eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
224 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
ابوقاسم: 🔴سوریه سازی ایران حوادث این روز های ایران تداعی کننده سناریوی اجرا شده در سوریه است. 🔺نقش پر رنگ جریان های تجزیه طلب در اتفاقات اخیر، 🔺هدایت رسانه ای و سایبری از سوی کشورهای غربی و رقبای منطقه ای 🔺فعال شدن توده های منافقین به شکل شبکه ای در کشور 🔺فرسایشی کردن اعتراضات و اختلال در کسب و کار مردم برای ادامه دار کردن آن 🔺اجرای عملیات های مسلحانه و عادی سازی ترور نیروهای بسیجی و انتظامی در اعتراضات این موارد در سوریه بخوبی پیاده سازی شد و دشمن این کشور را وارد یک جنگ شهری خانمان سوز کرد امنیت نباید بازیچه منافقین داخل قرار گیرد حامیان منطقه ای اتفاقات اخیر صرفا اقلیم شمالی عراق نبوده، اگر قرار بر تنبیه باشد باید عقبه تروریست ها و تجزیه طلب ها یعنی ترکیه، جمهوری بی ریشه باکو، عربستان سعودی(که خب قرار است در روز های آینده توسط یمن تنبیه شود) و پاکستان که ملجائی برای ترویست های سیستان و بلوچستان شده باید تنبیه شوند. مسئولین قرار بود بر سر امنیت این مردم با کسی شوخی نداشته باشند اما ما شاهد اتفاقات دیگری هستیم ابوقاسم
🔥 لعنت خدا و اهل بیت به تک تک فوتبالیست ها و بازیگران تلوزیون و سینما و همه اون خائنینی که برای مهسا امینی هشتک زدن و الان برای شهادت ۱۵ نفر از هموطن هایمان (در کنار ضریح مطهر برادر امام رضا علیه السلام) سکوت کردن👊👊👊 علی کریمی بی دین، توی تصویر بالا هم زن هست هم کودک؛ اینجا چرا تسلیت نمیگی!؟ بله، چون اینجا جایی برای هرزگی دیده نمیشه که بخواد بازار اربابان تو رو گرم کنه🔥
مداحی آنلاین - از خون جوانان حرم - کریمی.mp3
6.89M
🏴 ایران تسلیت 🏴 شیراز تسلیت از خون جوانان حرم لاله ... خدا لاله ... خدا لاله دمیده ... 🎤 محمود کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فیلم کوتاهی که توسط معارضین سوری در سال ۲۰۱۲ برای دعوت عمومی به مبارزه منتشر شد، قبل از آنکه داعش در سوریه اعلام موجودیت کند، معترضین و مبارزین ضد دولتی به کمک دولت های خارجی درحال سرنگونی دموکراتیک نظام سوریه بودند تا اینکه برنامه اصلی همه چیز را دور زد، ظهور داعش در آخرالزمان ۲۰۱۲...
44.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نام فیلم: در غبار ایستاده کارگردان:محمدحسین مهدویان ژانر: •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
💚✨ بسیجی خامنه ای بودن از سرباز خمینی بودن سخت تر است و صد البته شیرینی بیشتری هم دارد... ما نه امام را دیدیم نه شهدا را ... با این حال هم پای امام مانده ایم هم میخواهیم شهید شویم ... به این فکر میکنم این شانه ها تا به کی تحمل این بار مسئولیت را خواهند داشت؟ و این قلب تا به کی در هوای عشق به ولایت خواهد تپید؟... ما خون دل خوردن پای این انقلاب را جهاد می‌دانیم و اصلا آمده‌ایم که فدایی ولایت باشیم... می‌دانید! غربت بسیجی های خامنه ای را تنها آغوش مهدی فاطمه(عج) تسکین خواهد بود... _تسلیت @shahidtoraji213
برا آرتین، تنهایی‌اش، برای بی‌کس شدنش پدر و مادر و برادرش دیشب شهید شدند💔🌱 🖤 @shahidtoraji213
🏴 پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پی حادثه‌ی تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) شیراز 🔻 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم جنایت شقاوت‌آمیز در حرم مطهّر حضرت احمد بن موسی علیهماالسلام که به شهادت و مجروح شدن دهها مرد و زن و کودک بی‌گناه انجامید، دلها را اندوهگین و داغدار کرد. 🔹عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقیناً مجازات خواهند شد ولی داغ عزیزان و نیز هتک حرمت حرم اهل بیت علیهم‌السلام جز با جستجو از سررشته‌ی این فاجعه‌آفرینی‌ها و اقدام قاطع و خردمندانه درباره‌ی آن، جبران نخواهد شد. 🔹همه در مقابله با دست دشمن آتش‌افروز و عوامل خائن یا جاهل و غافل او وظائفی برعهده داریم؛ از دستگاههای حافظ امنیت و قوه‌ی قضائیه تا فعالان عرصه‌ی فکر و تبلیغ و تا آحاد مردم عزیز باید ید واحده‌ئی باشند در مقابل جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بی‌اعتنائی و بی‌احترامی روا میدارد. ملت عزیز و دستگاههای مسئول یقیناً بر توطئه‌ی خباثت‌آمیز دشمنان فائق خواهند آمد، انشاءالله. 🔺 اینجانب به خانواده‌های عزادار این حادثه و به مردم شیراز و به همه‌ی ملت ایران تسلیت میگویم و شفای مجروحان را از خداوند متعال مسألت میکنم. سید علی خامنه‌ای ۵ آبان ۱۴۰۱ @shahidtoraji213
حاجی صدامونو داری ؟! حاجی قربونِ خنده‌ات ؛ یه کاری بکن! حاجی داعش از کفِ خیابونا رسید وسطِ حرم! حاجی دارن علی‌اصغرامونو می‌کشن! حاجی داری صدامو ؟! حاجی برِس به دادمون :) 🖤 🖤 •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
🔰نفوذی ها و تروریست‌های خیابانی و داعشی‌های اغتشاشگر داخلی را شناسایی کنید و با شماره‌های 📲114 سازمان اطلاعات سپاه 📲113 وزارت اطلاعات 📲116 فراجا تماس بگیرید و گزارش دهید 🌏 این پیام(( به صورت پیامک برای مخاطبینتون)) ، باشما، با تشکر فراوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حتما ببینید 👌🏻 🔹 امید به جهل شما بسته اند... •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☺️ 🚫هردختری‌این‌کلیپ‌روبایدببینه این کلیپ رو دیدم و به شدت دلم گرفت ، لطفاً یکم رعایت کنید🥲🚶🏽‍♀️ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ تشکر ویژه از شبکه ی سه بابت این تبلیغ مهم ⛔️ حکم برای آدمی که ناخن میذاره و آرایشگری که این کار رو انجام میده.... •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
یکی از شهدا در حرم شاه چراغ علیه السلام دکتر سیدفرید الدین معصومی از نخبگان کشور فارغ التحصیل از نیوزلند و خدمتگزار کشور در زمینه برق هستند. در سالهای تحصیل یکی از هم دانشگاهی های ایشان به شوخی در نیوزلند به ایشان گفته بود شما که اینقدر به نماز مقیدی و در تمام نماز های جماعت نیوزلند شرکت می‌کنی، آخر در نماز شهید می شوی.... دیروز بعد از اینکه از ماموریت بر می‌گشتند برای زیارت و نماز به حرم می روند که خداوند شهادت را در حرم در نماز نصیبشان کرد شادی روحشان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂» . بغـــــل‌رایـــــگان😔💔 C᭄ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
🌷 برای گریه های بی وقفه.... •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ #دلبری 📒 «قصه ی دلبری» ⏪ بخش ششم: از بس هول کرده بودم، فقط با ناخن هایم بازی می‌کردم
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📒 «قصه ی دلبری» ⏪ بخش هفتم: با همان هدیه ها جادویم کرد: تکه ای از کفن شهید گمنام که خودش تفحص کرده بود. پلاک شهید، مهر و تسبیح تربت با کلی خرت و پرت های دیگر که از لبنان و سوریه خریده بود. مطمئن شده بود که جوابم مثبت است. تیر خلاص را زد. صدایش را پایین‌تر آورد و گفت: «دو تا نامه نوشتم براتون: یکی توی حرم امام رضا «علیه السلام» یکی هم کنار شهدای گمنام بهشت زهرا !» برگه ها را گذاشت جلوی رویم، کاغذ کوچکی هم گذاشت روی آن ها، درشت نوشته بود. از همان جا خواندم ؛ زبانم قفل شد: «تو مرجانی، تو در جانی، تو مروارید غلتانی اگر قلبم صدف باشد میان آن تو پنهانی» انگار در این عالم نبود، سرخوش! مادر و خاله ام آمدند و به او گفتند: «هیچ کاری توی خونه بلد نیست، اصلا دور گاز پیداش نمی شه. یه پوست تخمه جا به جا نمی کنه! خیلی ناز نازیه!» خندید و گفت: « من فکر کردم چه مسئله ی مهمی می‌خواین بگین، اینا که مهم نیست!» حرفی نمانده بود. سه چهار ساعتی صحبت هایمان طول کشید. گیر داد که اول شما از اتاق برید بیرون. پایم خواب رفته بود و نمی‌توانستم از جایم تکان بخورم. از بس به نقطه ای خیره مانده بودم، گردنم گرفته بود و صاف نمی شد التماس می کردم: «شما بفرمایین، من بعد از شما میام!» ول کن نبود، مرغش یک پا داشت. حرصم در آمده بود که چرا این قدر یک دندگی می‌کند. خجالت می کشیدم بگویم چرا بلند نمی‌شوم. دیدم بیرون برو نیست، دل به دریا زدم و گفتم: «پام خواب رفته!» از سر لُغُزپرانی گفت: «فکر می کردم عیبی دارین و قراره سر من کلاه بره!» دلش روشن بود که این ازدواج سر می‌گیرد. نزدیک در به من گفت: «رفتم کربلا زیر قبه به امام حسین گفتم: برام پدری کنید، فکر کنید منم علی اکبرتون! هر کاری قرار بود برای ازدواج پسرتون انجام بدید، برای من بکنید!» دل مرا برد، به همین سادگی. پدرم گیج شده بود که به چه چیز این آدم دل خوش کردم. نه پولی، نه کاری، نه مدرکی، هیچ. تازه باید بعد از ازدواج می‌رفتم تهران. پدرم با این موضوع کنار نمی آمد. برای من هم دوری از خانواده ام خیلی سخت بود. زیاد می پرسید: «تو همه ی اینا رو می دونی و قبول می‌کنی؟!» کار تحقیق پدرم کلید خورد. بهش زنگ زد: «سه نفر رو معرفی کن تا اگه سوالی داشتم از اونا بپرسم!» شماره و نشانی دو نفر روحانی و یکی از رفقای دانشگاهش را داده بود. وقتی پدرم با آن ها صحبت کرد، کمی آرام و قرار گرفت. نه که خوشش نیامده باشد، برای آینده ی زندگیمان نگران بود. برای دختر نازک نارنجی اش. حتی دفعه ی اول که او را دید گفت: « این چه قدر مظلومه!» باز یاد حرف بچه ها افتادم، حرفشان توی گوشم زنگ می زد: شبیه شهدا، مظلوم. یاد حس و حالم قبل از این روزها افتادم. محمد حسینی که امروز می دیدم، اصلا شبیه آن برداشت هایم نبود. برای من هم همان شده بود که همه می گفتند. پدرم کمی که خاطر جمع شد، به محمد حسین زنگ زد که: «می‌خواهم ببینمت!» قرار و مدار گذاشتند که برویم دنبالش. هنوز در خانه ی دانشجویی اش زندگی می کرد. من هم با پدر و مادرم رفتم. خندان سوار ماشین شد. برایم جالب بود که ذره ای اظهار خجالت و کم رویی در صورتش نمی دیدم. پدرم از یزد راه افتاد سمت روستایمان، اسلامیه، سیر تا پیاز زندگی اش را گفت: از کودکی اش تا ازدواج با مادرم و اوضاع فعلی اش. بعد هم کف دستش را گرفت طرف محمدحسین و گفت: «همه زندگیم همینه، گذاشتم جلوت. کسی که می خواد دوماد خونه ی من بشه، فرزند خونه ی منه و باید همه چیز این زندگی رو بدونه!» او هم کف دستش را نشان داد و گفت: «منم با شما رو راستم!» تا اسلامیه از خودش و پدر و مادرش تعریف کرد، حتی وضعیت مالی اش را شفاف بیان کرد. دوباره قضیه ی موتور تریل را که تمام دارایی اش بود گفت. خیلی هم زود با پدر مادرم پسر خاله شد! موقع برگشت به پیشنهاد پدرم‌ رفتیم امامزاده جعفر «علیه السلام» یادم هست بعضی از حرف‌ها را که می‌زد، پدرم بر می گشت عقب ماشین را نگاه می‌کرد. از او می پرسید: «این حرفا رو به مرجان هم گفتی؟» گفت: «بله» در جلسه ی خواستگاری همه را به من گفته بود. ⏪ ادامه دارد.. ……………………………………… 🌱 •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯ ┄┅══✼🍃🌷🍃✼══┅┄
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📒 «قصه ی دلبری» ⏪ بخش هشتم: مادرش زنگ زد تا جواب بگیرد. من که از ته دل راضی بودم. پدرم هم توپ را انداخته بود در زمین خودم. مادرم گفت: «به نظرم بهتره چند جلسه ی دیگه با هم صحبت کنن!» کور از خدا چه می‌خواهد، دو چشم بینا! قارقار صدای موتورش در کوچه مان پیچید. سر همان ساعتی که گفته بود رسید، چهار بعد از ظهر یکی از روزهای اردیبهشت. نمی‌توانم آن دست گل را چه طور با موتور این قدر سالم رسانده بود. مادرم به دایی ام زنگ زد که بیاید سبک سنگینش کند. تا وارد اتاق شد پرسید: «دایی تون نظامیه!» گفتم: «از کجا می دونین؟» خندید که «از کفشش حدس زدم!» برایم جالب بود که حواسش به کفش‌های دم در هم بود. چندین مرتبه ذکر خیر پدر را کشید وسط برای این که صادقانه سیر تا پیاز زندگیش را برای او گفته بود. یادم نیست از کجا شروع شد که بحث کشید به مهریه. پرسید: «نظرتون چیه؟» گفتم: «همون که حضرت آقا می گن» بال در آورد قهقهه زد: «یعنی چهارده تا سکه!» از زیر چادر سرم را تکان دادم که یعنی بله! می خواست دلیلم را بداند. گفتم: «مهریه خوشبختی نمی آره!» حدیث هم برایش خواندم: «بهترین زنان امت من زنی است که مهریه ی او از دیگران کمتر باشد!» این دفعه من منبر رفته بودم. دلش نمی آمد صحبتمان تمام شود حس کردم زور می زند سر بحث جدیدی باز کند. سه تا نامه جدید نوشته بود برایم گرفت جلویم و گفت: «راستی سرم بره هیئتم ترک نمی شه!» ته دلم ذوق کردم نمی دانم او هم از چهره ام فهمید یا نه، چون دنبال این طور آدمی می گشتم. حس می‌کردم حرف دیگری هم دارد. انگار مزه مزه می کرد. گفت: «دنبال پایه می‌گشتم باید پایه م باشید نه ترمز! زن اگه حسینی باشه ، شوهرش زهیر می شه!» بعد هم نقل قولی از شهید سید مجتبی علمدار به میان آورد: «هر کس را که دوست داری باید برایش آرزوی شهادت کنی!» ⏪ ادامه دارد... ……………………………………… 🌱 •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯ ┄┅══✼🍃🌷🍃✼══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂» . اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ C᭄ •۰•۰•۰•۰•🍁✨۰•۰•۰•۰•۰•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا زندونه،گوشه گیرم کرد.. ♡اللـ℘ـم‌؏ـجل‌‌لولیڪ‌الفـࢪج♡ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ‌ زاده🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
شب جمعه_ شهدای ترور حرم شاهچراغ ع.m4a
5.04M
🔰| گزارش صوتی | ✅ مناجات ابتدایی دعای کمیل پنجم آبانماه به نیت شهدای ترور حرم شاهچراغ علیه السلام 💫 🎙 🎵کبوتران حرم در کنار شاهچراغ... ⏱زمان : 10 دقیقه