eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصرا وَ دلیلا و عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وتُمَتّعَهُ فیها طَویلاً. ♥️
راس میگه: غروب جمعه اینهمه خوشحالی سابقه نداشت... - ان‌شاءالله خوشحالی های بزرگتر:)
خدایٰا؛ هیچکس از من نپرسید که شـــهادت در نظــرم چگـونه است؟ اَمـا مـن هرشب فریٰاد میزنم! اَحْلیٰ مِنَ الْعَسَلـ . . . 🌹شبتون شهدایی 🌹 ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
💠هنگامى كه نماز، همراه امر نباشد و تكليف تو كار ديگرى باشد، اين عبادت ارزشى ندارد و عبوديت نيست. 💠 عبادتى، عبوديت است كه با اطاعت اللَّه همراه باشد و از امر او الهام گرفته باشد. عین صاد ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
و اين و راه نزديك است كه تو را پيش مى‏برد، نه فقه و نه اصول و نه حكمت و عرفان و نه رياضت و شهادت. عین صاد کتاب صراط ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
رفیق بہ گوشے ؟؟؟ به بچہ ها بگو : ما ڪہ رفتیم ولے حواسشو بہ "حیات عند رب" شہدا باشہ! خط بہ خط چیزیڪہ تو فضاے مجازے مےنویسید رو همہ شہــدا مےبینند! نڪنہ شرمنده شہدا بشیم ...😔 ڪانال رسمی شهیدامیداڪبری ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
👌شکستن دل و اجابت دعا🤲 💥علی نقی، كاسب مؤمن و خیری بود كه هیچ گاه وقت نماز در مغازه پیدایش نمی كردند. در عوض این معلم قرآن در صف اول نماز جماعت مسجد دیده می شد.🔸 💥یك عمر جلسات مذهبی در خانه ها و تكیه ها به راه انداخته و كلی مسجد مخروبه را آباد كرده بود ولی از نعمت فرزند محروم بود. 💥آنهایی كه حسودی شان می شد و چشم دیدنش را نداشتند، دنبال بهانه می گشتند تا نمكی به زخمش بپاشند؛ آخر بعضی ها عقده پدر او را هم به دل داشتند؛ 💥پیرمردی كه رضاخان قلدر هم نتوانسته بود جلسات قرآن خانگی او را تعطیل كند. علی نقی راه پدر را ادامه داده بود اماالان پسری نداشت كه او هم به راه پدری برود. 💥به خاطر همین همسایه كینه توز، بهانه خوبی پیدا كرده بود تا آتش حسادتش را بیرون بپاشد؛ در زد. علی نقی آمد دم در. مردك به او یك گونی داد و گفت: 💥«حالا كه تو بچه نداری، بیا اینها مال تو، شاید به كارت بیاید». 💥علی نقی در گونی را باز كرد، 11 تا بچه گربه از توی آن ریختند بیرون. قهقهه مردك و صدای گریه علینقی قاطی شد. 💥 كنار در نشست و🤲 دستانش به دعا بلند و گفت «ای كه گفتی بخوانیدم تا اجابتتان كنم! اگر به من فرزندی بدهی، نذر می كنم كه به لطف و هدایت خودت او را مبلغ📖 قرآن و دینت كنم». خدایی كه دعای زكریای سالخورده را در اوج ناامیدی اجابت كرده بود، 11 فرزند به علی نقی داد كه یکی از آنها ...👇👇👇 ❇️حاج آقامحسن قرائتی حفظه الله است. ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
کانال رسمی شهید امید اکبری
دَست‌وپاگُم‌ڪرده‌یِ‌شوقِ‌تَماشایِ‌تــــواَم! ❤️
می‌گفت‌آدمایِ‌خوب گِلِشون‌فرق‌داره! یکم‌تربت‌قاطیشونه:)
خـدایا بغـل رایگـان فقط خودت ..♥
🔴 «تـاوان دل ســوزاندن» ☘ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ: ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺁﻣﺪ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﺭﺟﺐ ﻋﻠﻰ ﺧﻴﺎﻁ ﺗﻬﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛ ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ بکنید. ☘ ﺷﻴﺦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. ﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ!! پیرزن ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﺎﻃﺮﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻛﺸﺘﻪ. ﻭ ﭘﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ، ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺁﻧﻬﻢ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﻭ ﺁﻧﻬﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺁﻩ ﻛﺸﻴﺪﻩ.... ☘ پیرزن ﮔﻔﺖ: ﺁﺷﻴﺦ ﻳﻚ ﻛﺎﺭ ﺑﻜﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﻧﻤﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩ. ﺁﺷﻴﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺁﺧﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻛﻨﻢ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﻝ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﻩ ﺁﻥ ﺣﻴﻮﺍﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ... ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ. ☘ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺩﻝ ﻳﻚ ﺣﻴﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺯﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺷﺮﻑ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻧﺠﺎﻧﻰ ﻭﺑﺪﺭﺩ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻯ، ﻭﺍﻯ ﺑﺤﺎﻝ ﺁﻥ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺩﻝ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﻨﺪ، ﺟﻮﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﻴﺪ..... 🎙از بیانات آیت الله فاطمی_نیا ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
💠آنجا كه تكليف دارم تا جلوگير دشمن‏ها باشم، اگر به كارى ديگر روى بياوريم خريدار ندارد. صراط عین صاد ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
دلتنگ که میشوم ... مسیرم را از هر کجای این شهر که باشم به سوی تو روانه میکنم... که "تو" آرامش این دل بیقراری... 💚 ڪانال رسمی شهیدامیداڪبری ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
خـود را ڪه به خلوتی رساند خورشید از داغ دلش را بتڪاند خورشید گـفتیم غروب ڪرده ، اما انگـار رفته ست نماز شب بخـواند خورشید...
کانال رسمی شهید امید اکبری
#من_میترا_نیستم #پارت_پنج فرزند ششم سرِ بچه ششم باردار بودم که یک خانه شرکتی دو اتاقه در ایستگاه
مادرم اسم میترا را برای دخترم انتخاب کرد اما بعد ها که میترا بزرگ شد ، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم می گفت :" مادربزرگ، اینم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگه تو اون دنیا از شما بپرسن چرا اسم من رو میترا گذاشتی، چه جوابی میدی؟ من دوست دارم اسمم زینب باشه . من میخوام مثل حضرت زینب باشم." زینب که به دنیا آمد ، سایه بابام هنوز روی سرم بود. در همه ی سالهایی که در آبادان زندگی کردم، او مثل پدر ، و حتی بهتر از پدرِ واقعی به من و بچه هایم رسیدگی می کرد.او مرد مهربان و خداترسی بود و از تهِ دل دوستش داشتم.بعد از ازدواجم هر وقت به خانه ی مادرم می رفتم ، بابام به مادرم می گفت:" کبری تو خونه شوهرش مجبوره هر چی هست بخوره، اما اینجا که میاد تو براش کباب درست کن تا قوّت بگیره. شاید کبری خجالت بکشه از شوهرش چیزی بخواد . اینجا که میاد هر چی خواست براش تهیه کن ." دور خانه های شرکتی، شمشاد های سبز و بلندی بود.بابام هر وقت که به خانه ی ما می آمد، در می زد و پشت شمشاد ها قایم میشد. در را که باز میکردیم، میخندید و از پشت شمشاد ها خودش را نشان می داد .همیشه پول خُرد در جیب هایش داشت و به دخترها سکه میداد. بابام که امید زندگی و تکیه گاه من بود ، یکسال بعد از تولد زینب از دنیا رفت. مادرم به قولی که سالها قبل در نجف به بابام داده بود ، عمل کرد. خانه اش را فروخت و با مقداری‌ از پول فروش خانه ، جنازه بابای عزیزم را به نجف برد و در زمین وادی السلام دفن کرد. در سال ۴۷ یک نفر که کارش بردن اموات به عراق و خاکسپاری آنها در آنجا بود ، سه هزار تومن برای این کار از مادرم گرفت. در بین آبادانی ها خیلی از مردها وصیت می کردند که بعد از مرگ در قبرستان وادی السلام قم یا نجف دفن شوند . مادرم بعد از دفن بابام در نجف ، سه روز به نیابت از او ، به زیارت دوره ائمه رفت. تحمل غم مرگ بابام برای من سنگین بود. پیش دکتر رفتم. ناراحتی اعصاب گرفته بودم و به تشخیص دکتر شروع کردم به خوردن قرص های اعصاب . حال بدی داشتم . افسرده شده بودم. زینب یک ساله بود که یک روز سراغ قرص های من رفت و آنها را خورد. با خوردن قرص ها به تهوع افتاد. باباش سراسیمه او را به بیمارستان شرکت نفت رساند. دکتر معده ی زینب را شستشو داد و او را در بخش کودکان بستری کرد. تا آن روز هیچوقت چنین اتفاقی برای بچه های من نیفتاده بود. خوردن قرص های اعصاب ، اولین خطری بود که زندگی زینب را تهدید کرد. بقیه پارت های رمان👇🏻 ╭─┅─•❀♡❀♡•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•❀♡❀♡•─┅─╯
و از تو می پرسند: زیبایی را کجا میشود یافت؟! به آنها بگو: در چهره آنانکه از خدا حیا میکنند... ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
آنجا كه آدم‏ها دارند مى‏ پوسند و از درون پوك مى‏ شوند، اگر به خلوتى و كنجى پناهنده شده باشم، اين ارزشى ندارد و حتى من در همان خلوتم محاصره مى‏شوم و در خانه‏ام از پاى مى‏افتم. صراط عین صاد ╭─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•🍃🌸🍃•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ افسر پیشین اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی در مصاحبه با شبکه 14: 📍چیزی به‌نام «ملت ایران» وجود ندارد/پشت سر من پرچم اهواز قرار دارد/باید همه اقلیت‌های خواهان استقلال را مسلح کرد، آموزش و پول داد/این همان چیزی است که کشور را تجزیه خواهد کرد/سقوط ایران دقیقاً همان چیزی است که به نفع بازی ماست... ╭─┅─•❀♡❀♡•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•❀♡❀♡•─┅─╯
برای خدایی ڪه می بیند ╭─┅─•❀♡❀♡•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•❀♡❀♡•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بهانه سالگرد شهادت❤️ نماد ❤️ شادی روحشون صلوات ڪانال رسمی شهیدامیداڪبری ╭─┅─•❀♡❀♡•─┅─╮ ‌ @shahidomidakbari ╰─┅─•❀♡❀♡•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چطور از شر استرس زیاد خلاص شیم؟ یه سوال! وقتی پدرتون داره رانندگی میکنه و مطمئن هستید به مهارتش در رانندگی، شما چه وضعی در ماشین دارید؟ خیلی راحت و آسوده از مناظر لذت می‌برید، خوراکی می‌خورید و حتی می‌خوابید بدون هیچ ترس و استرسی! چون ایمان کامل دارید به وجودش و قدرتش و آگاهی‌ش! استرس‌ها و ترس‌های ما در زندگی ناشی از اینه که واقعاً به وجود خدا ایمان نداریم یا ضعیفه ایمان‌مون یا ایمان به مهارت و قدرتش نداریم! اگر در زندگی‌مون به خدا ایمان داشته باشیم، ترس‌ها و استرس‌ها صفر میشه! @shahidomidakbari