میکرد💚
با دست به شانهاش زدم و فکرم را بلند به زبان آوردم: «داداش! سرت رو بیار بالا... الآن تصادف میکنیم»😒
اول به حرفم اعتنایی نکرد و مدحش را بلندتر از قبل خواند؛ دوباره محکمتر به شانهاش زدم و تکرار کردم: «سرت رو بالا بیار...بیار باالااا...»🤨
برای لحظهای سربرگرداند و با لهجه مشهدیاش بهم گفت:«نوموخوااام»🤫
گفتم:«اِاِ. یعنی چی که نمیخوای؟»🤥
یکمرتبه دوروبرم را نگاه کردم و دیدم تو خیابانهای حلب پُر است از زنهای بدحجاب یا بیحجاب؛ زیر لب گفتم: «آهااان... این سرش رو نمیآره بالا تا چشمش به نامحرم نیفته.»😢
🕊┄┅═✼🍃🌹🍃✼═┅┄🕊
۱۲ خرداد ..
🌹سالروز درگذشت آزاده مقاوم،سیدِ آزادگان نماینده ولی فقیه در امور آزادگان حجت الاسلام و المسلمین سید علیاکبر ابوترابیفرد گرامی باد
♦️در سال ١٣١٨ در قم متولد شد. در سال ١٣٣٧ برای تحصیلات علوم حوزوی به مشهد عزیمت کرد.
♦️با شروع جنگ تحمیلی، با لباس رزم در جبهه حاضر شد و در کنار شهید دکتر چمران به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. شخصاً به مأموریتها و عملیات رزمی شناسایی میرفت و در یکی از همین مأموریتها، به اسارت در آمد. در دوران اسارت با تمسک به سیره ائمه (ع) مکر و حیله دشمن را بیتأثیر کرد و شمع محفل اسیران ایرانی شد.
♦️او به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان میداد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان میبارید»
♦️پس از آزادی، همراهی با آزادگان و رفع مشکلات را، وظیفه خود میدانست و در این راستا هیچ سختی و مشکلی مانع او نشد.
♦️سرانجام در تاریخ ۷۹/۳/۱۲ در حالی که به همراه پدر بزرگوارش آیتالله حاج سیدعباس ابوترابی عازم مشهد و زیارت حضرت ثامنالحجج (ع) بودند به لقاءالله پیوست.
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 پارتی من خداست
با خدا یک رابطه عاشقانه برقرار کنید احساس دوست داشتن خود، احساس اتصال دایمی به خدا داشتن، همه چیز زندگیت را دوست داشته باش، خودت را دوست داشته باش با همه چیز و خودت در صلح، و آرامش باش، باور داشته باش که لیاقت ثروتمند شدن را داری
باور کن که خدا مشتاق موفق شدن و ثروتمند شدن توست، باور کن که همه چیز به نحوه تفکر ما بستگی داره، به خدا توکل کن همه چیز درست میشه.
🌺🍃🌸🍃
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🌺🍃🌸🍃
@Solomon110
🌸🍃🌺🍃