eitaa logo
کانال رسمی شهید محمد رضا الوانی
1.2هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
161 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا... تاریخ تولد:1361/1/2 تاریخ شهادت:1395/7/7 مزارشهید:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات: @aabdozahraa315
مشاهده در ایتا
دانلود
💠خاطره جالب میثم مطیعی از که میخواست شود. 🍃🌸سال گذشته بود که قبل ازمحرم بایکی از رفقای کارگروه محتوایی هیأت، رفتیم به یک روستای ساده وخیلی دور. رسیدیم به تک‌خانه‌ای کنار زمین‌های زراعی. با استقبال گرم اهالی خانه و به اصرار ایشان مهمانشان شدیم. شام مختصری مهیا کردند که مثل خودشان ساده و باصفا بود. جوانی چهارشانه و قوی‌هیکل هم سر سفره نشسته بود. شغلش چوپانی بود. از نگاهش می‌شد فهمید حرفی در دل دارد. من را صدا کرد. آن روزها پایم را عمل کرده بودم. عصازنان باهم رفتیم در دل تاریکی دشت. گفتم بفرما. هنوز سردار شهید نشده بود. 🍃🌸گفت: «می‌شه برام یه کاری کنی برم سوریه، مدافع حرم بشم؟» گفتم:«من شکر خدا هیچ‌جا رئیس نیستم، فقط یه معلمم، ولی اگر کمکی ازم بر بیاد دریغ نمی‌کنم». یک سؤال کردم که جوابش هنوز در گوشم زنگ می‌زند؛ و چه خوب شدکه پرسیدم. گفتم:«براچی می‌خوای بری سوریه؟» 🍃🌸گفت:«بالا رو نگاه کن. این آسمون پرستاره رو ببین». آسمان مثل فرشی سیاه پر از گل‌های سفید بود. گفت:«من هرشب که تو این دشت می‌خوابم، از زمین به این ستاره‌ها خیره می‌شم. خیلی از این پایین به آسمون نگاه کردم. دیگه می‌خوام برم بالا...از پیش ستاره‌ها اهل زمین رو تماشا کنم. ببینم از اون بالا دنیای مردم چه شکلیه؟» در دلم به او غبطه خوردم و از نگاه بلندش حیرت کردم و با خود گفتم مگر می‌شود زیباتر از این میل به جاودانگی و تعالی را شرح داد؟
‍ 🍃زودتر از سنش بالغ شد، نماز خواندن و گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد، آنچنان زیبا نماز میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد. 🍃رضا آنقدر در برابر مصیبت صبوری میکرد که دیگر صبر هم به ستوه آمده بود. صوت دلنشینی داشت، هنگامی که را میخواند، میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی. 🍃با هر که از راه می رسید، را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود. 🍃هنگامی که فهمید عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت. 🍃 در ماموریت دوم بود که پا بر بال گذاشت و رفت. او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت. «ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بوده‌ام، . تو را به همان خدایی می‌سپارم که به طفل صغیر هم می‌دهد. به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته‌ام؟ ، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم بوده است.» ☆روحش شاد و یادش گرامی☆ ✍نویسنده : 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ 📅زمان انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ 🥀مزار شهید : روستای هریکنده
‍ ♡بسم رب شهدا 🍃بیایید شویم، پرده های را بدریم و روزنه وجود را به سوی نور بگشاییم، دست در دست هم در مسیر عاشقی گام برداریم🚶‍♂ 🍃در سینه ما را قرار دادند بهر عاشق شدن. عشقی از جنس ، بهر پاسبانی از تا پای جان، بهر میزبانی از و راه یافتن به سوی 🌷 🍃باید دل به زد و همره خوبان شد، همرنگ جماعتی از جنس معرفت. برای اینکه رسم عاشقی را بیاموزی و از بند رها شوی باید دلت را پاکسازی کنی دل که شود، عاشق میشوی، عاشق که شدی ،آماده پاسبانی میشوی، آماده پاسبانی که شدی، میزبان معرفت و راهی ابدیت میشوی. و چه سخت است گذر از سیم خاردار های نفس و این همه 😓 🍃از دل هزاران نفر دلشان را به دریا زدند و آماده جنگی تمام عیار با نفس و دشمن خویش شدند، هم یکی از آنها. مردی از خیابان بهار کوچه خرداد پلاک ۹ 🍃ابوزینب دلش را به حریم باخته بود. عاشق شده بود در کلاسِ درسِ عشق، خوب درسش را آموخته بود.😍 🍃جز مردان خدا کسی را سراغ ندارم که کارنامه قبولی از این مدرسه گرفته باشند، کارنامه ای که پایش مهر خورده است. 🍃اهل دلی می‌گفت: برای های پیش رو مردانی می‌خواهیم از جنس که ابتدا فاتح شهردل خویش باشند. شاگردان این مکتب همه فاتح شهر دل خویش بودند و بعد برای فتح خرمشهر های پیش رو کمر بستند. 🍃عاشق که شوی معشوق ات خوب تو را می‌خرد. کافیست بلند شوی و یک یا علی بگویی. کمی "همت" چاشنی این یا علی و عشقت کنی میشوی همان که خالقت میخواهد...😉 پس مجاهد😌 به مناسبت سالروز ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۹ خرداد ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۷ دی ۱۳۹۸.سوریه 📅تاریخ انتشار : ۸ خرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @shahidmohammadrezaalvani
مناظره من با یک پیرزن بهایی! رفته بودم حرم ، تاکسی سوار شدم از حرم به سمت بلوار امین. یه زن جلو و یه پیرزن عقب نشسته بودن. پیرزنه با ساق پاهای برهنه! از همون اول شروع کرد به غرغر که چقدر گرونیه.. نگاه کنید 240 کیلو طلا رو گنبده! چرا برنمیدارن خرج فقرا کنن؟!😒 ⁉️ حضرت زهرا معلوم نیست قبرش کجاست، دارن با پول ما، براش حرم میسازن!؟!⁉️ پول ما را میبرن عراق، صحن ها را بزرگ میکنن.. عراق آباد بشه‼️ زن جلویی سر تکون میداد و راننده هم هیزم تو آتیش میریخت که چقدررر گرونیه و قیمت لاستیک و صفحه کلاج و... 🔥 🔰 معمولا تو تاکسی وارد بحث نمیشم و سکوت میکنم.. ولی اسم رو که برد و دیدم رو نشونه گرفته، نتونستم سکوت کنم! گفتم: خانم! برای حضرت زهرا نمیسازن، اسم یه تو حرم حضرت علی رو بنام ایشون گذاشتن.. 👌 کسی هم پول زور از هیچکس نمیگیره صحن و حرم بسازن، هر کی بخواد با نذر و کمک میکنه❤️ اون حرمها هم مال نیست، مال کل و ملت اسلامه. مگه حرم امام رضا مال کل شیعیان نیست؟! اما این طلاهای گنبد 💛 اینا را بردارن خرج فقرا کنن؟! اینا رو خود فقرا دادن که صحن و سرای اهلبیت آباد باشه.. ❌ برگشت و گفت: بهایی از مسلمون بهتره، اونا به هم کمک میکنن، اگه فقیر بینشون باشه بهش میرسن‼️ ‼️ (اینجا معلوم شد پیرزن مکار، ه) ✅ گفتم: رو گنبد قبر تو حیفا، ، 12 هزار آجر طلاس! چرا ورنمیدارین خرج فقرا کنین؟!! 🤔 ❌ گفت: ما مظلومیم، حق تحصیل و حق کار و هیچی نداریم.. گناه مون چیه. جز اینکه مسلمون نیستیم؟! جز اینکه یه دین مدرن و بروز داریم ⁉️ ✅ گفتم: گناه تون اینه که هستین. نه دین. تشکیلات میگه👈 با کی ازدواج کنین. با کی حرف بزنین، به چی فکر کنین، از بچگی و خائن بار میاین.. از قحطی ساختگی انگلیسیا زمان قاجار تا جلادهای ساواک همه جا شما با چنگال هاتون مردم شیعه ایران رو آزار دادین، حتی اسرائیل هم شما رو میشناسه و حق ندارین بیش از 10 روز تو اشغالی باشین.. اونا هم میدونن شما چقدر خائن و بدطینت هستین!!! 😒 اما، تو کدوم دین به یه آدم نماز میخونن و سجده میکنن؟! که شما به قبر بها سجده میکنین. 😕 تو کدوم دین میگن یه آدم، خداست معاذالله‼️ که بها میگه من خدا هستم ‼️ شما دم از و مدرنیته میزنین؟! عجیبه! زن بهایی حتی ارث شوهرشو نمیبره.😉 و همه ارث رو باید بدین تشکیلات ‼️ تشکیلات استالین انقدر دیکتاتوری نبود، که تشکیلات شما هست! اونقدر عقب مونده هستید که مرد میتونه با خواهر و مادر و دختر خودش ازدواج کنه، بجز زن پدر! 😐 چون بها میخواست دست پسراش به زنش نرسه، ازدواج با زن پدر رو ممنوع کرد فقط 😶 با مادر آره، با زن پدر نه ! 😑🤔 پیرزن بهایی بهت زده و عصبی نگاه میکرد.. گفت آقا نگه دار پیاده میشم 🤣😂 اینجا بود که زیر لب خوندم سوس ماس 🤨 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
❁❁ خدا براے دَم تو بہ ما زباݧ داده اسٺ براے آمدن تواݧ داده اسٺ بهشٺ چیسٺ فقط راهِ مستقیم خدا مسیرِ خودش را بہ ما نشاݧ داده اسٺ 🌙 🌺 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
از بس که حُسن نام تو شد مشق جوهرم عطر بقیع می‌وَزد از باغ دفترم شوق بهشت سهم بقیه، ز من مخواه از گندم مـزار شما ساده بگذرم مسکین، یتیم، اسیر، همه زود آمدند مثل همیشه در صف این خانه آخرم نقش است بر کتیبه ی خلقت هوالکریم ثبت است بر جریده ی عالم هوالکرم من خواب دیده ام پس از آبادی بقیع نذر ضریح توست النگوی مادرم آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم حالا خودم کلون قدیمی این دَرَم گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم گفتی که این شما و سرای برادرم اینها دو واژه اند که با هم غریبه اند برصفحه چون دوخط موازی: : مثل نسیم صبح به عرفان‌ رسیده ایم وقتی بدست بوس کریمان رسیده ایم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه، برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن؛ پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد، انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
باز کن در به روی سائلِ هجران‌دیده این منم، بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟ چشمپوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم، که آمد از او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم، ضامن ما خواهد شد لطفها نوکـر از آقای خراسان دیده زیرورو کن دل آلوده ی ما را،به علی ذکر او را لب ما آیه ی دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم، به ما رزق را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده : 💔 آخرین جمعه‌ی رمضان چشم به راهیم هنوز تــا مگــر بــاد صبــا عطر تو آرد زِ حجاز سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
یادش بخیر، همین چندسال پیش اربعین که می‌رفتیم کربلا شبا اینقدر سرد بود که استخونمون ترک می‌خورد. یه جوری سرد بود که من خودم کیسه خواب می‌بردم چندسال😂 حالا داریم حرف از گرما می‌زنیم🤷 این که گرمـــــای هوا🌞 توی سفر اربعین قابل تحمله یا نه کاملا یه مساله‌ی نسـبیه یعنی برای هرکسی فرق داره، یکی گرماییه، یکی سرمــــایی، یکی از گرما لذت می‌بره، یکی کلافه میشــــه و... حتی بچه‌های اهواز می‌گفتن کربلا برای ما اهوازیا خنک‌ترم هست تازه😁 ولی بطور کـــــــــــــــلی حسابش رو بکنید که ایام اربعین از ده صبح تا هشـــــت شب دمای هوا، روی چهل و چند درجه است یعنی بطور متوسط پنج شیش درجه گرم‌تر از شهرهـــــای مرکــــــزی ایران. تازه به این دمای هوا، فعالیت، جنب و جوش، پیاده‌روی و بعضاً برق رفتن‌ها و کولر خاموش‌ شدن‌ها رو هم اضافه کنیــــــن. وقتی کسی با میل و رغبت خودش بیاد طبیعتاً آمادگی این گرمــــــــارو داره خیلی اذیت نمیشه و تلاش می‌کنه مدیریتش کنه. (بعدا میگم چطوری)😉 ولی اگر کسی بدون میل و رغبت بیاد، طبیــــــــــعتاً گرمـــای هوا آزارش میده. مثل شوهری که با اصرار همســـــــرش بیاد🤕 یا مثل بچه‌ی کوچیکی که با تصمیم پدر و مادرش بیاد و...👶 بچه‌ها هم فرق دارن باهم یه بچه بساز و آرومه مثل عکس😂 یه بچه نق‌نقو و حساســـه یه بچه تحملش بالاست یه بچه کم ظرفیته، خلاصه تفاوت دارن نمیشه برای همه یه نسخه پیچید👌 خب چطوری گرمارو مدیریت کنیم؟ بعدا مفصل توضیح میدم ولی مثلا در طول روز مطلقا نباید پیاده روی کرد، پیاده روی رو بذارید برای بعد از نماز مغرب تا اول صبح، و از شیش و هفت صبح تِلِپ شین تو یه موکب تا شب. کاری که عمده‌ی ایرانی‌ها سال پیش انجام میدادن. یا مثلا‌ ساعتی از شهرمون حرکت کنیم که غروب برسیم لب مرز و تا میاد صبح بشه برسیم نجف یا کربلا. یا مثلا‌ سه چهار دست لباس زیر و دو دست لباس رو داشته باشیم و مرتب لباس عوض کنیم. لباس های کثیف که جمع شد بندازیم تو لباس‌شور. بعدشم آدمی که چهار روز گرما رو نخواد تحمل کنه، چجوری میخواد با این آستانه‌ی تحمل با بقیه‌ی مشکلات زندگی بسازه؟ بابا پاشو بیا، گرمت شد دوش بگیر بشین کنار مسیر از پیاده‌روی بقیه لذت ببر، والا😏 جمع بندی اینکه هوای عراق گرمه، خیلی هم گرمه ولی برای آدم‌های عادی؛ قابل تحمل مدیریت شدنی و البته لذت بخشه❤️ سفر چند روز زمان می‌خواد؟⏰ آیا باید همه‌ی مسیر رو پیاده بریم؟؟ 🔗همون‌طور که قبلا‌ گفتم، توی این سفر قرار نیست بریم بچسبیم به ، می‌ریم که از مسیر لذت ببریم، توی مسیر رشد کنیم و توشه‌ی یک سالمون رو ببندیم.🔋 📎حالا اگه شرایط مساعد بود یکی دوبار بتونیم می‌ریم توی ، نتونیم هم اصراری نداریم. 🖇خب مسیر کربلا هشتاد کیلومتره و نیاز به هفده هجده ساعت پیاده‌روی داره. طی کردن این مسیر در حالت عادی سه‌چهار روز زمان می‌خواد. 🖋من خودم توی این هشت سال، هیچ وقت کل مسیر رو پیاده نرفتم. گاهی نصف مسیر، گاهی دو سومِ مسیر و... بستگی به شرایط و حالم داره دیگه، ضمن اینکه من عمده‌ی وقتم رو توی مسیر می‌گذرونم و سعی می‌کنم دستکم پنج روز تو راه باشم.📝 خب با این حساب این قدر زمان لازم دارین: حرکت از شهر خودتون تا نجف: یک روز زیارت نجف: یک روز پیاده روی: حداقل سه روز زیارت کربلا: یکی دو روز زیارت کاظمین سامرا: حداقل یک روز حرکت از کربلا تا شهر خودتون: یک روز 🚍 اگه وقتتون کمه میتونین ظرف‌ چهار پنج روز پیاده روی رو شرکت کنین و برگردین، اگه حداقل هفت هشت روز زمان داشته باشین می‌تونین به زیارت کاظمین، سامرا و نجف هم برسین. 📌پس سفر رو طبق شرایطتون شخصی سازی کنید. سوالات و تجربیات از سفر اربعین🌷🌹 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
شکرلله، که اینجا همگی مشغولیم کارگرهای تو هستیم و همه پُر کاریم و تو آقایی و ماها همه از دَم نوکـر تو تکی، ما همه پُر جمعیت و بسیاریم باز هم مجلستان پر شده از همهمه و.... این صدای سخن عشق، فقط یک داری و یک عالم و آدم ما همه گرم طوافیم و وسط کرب و بلاست باز هم حسرت شش گوشه ی تو داغ دل است اصلا انگار که تقدیر، گره خورده به آن دل ما مثل دخیلی ست، به هر پنجره اش مثل قفلی که به زنجیر، گره خورده به آن جای دوری نرود گـر بشوم زائـر تـو رحم کن بر منِ جامانده و دور افتاده این گدای حَـرَمَـت را تو بیا و دریاب بغض کرده وَ به یک گوشه صبور افتاده : 💔 مثل موجی که به روی آب بازی میکند نام نیکت در دل من سرفرازی میکند ذکر اسمت می شود مشکل گشای دردها گفٺن یک یاحسین، صد چاره سازی میکند سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
هر کس رسید پای ضریحت، شفا گرفت راه عروج تا ملکوت سما گرفت بیگانه کن مرا زخودم غرق خود نما تا آن که جار زنند: مریضی شفا گرفت صحن عتیق تو شده دارالشفای خلق هر کس شفا گرفت، ز دست شما گرفت حاجت گرفته سائلت اما نمی رود از بس که از کنار تو ماندن بها گرفت از درگه شما به خداوند می رسیم بی تو نمی شود که سراغ از خدا گرفت حج و منا و سعی و صفایم فقط تویی قلبم مقابل تو صفا گرفت هر کس رسید برگ براتش از گرفت هر مستمند در حرمت جزو اغنیاست هر بی نوا کنار ضریحت نوا گرفت: عبد ذلیل را تو مران ایهاالرئوف از غم بیا مرا برهان : همیشه عاشق گنبد طلا شدن خوب است و از دو دست تو حاجت روا شدن خوب است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا مرا در بیت آخر می بری آنجا که زینب دید تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا : آتش گرفته دل، ز هوای تو دارد بهانه ی باصفای تو آقا دوای زخم دلم یک است جان میدهم به خاطر تو سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
قصـه ی نوکـری ام را همه جا بنویسید و بـرای مـنِ مسـکـوت، صـدا بنویسید حسرتی که به دلم مانده، خودش دیوانیست مو به مو، خط به خطش، همه را بنویسید بنـویسیـد، رفت، ولـی در رویا جای مـن را وسط صحن و سرا بنویسید و مـرا زائـر اربـاب، شمـا فـرض کـنـیـد گوشه ی قصه ی من کـرب و بلا بنویسید بنویسید که دستم به ضریحش خورد و... روی یک پنجـره اش نـام مـرا بنـویسیـد داغ جاماندگی ام گـرچه مرا کشت، ولـی ننـویسیـد کـه دق کـرد، شـفـا بنـویسیـد سرگذشت دل من روضـه ی مکشوفه شده مـقـتـلـم را روی ایـوان طـلـا بنـویسیـد مـن کـلـاغـم که به خـانـه نرسیـدم آخـر قـصـه ی سر شده ام را همه جا بنـویسیـد : بی غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت بیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
وقتی كه سوغات فرشته تربت توست عرش خدا هم گوشه ای از هیئت توست پس تا كه در عرش خدا روضه بگیرند پیراهن پاره نشان هیئت توست بالاترین تسبیح در بین ملائک هنگام روضه اشک و ذكر غربت توست چشمان دریایی فطرس داد می زد بال و پری دارم اگر از منت توست ای آفرینش بر مدار چشمـهـایت عزت اگر داریم ما از عزت توست فردای محشر پرده ها تا كه بیفتد چشم همه بر بخشش و بر رحمت توست آه ای قتیل گریه ها ای صاحب اشک چشمـان بارانـی ما در خدمت توست : 💔 هوشِ من را هوس كـرب و بلايت برده شده و بوى مى آيد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
در میزبانیِ تو اگر میل و رغبت است مِهمانی‌ام برای تو اسباب زحمت است ما در مُضیف خانه‌ی تو قد کشیده‌ایم این سرگذشتِ اکثر اولاد رعیت است ما نان خور توأیم و توأم نان‌رِسان ما نان خوردنِ به نرخ شما هم سعادت است ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در محضر کریم تمنا چه حاجت است؟ درمانده ایم، آخر سالی مدد بده چشم گدا به دست امیرِ سخاوت است فکری برای این شب عید گدا کنید دخلم کم است و خرج ولی بی نهایت است مردم همه پیِ سفر و ما نشسته‌ایم ما را سفر خوش است که قصدش زیارت است بالای پشت‌بامم و رو سمت آقا مگر نه اینکه عملها به نیت است؟ ‌فطرس پرش شکسته و من هم دلم شکست دستی بکش که دردسرم این جراحت است : بوسه زدن رویِ ضریحت اَحسنُ الحال مَحروم کردی از ما را تو امسال سلام و عرض ادب، صبحتون بخير، فرا رسیدن سال نو و عید نوروز را تبریک عرض میکنیم. 💐 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده به روی خاکهای گرم، بی آب و هوا آقا همیشه اشکهایم شوق زنده ماندنم می داد مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید نمی افتاد از لبهای خونینت دعا آقا مرا در بیت آخر میبری آنجا که دید تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا : آتش گرفته دل، ز هوای تو دارد بهانه ی باصفای تو آقا دوای زخم دلم یک است جان میدهم به خاطر تو💔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
چه میشود که فقط غرق این دعا بشوم فقط خدا نکند از غمت جدا بشوم بگیر دست مرا جان مادرت زهرا به حال خود نکند لحظه ای رها بشوم خدا کند که بزودی شوم فدای تو و فدای حضرت سقّای با وفا بشوم نه اهل کبر و غرور و نه اهل جلوه گری غلام مخلص و سرباز بی ریا بشوم مرا به هیئت خود راه دادی و گفتی همیشه گریه کنِ پای روضه ها بشوم نگاه کن به دلم تا به قدر وسع خودم کریم و صاحب دستی گره گشا بشوم گناه کردم و آقا چه می شود من هم رسولِ ترک تو باشم فقط گدا بشوم برای حال دلم، یاحسین کاری کن از این قفس گذری کن، بگو رها بشوم چه میشود که بیایم، نگو تو را به خدا بمانم و پرِ از اشکِ بی صدا بشوم به من بده حَرَمَت را، بگیر هر چه که هست به غیر عشق خودت تا خدا نما بشوم ببخش نوکر خود را؛ فقط اجازه بده دوباره هم زائر کرب و بلا بشوم : 💔 یکی به جای دلم زیر گریه کند به یاد آن شب جمعه که در بودم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani