فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
پیامی از شهدا💌
تابلویی که در تفحص رخنمایی کرد و پیامی از سیدالشهدا انقلاب بود که شهدا در جبهه اون رو روبروی چشمان مطهرشون قراردادن
#کلیپ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_هشتاد_و_ششم #ابراهیم_حسن_بیگے ...ما باید فکر کنیم و راهی بیابیم تا حاکما
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_هفتم
#ابراهیم_حسن_بیگے
...مصر دور است و توان سفر به آنجا را ندارم.
عمروعاص باشد برای عمرو که از من جوان تر است و سفر را نیز دوست دارد.
عبدالله به عمرو نگاه کرد.
عمرو گفت:
برای من فرقی نمی کند.
من به سراغ عمروعاص می روم که می دانم کافرتر از علی و معاویه است.
عبدالله گفت:
و اما زمان انجام عملیات؛ ما باید در یک شب، در یک زمان و با یک شیوه اقدام کنیم.
برک پرسید:
چطور؟
عبدالله گفت:
بهترین فرصت کشتن این سه تن، هنگام نماز است.
می توانیم وقتی که آن ها سر به سجده بردند، ضربتی بر سرشان فرود آوریم و کارشان را بسازیم.
عمرو گفت:
چه می گویی عبدالله ؟؟
مسجد خانه ی خداست و ریختن خون آنها در چنین جای #مقدسی جایز نیست!
عبدالله گفت:
چه فرقی می کند دوستان؟!
#کشتن دشمنان خدا در خانه ی خدا ارجح است.
عبدالله و برک به هم نگاه کردند.
برک گفت:
شاید بشود آن ها را در حال رفتن به مسجد، در کوچه ای، خیابانی، جایی به قتل برسانیم.
عبدالله گفت:
هر چند می دانم على #محافظی ندارد، اما معاویه و عمروعاص محافظانی دارند که اجازه نمی دهند غریبه ای به آن ها نزدیک شود.
اگر هم امکان پذیر بود، هرگز نمی توانستیم پس از انجام عمل، از آنجا فرار کنیم و خود را نجات دهیم، اما در هنگام نماز، هم کشتن آنها آسان تر است و هم امکان فرارمان بیشتر.
برک گفت:
هر چند از کشتن مورچه ای در خانه ی خدا اکراه داشتم، اما برای رسیدن به مقصود و #رضای خدا، چاره ای جز این ندارم.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_هشتاد_و_هفتم #ابراهیم_حسن_بیگے ...مصر دور است و توان سفر به آنجا را ندار
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_هشتم
#ابراهیم_حسن_بیگے
عمرو رو به عبدالله کرد و پرسید:
آیا زمان معین برای این کار در نظر گرفته ای؟
عبدالله پاسخ داد:
بله.
رفتن از مکه به سوی کوفه و شام و مصر، زمان بر است؛ لذا ۱۹ ماه مبارک رمضان را لحظه موعود قرار می دهیم، هنگام نماز مغرب.
برک گفت:
اما شب ۱۹ ماه مبارک رمضان، به روایتی شب #قدر است.
مگر فراموش کرده اید که چه شبی است؟
عبدالله پوزخندی زد و گفت:
اتفاقا #عمدا شب قدر را انتخاب کردم که در این شب همه ی ملائکه بر روی زمین هستند و شاهد و ناظر بر اعمال ما.
ما باید در این شب، #برترین عبادات و اعمال را انجام دهیم؛ و چه عملی بهتر از ریختن خون دشمنان خدا؟
عمرو گفت:
حالا که می خواهید این کار در شب قدر انجام شود، بهتر است زمان آن هنگام نماز صبح باشد؛ چون در آن وقت، مسجد خلوت تر است و امکان فرار و ناپدید شدن برای ما بیشتر است.
برک و عبدالله هر دو سرهایشان را به تأیید سخنان او تکان دادند.
عبدالله گفت:
بله!
تو راست می گویی، هنگام نماز صبح، بهتر است.
سپس دست هایش را جلو آورد.
عمرو و برک هم دست هایشان را جلو آوردند.
و هر سه با فشردن دست ها به هم به آن چه تصمیم گرفته بودند، پیمان بستند.
سپس عبدالله گفت:
این پیمان اولیه است؛ پیمان اصلی را فردا در کنار خانه ی خدا میبندیم.
سه سایه روی دیوار، که در کور سوی نور پیه سوز می لرزیدند، از جا برخاستند و به آغوش هم فرو رفتند.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️
لینک قسمت اول #رمانقدّیس
👇👇
https://eitaa.com/aah3noghte/19645
در غیاب او
اصلا کسی حوصلهی آمدن به ایوانِ عصر جمعه را ندارد ...
💔
#قرار_دلتنگی😔
یک #آیت_الکرسی و #سه_صلوات، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر
#سلام_امام_زمانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_بقره (۴۴) أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَ
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_بقره
(۴۵) وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَي الْخَاشِعِينَ
و از صبر ونماز يارى جوييد و اين كار جز براى خاشعان، گران و سنگين است.
✅ نکته ها:
در روايات مى خوانيم كه حضرت على عليه السلام هرگاه مسئله ى مهمى برايشان رخ مى داد به نماز مى ايستادند واين آيه را تلاوت مى كردند.
- خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است.
-نمازِ با توجّه، انسان را به ياد قدرت بى نهايت خدا مى اندازد و غير او را هر چه باشد كوچك جلوه مى دهد. مِهر او را در دل زياد مى كند، روحيّه ى توكّل را تقويت مى كند و انسان را از وابستگى هاى مادّى مى رهاند. همه ى اين آثار، انسان را در برابر مشكلات مقاوم مى سازد.
- صبر و مقاومت، كليد تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مى كنند، امّا نه به خاطر نماز و حج و زكات، بلكه به خاطر مقاومت و پايدارى آنها؛ «سلام عليكم بما صبرتم» چون اگر مقاومت نباشد، نماز و جهاد و حج و زكات نيز وجود نخواهد داشت. حتّى شرط رسيدن به مقام هدايت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جعلنا منهم ائمّةً يهدون بأمرنا لمّا صبروا»
🔊پیام ها:
- صبر ونماز، دو اهرم نيرومند در برابر مشكلات است. «استعينوا بالصبر و...»
- هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگى بيشتر كنيم، امدادهاى او را بيشتر دريافت كرده و بر مشكلات پيروز خواهيم شد. «استعينوا بالصبر و الصلوة»
- استعانت از خداوند در آيه ى «ايّاك نستعين» منافاتى با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «استعينوا بالصبر»
- سنگين بودن نماز، نشانه ى تكبّر در برابر خداست. «لكبيرة الاّ على الخاشعين»
(تفسیر نور)
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
💔
سعی کن
مدافع قلبت باشی☝️
#شهید_محمدرضا_دهقان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
از دلم، که مبدا دلتنگیست،
تا حرمت، که مقصد مهربانیست...
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا
«أنت تسمعُ کلامی، و ترّدُ سلامی...
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
ای مزارت آرامگاه قلب من
گاه گاهی به من هم سر بزن
بگذرد این روزگار من، ولی
با حضورت بِھ شود این حال من
دستهایم خالی است خود ببین
هیچ هم اصلا ندارم تو... ببین
ای که از دور خواندےام راهم بده
دستهایم را بگیر... خوردم زمین
عمر خود را در معصیت کردم تباه
ای که هستی تو برای قلبم پناه
بر مزارت رد اشکهایم مانده است
تو به جای من از خدا عذر بخواه
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
4_6010312551814924260.mp3
15.93M
💔
از دستت نره رفیق!
شبای هیئت، یادش بخیر😔
#سیدرضانریمانی
#صوت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#نجوای_عاشقانه_منو_خدا💞
خدایا ما رو جزو کسانی قرار بده که...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#شنبه_های_نبوی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#بسم_الله
اَو مَن کان مَیتا فَاحییناه وَ جَعلنا له نوراً یَمشی به فی النّاس کَمن مَثله فِی الظّلمات لَیسَ بِخارجٍ مِنها..
(انعام/122)
میشود خدا اراده کند کسی را زنده کند، حیاتش بدهد، نور بتاباند به زندگیاش، چراغ بدهد دستش؛ کسی را که تا همین دیروز مرده بود.
آدمی که زنده شده، آدمی که نور دارد، آدمی که چراغ دستش هست، برگ و بار میدهد، ثمر میدهد، نشانهی خدا میشود.
#یک_حبه_نور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #چله_عاشقی قرائت #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه روز هجدهم به نیت #شهید_علی_کمالی ڪمال یَا مَنْ تُح
💔
#چله_عاشقی
قرائت #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
روز نوزدهم
به نیت #شهید_ابراهیم_هادی.... داش ابرام
یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ،
وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ،
وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَج...
توصیه امام خامنه ای(حفظهالله)به دعای هفتم صحیفه سجادیه برای دفع بلا
تصویر دعا سنجاق شده است❌
#التماس_دعا
#پروفایل #استوری
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#روح_الله_زم اعدام شد
"روح الله زم" سرشبکه معاند آمدنیوز، صبح امروز به دار مجازات آویخته شد.
ان شاءالله یه روزی هم بگند سرشبکه منافقین داخلی، به دار مجازات آویخته شد🙏
و ما خواستار انتشار اسامی همدستان داخلی او در داخل کشور هستیم💪
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
از امیرالمومنین(ع) پرسیدند بزرگترین گناه کبیره چیه؟
حضرت نگفتند بینمازی؛
نگفتند بیحجابی؛
نگفتند روزه نگرفتن!
فرمودند: «مایوس و نامید شدن از رحمت خدا»
#دم_اذانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#رفیق
وقت برای #شهادت هست
فعلا زمانِ جنگه!
#بجنگ💪
#پروفایل #استوری
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_هشتاد_و_هشتم #ابراهیم_حسن_بیگے عمرو رو به عبدالله کرد و پرسید: آیا زمان
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_صد_و_هشتاد_و_نهم
#ابراهیم_حسن_بیگے
عمرو بن بكر تمیمی، قدی بلند و جثه ای لاغر داشت.
ریش بلندش جو گندمی مایل به سفید بود.
چهره ی آفتاب سوخته اش را ریش انبوهی پوشانده بود.
هوای مصر تفاوت چندانی با هوای مکه نداشت؛ هوا گرم بود و او هم برداشته بود تا جلب توجه نکند.
بر روی دشداشه بلند عربی اش، چیزی نپوشیده بود، حتی عمامه اش را هم برداشته بود تا جلب توجه نکند.
هر چند در شهر عرب های زیادی رفت و آمد می کردند، اما در این سال ها مردم مصر، برای عرب ها به عنوان حاکمان جدید، احترام خاصی قائل بودند.
عمرو دو روز مانده به ماه مبارک رمضان وارد شهر شده بود.
خانه ی کوچکی در نزدیکی مسجد جامع، اجاره کرده بود و حالا به سوی بازار می رفت تا برای افطاری اش غذایی تهیه کند.
او هر شب به مسجد می رفت، نمازش را به امامت عمروعاص می خواند و انتظار می کشید تا شب ۱۹ رمضان برسد.
در این مدت، بارها نقشه ی قتل عمروعاص را در ذهنش مرور کرده بود.
دوستانی یافته بود که برای او به عنوان تاجر عرب و قاری قرآن، احترام زیادی قائل بودند.
عمرو از پیرزن دست فروش، دو قرص نان خرید و به خانه اش باز گشت.
پیش از آن که صدای مؤذن را از منارهی مسجد بشنود، وضو گرفت.
روی ایوان خانه رو به قبله نشست.
چشم هایش را بست و شروع کرد به خواندن قرآن.
عمدا آیاتی را می خواند که حاوی مضامین جهاد بود.
با شنیدن صدای اذان، به مسجد رفت.
عمروعاص را دید که در محراب آماده ی اقامه ی نماز است.
فکر کرد این آخرین نماز مغرب اوست.
وقتی هنگام نماز صبح، تیغه ی شمشیر بر فرق سرش فرود آید، بی درنگ راهی جهنم خواهد شد و خداوند او را که کشنده ی یک کافر است، اجری عظیم خواهد داد.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_هشتاد_و_نهم #ابراهیم_حسن_بیگے عمرو بن بكر تمیمی، قدی بلند و جثه ای لاغر د
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_صد_و_نود
#ابراهیم_حسن_بیگے
بعد از نماز، در کنار سایرین به محراب نزدیک شد تا به امام و حاكم مصر دست بدهد.
او را کمی بیمار یافت.
لبخندی خشک بر لب داشت.
عمرو دست های او را فشرد؛ دست هایش گرم بود و چشم هایش خسته و خواب آلود.
فکر کرد، ساعتی دیگر این چشم ها، به خون سر آغشته خواهد شد.
- شب، بعد از افطار، شمشیر را برداشت و آن را از غلاف بیرون کشید.
قبضه اش را محکم در مشت فشرد و با نوک انگشت، تیزی لبه اش را آزمود تا مطمئن شود هنوز تیز است و کاری.
از جا برخاست، وسط اتاق ایستاد، تصور کرد که در مسجد است و عمروعاص به سجده رفته است؛ شمشیر را تا بالای سرش بلند کرد و با قدرت، آن را فرود آورد.
اگر با چنین قدرتی ضربه را فرود می آورد، همان یک ضربه کافی بود تا عمروعاص از وسط دو نیم شود.
شمشیر را در غلاف گذاشت.
از اتاق بیرون آمد.
اسب سیاه و تنومندش را در گوشه ی حیاط به تیرکی بسته بود.
مقداری علوفه جلوی اسب ریخت.
همان طور که اسب مشغول خوردن بود، زین را به پشت او گذاشت و بندهای چرمی اش را بست.
سحرگاه، بعد از به قتل رساندن عمروعاص، باید شهر را به سرعت ترک می کرد.
به آسمان نگاه کرد؛ ماه شب ۱۹ رمضان، می درخشید.
صدای اذان صبح را که شنید به نماز ایستاد.
نمازش را با تعجيل به پایان رساند.
عمامه ی سیاهی روی سرش گذاشت، غلاف شمشیر را به کمربند پهن چرمی اش بست و عبای قهوه ای رنگ را روی شانه اش انداخت.
سوار اسب شد و به سوی مسجد تاخت.
جلوی در مسجد، افسار را به تیرکی بست و با عجله وارد مسجد شد.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لینک قسمت اول #رمانقدّیس
👇👇
https://eitaa.com/aah3noghte/19645
💔
#جهاد
راهت ادامه دارد
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞