eitaa logo
شهید موسوی نژاد
376 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
8 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید موسوی نژاد
#نماز_شب_شهدا🌷1⃣ غلامحسین همیشه به من توصیه می کرد #نماز_شب بخوانم من چون بچه کوچک داشتم و کارم زیا
خیلی ازمواقع درمأموریت ها خسته بودیم اماشوقے براے عبادت درآقا وجودداشت که خستگی نمی شناخت همه که می خوابیدنداوبرنامه راشروع می کردمحل استراحت مان کنارهم بودوقتی برای نماز بیدارمی شدآرام به پایم می زدوصدایم می کردهنوزهم برخی ازشب هاصدایش درگوشم می پیچداحسان .... ..... ✍به روایت همرزم شهید @shahidmosavinejad
(س) ازسالے که به لطف خداتوانستیم خانه دارشویم تصمیم گرفت هرشهادت اهل بیت علیهم السلام درمنزل مان مراسم داشته باشیم بعضے وقتااعتراض می کردم که براے پذیراے پول نداریم می گفت باهمان چاے وخرماهم مے توان برقرارکردوبازباتوکل بر خدا همه چیزجورمے شداین مراسم تاهمین الان درمنزل ما برقراراست یک روزیکے ازدوستان پیغام داد به خوابم آمده وگفته درآخر هر مراسم توسل به سلام الله علیهارا فراموش نکنید عبدالحسین که اراده خاصے به مادرش (س)داشت باتنے و بادیدارحق شتافت.🌷🕊🕊🕊 ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 @shahidmosavinejad
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا لعنت به عدو که روح تقوا را کشت ایمان و کمال و عشق و معنا را کشت باز آ و بگیر انتقامی سنگین از آنکه ز راه ظلم زهرا را کشت فرارسیدن ایام #فاطمیه وشهادت #حضرت_زهرا(س)تسلیت باد 🏴 #التماس_دعاے_فرج✋ کانال #شهید_موسوے_نژاد @shahidmosavinejad
هر اذانی یک صدا زدن خصوصی است برای کندن تو از یک وضعیت بد پس این لحظه و فرصت طلایی را از دست نده! چون کسی که این فرصت را برایت ایجاد کرده خداوند است که مثل یک مربی دلسوز ،زمینه رشد و سازندگی روح تو را به وسیله نماز اول وقت فراهم کرده است👌 🌷 @shahidmosavinejad
🙏 عاقبت رفاقت با🌷 شهدا اینگونہ است ... خوش عهد ڪه بودی ؛ همنشین دوست🌷 شهیدت خواهی شد ❤️| #🌷شهدا_خوب_دوستی_میڪنند |❤️ @shahidmosavinejad
🌷 ... دربحبوحه مبارزات انقلاب حجت السلام جوادموسوی نژادکه باامام خمینے ارتباط داشت اعلامیه های آقارامی آوردخانه وبه دوپسرش ابوالحسن وعبدالحسین می دادتا و کنند سیدعبدالحسین هشت سال بیشترنداشت اماپای به پای برادربزرگتربه بازاراراک می رفتندو راپخش می کردندسیدعبدالحسن یادمی آوردیک روزکه همراه برادرکوچکش به بازاررفته بودند پلیس آنهارامی گیردوبه کلانتری می برددوکشیده محکم توی گوش شان می خواباندوکم مانده بودکاربالابگیردکه یک مامور متدین ازراه می رسدونجاتشان می دهدسیدابوالحسن می گویدآن مامورروبه همارانش گفت اینهابچه اند بعدمکثی کردوازمن پرسید:بچه جان این اعلامیه هاروازاقایی گرفتیدکه به سرش داشت؟این راگذاشت توی دهن ماپایم رافشارمی دادومی گفت همون بود؟من گفتم بله بعدبه همکارش گفت اصل کاری هارانگرفتیداین دوتا بچه را گرفتید؟ خداخیرش بدهدنشان دادآن زمان چه آدمهای و وجودداشتندآزادمان کردوختم به خیرشد.. ✍به روایت برادربزرگوارشهید @shahidmosavinejad
میگوینـد دنیـای دیگری👉 به نام است مـگر با خـنده تو😍 این بهشـت نمیـشود ⁉️ 🌷 😍✋ @shahidmosavinejad
🌷 ... توخط قدم میزدم که سید رادیدم کنج خاکریز نشسته بود و توی حال و هوای خودش بود از دور سلام کردم ، سرش را بلند کرد و جواب داد گفتم :سید تو فکر و خیالی !؟ گفت : اتفاقاً دنبال یکی می گشتم باهاش صحبت کنم . نزدیک شدم دیدم یک در دست گرفته و دارد با آن بازی می کند . گفتم : چیه یاد بچگیت افتادی ، بازی می کنی !! گفت : محمد فکر کردی این چقدر به راحتی از زمین بلند می شه؟ گفتم : بله ، چون خیلی سبکه . خندید و گفت : آره چون خیلی سبکه ، فکر می کنی اگر یک مثقال به این ببندی به این راحتی به هوا میره و از زمین بلند میشه من گفتم : نه مسلماً چه طلا چه هر چیز دیگه ای به اون ببندی ، دیگه بالا نمیره . گفت : فکر می کنم ما هم مثل این ، یعنی هر مقداری به تعلقات دنیایی وا بسته تر بشیم ، روح ما سنگین تر می شه و به سختی از زمین کنده می شیم . ✍به روایت همرزم شهید 🌷 @shahidmosavinejad
🌷 ⚜عبدالحسین موسوی‌نژاد دوم اردیبهشت ماه ۱۳۴۸در روستای جوادیه قم به دنیا آمد. او كه در زادگاه حضرت امام دیده به جهان گشوده بود، به دلیل ارتباطی كه مرحوم پدرش حجت‌الاسلام سیدجواد موسوی‌نژاد با حضرت امام داشت، از همان دوران كودكی وارد فعالیت‌های انقلابی شد و به همراه برادر بزرگ‌ترش ابوالحسن از هفت، هشت سالگی اعلامیه‌های را پخش می‌كردند. ازمرورزندگی نامه این شهیدبا شخصیتی آشنا می‌شویم كه به خاطر تربیت مذهبی‌اش، از دوران نشانه‌هایی از انقلابی‌گری را به نمایش می‌گذارد. عبدالحسین همان كودكی است كه به خاطر نخواندن ترانه سر كلاس هنر، توسط معلم طاغوتی تنبیه می‌شود:«آقای گلمحمدی همه بچه‌ها را جمع می‌كرد و می‌گفت به نوبت پای تخته بیایند و ترانه بخوانند، اما ابوالحسن و عبدالحسین بودند و نمی‌پذیرفتند. حتی وقتی آقا معلم دست‌شان را توی برف فرو برد تا یخ كند و حسابی بچسبد، باز دو بچه سید قبول نكردند ترانه بخوانند...» شهید موسوی‌نژاد با چنین روحیه‌ای پرورش می‌یابد و بعد از انقلاب و شروع جنگ، از ۱۶ سالگی به جبهه می‌رود. خصوصاً كه دایی‌اش در سال ۶۴به شهادت می‌رسد و همان سال عبدالحسین رخت رزمندگی به تن می‌كند:«سال ۶۴ محمد سمیع مطلبی دایی عبدالحسین به شهادت رسید. سید وصیتنامه دایی را خواند و دیگر ⚜طاقت نیاورد. می‌گفت مادر و می‌كنی نمی‌گذاری شهید شوم.» @shahidmosavinejad
🌷 ⃣ 🔰شهیدموسوی نژادزاده خمین بود وبزرگ شده شهر دوشهری که نام شان باتاریخ کشورمان گره خورده ویادآور زندگی بزرگمردی چون حضرت امام خمینی (ره)هستندکه درخمین متولد شدندومبارزات شان راازقم آغازکردند حالاعبدالحسین نیزبی آنکه خودبداندهمان مسیری رادرزندگی دنبال می کردکه پیرومرادش حضرت امام خمینی (ره)طی کرده بودهرچندچنین تشابهی هرگزنمی تواندذره ای بر وارادت به خویش کم یازیادکنداماعاشق همواره سعی می کندخودراشبیه ترین شخص به کندو عبدالحسین نیزعاشق به دنیاآمده بود. 🔰پدرباجدیت پسرش عبدالحسین رادنبال می کردوحتی وقتی برای سفرحج رهسپار حجازشدبه آخوندمکتبے روستا سپردبودشب وروزحواسش به او باشدو یادشان بدهد سال ۵۵عبدالحسین شناسنامه دار شدمدرسه رفت باچهارنفرازبچه هاے روستا کنارهم جمع می شدندودسته جمعی می گفتنداذان واقامه شان را،۱۶سال روستابودیم. سال۵۷بچه هابه همراه پدرشان که روحانی بودبه خمین وتهران رفتندتهران خانه ارباب روستای مان بودندکه برادر سیدعبدالحسین اورابیدارمی کند اذان بگویدارباب بیدارمی شود ومی گویداین بچه هاازالان چقدر هستندپدرسیدمی گویدتوچقدربدبختی!کمی بعدامام تشریف آوردندوبچه هادر راهپیمایی وشرکت در مثل پدرشان جدی ومصمم بودند. @shahidmosavinejad
شهید موسوی نژاد
#برشے_از_زندگینامه_شهید🌷 #تولد_یک_شهید1⃣ 🔰شهیدموسوی نژادزاده خمین بود وبزرگ شده شهر #قم دوشهری که
🌷 ⃣ بنده به درس آیت الله مرعشی نجفی (ره) می رفتم ؛ وسیدعبدالحسین هم مدتی بود که در جبهه بود . شبی در عالم رویا دیدم که تمام بدنش پر است از قرآن و سوره بر روی سینه اش تیتروار نوشته شده به خدمت آیت اله مرعشی رفته و رویایی که دیده بودم را تعریف کردم ، ایشان فرمودند : سیدعبدالحسین اگر از معاشرت ضربه نخورد در دین خیلی ترقی می کند . ✍به روایت:پدرمرحوم شهید @shahidmosavinejad
شهید موسوی نژاد
#برشے_از_زندگینامه_شهید🌷 #رویاے_صادقانه2⃣ بنده به درس آیت الله مرعشی نجفی (ره) می رفتم ؛ وسیدعبدا
🌷 ⃣ 🔰شهید موسوی‌نژاد از دوران نوجوانی و حضور در جبهه تا لحظه شهادتش در سن ۴۲ سالگی، هیچ‌گاه شهادت را ترك نكرد: « عقد اخوت با شهدا، آتش فراقی را در دل سید روشن كرده بود كه دائماً برای آن به مزار شهدا می‌رفت و بلند بلند با آنها حرف می‌زد. گاه می‌كرد كه چرا به خوابش نمی‌آیند و گاه درددل‌هایش را به نزد همرزمان قدیمی می‌برد و درد دل می‌كرد.» شهید موسوی‌نژاد از سال ۶۴ تا سال ۶۷ در مناطق عملیاتی حضور می‌یابد و بعد از اتمام دفاع مقدس زندگی مشتركش را در نهایت سادگی و با كمترین امكانات آغاز می‌كند:«وقتی با آقا سید زیر یك سقف رفتیم، زندگی چندان راحتی نداشتیم. گاهی آنقدر فشار مالی زیاد می‌شد كه با خودم می‌گفتم كاش چند سال می‌ماندیم و بعد ازدواج می‌كردیم. اما محبت‌های سید عبدالحسین همه چیز را جبران می‌كرد. همسرم زندگی مشترك را برای رضای خدا آغاز كرده بود.» سید عبدالحسین جوانی مذهبی بود كه هیچ وقت از خط رزمندگی خارج نشد و با چنین روحیه‌ای مأموریت‌های سختی را كه به او محول می‌شد، به انجام می‌رساند. عبدالحسین از 🔰سال ۱۳۷۰برای مأموریت به لبنان می‌رود و سپس از سال ۷۴ برنامه دیدار با خانواده شهدا را راه‌اندازی می‌كند كه تا لحظه شهادتش هر شنبه شب انجام می‌شد: «سراسر زندگی سیدعبدالحسین موسوی‌نژاد بوی شهدا را گرفته بود. گویی در ارتباط با شهدا و به خانواده‌شان رایحه‌ای بهشتی را استشمام می‌كرد كه برای برخورداری از آن شنبه شب‌ها را انتظار می‌كشید... 🌷 @shahidmosavinejad