eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت184 - شما باید
💔

 
📕 رمان امنیتی  ⛔️
✍️ به قلم:  


سرمای عجیبی دارد این اتاق؛ سرمایی فراتر از سرمای اوایل پاییز. سرمایی از جنس مرگ.

همه چیز سنگی و سرد و بی‌روح است؛ انقدر سرد که در برابرش کم بیاوری و تو هم تبدیل بشوی به یک مُرده متحرک؛ به بخشی از سنگ‌های سرد و خاکستری.

و تنها چیزی که تاب مقاومت دربرابر این سرما را دارد، گرمای  است...🥀



کمیل دست می‌اندازد دور بازوهایم و من را دنبال خودش می‌کشد:
- بیا. بیشتر از این منتظرش نذار.

قدم برمی‌دارم به سمت سکوی سنگی و هرچه به حامد نزدیک‌تر می‌شوم، گرم‌تر می‌شوم.

زخمِ روی سینه‌اش بیشتر به چشم می‌آید حالا؛ یک سوراخ سرخ و خونی که دور تا دورش دلمه بسته.

نفس کم می‌آورم. شاید اگر ترکش‌هایی که در پایگاه چهارم سهمم شد، کمی بالاتر خورده بودند، الان جای من و حامد عوض می‌شد.

دستانم را تکیه می‌دهم به سکو. لرز می‌کنم. حامد رنگ‌پریده‌تر اما خندان‌تر از همیشه است.

کمیل شانه‌ام را فشار می‌دهد:
- باید اول خون زخمش رو پاک کنی. زود باش.

شلنگ آب را برمی‌دارم و اهرم شیر را می‌چرخانم. آب کم‌فشار و سرد که از شلنگ جاری می‌شود، بغض من هم می‌ترکد.

کمیل دستم را می‌گیرد و می‌برد به سمت زخم سینه حامد.

آب که خون خشکیده را پاک می‌کند، خون تازه از زخم می‌جوشد؛ خون تازه و گرم. انقدر گرم که به منِ مُرده ثابت می‌کند حامد از همیشه زنده‌تر است.

خون میان آب می‌رقصد و روی سکوی غسالخانه جاری می‌شود. نفسم یک در میان می‌آید و می‌رود و صدای هق‌هق گریه‌ام در سالن می‌پیچد.

می‌پیچد و برمی‌گردد به خودم. با تمام توان، به اندازه تمام اشک‌هایی که در خودم ریختم گریه می‌کنم؛ با صدای بلند.

هرچه بر زخمش آب می‌ریزم، خونش بند نمی‌آید. از ناتوانی خودم شرمنده و عصبانی‌ام.

شیر آب را می‌بندم و دستانم را به لبه سکو تکان می‌دهم. سردی آب و سنگ نفوذ می‌کنند به قلبم.

سرم را پایین می‌اندازم و باز هم بلند زار می‌زنم. شاید اصلا بد نباشد بروم بیرون و به مش باقر بگویم نمی‌توانم؛ بگویم بیاید کمکم.

کمیل بازویم را می‌گیرد و تکان می‌دهد:
- آروم باش. کمکت می‌کنم.

و دستش را می‌گذارد روی سینه خونین حامد:
- حالا آب بریز.

این‌بار آب که می‌ریزم، دیگر از سینه حامد خون نمی‌جوشد.

در اوج ناامیدی، لبخند بی‌رمقی می‌زنم و باز هم آه سنگینی از سینه‌ام بلند می‌شود.

کمیل آرام در گوشم زمزمه می‌کند:
- دارند یک به یک و جدا می‌برندمان، شکر خدا به کرب و بلا می‌برندمان...

با آب که نه؛ با اشک حامد را غسل می‌دهم و همراه کمیل می‌خوانم:
- ما نذر کرده‌ایم که قربانی‌ات شویم/ دارند یک به یک به منا می‌برندمان...

***

امشب بلیت دارم برای ایران و هیچ‌کس هم نیست که توضیح بدهد چرا باید در چنین موقعیتی برگردم.

برای همین بود که این بار، وقتی برای زیارت وداع رفتم، حتی اشک برای ریختن نداشتم.

هرچه بود را کنار حامد خرج کرده بودم. فقط نشستم و نگاهش کردم.



... 
...



💞 @aah3noghte💞
قسمت اول
شهید شو 🌷
💔 در اغتشاشات سال ۸۸ وقتی که کار داشت دست اراذل و اوباش می افتاد، مرخصی نگرفت و به #نطنز نرفت. میگف
💔 در اغتشاشات سال ۸۸ وقتی می رفتیم برای درگیری، یک شب جواد به من گفت: "ممد! بشین یک گوشه و با خودت خلوت کن، ببین وقتی داری کتک میزنی و کتک میخوری حضرت عباسی است، است، آن وقت بیا..." ✍🏻گاهی وقت ها ما مذهبی ها هم جوگیر میشویم، برای کارها و حرف هایمان دلیل و مدرکی نداریم... این یعنی ، آبکی است و شتابزده. راوی برادرهمسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر ... 💞 @aah3noghte💞
💔 وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ و به داوود، سلیمان را هدیه دادیم، بنده‌ی خوبی بود، زیاد به سوی ما باز می‌گشت سوره ص، آیه ٣٠ مثل گل آفتاب‌گردان به نظرم یکی از کلیدواژه‌های دوست‌داشتنی سوره‌ی «ص»، واژه‌ی «اوّاب» باشد. وقتی خدا توی این سوره‌ -با آن موسیقی خاص- سه چهار بار از بنده‌های خوبش–داوود و سلیمان و ایّوب- با این وصف یاد می‌کند؛ «اوّاب». یعنی کسی که زیاد به خدا رجوع کند. رویش را زیاد به سمت خدا بگیرد. * خیلی شیرین است که خدا بنده‌ای را این‎طوری توصیف کند: «بنده‌ی خوبی بود؛ زیاد به سمت ما بازمی‎گشت».   *و فرقش با «توّاب» این است که آن تکرّر در برگشت و رجوع به خدا مربوط به بعد از گناه و لغزش نیست.  ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگری ها #روز_سی_و_چهارم_چله_زیارت_عاشورا و هر روز به نیت یک شهید🥀 امروز به نیت #شهید_کمیل
💔 سلام همسنگری ها و هر روز به نیت یک شهید🥀 امروز به نیت این طریق خواندن زیارت عاشورا بسیار مجرب هست برای رسیدن به حاجت و گفته شده تا یک سال مداومت شود ان شالله بعد از چله هم ادامه بدیم تا یک سال طریقه خواندن: ابتدا دعای امین الله را می خوانیم (چون به خاطر گناهانی که از ما سر زده نعوذ بالله دچار ظلم در حق معصومین شده باشیم، شامل لعن زیارت عاشورا نشویم) زیارت عاشورا را با ۱۰ لعن و ۱۰ سلام میخوانیم نماز زیارت دعای علقمه میتونید نام ارسال کنید تا به نیت ایشون هم خوانده شود @Emadodin123 💕 @aah3noghte💕
💔 ‍ شهیدی که رو از مقام معظم رهبری گرفت ! مقام معظم رهبری در ارتباط با این شهید فرمودند : «شهید املاکی شما ؛ جانشین لشکر گیلان که توی میدان جنگ شیمیایی زدند و خودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود . بسیجی بغل دستش ماسک نداشت ، شهید املاکی ماسک خودش را برداشت بست به صورت بسیجی همراهش ! یعنی این ! 🥇 البته هر دو شهید شدند . هم املاکی شهید شد و هم آن بسیجی شهید شد اما این قهرمانی ماند اینها که از بین نمی‌روند . زنده‌اند ، هم پیش خدا زنده‌اند ، هم دردل ما زنده‌اند و هم در فضای زندگی و ذهنیت ما زنده‌اند .» ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 کلیپ کامل صحبتهای روح‌الله مومن نسب درباره فعالیت‌های توئیتری 🔹منافقین و ضد انقلاب داخلی و خارجی + بخشی از اصلاح‌طلبان با انتشار بخش تقطیع شده ای از این مصاحبه در روزهای اخیر سعی بر تخریب وی را داشته‌اند اما حقیقت ماجرا چیز دیگری است ... 💞 @aah3noghte💞
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊💔 ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 🌸 🌸 🌸 ... 💞@aah3noghte💞
4_5793931811679635780.mp3
11.4M
۲۶💔 🎤 ✖️چرا بعضی از احکام دین، با عقل جور درنمی‌آید؟ ✖️چرا پذیرش بعضی قسمتهای دین سخت است و گاهی عجیب و غریب، اما بعضی قسمتها، ساده است و قابل پذیرش؟ ✖️ واقعاً چطور بعضی‌ها اصلاً به دین شک نمی‌کنند؟ و بعضیها دائم در شک و تردیدند؟ ... 💞@aah3noghte💞 ...
💔 گاهی وقتا میرسم به حرف میگفت: "هیشکی ـ جز خداـ پشتت نیست" اونوقته که دلم قرص میشه و عزمم جزم برای ادامه دادن راهی که میدونم آخرش درسته حتی اگه همه منعم کنن از رفتن و ادامه دادنش... ... 💞 @aah3noghte💞
✨﷽✨ ✍سوال: ما چگونه می‌توانيم در زمان غيبت امام زمان به آن حضرت خدمت کنيم؟ پاسخ ما: خدمت به امام زمان عليه السّلام، خدمت به دين مقدّس اسلام است هر چه انسان به اسلام بيشتر خدمت کند به امام زمان عليه السّلام بيشتر خدمت کرده است، چون امام زمان عليه السّلام کار شخصی به آن صورت ندارند که مثلا بخواهند سوار اسب شوند شما کمکشان کنيد، در هيچ يک از اين گونه مسائل احتیاجی به کسی ندارند، بهترين خدمت و کمکی که می‌توان کرد همان کاری است که خود آن حضرت هم مشغول آن کار هستند وخدمت به هدف آن حضرت است که تربيت انسانها می‌باشد و اينکه شما افرادی را که با شما در ارتباط هستند به سوی انجام واجبات و ترک محرّمات وتزکيه نفس بکشانيد. اين بهترين خدمتی است که می‌توان به آن حضرت کرد. لذا وظيفه واجب هر مسلمانی اين است که مردم را با آن حضرت آشنا کند تا مطيع فرمايشات او و اجداد و آباء طاهرينشان عليهم السّلام باشند. 📚«کتاب شریف انوار صاحب‌الزمان» 🌸 ... 💞@aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت فوق العاده از امیرالمومنین اجر کسی که قدرت به گناه داره ولی انجام نمیده از شهید کمتر نیست😍😍 ... 💞@aah3noghte💞
💔 خوبیِ خدا داشتن اینه که همیشه هست به درد نخور ترین آدم دنیا هم که باشی، باز هست.... مهربان، آرام، متبسم ♥️ ... 💕 @aah3noghte💕
یک‌عمردنبال یک‌رفیق‌وفاداربودیم اما نمیدانستیم‌که‌کسی‌ هسٺ‌رفیق‌ترازرفیقہ که‌ازرگ‌گردن‌به‌مانزدیک‌تره‹ﷲ›♥️ ... 💞@aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت185 سرمای عجیبی
💔

 
📕 رمان امنیتی  ⛔️
✍️ به قلم:  



 این بار، وقتی برای زیارت وداع رفتم، حتی اشک برای ریختن نداشتم.

هرچه بود را کنار حامد خرج کرده بودم. فقط نشستم و نگاهش کردم.

حتی به زبان نیاوردم چه می‌خواهم؛ لازم نبود. خودشان می‌دانند خواسته دلم را.

عروسک به دست، دنبال مقر هلال احمر می‌گردم.

این عروسک را از یکی از بازارهای اطراف حرم حضرت رقیه(س) خریدم؛ از بازار شام.

یک عروسک با پیراهن آبی روشن و چشمان خاکستری و موهای طلایی؛ مثل .

همان اول که دیدمش، حس کردم سلما ست که نشسته میان دخترکان دیگر. تنها تفاوتش با سلما، این است که می‌خندد.

مقر هلال احمر، یک ساختمان سه طبقه زخمی ست مثل همه ساختمان‌های اینجا و دورش هم پر است از مردمی که دستِ نیاز به سویش دراز کرده‌اند.

صف متراکم مردم را کنار می‌زنم و خود را می‌رسانم به نگهبان.

میان شلوغی و همهمه مردم، حرفم را به سختی می‌شنود و با دیدن کارت شناسایی‌ام، راهم می‌دهد.



پله‌ها را دوتا یکی می‌کنم تا برسم به طبقه سوم؛ جایی که می‌دانم سلما آن‌جاست، میان کودکان بی‌سرپرستِ بازمانده از جنگ که بلاتکلیفند برای رفتن به یتیم‌خانه.

زن جوانی راهم را می‌بندد و مقصدم را می‌پرسد.

وقتی می‌گویم که حیدرم و به دیدن دخترکی سلما نام آمده‌ام، گل از گلش می‌شکفد و راهنمایی‌ام می‌کند به اتاقی رنگ‌پریده؛ مثل همه اتاق‌های این ساختمان که انگار به زور آن را قابل سکونت کرده‌اند و هم‌زمان می‌گوید: 
- تبکی کتیر، لکن مو تحکی.(همش گریه می‌کنه ولی حرف نمی‌زنه.)

با جمله آخر، صدایش را پایین می‌آورد و در را هل می‌دهد.

بجز سلما، چند کودک دیگر هم در اتاق هستند که با هم بازی می‌کنند و صدایشان اتاق را برداشته است.

فقط سلما ست که یک گوشه نشسته، خیره به یک نقطه و این اصلا برای یک کودک چهارساله خوب نیست.

زن با صدای بلند و پر از شوقش می‌گوید: 
- سلما! شوف مین جای!(سلما ببین کی اومده!)

سلما توجهی به زن نمی‌کند و فقط نگاهش به تنها پنجره اتاق است که آن را با چسب ضربدری در برابر موج انفجار ایمن کرده‌اند.

برای همین، زن جمله‌اش را اینطور کامل می‌کند:
- سید حیدر...

و هنوز کلمه «حیدر» کامل از دهانش خارج نشده که سلما برمی‌گردد و نگاه بهت‌زده و ناباورش را به من می‌دوزد.

با دیدن چهره پژمرده‌اش، می‌فهمم باید تمام اندوهم بابت شهادت حامد و دغدغه‌ام برای شهادت حاج احمد را پشت همین در بگذارم و یکی دو ساعتی کودک شوم.


... 
...



💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 در اغتشاشات سال ۸۸ وقتی می رفتیم برای درگیری، یک شب جواد به من گفت: "ممد! بشین یک گوشه و با خودت
💔 جواد با اراذل رفت و آمد می‌کرد و توی آنها نفوذ می‌کرد و با و جذبشان می‌کرد. به خاطر همین هم اینطوری لباس می‌پوشید؛ ما به او ایمان داشتیم، می‌دانستیم اگر اینطور لباس می‌پوشد، و اعتقادش تغییر نمی‌کند. راوی دایی همسر قسمتی‌ازکتاب‌ با اندکی تغییر ... 💞 @aah3noghte💞
•°🌱🙂 ترسیدیم‌جریمه‌کنن‌کمربند‌بستیم‌! نشدکه‌یه‌باربترسیم‌ازچشمش بیفتیم‌گناه‌نکنیم! آسید‌مهدی‌رو‌میگم💔👋🏽:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱 ... 💞@aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 بخوانیم 🍃 رشد و آرامش و حکمت در این کتاب ست... زیاد صحیفه بخوانیم... ... 💞 @aah3noghte💞