💔
بچه اش داشت یه کار بد انجام می داد
داد میزد و می گفت: "منو ببین! منو ببییییین"!
بهش گفت: "مگه نمی دونی وقتی کار بد می کنی، من نگاهت نمی کنم؟!"😒☝️🏻
دلم لرزید...
یادم افتاد به #کریم_الصفح بودنِ خدا
ما هم وقتی #گناهی می کنیم،
خدای مهربانتر از مادر، ندید می گیره؛ البته اگه به خودمون بیاییم و #توبه کنیم🥀
#التماس_دعا برای خوب شدن #حال دل تک تک همسنگری هامون❣
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکسها
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت58 دستانم یخ
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت59 بعد از حادثه وحشتناکی که سال هشتاد و هشت تجربه کرد و چندماهی به کما رفت، با نذر و نیاز و دعای خانوادهاش توانست به دنیا برگردد؛ اما بدون پا. ویلچر نشین شد و دیگر نتوانست به عنوان نیروی عملیات فعالیت کند. گفتم: - نمیتونم بخوابم. اعصابم ریخته به هم. و رها شدم روی مبل کنار اتاق. با دست چشمانم را ماساژ دادم. دست میلاد روی شانهام نشست: - شما ناراحت نباش دادا. یکم بخواب. اگه خبری شد بیدارت میکنم. - راستی امید کجاست؟ میلاد لبخند زد و دندانهای مصنوعی و ردیفش پیدا شد؛ فک و دندانهایش در آن تصادف آسیب جدی دیده بود. گفت: - حواست نیستا! باهاش تماس گرفتن، فوری مرخصی گرفت رفت، من اومدم بجاش. قراره دوباره بابا بشه. لبخند زدم. بابا شدن به امید میآمد. با خودم گفتم امید بابای خوبی میشود؛ حتی اگر نتواند بیشتر وقتش را با بچههایش بگذراند. از آن باباهایی میشود که در زمان کمِ بودنشان هم خاطره خوب میکارند در ذهن بچهها. من چی؟ شاید اگر مطهره زنده بود من هم پدری را تجربه کرده بودم. شاید من هم بابای خوبی میشدم... به مطهره گفته بودم دلم میخواهد یک دختر داشته باشم که اسمش را بگذارم زینب. شاید اگر مطهره زنده بود، زینبمان دو سه سالش بود... شاید... میلاد دید که دوباره رفتهام توی فکر. برای همین دوباره زد سر شانهام: - یکم بخواب عباس جان. من بیدارم، حواسم هست. و کمی به شانهام فشار آورد تا دراز بکشم روی مبل. کفشهایم را درآوردم و سرم را گذاشتم روی دسته چرمی مبل. چشمانم را بستم. آخرین تصویری که مقابلم دیدم، میلاد بود که لپتاپش را گذاشته بود روی زانوهایش و نور آبیِ لپتاپ بر صورتش افتاده بود. صدای برخورد انگشتان میلاد با صفحه کیبورد و فشرده شدن دکمهها برایم حکم لالایی داشت. خوابم سنگین نشد؛ یعنی کلا خواب من، سبک است. هنوز کمی صدای اطراف را میشنیدم؛ صدای فشرده شدن دکمهها. گاهی قطع میشد و گاهی نه. کمکم این صدا هم آرام گرفت و هرازگاهی صدای کلیک کردن و تک صدای زدن دکمه اینتر به گوش میرسید. از بیرون هم صدایی نمیآمد؛ شهر در سکوت بود و فقط یک جیرجیرک در حیاط اداره کنسرت راه انداخته بود. آرامش شب را دوست داشتم. نمیدانم چقدر پلکهایم را گذاشتم روی هم و در خلسه خواب و بیداری غوطهور شدم؛ اما ناگاه حس کردم صدای فشرده شدن دکمههای کیبورد و کلیکهای میلاد تندتر و بیشتر شده؛ مثل صدای بارانی که ناگهان شدت بگیرد و تبدیل به رگبار شود. چشمانم را باز کردم. نگاهم به ساعت دیواری افتاد که ساعت چهار صبح را نشان میداد. چشمانم سر خورد به سمت صورت میلاد که نور لپتاپ روشنش کرده بود. اخمهایش رفته بود توی هم و چشم از مانیتور نمیگرفت. سرم را کمی بلند کردم و گفتم: میلاد چی شده؟ جواب نداد. اصلا فکر کنم نشنید. نشستم روی مبل و کفشهایم را پا زدم: میلاد با توام! چیزی شده؟ میلاد سرش را بلند کرد. هنوز اخم داشت: یکی داره گوشی خانم رحیمی رو هک میکنه! * مطهره چهارزانو نشسته است روی فرشهای حرم و زیارتنامه میخواند؛ همانجایی که دلم میخواست در اولین سفر مشهدی که با هم میرویم آنجا بنشینیم. صحن انقلاب، روبهروی پنجره فولاد. هیچوقت نشد با هم بیاییم اینجا. الان هم خودش تنها نشسته و یک دستش را زیر چانه زده، یک نگاهش به گنبد است و یک نگاهش به زیارتنامه. دوست دارم بروم کنارش بنشینم؛ اما خجالت میکشم. میدانم که ذهنم را میخواند و حتماً فهمیده یک نفر دیگر غیر از خودش هم چند روزی ست در ذهنم قدم میزند. از مطهره خجالت میکشم، از خودم و از امام رضا علیهالسلام هم. دوست دارم مطهره را صدا بزنم، با هم حرف بزنیم و بپرسم از دستم ناراحت است یا نه. من الان مطهره را دوست دارم؟ قطعاً... #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...
💔
خدایا!
می دانم که کمکاری از من است...
خدایا! می دانم که من بیتوجهم
خدایا! می دانم که من بیهمتم
خدایا! می دانم که من قلبِ امامزمان{عج} را رنجاندهام اما...
خود میگویی که به سمت من باز آیید، آمدهام
خدا کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهایِ مادی نجات یابم..!
#شهید_رسول_خلیلی
سالروزشهادت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
صحن ایوان طلا، بَه چه صفایی دارد
من ز عشق حرم پاک تو شیدا شدهام
#سلام_آقا
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
🍃در سایه ساره خانه امن الهی
امروز هم #عارفانِ به حقی هستند که پیرو راه شهدا باشند و راه شهدا را ادامه دهند. وقتی که میگویند راه بهار دیگر بسته شده جوانان دهه هفتادیمان نشان میدهند باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی. اگر بخواهی لطف و کرمشان شامل حالت باشد، باید #عارف باشی باید بشناسیشان تا از باران لطف و رحتمشان سیراب شوی🙃
🍃شهید عارف کاید خورده در روزهایی که همه درگیر روزمرگی هایشان بودهاند
دغدغهاش شده بود #دفاع از حریم #اهل_بیت. اقتدا کرده بود به سقای #ادب و همین هم موجب شده بود تا دایره المعارف ادب خطابش کنند.
🍃امروز #بغض های ما روبه روی بزرگی شهدا سرازیر می شود. از #شهدا چه باید گفت و چه باید نوشت که امروز ما مانده ایم و یاد #شهدا.
🍃ای شهید در این روزها، هوای دلهایمان را راهی خود کنید تا شاید ماهم در این دنیا هوایی شدیم🥺
✍ #فاطمه_زهرا_نقوی
#شهید_عارف_کایدخورده
تاریخ تولد : ۲۴ مرداد ۱۳۷۱
تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶
مزارشهید : خوزستان
محل شهادت : بوکمال
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
امروز تو دانشگاه ولیعصر رفسنجان مراسم استقبال از خانواده ی شهید گمنامی بود که اهل اصفهان هستند و اینجا دفن بودن
مادر و خواهر شهید تشریف آورده بودن
#شهید_مهدی_تحویلیان
#نائب_الزیاره
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 مهمونای شهدا به دعوت خاص شهدا انتخاب میشن شما هم دعوتید #نائب_الزیاره باشید🥀 #آھ_اے_شھادت... #نس
💔
سلام
مجددا لازمه که تشکر کنم بابت اطلاع رسانیتون
تو مراسم شهید رسول به یادتون بودیم
ارسالی
#نائب_الزیاره
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 رسم است برای رفتن به مهمانی، مرتب و تمیز و شُسته رُفته رفت ولی... معجزه #عشق را ببین آنجا که #
💔
خیال جلوه اش از خواب برده راحت را
به چشم باز می خوابند #مشتاقان حیرانش
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ عمر در عشق تو خوب است به آخر برسد... #شب_جمعه #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕
💔
بزار سایَهت همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه..
#شب_جمعه
#شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ گــوش ڪن اینجـا دل هر سنگ مےگوید رضا سینه ے نقاره با آهنگ مےگوید رضا.....💔 #نائب_الزیاره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#آھ...
بدون هیچ موسیقی و پس زمینه ای،
دلتونو ببرید پای ضریح
امشب شب زیارتی ارباب بی کفن هست
و میگن برات کربلا به امضای #سلطان ابالحسن الرضا علیه السلام هست...
با پای دل، بریم این گوشه #رواق
مثل #بال_و_پر شکسته ها
گردن #کج کنیم و...
با چشمامون، #تمنا کنیم
زیارت خودشونو جد بزرگوارشون رو🥀
فیلم ارسالی از ادمین
#نائب_الزیاره
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ماندهامـ در پَسِ این شهرِ پر از دود و گناه من بدون تـُـــــو چطور ناے نفس را دارمـ..!
💔
همه دنبال زر و سیم و گرفتـار دل اند
پســر فاطمه تنهاست
خدا می داند...💔
#السلامعلیکیاصـاحبالزمان
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #شیطان_میگه: چقدر زود جمعه میشه...😡😡 #تصویربازشود #توییت #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھد
💔
#شیطان_میگه:
کار من، ناامید کردن شما از رحمت خداست😏
#تصویربازشود
#توییت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
حال و هوای امروز #گلستان_شهدای_اصفهان
حتما شرح حال حاج آقا رحیم ارباب رو بخونید،
میشه آدم کور نباشه اما تو عمرش به هییییییچ نامحرمی نگاه نکنه👌
#نائب_الزیاره
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
زیارت مزار سردار عزیز
بعد اذان صبح گلزار شهدای کرمان
ان شا الله شما
و همه ی اعضای کانال مورد توجه و دعای خاص شهدا قرار بگیرند
شفایِ دردِ دلداران نباشد جز به دیدار ...
ارسالی
#نائب_الزیاره
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞