چه زیباست آغاز یک صبح شیرین
بہ نام سلام علی آل یاسین
#امام_زمان ♥️
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
💛✨
「 بخرییانخریماکهخریدارِتوییم♡ 」
-ایطبیبِهمگانماهمهبیمارِتوییم . . 💙 *
-سلطـٰانکربلا ‹🌴♡-
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
#شهیدانه
ماشین سازمان در اختیارش بود!🕶
من هم سوار میشدم و با هم میآمدیم طرف تهران.🚘
عقب نشسته بود و با لپتاپش کار میکرد.
رادیو را روشن کردم.📻
از پشت زد به شانهام.
«آقا ، این رادیو مال شما نیست . این ماشین دولته ، صداش هم مال دولته ، تو که موبایل داری، هدفون بذار توی گوشت ، گوش کن.»
از این تذکرها که میداد ، به شوخی بهش میگفتم : « مصطفی با این کارها شهید نمیشوی!😁»
میگفت : «اتفاقاً اگر مراقب این چیزها باشی ، یک چیزی میشوی.»🌱
#شهید_مصطفی_احمدی_روشــن
#شادی_روحشان_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
🖇✨ #شب_دهم_چله زیارت عاشورای امشب تقدیم به #شهید_غلامرضا_بامدی 🌹 ◆@shahidzoalfaghari◆
#خاکریز_خاطرات🌿
🎙مادر شهید:
در مدتی که غلامرضا را باردار بودم خیلی دعا و قرآن میخواندم📿. مخصوصا دعای نادعلی را زیاد زمزمه میکردم.
با علاقه زیادی که به ائمه داشتم او را بیمه حضرت زهرا(س) کردم.🖇✨
گفتم: یا بیبی خودت همیشه مراقب پسرم باش.
غلامرضا سفری میرفت میگفتم: یا بیبی او را سپردم به شما. و هر وقت که بر میگشت همانجا به سجده میافتادم و میگفتم: بیبی جان ممنون که باز پسرم سالم برگشت. 🤲🏻
#شهید_غلامرضا_بامدی
شهید هادی ذوالفقاری....♡
#خاکریز_خاطرات🌿 🎙مادر شهید: در مدتی که غلامرضا را باردار بودم خیلی دعا و قرآن میخواندم📿. مخصوصا د
🎙مادر شهید:
یکی از دوستانش لحظه شهادت را برایم تعریف کرد.
گفت: ما ۴۰ نفر بودیم که همه را بردند برای آرام کردن شهر.
تقسیم بندی شدیم. ما را بردند در پاساژی که خیابان تاناکورا بود. با فاصله یک متر یک متر ایستادیم تا اگر تیراندازی شد شهید کمتری بدهیم.
دوستش قسم خورد و گفت: غلامرضا را گذاشتیم آخرین نفر که کمتر در خطر باشد، اما یکی از اغتشاشگران شروع کرد به حالت دایره تیراندازی کرد. الهی دستش بشکند، تیری هم زده بود بین دو ابروی غلامرضا💔
و سپس یک موتوری آمد و فرار کرد.
بعد برایم تعریف کرد: حاج خانم! دیروز غلامرضا در بین دو نماز گفت: یا حضرت زهرا(س) مادرم مرا بیمه شما کرده، دلم میخواهد وقتی شهید میشوم همه ریشم خونی شود.🥺💔
با شنیدن این حرفها گفتم:
خدایا! راضی هستم به رضای تو. امانتی بود که داد و گرفت.
پ.ن: #شهید_غلامرضا_بامدی در جریان اغتشاشات سال ۴۰۱ در سنندج به شهادت رسید و در زادگاهش مسجدسلیمان آرام گرفت..🥀
هدایت شده از مجموعه هیئت الرضا(ع)بهبهان
✋سلام خدمت همه دوستان و محبان آقا امام رضا علیه السلام
دهه کرامت نزدیکه تولد سلطان ایران زمین😍
اقا امام رضا ع
🔻قراره ۱۲شب مثل هرسال
ایستگاه صلواتی و برنامه های متنوع داشته باشیم😋🥰
هرکسی درحدتوان میتونه و میخواد شریک بشه
۶۰۳۷۷۰۱۵۵۵۰۴۳۵۶۸
بنام هیئت الرضا علیه السلام
@heiatalreza_behbahan8
#با_شهیدحمیدآقا🌷
همیشه به همسرش میگفت به من نگو خدا قوت...بهترین دعا اینه که بگی الهی شهید شی.
هیچ وقت در آزمون دانشگاه تقلب نمیکرد میگفت حقوقی که از سوادم میگیرم باید حلال باشه.
همیشه عادت داشت قرآن با معنی مطالعه میکرد و عادت به تامل داشت.📿
نماز اول وقت میخوند و اگه ما دیرتر میخوندیم می گفت نماز اول وقت فوت نشه ها حواساجمع جمع...
به بزرگتر خیلی احترام میگذاشت حتی اگه بنده خدا طرف اشتباه می کرد.همیشه برای همه دعا میکرد خدا هدایتشون کنه.بهترین علاقه اش مطالعه کتاب و شعر گفتن بود.
متن های عارفانه زیادی از حمید عزیز به جا مونده.
همیشه میگفت مدافع حرم خانم زینب باید مثل آقا ابوالفضل شهید شه که نحوه شهادتشون بی شباهت نبوده...دست و پای راست به حالت قطع و دست چپ و پای چپ به حالت کاملا خورد شده و بینی هم شکسته ...تمام لحظات شهادت ذکر لبش یا صاحب الزمان و یا حسین بوده.گفته انا لله و انا الیه راجعون که دوستاش گفتن نگو حمید جان زوده که گفته نه دیگه وقتشه ....
این شهید به امانت سپرده شد به خاک تا هنگام ظهور مولایش امام زمان رجعت کند.
#شهیدحمیدسیاهکالی🌷
هدیه به روح مطهرش صلوات ✨
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید حسین معزغلامی به ذکر
«الهی به رقیه» خیلی اعتقاد داشت.
میگفت تا گرهای به کارتون افتاد یه
تسبیح بردارید و بگید :الهی به رقیه...
خدا حتما به سه ساله ارباب نظر میکنه و مشکلتون حل میکنه.
✨✨✨✨
شب پنجم محرم بود حسین گفت: میای بریم هیات؟ دعوتم کردن باید برم بخونم، گفتم بریم، با خودم فکر کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا، وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده، حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه، نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد.
وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خوندنه، بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه، چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و ... هم هیچ کاری نداشت؛ برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته؟ گفت بله من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم، گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه.
شهید حسین معز غلامی🕊🌷
هدیه به روح مطهرش صلوات 🌷
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
چقد قشنگ این تیکه از جوشن کبیر :
' یا حِرزَ مَن لا حِرزَلَهُ '
( ای پناه آنکه پناهی ندارد :)❤️
شهید هادی ذوالفقاری....♡
🖇✨ #شب_دوازدهم_چله زیارت عاشورای امشب تقدیم به #شهید_سعید_کریمی_بابا_احمدی 🌹 ◆@shahidzoalfaghari◆
خیلی آرام و متین بود و به گفته دوستانش کاری به کسی نداشت و خیلی سر به زیر بود.
مادر شهید سعید کریمی میگوید: «آقا سعید فرزند دومم است که در محله صد دستگاه اهواز به دنیا آمد، خیلی ساده، شوخ طبع و تودار بود، خوش برخورد بود، رفتارش با پدر و مادر خیلی خوب بود، احترام من و مرحوم پدرش را خیلی داشت، در برخورد با دیگران رفتارش متناسب با سن طرف مقابل بود، او با بچهها بچه بود با بزرگان بزرگ.»
#شهید_سعید_کریمی✨
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
✨السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْوَلِیُّ الْمُجْتَبَی وَ الْحَقُّ الْمُنْتَهَی...
🌱سلام بر تو ای گوهری که خدا تو را برای خودش آفریده است.
☀️سلام بر تو که تمام حقایق عالم، پرتویی از خورشید توست.
😍سلام بر تو و بر روز طلوعت...
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
خیلی آرام و متین بود و به گفته دوستانش کاری به کسی نداشت و خیلی سر به زیر بود. مادر شهید سعید کریمی
🥀 #شهید_سعید_کریمی در حمله ی تروریستی به رژه ی اهواز در سال۹۷ مظلومانه به شهادت رسید و در دیارش مسجدسلیمان آرام گرفت✨🕊
شهید هادی ذوالفقاری....♡
🖇✨ #شب_سیزدهم_چله زیارت عاشورای امشب تقدیم به #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🌹 ◆@shahidzoalfaghari◆
#بخشی_از_کتاب_یادت_باشد📚
کم پیش میآمد تسبیح دست بگیرد. معمولاً با بند انگشت ذکرها را می.شمرد وقتی هم که ذکر میگفت بند انگشتش را فشار میداد همیشه برایم عجیب بود
که چرا موقع ذکر گفتن این همه انگشتش را فشار می دهد فرصت را غنیمت شمردم و علت این کارش را
پرسیدم انگشتهایش را مقابل صورتش گرفت و :گفت برای این که میخوام این انگشتها روز قیامت یادشون باشه گواه باشن که من توی این دنیا با این دست ها زیاد ذکر گفتم
به شوخی گفتم: "بسه دیگه این همه ذکر گفتی. دست از سر خدا بردار فرشته ها خسته شدن از بس برای ذکرهایی که میگی حسنه نوشتن جواب داد: هر آدمی برای روز قیامت صندوقچه ای داره هر ذکری که میگی به حوری برای خودت داخل صندوقچه میندازی که اون حوری برات استغفار میکنه و ذکر میگه."
شهید حمید سیاهکالی مرادی🌷
هدیه به روح مطهرش صلوات✨
✨✨✨
یادت باشه 🍁
#نمازشب✨
به نیت ظهور ✨
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆