eitaa logo
شهید هادی ذوالفقاری...♡
467 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
58 فایل
خـوش اومدی رفیـق💚 دع‌ــوت شـده‌ی خـاصِ شهدا هستی..😍🌱 {کانال شهید مح‌ـمّدهادی ذوالفقاری♡} ✅خادم کانال جهت تبادل: ↬ @Gordaan3_MIS ✅ارتباط با مدیر کانال ↬ @Nazanin_hbiby ___________ 🌴تاسیس.1400/2/7 ◆ @shahidzoalfaghari
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید هادی ذوالفقاری...♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت پنجاه و یکم به من گفت: می خوام لوله كشی ياد بگيرم ‼ خيلی از اين مردم ن
📚 📌 قسمت پنجاه و دوم با اينكه هادی از مؤسسه ی اسلام اصيل بيرون آمده بود، اما برای زيارت كربلا در شب های جمعه به سراغ ما می آمد و با هم بوديم. در آنجا درباره ي مسائل روز و ... صحبت داشتيم و او هم نظراتش را می گفت. با شروع بحران داعش مؤسسه به پايگاه حشدالشعبی برای جذب نيرو تبديل شد. هادی را چند بار در مؤسسه ديدم. می خواست برای نبرد به مناطق درگير اعزام شود. اما با اعزام او مخالفت شد. يك بار به او گفتم: بايد سيد را ببينی، او همه كاره است. اگر تأييد كند، برای تو كارت صادر می كنند و اعزام می شوی. البته هادی سال قبل هم سراغ سيد رفته بود. آن موقع می خواست به سوريه اعزام شود اما نشد. سيد به او گفته بود: تو مهمان مردم عراق هستی و امكان اعزام به سوريه را نداری. اما اين بار خيلی به سيد اصرار كرد. او به جهت فعاليت های هنری در زمينه ی عكس و فيلم، از سيد خواست تا به عنوان تصويربردار با گروه حشدالشعبی اعزام شود.📸 ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت پنجاه و سوم سيد با اين شرط كه هادی، فقط حماسه ی رزمندگان را ثبت كندموافقت كرد. قرار شد يك بار با سيد به منطقه برود. البته منطقه ای كه درگیری مستقيم در آنجا وجود نداشت. هادی سر از پا نمی شناخت. كارت ويژه ی رزمندگان حشدالشعبی رادريافت كرد و با سيد به منطقه اعزام شد. همانطور كه حدس می زدم هادی با يك بار حضور در ميان رزمندگان، حسابی در دل همه نفوذ كرد. از همه بيشتر سيد او را شناخت. ايشان احساس كرده بود كه هادی مثل بسیجی های زمان جنگ بسيار شجاع و بسيار معنوی است، و اين همان چیزی بود كه باعث تأثيرگذاری بر رزمندگان عراقی می شد.✨ بعد از آن براي اعزام به سامرا انتخاب شد. هادی به همراه چندتن از دوستان ما راهی شد. من هم می خواستم با آنها بروم اما استخاره كردم و خوب نيامد‼ يادم هست يك بار به او زنگ زدم و گفتم: فلان شخص كه همراه شما آمده يك نيروی ساده است تا حالا با كسی دعوا نكرده چه رسدبه جنگيدن، مواظب او باش. هادی هم گفت: اتفاقاً اين شخصی كه از او صحبت می كنی دل شير دارد. او راننده است و كمتر درگير كار نظامی می شود، اما در كار عملياتی خيلی مهارت دارد. بعد از يك ماه هادی و دوستان رزمنده به نجف برگشتند. از دوستانم درباره ی هادی سؤال كردم. پرسيدم: هادی چطور بود؟ همه ی دوستان من از او تعريف می كردند؛ از شجاعت، از افتادگی، از زرنگی، از ايمان و تقوا و... ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی بازآ🌱 اللهم‌عجــل‌لولیڪ‌الفــــرج 💛 ◆@shahidzoalfaghari
شهید هادی ذوالفقاری...♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت پنجاه و سوم سيد با اين شرط كه هادی، فقط حماسه ی رزمندگان را ثبت كندمواف
📚 📌 قسمت پنجاه و چهارم همه از او تعريف می كردند. هر كس به نوعی او را الگوی خودش قرار داده بود. نماز شب ها و عبادت های هادی حال و هوای جبهه های نبرد رزمندگان ايران با صداميان بعثی را برای بقيه ی رزمندگان تداعی می كرد. ✨ هادی دوباره راهی مناطق عملياتی شد. ديگر او را كمتر می ديدم. چند بار هم تماس گرفتم كه جواب نداد. مدتی گذشت و من با چند تن از دوستان برای زيارت راهی ايران و شهر قم شديم. يادم هست توی قم بودم كه يكی از دوستانم گفت: خبر داری رفيقت، همون هادی كه با ما می آمد كربلا، شهيد شده❓ گفتم: چی ميگی؟ 😨😨 سريع رفتم سراغ اينترنت. بعد از كمی جست وجو متوجه شدم كه هادی به آنچه لایقش بود رسيد🕊. 🗣راوی محمدحسین طاهری(دوست شهید) ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت پنجاه و پنجم ايام حضور هادی در نجف به چند دوره تقسيم می شود. حالات و احوال او در اين سه سال حضور او بسيار متفاوت است. زمانی تلاش داشت تا يك كار در كنار تحصيل پيدا كند و درآمد داشته باشد. كار برايش مهيا شد، بعد از مدتی كار ثابت با حقوق مشخص را رها كرد و به دنبال انجام كار برای مردم و به نيت رضای پروردگار بود. هادی كم كم به حضور در نجف و زندگی در كنار اميرالمؤمنين علی بسيار وابسته شد. وقتی به ايران بر می گشت،نمی توانست تهران را تحمل كند. انگار گمگشته ای داشت كه می خواست سريع به او برسد. ديگر در تهران مثل يك غريبه بود. حتي حضور در مسجد و بين بچه ها و رفقای قديمی او را سير نمی كرد. اين وابستگی را وقتی بيشتر حس كردم كه می گفت: حتی وقتی به كربلا می روم و از حضور در آنجا لذت می برم، دلم برای نجف تنگ می شود. 🥺 می خواهم زودتر به كنار مولااميرالمؤمنين برگردم.❣ اين را از مطالعاتی كه داشت می توانستم بفهمم. هادی در ابتدا برای خواندن كتاب های اخلاقی به سراغ آثار مقدماتی رفت. آداب الطالب آقای مجتهدی را می خواند و... ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
. منتظر همه ی زندگیش بوی امام زمان میده 🤍. . ! چند درصد واقعا منتظری؟👀 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
ای بُغض فروخفته مرا مَرد نگه دار تا دستِ خداحافظی‌اش را بفشارم... 📸 قاب زیبای مادر و پسری از لحظه‌‌ٔ خداحافظی "جواد رحمانی نیکونژاد». او در شهریور۱۳۶۲ در سردشت در درگیری با گروهک‌های ضدانقلاب به شهادت رسید🖤 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
‌ ـ مريم کوچکی‌‌نژاد ـ دانش‌آموخته دانشگاه صنعتی‌شريف در ميان چھل استاد برتر جوان زير ۴۰ سال در دنيا در رشته مديريت انتخاب شد. 🪴 . حجاب محدودیت نیست . ◆@shahidzoalfaghari
‌⚠️ . فقط پولی که برای محرم و صفر و اربعین خرج می‌شه، قابلیت کمک به فقرا رو داره ؟! . ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
شهید هادی ذوالفقاری...♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت پنجاه و پنجم ايام حضور هادی در نجف به چند دوره تقسيم می شود. حالات و
📚 📌 قسمت پنجاه و ششم رفته رفته به سراغ آثار بزرگان عرفان رفت. با مطالعه ي آثار و زندگی اين اشخاص، روزبه روز حالت معنوی او تغيير می كرد. من ديده بودم كه رفاقت های هادی كم شده بود❗ بر خلاف اوايل حضور در نجف، ديگر كم حرف شده بود. معاشرت او با بسیاری از دوستان در حد يك سلام و عليك شده بود. به مسجد هندی ها علاقه داشت. نماز جماعت اين مسجد توسط آيت الله حكيم و به حالتی عارفانه برقرار بود. ✨ برای همين بيشتر مواقع در اين مسجد نماز می خواند. خلوت های عارفانه داشت. نماز شب و برخی اذكار و ادعيه را هيچ گاه ترك نمی كرد. 🌘 اين اواخر به مرحوم آيت الله كشميری ارادت خاصی پيدا كرده بود. 🌹 كتاب خاطرات ايشان را می خواند و به دستورات اخلاقی اين مرد بزرگ عمل می كرد. يادم هست كه می گفت: آيت الله كشميری عجيب به نجف وابسته بود. 🖇 زمانی كه ايشان در ايران بستری بودميگفت مرا به نجف ببريد بيماری من خوب می شود. هادی اين جمالات را می خواند و ميگفت: من هم خيلی به اينجاوابسته شده ام نجف همه ی وجود ما را گرفته است، هيچ مكانی جای نجف را برای من نمی گيرد. اين سال آخر هر روز يك ساعت را به وادي السلام می رفت. نميدانم در اين يك ساعت چه می كرد اما هر چه بود حال عجيب معنوی برای او ايجاد می كرد. اين را هم از استاد معنوی خودش مرحوم آيت الله كشميری و آقا سيدعلی قاضی فراگرفته بود. ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
📚 📌 قسمت پنجاه و هفتم هادی يك انسان بسيار عادی بود. مثل بقيه تنها تفاوت او عمل دقيق به دستورات دين بود. برای همين در مسير خودسازی و عرفان قرار گرفت. اما مسير عرفانی زندگي او در نجف به چند بخش تقسيم می شود. مانند آنچه كه بزرگان فلسفه و عرفان گفته اند، مسير من الخلق الی الحق و ... به خوبی طی نمود. هادی زمانی كه در نجف در محضر بزرگان تحصيل می كرد، نيمی از روز را مشغول تحصيل و بقيه را مشغول كار بود. در ابتدا برای انجام كار حقوق می گرفت، اما بعدها كارش را فقط برای رضای خدا انجام می داد. شهريه نمی گرفت برای كاری كه انجام می داد مزد نمی گرفت. حتی اگر كسی می خواست به او مزد بدهدناراحت می شد. منزل بسياری از طلبه ها و برخی مساجد نجف را لوله كشی كرد اما مزد نگرفت! توكل و اعتماد عجيبی به خدا داشت. يك بار به هادی گفتم: تو كه شهريه نمی گيری برای كار هم پول نمی گيری پس هزينه های خودت را چطور تأمين ميكنی؟ ✅ ادامه دارد... ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 عاشقانه های حضرت خدیجه (س) و پیامبر (ص)😍❣ بسیار شنیدنی و زیبا😊 ۱۰ ربیع 🌸 ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari