.
منتظر همه ی زندگیش
بوی امام زمان میده 🤍. . !
چند درصد واقعا منتظری؟👀
#اللهمعجللولیکالفرج
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
ای بُغض فروخفته مرا مَرد نگه دار
تا دستِ خداحافظیاش را بفشارم...
📸 قاب زیبای مادر و پسری از لحظهٔ
خداحافظی "جواد رحمانی نیکونژاد».
او در شهریور۱۳۶۲ در سردشت در درگیری
با گروهکهای ضدانقلاب به شهادت رسید🖤
#یاد_شهدا_با_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
ـ مريم کوچکینژاد ـ
دانشآموخته دانشگاه صنعتیشريف در
ميان چھل استاد برتر جوان زير ۴۰ سال
در دنيا در رشته مديريت انتخاب شد.
🪴 . حجاب محدودیت نیست .
◆@shahidzoalfaghari◆
⚠️
.
فقط پولی که برای محرم و صفر و اربعین
خرج میشه، قابلیت کمک به فقرا رو داره ؟!
.
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت پنجاه و پنجم ايام حضور هادی در نجف به چند دوره تقسيم می شود. حالات و
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت پنجاه و ششم
رفته رفته به سراغ آثار بزرگان عرفان رفت.
با مطالعه ي آثار و زندگی اين اشخاص، روزبه روز حالت معنوی او تغيير می كرد.
من ديده بودم كه رفاقت های هادی كم شده بود❗ بر خلاف اوايل حضور در نجف، ديگر كم حرف شده بود.
معاشرت او با بسیاری از دوستان در حد يك سلام و عليك شده بود.
به مسجد هندی ها علاقه داشت.
نماز جماعت اين مسجد توسط آيت الله حكيم و به حالتی عارفانه برقرار بود. ✨
برای همين بيشتر مواقع در اين مسجد نماز می خواند.
خلوت های عارفانه داشت. نماز شب و برخی اذكار و ادعيه را هيچ گاه ترك نمی كرد. 🌘
اين اواخر به مرحوم آيت الله كشميری ارادت خاصی پيدا كرده بود. 🌹
كتاب خاطرات ايشان را می خواند و به دستورات اخلاقی اين مرد بزرگ عمل می كرد.
يادم هست كه می گفت: آيت الله كشميری عجيب به نجف وابسته بود. 🖇
زمانی كه ايشان در ايران بستری بودميگفت مرا به نجف ببريد بيماری من
خوب می شود.
هادی اين جمالات را می خواند و ميگفت: من هم خيلی به اينجاوابسته شده ام
نجف همه ی وجود ما را گرفته است، هيچ مكانی جای نجف را برای من نمی گيرد.
اين سال آخر هر روز يك ساعت را به وادي السلام می رفت. نميدانم در اين يك ساعت چه می كرد
اما هر چه بود حال عجيب معنوی برای او ايجاد می كرد.
اين را هم از استاد معنوی خودش مرحوم آيت الله كشميری و آقا سيدعلی قاضی فراگرفته بود.
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت پنجاه و هفتم
هادی يك انسان بسيار عادی بود. مثل بقيه تنها تفاوت او عمل دقيق به دستورات دين بود.
برای همين در مسير خودسازی و عرفان قرار گرفت.
اما مسير عرفانی زندگي او در نجف به چند بخش تقسيم می شود.
مانند آنچه كه بزرگان فلسفه و عرفان گفته اند، مسير من الخلق الی الحق و ... به خوبی طی نمود.
هادی زمانی كه در نجف در محضر بزرگان تحصيل می كرد، نيمی از روز را مشغول تحصيل و بقيه را مشغول كار بود.
در ابتدا برای انجام كار حقوق می گرفت، اما بعدها كارش را فقط برای رضای خدا انجام می داد.
شهريه نمی گرفت برای كاری كه انجام می داد مزد نمی گرفت. حتی اگر كسی می خواست به او مزد بدهدناراحت می شد.
منزل بسياری از طلبه ها و برخی مساجد نجف را لوله كشی كرد اما مزد نگرفت!
توكل و اعتماد عجيبی به خدا داشت.
يك بار به هادی گفتم: تو كه شهريه نمی گيری برای كار هم پول نمی گيری پس هزينه های خودت را چطور تأمين ميكنی؟
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
عاشقانه های حضرت خدیجه (س) و پیامبر (ص)😍❣
بسیار شنیدنی و زیبا😊
۱۰ ربیع #سالروز_ازدواج_حضرت_محمد 🌸
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و همین تربتِ پاکِ شهیدان است که تا قیامت،
مزارِ عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود✨
-امام خمینی(ره)
#یاد_شهدا_با_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
°أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا ضٰامِنِ آهْو💛°
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
#استوری | #کلام_شهید
کجا از مرگ میهراسد آن کس که به جاودانگی روح اعتقاد دارد؟!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#یاد_شهدا_با_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
هر کس عادت به تأخیر در
#نماز کرده است ، خود را برای
تأخیر در همه امور زندگی آماده کند!
-آیتاللهبهجت
#نماز_اول_وقت #التماس_دعا
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت پنجاه و هفتم هادی يك انسان بسيار عادی بود. مثل بقيه تنها تفاوت او عمل دق
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت پنجاه و هشتم
هادی گفت: بايد براي خدا كاركرد، خدا خودش هوای ما را دارد. 😇
گفتم:
اين درست، اما ...
يادم هست آن روز منزل يكی از دوستانش بوديم.
هادی بعد از صحبت من، مبلغ بسيار زیادی را از جيب خودش بيرون آورد و به دوستش داد
و گفت: هر طور صلاح ميدانی مصرف كن❗
به نوعی غير مستقيم به من فهماند كه مشكل مالی ندارد.
خانه ای وسيع و قديمی در نجف به هادی سپرده شده بود تا از آن نگهداری کند.🏡
او در يکی از اتاقهای کوچک و محقر آن سکونت داشت.🏠
بيشتر وقتش را در خانه به عبادت و مطالعه اختصاص داده بود. 📿📓
او از صاحب خانه اجازه گرفته بود تا زائران تهيدستی که پولی ندارند را به آن خانه بياورد و در آنجا به آنها اسکان دهد.
برای زائران غذا درست می کرد. دربيشتر کارها کمک حالشان بود.
اگر زائری هم نبود، به تهيدستان اطراف خانه سکونت می داد و در هيچ حالی از کمک دادن دريغ نمی کرد. 👌🏼
آن خانه حدود صد سال قدمت داشت و بسيار وسيع بود، شايد هر کسی
جرئت نمی کرد در آن زندگی کند.
بعد از شهادت هادی آن را به طلبه ی ديگری سپردند، اما آن طلبه نتوانست با ظلمت و وحشت آن خانه کنار بيايد‼
اربعين که نزديک می شد هادی اتاقها را به زائران و مهمانان مي داد و
خودش يک گوشه می خوابيد.
گاهی پتوی خودش را هم به آنها می بخشيد. او عادت کرده بود که بدون
بالش و لوازم گرمايشی بخوابد.
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت پنجاه و نهم
يک بار مريض شده بود خودش در سرما در راهروی خانه خوابيد 🤒
🛏اما اتاق را که گرم بود در اختيارزائران راهپیمایی اربعين قرار داد.
او در اين مدت با پيرمرد نابينایی آشنا شده بود و کمک های زیادی به او کرده بود.
حتی آن پيرمرد نابينا را برای زيارت به کربلا هم برده بود.
هادی زمانی كه مشغول كارهای عرفاني و ذكر و خلوت شده بود، كمتر با ديگران حرف می زد.
اين هم از توصيه های بزرگان است كه انسان در ابتدای راه سكوت را بر هر كاری مقدم بدارد.
هادی می دانست بسياري ازمعاشرت ها تأثير منفی در رشد معنوی انسان دارد.
لذا ارتباط خود را با بيشتر دوستان در حد يك سلام و عليك پايين آورده بود.
اين اواخر بسيار كتوم شده بود.يعنی خيلی از مسائل معنوی راپنهان می كرد.
از طرفی تا آنجا كه امكان داشت در راه خدا زحمت می كشيد.
هر زائری كه به نجف می آمد، به خانه ی خودش می برد و ازآنها پذيرایی می كرد.
هيچ وقت دوست نداشت كه ديگران فكر كنند كه آدم خوبی است.
اين سال آخر روزه داری وديگرمراقبت های معنوی را بيشتر كرده بود.
تا اينكه ماجرای مبارزه با داعش پيش آمد، هادی آنجا بود كه از خلوت معنوی خود بيرون آمد.
او به قول خودش مرد ميدان جهاد بود شجاعتش را هم قبلا اثبات كرد.
حالا هم ميدان مبارزه ايجاد شده بود.
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
#تلنگرانه
در هر مرحلـه ای از گنـــــاه هستے
سریع توقف کن ⛔️🖐🏻
مبـادا فکر کنی آب از سرت گذشتـه❗️
مبـادا از رحمتـــــ خدا نا امید بشی❗️
شیـــــطان میخواد بهت القا کنه که
آب از سرت گذشتـه و توبه فایده نداره! 😔
مبـــــادا فریب شیـــــطان رو بخوری....
خدا بسیـــــار توبه پذیر ومهـــ😍ـــربونـــــه ...💌
◆@shahidzoalfaghari◆
مـــــدارس ایـــــــران: 😜
آقــا، مــیشــه ســوال هــفــت رو راهـنـمایـی
کنیــد؟
مــعــلـم: ببین سوال خیلی آسونه، میگه اکبر 8سال سن داره محمود 12 گردو
حالا اگر محمود 12 گردو داشته باشد و اکبر 8 سال سن، جعفر کیست و جلیل کجاست😐
اونوقت ما هم میگیم:آهاااااااا😂😂🤦🏻♂
کیا اینطوری ان؟ دستا بالا😁
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت پنجاه و نهم يک بار مريض شده بود خودش در سرما در راهروی خانه خوابيد 🤒 🛏ا
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت شصتم
از بالاترين ویژگی های آقا هادی كه باعث شد در اين سن كم، ره صدساله را يك شبه طی كند طهارت درونی او بود.
بر خلاف بسياري از انسانها كه ظاهر و باطن يكسانی ندارند
هادی بسيار پاك و صاف و بدون هر گونه ناپاکی بود.
حرفش را می زد و اگر اشكالی در كار خودش می ديد، سعی در برطرف نمودن آن داشت.
يادم هست اواخر سال ۱۳۹۰ آمد ودر حوزه ی كاشف الغطا نجف مشغول تحصيل شد.
بعد از مدتی كار پيدا كرد و ديگر ازشهريه استفاده نكرد.
آن اوايل به هادی گفتم: نمی خواي زن بگيری❓
می خنديد و مي گفت: نه، فعلابايد به درس و بحث برسم. 😅
سال بعد وقتی درباره ی زن وزندگی با او صحبت می كردم، احساس كردم بدش نمی آيد كه زن بگيرد. 😁
چند نفر از طلبه های هم مباحثه باهادی متأهل شده بودند و ظاهراًدر هادی تأثير گذاشته بودند.
يك بار سر شوخی را باز كرد و بعد هم گفت:
اگر يه وقت مورد خوبی برای من پيدا كردی، من حرفی برای ازدواج ندارم.
از اين صحبت چند روزی گذشت.يك بار به ديدنم آمد و گفت:
می خواهم برای پياده روی اربعين به بصره بروم و مسير طولانی بصره تا كربلا را با پای پياده طی كنم.
🗣راوی:سید روح الله میرصانع
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت شصت و یکم
با توجه به اينكه كارت اقامت اوهنوز هماهنگ نشده بود با اين كارمخالفت كردم اما هادی تصميم خودش را گرفته بود.
آن روز متوجه شدم كه پشت دست هادی به صورت خاصی زخم شده فكر می كنم حالت سوختگی داشت.
دست او را ديدم اما چیزی نگفتم.هادی به بصره رفت و ده روز بعددوباره تماس گرفت و گفت:
سيد امروز رسيديم به نجف، منزل هستی بيام؟
گفتم:با كمال ميل،بفرماييد.
هادی به منزل ما آمد و كمي استراحت كرد. بعد از اينكه حالش كمي جا آمد، با هم شروع به صحبت كرديم.
هادی از سفر به بصره و پياده روی تا نجف تعريف می كرد، اما نگاه من به زخم دست هادی بود كه بعد از گذشت ده روز هنوز بهتر نشده بود❗
صحبتهای هادی را قطع كردم وگفتم: اين زخم پشت دست برای چيه؟خيلی وقته كه ميبينم. سوخته❓
نمی خواست جواب بده و موضوع را عوض می كرد. اما من همچنان اصرار می كردم.
بالاخره توانستم از زير زبان او حرف بكشم❗
مدتی قبل در يكي از شب هاخيلی اذيت شده بود. می گفت كه شيطان باشهوت به سراغ من آمده بود.
من هم چاره ای كه به ذهنم رسيد اين بود كه دستم را بسوزانم‼
من مات و مبهوت به هادی نگاه می كردم. درد دنيایی باعث شد كه هادی از آتش شهوت دور شود.
آتش دنيا را به جان خريد تا گرفتار آتش جهنم نشود.
🗣راوی سید روح الله میر صانع
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
ما که در سایهی خورشید معذب بودیم
چشممان کور، سزاوار همین شب بودیم
#شهید_جمهور 💔
#نیویورک
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
حضرت آقا:
نگذارید دوران دفاع مقدس
از یادها برود.
اللهم احفظ سیدنا...💚
◆@shahidzoalfaghari◆
”انّاللهیحبالمطهّرین”
خداپاکدامنانرادوست دارد🌱
توبه|۱۰۸
- چشمودلرا ز غیرببند ،
خداراخواهیدید!
#شهید_حسین_ولایتی_فر ✨
◆@shahidzoalfaghari◆
مـٰاتجربـِهڪردیمڪِهدرلحظـِهفتنه
تـٰارهبـَرمـٰاسیدعـَلۍهـَستغمۍنیسـت
#رهبرانه
◆@shahidzoalfaghari◆
بدبخت ترین افراد کسانی هستند
که به خاطر منافعشان
نه حرف ِحق میزنند
نه حرف ِحق میشنوند
و نه حتی حق را می بینند . .
_دکتر علی شریعتی_
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
📚 #پسرک_فلافل_فروش 📌 قسمت شصت و یکم با توجه به اينكه كارت اقامت اوهنوز هماهنگ نشده بود با اين كارم
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت شصت و دوم
حدود پنجاه سال اختلاف سنی داشتيم. اما رفاقت من با هادی حتي همين حالا كه شهيد شده بسيار زياداست❤️🔥
روزی نيست كه من و خانواده ام برای هادی فاتحه نخوانيم. از بس كه اين جوان در حق ما وبيشترخانواده های اين محل احسان كرد.
من كنار مسجد هندی مغازه دارم. 🕌
رفاقت ما از آنجا آغاز شد كه ميديدم يك جوان در انتهاي مسجد مشغول عبادت و سجده شده وچفيه ای روی سرش می كشد!
موقعی كه نماز آغاز می شد، اين جوان بلند می شد و به صف جماعت ملحق می شد.
نمازهای اين جوان هم بسيارعارفانه بود.
چند بار او را ديدم. فهميدم از طلبه های با اخلاص نجف است. ✨
يك باره با هم مواجه شديم و من سلام كردم.
اين جوان خيلی با ادب جواب داد.
روز بعد دوباره سلام و عليك كرديم.
يكي دو روز بعد ايشان را دوباره ديدم. فهميدم ايرانی است.
گفتم: چطوريد، اسم شما چيست؟اينجا چه كار ميكنيد؟
نگاهی به چهره ی من انداخت وگفت: يك بنده ی خدا هستم كه می خوام
در كنار اميرالمؤمنين درس بخوانم.
كمی به من برخورد. او جواب درستی به من نداد، گفتم...
🗣راوی:حاج باقر شیرازی
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
📚 #پسرک_فلافل_فروش
📌 قسمت شصت و سوم
من هم مثل شما ايرانی هستم، اهل شيراز و پدرم از علمای اين شهربوده
می خواستم با شما كه هموطن من هستی آشنا بشم.
لبخندی زد و گفت: 😊
من رو ابراهيم صدا كنيد. تو اين شهر هم مشغول درس هستم.
بعد خداحافظي كرد و رفت.
اين اولين ديدار ما بود. شايد خيلي برخورد جالبی نبود اما بعدها آنقدررابطه ی ما نزديك شد كه آقا هادی رازهايش را به من می گفت.
مدتی بعد به مغازه ی ما رفت و آمد پيدا كرد. دوستانش می گفتند اين جوان طلبه ی سخت كوشی است، اماشهريه نمی گيرد.
يك بار گفتم: آخه برای چی شهريه نميگيری ❓
گفت: من هنوز به اون درجه نرسيدم كه از پول امام زمان (عج)استفاده كنم. گفتم: خب خرجی چی كار ميكنی❓
خنديد و گفت: می گذرونيم...
يك روز هادی آمد و گفت: اگه كسی كار لوله كشی داشت بگو من انجام ميدم
بدون هزينه!
فقط تو روزهای آخر هفته.
گفتم: مگه بلدی!؟
گفت: ياد گرفتم
وسايل لازم برای اين كار رو هم تهيه كردم. فقط پول لوله را بايد بپردازند.
گفتم: خيلی خوبه، برای اولين كار بيا خونه ی ما!
ساعتی بعد هادی با يك گاری آمد!
وسايل لوله كشی را با خودش آورده بود. خوب يادم هست كه چهار شب در منزل ما كار كرد و كار لوله كشی برای آشپزخانه و حمام را به پايان رساند.
در اين مدت جز چند ليوان آب هيچ چيزی نخورد.
هر چه به او اصرار كرديم بی فايده بود.
البته بيشتر مواقع روزه بود. اما هادی يا همان كه ما او را به اسم ابراهيم می شناختيم
هيچ مزدی براي لوله كشی خانه ی مردم نجف نمی گرفت و هيچ چيزی هم در منزل آنها نمیخورد
✅ ادامه دارد...
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
خیلی اهل شوخی بود.
همیشه تمام سعیشو میکرد
که اطرافیانش رو بخندونه و شاد کنه!
هر وقت میدیدمش روحیه میگرفتم:)
✍🏻 به روایت از دوستِ
#شهید_آرمان_علی_وردی
#یاد_شهدا_با_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...
سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایهی دستهای مبارک تو. 😍✨
سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی.🌱
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🌼اللهمعجـللولیڪالفـرج 🌼
◆@shahidzoalfaghari◆
بچه که بود فلج شد
نذر حضرت زینب سلاماللهعلیها کردمش
نذرم قبول شد
فرزندم خوب شد...
خوبِ خوب
آنقدر خوب که مهر نوکری عمه سادات روی قلبش حک شد؛
عاقبت هم فدائی بی بی شد:)💚
#شهید_رضا_کارگر_برزی
#یاد_شهدا_با_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی داری نماز میخونی
و خانمت گوشیتو بر میداره😱😂
#طنز
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
شهید هادی ذوالفقاری....♡
🎥وقتی داری نماز میخونی و خانمت گوشیتو بر میداره😱😂 #طنز ✔️به جمع ما بپیوندید↓ ◆@shahidzoalfaghari
اینکه آدم تو نماز به هر چیزی فکر کنه
الا نماز خیلی زشت و ناراحت کنندست💔
برای حضور قلب در نماز سعی کنید هر
چیزی که باعث پرت شدن حواستون میشه
رو از خودتون دور کنید❌
مثلا اگه وابستگی تون به گوشی زیاده
هیچوقت گوشی رو کنار دستتون نزارید⚠️
#نماز_اول_وقت
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆
بٰازدِلتَنگِحُسِینَمکِہدِلَمشُورگِرِفت . .
دِلِعٰاشِقزِفِراقِحَرَماَزدُورگِرِفت❤️🩹
-السلام علیک یا اباعبدالله✨
#شب_زیارتی
#یاد_شهدا_با_صلوات
✔️به جمع ما بپیوندید↓
◆@shahidzoalfaghari◆