eitaa logo
🌷 شهیدسیدمیلادمصطفوی🌷
1.6هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.5هزار ویدیو
85 فایل
شما با دعوت #شهدا به این کانال اومدید #اولین_کانال_رسمی #خادم_الشهدا #مهندس_عمران #پهلوان #شهیدسیدمیلادمصطفوی نشر مطالب کانال فقط با ذکر #صلوات مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ✨خاطره ای از شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی✨ سال ۹۴ ماه مبارک رمضانی بود که با سيد ميلاد بودم. اولين شب قدر را در گلزار شهدای بهار، کنار مزار آيت الله بهاری و شهدا بوديم. سيد حال عجيبی داشت، انگار که با شهدا کنار هم احيا گرفته اند. مدام سر مزار شهدا مخصوصًا شهيد محمد رحيمی ميرفت. شب بسيار ملکوتی و نورانی برای من بود، چرا که در کنار يکی از اوليای الهی بودم. شب ۲۱ ماه مبارک رمضان طبق رسم هرساله رفتيم قم مراسمات حاج مهدی سلحشور. اعلام کردند که حاج مهدی رفته سوريه. سيد بغض عجيبی کرد با گفت: خوش به حالش، يعني ميشه ما رو هم ببرن پاسبان حرم عمه جان بشيم. خيلی رفت تو فکر، مثل سير و سرکه ميجوشيد نميدونم اون شب سيد چه عهدی با خداي خودش بست که خيلی زود بهترين تقديرش رو براش نوشتند. که فقط برای اوليای الهی مينويسند. اما خوشحال هستم که اون شب من برای لحظاتی هر چند کم حضور معنوی سيد رو درک کردم. شب ۲۳ماه مبارک سيد گفت بريم گلزار شهدای همدان، هيچ وقت باورم نميشد که اين آخرين شب قدر سيد است. اگر شب قدر شب تقدير است، عمر سيد همه ی شبهايش شب قدر بود. چرا که تقدير زندگی اش داشت رقم ميخورد. بی تابی و بيقراری تمام وجودش را فرا گرفت. رفتم رسيديم گلزار شهدای همدان، اول زيارتس از قبور شهدا داشتيم. بعد رفتيم نشستيم گوشه ای از قبور شهدا و مراسم شروع شد. که اون شب سيد ميريخت گواه سوز درونی اش بود. رو کرد به من گفت مجيد جان، امشب شب عزيزی هستش. دعاها ؛ شب قدر درهای خدا به روي همه بنده هاش بازه. از طرفی هم ديگه اين شب قدر امساله، خداوند تقدير امسال مون رو ميخواد بنويسه. قََسمت ميدم که برای من مخصوص دعا کن. من دوست دارم بشم، ديگه هيچ رغبتی به اين دنيا ندارم. من زياد حرف رو از سيد شنيده بودم. اما خيلی جدی نميگرفتم. ولی سيد اون شب کنار مزار شهدا، دست به دامن شهدا شد. نميدانستم که آخرين بِک یا الله رو از زبان سيد ميشنوم. به سرش بود و اشک از چشمانش سرازير. زمزمه مناجات سيد با مناجات شهدا در آميخت و خدا هم خيلی زود دعاهاش رو مستجاب کرد. کمتر از سه ماه سيد به آرزويش رسيد. و اون شب قدر به يادماندنی ترين شب قدر عمر من شد... جواد رضوانی ميگفت: اين روزهای آخر با يکي از رفقا نزديک گلزار شهدا قرار داشتم. رفتم کارهام رو که انجام دادم چشمم به مزار شهدا افتاد. حيفم اومد تا اينجا بيام و دست خالي برگردم. يک نيرويی من رو کشوند سمت مزار شهدا، رفتم و فاتحه ای خوندم. داشتم بر ميگشتم که صدايی آشنا من رو صدا زد، آقا جواد وايسا کارت دارم. برگشتم سيد ميلاد رو ديدم. سلام و احوال پرسی کرديم. گفت جواد جان، تو رو شهدا حواله کردند!! گفتم بابا اين ديگه چيه؟! آخه من کی باشم که شهدا من رو تحويل بگيرند؟!! گفت آقا جواد خداييش الان سر مزار شهدا بودم. ميخواستم کار خيری انجام بدم اما خودم نميتونستم، به شهدا شدم. گفتم خودشون يه نفر واسطه رو بفرستند تا اين کار خير رو انجام بده، تو همين گير و دار بودم که تو رو ديدم اومدی سر مزار شهدا... گفتم: خب حالا بگو ببينم چه کاری از دست من بر مياد؟! گفت: يه بنده خدايی هست كه مريض احواله، من براش دارو و مواد غذايی خريدم چند باری براش بردم، ديگه الان روم نميشه برم در خونشون. ميترسم از من خجالت بکشه. خواستم زحمت اين کار خير رو يه نفری بکشه که شهدا حواله کرده باشند. خيس عرق شدم. گفتم من که لياقت ندارم، اما حالا که اينطور شد چشم .. سيد قسمم داد گفت: جواد جان، تو رو به همين شهدا قسم ميدم که حق نداری اين قضيه رو تا من زنده ام جايی نقل کنی، بی اختيار ياد کمکهای و... افتادم و حركت كردم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🇮🇷شما دعوتید به کانال شهید مدافع حرم مهندس سید میلاد مصطفوی🇮🇷 https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi @shahidmiladmostafavi به کانال سید خندان بپیوندید✨👆 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 ✨خاطره ای از شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی✨ سال ۹۴ ماه مبارک رمضانی بود که با سيد ميلاد بودم. اولين شب قدر را در گلزار شهدای بهار، کنار مزار آيت الله بهاری و شهدا بوديم. سيد حال عجيبی داشت، انگار که با شهدا کنار هم احيا گرفته اند. مدام سر مزار شهدا مخصوصًا شهيد محمد رحيمی ميرفت. شب بسيار ملکوتی و نورانی برای من بود، چرا که در کنار يکی از اوليای الهی بودم. شب ۲۱ ماه مبارک رمضان طبق رسم هرساله رفتيم قم مراسمات حاج مهدی سلحشور. اعلام کردند که حاج مهدی رفته سوريه. سيد بغض عجيبی کرد با گفت: خوش به حالش، يعني ميشه ما رو هم ببرن پاسبان حرم عمه جان بشيم. خيلی رفت تو فکر، مثل سير و سرکه ميجوشيد نميدونم اون شب سيد چه عهدی با خداي خودش بست که خيلی زود بهترين تقديرش رو براش نوشتند. که فقط برای اوليای الهی مينويسند. اما خوشحال هستم که اون شب من برای لحظاتی هر چند کم حضور معنوی سيد رو درک کردم. شب ۲۳ماه مبارک سيد گفت بريم گلزار شهدای همدان، هيچ وقت باورم نميشد که اين آخرين شب قدر سيد است. اگر شب قدر شب تقدير است، عمر سيد همه ی شبهايش شب قدر بود. چرا که تقدير زندگی اش داشت رقم ميخورد. بی تابی و بيقراری تمام وجودش را فرا گرفت. رفتم رسيديم گلزار شهدای همدان، اول زيارتس از قبور شهدا داشتيم. بعد رفتيم نشستيم گوشه ای از قبور شهدا و مراسم شروع شد. که اون شب سيد ميريخت گواه سوز درونی اش بود. رو کرد به من گفت مجيد جان، امشب شب عزيزی هستش. دعاها ؛ شب قدر درهای خدا به روي همه بنده هاش بازه. از طرفی هم ديگه اين شب قدر امساله، خداوند تقدير امسال مون رو ميخواد بنويسه. قََسمت ميدم که برای من مخصوص دعا کن. من دوست دارم بشم، ديگه هيچ رغبتی به اين دنيا ندارم. من زياد حرف رو از سيد شنيده بودم. اما خيلی جدی نميگرفتم. ولی سيد اون شب کنار مزار شهدا، دست به دامن شهدا شد. نميدانستم که آخرين بِک یا الله رو از زبان سيد ميشنوم. به سرش بود و اشک از چشمانش سرازير. زمزمه مناجات سيد با مناجات شهدا در آميخت و خدا هم خيلی زود دعاهاش رو مستجاب کرد. کمتر از سه ماه سيد به آرزويش رسيد. و اون شب قدر به يادماندنی ترين شب قدر عمر من شد... جواد رضوانی ميگفت: اين روزهای آخر با يکي از رفقا نزديک گلزار شهدا قرار داشتم. رفتم کارهام رو که انجام دادم چشمم به مزار شهدا افتاد. حيفم اومد تا اينجا بيام و دست خالي برگردم. يک نيرويی من رو کشوند سمت مزار شهدا، رفتم و فاتحه ای خوندم. داشتم بر ميگشتم که صدايی آشنا من رو صدا زد، آقا جواد وايسا کارت دارم. برگشتم سيد ميلاد رو ديدم. سلام و احوال پرسی کرديم. گفت جواد جان، تو رو شهدا حواله کردند!! گفتم بابا اين ديگه چيه؟! آخه من کی باشم که شهدا من رو تحويل بگيرند؟!! گفت آقا جواد خداييش الان سر مزار شهدا بودم. ميخواستم کار خيری انجام بدم اما خودم نميتونستم، به شهدا شدم. گفتم خودشون يه نفر واسطه رو بفرستند تا اين کار خير رو انجام بده، تو همين گير و دار بودم که تو رو ديدم اومدی سر مزار شهدا... گفتم: خب حالا بگو ببينم چه کاری از دست من بر مياد؟! گفت: يه بنده خدايی هست كه مريض احواله، من براش دارو و مواد غذايی خريدم چند باری براش بردم، ديگه الان روم نميشه برم در خونشون. ميترسم از من خجالت بکشه. خواستم زحمت اين کار خير رو يه نفری بکشه که شهدا حواله کرده باشند. خيس عرق شدم. گفتم من که لياقت ندارم، اما حالا که اينطور شد چشم .. سيد قسمم داد گفت: جواد جان، تو رو به همين شهدا قسم ميدم که حق نداری اين قضيه رو تا من زنده ام جايی نقل کنی، بی اختيار ياد کمکهای و... افتادم و حركت كردم. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🇮🇷شما دعوتید به کانال شهید مدافع حرم مهندس سید میلاد مصطفوی🇮🇷 https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi @shahidmiladmostafavi به کانال سید خندان بپیوندید✨👆 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 سلام به شهید سید میلاد عزیز و سلام به خادمین گرامی واقعیتش چند وقتی بود قرآن فراموشم شده بود و نمی خوندم خیلی دور شده بودم ولی انگار سید میلاد دعوت کردم تا فراموشم نشه به نیت این شهید عزیز شروع کردم به ختم قرآن 🍃و قول دادم که روزی یک جزء رو بخونم... ممنونم آقاسید ☘✨☘✨ شهیدان زنده اند الله اکبر 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🇮🇷شما دعوتید به کانال شهید مدافع حرم مهندس سید میلاد مصطفوی🇮🇷 https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi به کانال سید خندان بپوندید✨👆 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✨خاطره ای از شهید مدافع حرم سید میلاد مصطفوی✨ يک شب منزل يکی ازدوستان باهم خوابيده بوديم.صبح رو که دادند بيدار شديم، نمازصبح رو خونديم. سيد مقيد بود هر روز مقداری قرآن بخونه. قرآنش رو هم خوند و خوابيديم. تازه گرم خواب بوديم که يک دفعه صدايی شنيدم! از خواب پريدم و ديدم سيد دو دستی محکم به سرش ميزنه. گفتم سيد چته چيکارميکنی!؟ گفت محمد بدبخت شدم نمازصبحمون قضا شد!! شرمنده حضرت زهرا (س) شديم. گفتم سيدجان ما که نمازمون روخونديم تازه مگه يادت رفته، بعد از نماز هم خوندی!! تا من اين حرف روزدم آرامش به چشمانش برگشت.گفتم حالا که خيالت راحت شد بگير بخواب، بذارماهم بخوابیم بعدها در جایی خواندم که مقام معظم رهبری فرمودند: اين تنم را لرزاند که امام صادق (ع) فرمودند: اگر يک صبح از کسی قضا شود؛ کل دنيا طلا شود ودر راه خدا بدهد جبران آن نماز قضا نخواهد شد. بعدها راز نگرانی سيد ازقضا شدن نمازش رو فهميدم. سيد يک روز حرف خيلی عجيبی به من زد که هنوز هم باورش برای ما مشکله. به من گفت: ۱۵ ساله که نماز صبح من قضا نشده!!من تو ذهنم حساب کردم ديدم سيد زمان شهادت۲۹ساله بود!! يعنی دقيقًا هيچ نماز صبح قضايی .بی اختیار ياد جمله حاج حسين يکتا افتادم: ميگفت خيليها ميپرسند چکار کنيم بشيم يا دست کم مقام شهدا رو داشته باشيم. حاج حسين يه کد خيلی خوب به ما داد وفرمودند: شهدا اول از دلهاشون کردند ومدافع شدند، بعد مدافع شدند. در روايتی میفرمايد: القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْكِنْ فِي حَرَمِ الله غيَرَ الله. قلب شما حرم است، در اين حرم الهی غير خدا را راه ندهيد. مدافعان حرم، اول از حرم خدا خيلی خوب دفاع کردند که بهشون دفاع از حرم زينب س رودادند... به کانال ما بپیوندید✨ https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
الله سید علی قاضی(ره) : 🌿 برای اینکه توفیقات شما زیاد شود ، زیاد بخوانید. ☘ تلاوت قرآن موجب باز شدن درهای توفقیات است. 🇮🇷 https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi
🌷 #شهید_اسماعیل_دقایقی 🔰فرمانده لشکر ۹ بدر 🍃ولادت : ۱۳۳۳ - بهبهان 🍂شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۸ - #عملیات_کربلای۵ 🌸انس با #قرآن از شاخص ترین خصوصیت او بود. حتی در اوج مشکلات و گرفتاریها از #تلاوت قرآن نیز غافل نمی‌شد. 🌺تواضع و فروتنی او چنان مشهود بود که مثل یک #بسیجی و یک رزمنده عادی در چادرها زندگی می‌کرد. 🌼 #رزمندگان او را الگوی واقعی یک انسان مجاهد و وارسته می‌دانستند. 📷👆تصویر #شهید_ابومهدی_المهندس در کنار فرمانده شهید دقایقی
✍ این روزها، دنیا قُرُق شده برایمان .... تا بنشینیم گوشه‌ای ؛ بلکه ثروت‌هایی که عمری داشتیم و نمی‌دیدیم، به چشممان بیاید... مثلاً همین ✨ که قرار بود، شراب‌مان باشد ؛ اما گوشه‌ی طاقچه، عمریست که خاک می‌خورد! یا مثلاً آنکه قرار بود، بیاید و مفسّر قرآن‌مان باشد؛ اما قرن‌هاست، گوشه‌ای از دنیا، خونِ دل می‌خورد.... 🤝 این روزها شاید آخرین فرصت‌ِ آشتی‌کنان باشد ؛ با همان " إنّی تارکٌ فیکم الثقلین " .... با همان دو ریسمانی که میراث پیامبرمان بود برایمان ؛ برای رهیدن از بلا ..... اما شیطان، یکی یکی، و آرام آرام، از خاطرمان دزدید... 💫 این روزها با و آخرین سلاله‌ی عترت، مهربان‌تر باشیم. 🇮🇷 @shahidseyyedmilademostafavi
🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷 🔆مــن نـه رو قــبــول داشــتــم و نــه بــاورشــون داشــتــم نــه ایـنکه بـی اعــتــقــاد بــاشــم ، نه ولـی یــه چــیــزایـی مــانــع شــده بــود چــشــم بــاز کـنــم یــه روز همــش مـیـگـفــتـن سـیـد مـیــلـاد سـیـد مــیــلــاد ... چندین نفر میگفتن اومده خوابمون 💢 مــن کلی کــردم گــفــتــم خــواب مــن چــرا نــمــیــاد ؟! خــدا یـکیـو ســر راهم قــرار داد گــفــت مــطـمـن بــاش مــیــاد بــازم گـفـتـم پــس بــیــاد بـهم بـده همــیـن شــد یــه شــب قـبـل تـولـدم بــه خـوابـم اومــد نـمــیـدونــم چـه اتــفـاقـی افــتـاد بــا اون مـن کـه نــه قـرآن خــوان بـودم نــه نـمـاز بــاعــث شــد گــردو خــاڪ رو پاک کـنــم نــمــازم رو بــه موقع بخونم. و بـاعــث شـد بــه کـل تـغـیــیــر کنم. 🌹🌹🌹 🇮🇷 @shahid_a_seydmilade_mostafavi
«زندگی را بر اساس فرمول غلط چیدن نتیجه غلط میدهد، پس تلاش کنید فرمول صحیح زندگی تان را بیابید.  منبعی عظیم و بی پایان از فرمول های زندگی است.✨📔»
✅برنامه روزانه امام خامنه ای (حفظ الله) 👈غلام شاه پسندی از محافظان رهبری درمورد برنامه روزانه آیت الله خامنه ای گفت: 🕑 ایشان حدود یک تا یک‌ونیم ساعت پیش از نماز صبح بیدارند که تهجد و عبادت شخصی ایشان است. روزهایش هم با هم فرق می‌کند، شبیه به هم نیست‌. ایام هفته فرق می‌کند. یک روز آقا بیشتر نماز می‌خوانند،‌ یک روز بیشتر قرآن می‌خوانند، یک روز بیشتر دعا می‌خوانند، یک روز بیشتر ذکر می‌گویند... 🕓 بعدش نماز صبح را می‌خوانند، ایشان نماز صبح را به‌ جماعت می‌خوانند و کمترین جماعتشان، آن شخصی است که همراه ایشان است و بیشترین‌شان هم هر کسی که توی آن ساختمان است، می‌آید. ایشان توی دفتر کارشان نماز می‌خوانند و همه کسانی که صبح در محل کار هستند ـ اعم از پاسدارها و دفتری‌هایی که آنجا هستند ـ‌ نمازشان را با آقا می‌خوانند. 🕔 ایشان هفته‌ای سه روز را کوهنوردی می‌کنند بعد از نماز صبح،‌ ایشان هفته‌ای سه روز را کوهنوردی می‌کنند و حداقل بین چهل‌وپنج تا شصت دقیقه به سمت بالا حرکت می‌کنند. این مسیر را حدود نیم ساعت تا چهل‌وپنج دقیقه برمی‌گردند. بعضی از مواقع کوه‌هایی دورتر هستند و برای اینکه به وضعیت کار ایشان لطمه نزند، آقا آن ساعت که باید تهجد و نماز و عبادت شخصی خودشان باشد را‌ می‌آیند بیرون و در طول مسیر عبادتشان را انجام می‌دهند. پای کوه که می‌رسیم، نماز را آن‌جا می‌خوانیم. هنوز تاریک است و کسی بیدار نیست. یک ساعتی که بالا می‌رویم، هنوز آفتاب نزده است. 🕖 آن سه روز کوهنوردی وقتی از کوه پائین می‌آیند، بعد وقت اداری کار ایشان است و آن چهار روز دیگر را توی خانه ورزش می‌کنند. پس از ورزششان از ساعت هفت، هفت‌ونیم، ایشان در محل کار حاضر می‌شوند. اگر ملاقات خاصی نداشته باشند می‌روند منزل و صبحانه را در منزل با خانواده می‌خورند و بعد از صبحانه می‌آیند دفتر، کارشان انجام می‌شود. 🕗 اگر ملاقات داشته باشند،‌ ملاقات با صبحانه شروع می‌شود. وقتی هفت صبح با آقا ملاقات هست،‌ صبحانه‌شان را هم با آقا می‌خورند. 🕛 بعد از خوردن صبحانه و کار اداری، تا نماز ظهر، آقا توی دفتر است. اذان که گفته بشود، هر کاری که وجود داشته باشد، وسط سخنرانی هم که باشد،‌ آقا قطع می‌کنند، می‌گویند نماز را بخوانیم بعد بیاییم؛ نماز اول وقت. 🕑 بعد از نماز، ادامه کار. اگر جلسات ادامه داشته باشد، نهار را آقا با آن افراد جلسه، توی دفتر میل می‌کنند. اگر توی دفتر، ملاقاتی نبود، بین ساعت نماز تا یکی دو ساعت بعد از نماز، چون فاصله بین منزل آقا و دفتر به اندازة ده‌، بیست قدم است، در منزل غذایشان را می‌خورند و استراحت‌شان را می‌کنند، مجدد اولین برنامه‌ای که دارند ساعت سه بعد از ظهر، چهار بعدازظهر است. ایشان می‌آیند در داخل دفتر هستند و مواقعی که بعدازظهر جلسه خاصی نباشد، ایشان توی کتابخانه شخصی‌شان به مطالعه می‌پردازند. 💠 هر زمانی که شما ایشان را ببینید، یا ذکر می‌گوید یا قرآن می‌خواند. ایشان به ما توصیه می‌کردند و می‌گفتند: «بچه‌ها قرآن را زیاد بخوانید؛ قرآن نور است، قرآن را خیلی مطالعه کنید. من در جوانی هر سه روز یک دور قرآن می‌خواندم. یعنی روزی ده جزء. الآن دیگر اصلاً حوصله‌اش نیست، پیر شده‌ام، از نظر سن‌وسال، وضعیت، شغل، گرفتاری‌های کاری، این‌ همه مسائل واقعاً نمی‌توانم قرآن بخوانم. خیلی از قرآن دور شدم. نُه روز، ده روز طول می‌کشد من یک دور قرآن را بخوانم.» الآن که دور شده، روزی سه جزء قرآن می‌خوانند. 💠 همه افراد خانواده آقا حافظ کل قرآن هستند. منزل حضرت آقا یک خانواده پرجمعیتی است، خودشان، خانمشان و شش تا فرزند با ایشان زندگی کرده‌اند که همه الآن ازدواج کرده‌اند و رفته‌اند؛ هر هشت نفر این خانواده حافظ کل قرآن هستند. مأنوس قرآن بودن یعنی این. کل افراد خانواده قاری و حافظ قرآن‌اند. 🗞 یک روز با رهبری،ماهنامه امتداد،شماره۶۴،ص۱۶
🟢 سعی کنید حتما در طول شبانه روز، در خانه خود، بخوانید/ خیلی از مشکلات حل می شود... 🔰 در روایتی پیامبر اکرم ص سه ویژگی برای خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود ذکر می کنند: ۱- خیر در این خانه بالا می رود. ۲- برکت در این خانه بالا می رود. ۳- این خانه و اعضای آن برای آسمانیان چنان می درخشند که ستارگان برای زمینی ها. 🔰 و در روایتی دیگر پیامبر اکرم ص سه ویژگی برای خانه ای که در آن قرآن خوانده نمی شود ذکر میکنند: ۱- برکت از این خانه می رود. ۲- ملائکه این خانه را ترک می کنند. ۳- شیاطین وارد این خانه می شوند. 🌸🕊 🍃به کانال خوش اومدید🍃 🇮🇷 @shahidseyyedmiladmostafavi
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze22.mp3
4.06M
‌تندخوانی جزء بیست و دوم کریم 🌸🕊 🍃به کانال خوش اومدید🍃 🇮🇷 @shahidseyyedmiladmostafavi
🟢 سعی کنید حتما در طول شبانه روز، در خانه خود، بخوانید/ خیلی از مشکلات حل می شود... 🔰 در روایتی پیامبر اکرم ص سه ویژگی برای خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود ذکر می کنند: ۱- خیر در این خانه بالا می رود. ۲- برکت در این خانه بالا می رود. ۳- این خانه و اعضای آن برای آسمانیان چنان می درخشند که ستارگان برای زمینی ها. 🔰 و در روایتی دیگر پیامبر اکرم ص سه ویژگی برای خانه ای که در آن قرآن خوانده نمی شود ذکر میکنند: ۱- برکت از این خانه می رود. ۲- ملائکه این خانه را ترک می کنند. ۳- شیاطین وارد این خانه می شوند. 🌸🕊 🍃به کانال خوش اومدید🍃 🇮🇷 @shahidseyyedmiladmostafavi
*به نام خدا*❤️ سلام عليكم: اين جزءخوانی قرآن کریم به نیت شهدای عزیز علی‌الخصوص شهید جمهور سیدابراهیم رییسی ، همراهان گرامیشان ، شفای مریضان ، دختر پسرای کانال، آمرزش اموات و پیروزی جبهه حق در ریاست جمهوری قرائت میگردد. اسامی‌ عزیزانی که در ختم این قرآن کریم ما را یاری نمودند به شرح ذیل می‌باشند: جزء١: آمنه خمیس آبادی✅ جزء۲: زهرا رحیمی✅ جزء٣: نرجس قادری مفید✅ جزء٤: خانم عقیقی✅ جزء۵: سین _ الف✅ جزء٦: فرزانه فهیمی✅ جزء٧: فاطمه فدا✅ جزء٨: خانم موسوی✅ جزء٩: لیلا نادری✅ جزء۱۰: خانم زارعی✅ جزء١١: سیدمیلاد مصطفوی✅ جزء١٢: ولایی✅ جزء١٣: زهرا شمسی✅ جزء۱۴: لیلا زارعی✅ جزء١٥: خانم خدابنده لو✅ جزء١٦: خانم خدابنده لو✅ جزء١٧: خانم خدابنده لو✅ جزء١٨: زینب حیدری✅ جزء١٩: سیدابراهیم رییسی✅ جزء٢٠: محمد ابراهیم همت✅ جزء٢١: زهرا حیدری✅ جزء٢٢: مولا علی علیه السلام ✅ جزء٢٣: یا مهدی عج ادرکنی✅ جزء٢٤: یا زهرا✅ جزء٢٥: مریم کارچانی✅ جزء٢٦: آقای سیدهادی✅ جزء٢٧: خانم بهمنی فر✅ جزء۲٨: خانم سلطانمرادی✅ جزء۲۹: رقیه سلمانی✅ جزء٣٠: مهدی ناصری فر✅ اَللّهُم عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَجَ وَ العافِیَةَ وَ النَّصرَ بِحَقِّ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وَ اجعَلنا مِنَ المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ. السلام علیک یااباصالح المهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف. اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین. صَدَقَ اللهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ وَ صَدَقَ رَسُولُهُ النَّبِیُّ الْاَمِینُ الْکَرِیمُ وَ نَحْنُ عَلی ذَالِکَ مِنَ الشَّاهِدِینَ وَ الشَّاکِرینَ وَ الْحَمْدُ لِلّه رَبِّ لْعَالَمِینَ رَبَّـنَا تَقَـبَّلْ مِنَّـآ اِنَّـکَ اَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ  وَ اهْـدِنَا لِلْحَقِّ وَ اِلی طَرِیقِ المُسْتَقِیمْ بِبَرَکَتِ خَتْمِ الْقُرْآنِ الْعَظِیمُ وَاعْفُ عَنَّا یَا کَرَیمُ  وَاغْـفِرْلَـنَا ذُنُوبَـنَا بِفَضْـلِکَ وَ جُودِکَ وَ کَرَمِکَ یَا اَکْرَمَ الْاَکْرَمِینَ وَ یَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ   اَللَّهُمَّ نَوِّرْ قُلُوبَنَا بِالْقُرْآن وَ زَیِّنْ اَخْلاقَنَا بِالْقُرْآن وَ نَجِّنَا مِنَ النَّارِ بِالْقُرْآن وَ اَدْخِلْنَا فِی الْجَنَّةِ بِالْقُرْآن اَللَّـهُمَّ عَجِّلْ فِی فَرَجِ مَوْلانَا صَـاحِبَ الْعَـصْرِ وَ الـزَّمَـانِ بِـالْقُرْآن اَللَّـهُم الشْـفِع مَرْضَـانـَا بِـالْـقُـرْآن وَالـرْحَمْ مَوْتَانَـا بِالْقُرْآن وَ سَلِّمْ مُسَافِرِینَا بِالْقُرْآن اَللَّهُمَّ جْعَلِ الْقُرْآنَ لَنَا فِی الدُّنْیَا قَرِینَا وَ فِـی الْـقَبْـرِ مُونِـساً وَ اَنِیـساً  وَ فِـی الْقِـیَامَةِ شَافِـعاً وَ شَفِیـعاً وَ لِلْـخَیْـرَاتِ کُـلِّـهَا دَلِیـلا اَللَّـهُمَّ الفْـتَحْ لَنَا بَالْخَیْرِ وَاخْتِمْ لَنَا بِالْخَیْرِ وَاجْعَلْ عَوَاقِبَ اُمُورِنَا وَ اُمُورِالْمُؤْمِنِینَ الْحَاضِرِینَ خَیْراً  بِحَقِّ سُورَةِ الْمُبَارَکَةِ الْفَاتِحَةِ و الثالثةِ الإخلاصِ و القَدرِ مَعَ الصَّلَوَاتْ. اللّهم صل على محمد وآل محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین. 🌷اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَجَ وَ العافِیَةَ وَ النَّصرَ بِحَقِّ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وَ اجعَلنا مِنَ المُستَشه